کد خبر: ۲۸۵۲۳۶
تاریخ انتشار:
نظری بر زندگی حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (علیه السلام)

همراهی با ولایت، نقطه درخشان زندگی شاهچراغ

این همراهی و تائید امامت امام رضا (علیه السلام) از سوی احمد بن موسی (علیه السلام) آنجا اهمیت می یابد که با وجود مراجعه مردم به وی برای بیعت، او حق را پنهان نکرده و آنچه را که باید بیان می کرد، عنوان و خود، پیشاپیش جمعیت برای بیعت با امام بر حق به سوی خانه ایشان مراجعت نمود

گروه مذهبی - پس از هجرت اجباری حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) به ایران و قبول ولایتعهدی از سوی ایشان، شاهد عزیمت خیل فرزندان، نوادگان و اصحاب اهل بیت (علیهم السلام) از جزیره العرب به ایران بودیم. قبور و بارگاه امامزادگان عظیم الشانی که در گوشه گوشه کشورمان مایه برکت ایران اسلامی شده اند، خود دلیلی بر این مدعاست.

در میان این امامزادگان، پس از وجود نازنین کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) حضرت احمد بن موسی الکاظم (علیهما السلام) ملقب به شاهچراغ از منزلت و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و قبر و حرم مطهرش نگین شیراز بی مثال و ملجأ همه عاشقان آل الله است.

به گزارش بولتن نیوز، حضرت سید امیر احمد، احمد بن موسی بن جعفر (علیهم السلام) فرزند امام هفتم شیعیان حضرت امام کاظم (علیه السلام) و ملقب به سیدالسادات الاعاظم و شاهچراغ می باشند.

از مادر وی در تاریخ به «ام احمد» تعبیر شده است که بنا بر نقل برخی از علمای شیعه مورد اعتماد امام کاظم (علیه السلام) بود. علامه مجلسی در «مرآه العقول» پیرامون مادر احمد بن موسی (علیه السلام) چنین می نویسد: « ام احمد مادر بعضی اولاد آن حضرت می بود و او از داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنهایش در نزد آن حضرت بود که اسرار خود را به وی می سپرد و اماناتش را نزد او ودیعه می نهاد

همچنین مرحوم کلینی «اصول کافی» اینچنین آورده است که حضرت امام موسی (علیه السلام) امانت سر به مهری به «ام احمد» سپردند و فرمودند بعد از شهادت من هر کس از اولاد من در طلب این امانت آمد، خلیفه و جانشین من است، با او بیعت نما که جز خدا کسی خبر از این امانت ندارد. بعد از شهادت امام موسی(علیه السلام) حضرت امام رضا(علیه السلام) به نزد ام احمد آمدند و امانت پدر را طلبیدند. ام احمد به گریه افتاد و دانست که امام (علیه السلام) شهید شده اند. پس آن بانوی محترمه امانت را بر حسب وصیت آن حضرت به امام رضا(علیه السلام) تقدیم نمود و با ایشان به عنوان امام هشتم شیعیان بیعت کرد.

از تاریخ دقیق تولد احمد بن موسی (علیه السلام) و نیز فاصله سنی او با امام رضا (علیه السلام) سند معتبر و دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به روایات اندکی که پیرامون ایشان نقل شده به نظر می رسد وی از نظر سنی از وجود نازنین امام رضا (علیه السلام) بزرگتر بوده باشد.

با آنکه مطالب اندکی پیرامون زندگی احمد بن موسی (علیه السلام) در منابع معتبر آمده است اما از همین منابع اندک بر می آید که وی از راویان احادیث شیعی بوده و روایات فراوانی به ویژه از امام صادق (علیه السلام) از وی روایت شده است. سید محسن امین در اعیان الشیعه در این باره می نویسد: « احادیث بسیاری از پدر و اجدادش حکایت کرده استمحمد کشی نیز احمد بن موسی (علیه السلام) را یکی از فضلای عصر خود نام برده و او را از محدثانی می شمارد که احادیث زیادی از پدر و اجدادش نقل کرده است.

علمای رجالی شیعه وی را یک راوی موثق و قابل اعتبار دانسته و به روایات منقول از او به چشم روایت صحیحه می نگرند.

در کرامت و بزرگواری اش و در منقبت وی مطالب دیگری نیز نقل شده است. شیخ مفید در«ارشاد» چنین می نویسد:

حضرت احمد بن موسی (علیهما السلام) جلیل القدر،‌ کریم و پرهیزگار بود و حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) او را دوست و مقدم می داشت و مزرعه خود که معروف بود به «یسیره»، به او بخشید و گویند حضرت احمد بن موسی رضی الله عنه هزار بنده خرید و در راه خدا آزاد نمود. حسن بن محمد بن یحیی برای من حدیث کرد از جدش که گفت: شنیدم از اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) که می گفت: پدرم با فرزندان خود از شهر مدینه بسوی برخی از اموال خود بیرون رفت و با احمد بن موسی (علیهما السلام) بیست مرد از خدمتگزاران و خادمین پدرم همراه بودند و چنان مراسم احترام و ادب نسبت به آنجناب بجای می آوردند که هرگاه احمد بن موسی (علیهما السلام) می نشست آن بیست تن می نشستند و چون برمی خاست بپا می ایستادند. در چنین شرایطی پدرم احمد را قلباً چنان دوست می داشت و باطناً به وی مهر می ورزید که چون احمد از پدر غافل می گردید پدرم مخفیانه با گوشه چشم بر او نگاههای گرم و محبت آمیز می نمود و چشم از وی برنمی داشت و ما متفرق نمی شدیم تا اینکه احمد از جمع ما خارج نمی گشت

در کنار همه این موارد، بی شک بارزترین و در عین حال نورانی ترین بخش از دوران زندگی احمد بن موسی (علیه السلام) را باید همراهی و معیت او با ولی زمان و بیعت و تائید وی با امام رضا (علیه السلام) دانست.

در روایتی تاریخی در این زمینه آمده است: « هنگامی که خبر شهادت حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) در مدینه منتشر شد، مردم بر در خانه «ام احمد» جمع شدند. آن گاه همراه با احمد بن موسی (علیهما السلام) به مسجد آمدند و به سبب شخصیت والای احمد بن موسی (علیهما السلام) گمان کردند که پس از شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام) وی جانشین و امام است. به همین سبب، با وی بیعت کردند و او نیز از آنها بیعت گرفت، پس بر بالای منبر رفت و خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت بیان کرد و فرمود: ای مردم، هم چنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کرده اید، بدانید که من خود، در بیعت برادرم علی بن موسی(علیهما السلام) هستم. او پس از پدرم، امام و خلیفه بحق و ولی خداست. از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم.

پس از آن،‌ احمد بن موسی (علیهما السلام) در فضایل برادرش علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) سخن گفت و تمامی حاضران تسلیم گفته او شدند و از مسجد بیرون آمدند، در حالی که پیشاپیش آنها احمد بن موسی (علیهما السلام) بود. آن گاه خدمت امام رضا (علیه السلام) رسیدند و به امامت آن بزرگوار اعتراف کردند. سپس همگی با حضرت امام رضا (علیه السلام) بیعت کردند و حضرت علی بن موسی (علیهما السلام) درباره برادرش (احمد) دعا فرمود: هم چنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد

این همراهی و تائید امامت امام رضا (علیه السلام) از سوی احمد بن موسی (علیه السلام) آنجا اهمیت می یابد که با وجود مراجعه مردم به وی برای بیعت، او حق را پنهان نکرده و آنچه را که باید بیان می کرد، عنوان و خود، پیشاپیش جمعیت برای بیعت با امام بر حق به سوی خانه ایشان مراجعت نمود اما در همین اثنا شاهدیم برخی از دیگر فرزندان امام کاظم (علیه السلام) مدعی امامت شده و با این ادعا سبب بروز اختلافاتی در شیعه شدند که تاکنون نیز ادامه داشته است. جریانی که بعدها به واقفیه معروف شد و یا جریانات منصوب به حسن صباح و وقایع دیگری که در تاریخ بعد از شهادت امام کاظم (علیه السلام) نقل شده، همگی موید این نکته است.

پیرامون زمان و شهادت احمد بن موسی (علیه السلام) موارد متعددی نقل شده است اما هیچ یک از این موارد مورد تایید و وثوق نمی باشند، اما آنچه که از برآیند این نقلها به دست می آید آن است که ایشان پس از هجرت امام رضا (علیه السلام) به ایران، به همراه دو برادر دیگرش، جناب سید محمد عابد و جناب سید علاءالدین حسین و جمع زیادی از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزار نفری از زنان و مردان تشکیل شده بود. هم زمان با نزدیکی این قافله به شیراز، حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) از سوی خلیفه عباسی به شهادت رسیدند. خبر حرکت این کاروان که به خلیفه وقت (مأمون) رسید، وی ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان آن ها به طوس برسند، سبب تزلزل خلافت گردد لذا حکم مقابله با این کاروان را صادر کرد.

حضرت احمد بن موسی (علیه السلام) برای امان از گزند حکومت، به همراه برادر خود مخفیانه به شیراز رهسپار شد. سید احمد در شهر شیراز در منزل یکی از شیعیان در منطقه «سردزک» که مرقد ایشان در این منطقه واقع است، سکنی گزید و در خانه این شخص مخفی گشت و شب و روز را به عبادت می گذرانید. پس از یک سال مکان وی توسط حکام حکومتی کشف و در حمله به این منزل به شهادت رسید. به دستور حاکم شیراز خانه بر بدن مطهرش خراب شد و پیکر مطهرش در زیر تل خرابه های خانه مدفون گشت. تاریخ شهادت ایشان را بین سالهای۲۰۳ تا ۲۰۷ قمری دانسته اند.

اولین بقعه بر روی قبر مطهر ایشان نیز بین سالهای623 تا 658 قمری و در زمان امیر مقرب الدین مسعود ساخته شده است. از آن زمان تا کنون حرم مطهر این فرزند بزرگوار امام کاظم (علیه السلام) ملجأ و مأمن همه ارادتمندان و دلسوختگان خاندان نبوت است.



منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین