آزادى خرمشهر، وهابیّتِ صهیونیستی و مذاکرات هسته ای

گروه سیاسی، آزادى خرمشهر، شأن سپاه و شئون پاسدارى، پاسخ به شبهات دينى و اعتقادى، داعش نقطه تلاقى صهيونيسم و وهابيت و مذاكرات هسته اى و سايه سنگين آن بر زندگى مردم، از جمله مهمترين مباحث تفسير هفته اين هفته است. 

به گزارش بولتن نيوز، به مناسبت تقارن روز پاسدار و سالگرد حماسه آزادى خرمشهر، سر خط تحليل اين هفته به تبيين نقش و وظايف ارگان سپاه پاسداران در دفاع از دستاوردهاى انقلاب اسلامى اختصاص يافته است. همچنين لزوم پاسخ گويى به شبهات دينى، عرفان هاى بدلى، بحث ماهواره و شبكه هاى اجتماعى و خطر نزديك شدن داعش به مرزهاى ايران و فرسايشى شدن مذاكرات هسته اى و سايه سنگين آن بر زندگى مردم، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
 
آزادى خرمشهر، شأن سپاه و شئون پاسدارى
 
"وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ".

خرمشهر را خدا آزاد كرد، حماسه آزادى خرمشهر از لوث وجود متجاوزين بعثى كه تحت حمايت ابر قدرت هاى شرق و غرب توانسته بودند خرمشهر را به تصرف خود درآورند، بى گمان نقطه عطفى در تاريخ حماسه هاى جاودانه فرزندان دلير اين ملك و ملت است.

در عمليات آزاد سازى خرمشهر، ارتش و سپاه و بسيج ايران دوش به دوش يكديگر، از زمين و هوا قواى تا بن و دندان مسلح عراق را زير آتش گرفتند و در پى انجام يك عمليات برق آسا خرمشهر را آزاد كردند. من در زمان فراموش ناشدنى اعلام آزادى خرمشهر، همراه تنى چند از برادران پاسدار از محوطه سپاه عبور مى كرديم كه ناگهان راديوى صداى جمهورى اسلامى ايران برنامه هاى عادى خود را قطع كرد و مارش نظامى نواخت و قطعه هاى حماسى خواند و ............. تكرار رجز خوانى هاى متعارف جنگ و ..........، مكرر مى گفت، شنودگان عزيز توجه فرمائيد .......... شنوندگان عزيز توجه فرمائيد .......... باز هم مارش و شعر و حماسه .............. و بعد گوينده راديو اعلام كرد، شنودگان عزيز به خبرى كه هم اكنون به دست من رسيد توجه فرمائيد ......... "خرمشهر شهر خون و قيام آزاد شد"!
 

هنوز هم مو بر بدن هر ايرانى با شرف و غيرتمندى سيخ مى شود! من به طور ناخود آگاه براى لحظاتى نقش بر زمين شدم، از شوق اين پيروزى، هيچ كس در پوست خود نمى گنجيد!؟ بچه ها شادى مى كردند و به يكديگر تبريك مى گفتند، دقايقى بعد، خيابان هاى تهران و همه شهرهاى ايران و حتى ايرانيان مقيم كشورهاى ديگر حقيقتأ ديدنى بود، زن و مرد و پير و جوان، با روشن كردن چراغ اتومبيل هاى خود و زدن بوق هاى ممتد و پخش گل و شيرينى، در اين جشن ملى مشاركت داشتند. بله حماسه جاودانه آزاد سازى خرمشهر، تنها قطره اى از شآن سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و شئون پاسدارى از اسلام و ايران اسلامى است.

سپاه به عنوان اصلى ترين مدافع دستاوردهاى انقلاب اسلامى، چه در عرصه داخلى كشور و مقابله با گروهك هاى تروريستى و چه در ميادين نبرد با دشمنان خارجى و جنگ تحميلى، حقيقتأ خوش  درخشيد و هر روز كه مى گذرد، ورق زرين ديكرى بر اوراق افتخارات سپاه افزوده مى شود.

همچنين شأن سپاه و شئون پاسدارى، قبل از هر چيز دفاع سپاه از اسلام و دست آوردهاى انقلاب اسلامى و مقابله با تهديدات امنيتى است. دوستى و مهربانى با دوستان و مؤمنان و شدت و سرسختى در برخورد با دشمنان و كفار از جمله اهم امهات ذاتى سپاه و پاسداران است. از ديگر مشخصه هاى  شأن و شئون سپاه و پاسدارى، مى توان به رضايت خاطر امام راحل و امام حاضر از سپاه اشاره كرد. چند صد برابر آنچه كه ضد انقلاب داخلى و دشمنان خارجى، از سپاه بغض و كينه دارند، رهبرى نسبت به سپاه محبت و عشق مى ورزد.

از آنجا كه دشمن مى داند با حضور سپاه، نمى تواند هيچ كارى را بر عليه انقلاب از پيش ببرد، براى تضعيف و تخريب اين نهاد انقلابى، از هيچ كوششى دريغ نمى كند. پر واضح و معلوم و مبرهن است كه دشمن مى كوشد كه نهادهاى اصلى نظام، مثل سپاه را تخريب كند و اين از نشانه هاى سلامت و صلابت سپاه از يك سو و وحشت دشمنان از سپاه، از سوى ديگر است. همانگونه كه اگر دشمنان استعمارى از كسى يا كسانى تعريف و تمجيد مى كنند، از اين حركت آنها، بوى توطئه و وابستگى مى آيد. به راستى سپاه با اين همه افتخارات، مستوجب تشويق و تحسين است، يا تضعيف و تخريب!؟ آيا كسانى كه نسبت به سپاه كم لطفى مى كنند، از تعداد شهيدان و مجروحان و مفقودان و جانبازان سپاه مطلعند!؟ به راستى چرا و چگونه است كه بعضى ها درخشش نام و ياد بسيارى از سرداران شهيد سپاه را در قاب بزرگ راه ها و كوچه و خيابان هاى شهرهاى كشورمان و لشكرهاى آرميده در خاك را نمى بينند، اما همين كه مثلأ يك سپاهى اخراجى راست يا دروغ مرتكب يك اشتباهى مى شود، بوق و كرناى بلندگوهاى ضد انقلاب و برخى افراد ساده لوح گوش فلك را كر مى كند!؟ بارى مهمترين شأن سپاه و شئون پاسدارى، ديدگاه و منظر امام خمينى (ره) است.

ايشان مى گويند، "اگر سپاه نبود كشور هم نبود"، و يا "اى كاش من هم يك پاسدار بودم". و سرانجام كوتاه سخن اينكه سپاه مصداق بارز آيه شريف است كه مى فرمايد: "مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا ۖ سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ ۚ ذٰلِكَ مَثَلُهُم فِي التَّوراةِ ۚ وَمَثَلُهُم فِي الإِنجيلِ كَزَرعٍ أَخرَجَ شَطأَهُ فَآزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ يُعجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًاً."
 

محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه‌های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامی‌دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است."

پاسخ به شبهات دينى و اعتقادى
 
ايجاد شبهه و ترديد در دين و اعتقادات دينى مردم و دامن زدن به اختلافات مذهبى، به ويژه از سوى افراد معلوم الحال و سودجو و توسط شبكه هاى اجتماعى، برنامه هاى ماهواره اى، برگذارى جلسات دوره اى و تشكيل نشست هاى محفلى، هر روز رو به تزايد مى گذارد.

در اين ميان مهمترين نكته اين است كه دست هاى پيدا و پنهان استعمار براى تهى نشان دادن ظرف دين و سست معرفى كردن مظروف ديندارى، از هر مستمسكى استفاده مى كند و حتى با بهره بردارى از خط نفوذ و نقش آفرينى مارهاى خوش خط و خال، مى كوشد حتى المقدور اسلام و مسلمانان را تضعيف و تخريب نمايد. و از آنجا كه شيطان از سر استدراج در انسان و جامعه نفوذ مى كند، دشمن در صدد است به نام اسلام با اسلام، به نام مذهب با مذهب، به نام عرفان با عرفان، به نام فقه با فقه و به نام روحانيت با روحانيت مقابله كند. من قبلأ هم در مقاله كژ راهه ر هم در كتاب شرح عرفان و تصوف، كوشيده ام برخى از انحرافات عرفان هاى بدلى را بازگو نمايم و اكنون نيز به ادله اى و از آن جمله از سرگيرى و رونق بيش از پيش فرق انحرافى و به دليل لزوم مبارزه با القائات منفى جريانات وابسته و يا مرعوب، مى كوشم درك حداقلى از امواج حداكثرى جبهه اى از جبهه هاى تهاجم فرهنگى را باز تعريف نمايم.

دين اسلام و مكتب تشيع، از آنچنان جامعيت و كمالى برخوردار است كه براى تمامى نيازهاى بشر اين عصر و همه اعصار تاريخ برنامه دارد، بنابر اين اسلام افكار التقاطى، ليبراليسم، پلوراليسم، تحجر و تساهل را بر نمى تابد. اسلام دين حرام و حلال، دين نماز و روزه، دين حجاب و عفاف، دين خمس و ذكات، دين ولايت و اهل بيت، دين سنت و عقل و اجماع، دين فقاهت و مرجعيت، دين جهاد و مبارزه است و اين اسلام است كه لرزه بر اندام دشمنان خود مى اندازد، اگر غير از اين باشد، كفر و الحاد، در قالب استعمار و استثمار و استحمار و استكبار جهانى، از اسلام واهمه اى ندارند.

اسلام  آمريكايى و تشيع انگليسى كه تحقيقأ ساخته و پرداخته آمريكا و انگليس است، چه خطرى براى قدرت هاى جهانى دارد!؟ از ابن رو، استعمارگران در پى بدعت در دين اصلى و ايجاد آيين هاى بدلى هستند. تا بدينوسيله از قدرت و كارآمدى اسلام كم كنند.


اكنون به تظر مى رسد خروجى تمامى القائات منفى و مخرب فرهنگ منحط غرب براى مقابله با فرهنگ اسلامى، ترويج الحاد و بت پرستى، در برابر توحيد و خداپرستى است، به طورى كه بعضأ انسان مشاهده مى كند برخى از افراد مربوط به حلقه هاى انحرافى كه از قضاء هم اينها قبلأ در شمار متدينين و مؤمنين بوده اند، رفته رفته راه كج كر ده اند و مى گویند، گفته اند، اسلام و مسلمانى به آداب و اعمال نيست، همين كه كسى قلبأ يك خدايى را براى خود تعريف كند، اين يعنى عين اسلام و مسلمانى، جل الخالق!؟ اين آقا و يا آقايان "مى گويندها" چه كسانى هستند و از كجا دستورمى گيرند!؟ در آن سوى آب ها، وهابيت و طالبان و القاعده و داعش چه مى كنند!؟ اين روزها در سوريه و عراق و يمن چه خبر است!؟ آل سعود از تجاوز به يمن و به خاك و خون كشيدن مردمان بى گناه و بى پناه صنعا، به چه مى انديشد!؟ آيا من و شما مى دانيم گروه تروريستى و آدم كش داعش به مرزهاى ايران نزديك و نزديك تر مى شود!؟ در داخل كشور، سر شاخه جريانات انحرافى به كجا وصلند!؟ مردان دولت و متوليان امور علمى و فرهنگى كشوركجا هستند!؟ سريال هاى فاسدى كه از ماهواره ها پخش مى شود، چرا فقط در ايران بيننده دارند!؟ چرا هيچ گونه نظارت و مميزى مطالعه شده اى بر مخاطرات ناشى از فعاليت شبكه هاى اجتماعى و فراخوان هاى غير مسئولانه مجازى و جلسات بدون مجوز محفلى نمى شود!؟ روحانبت اسلام كه در حقيقت ملجاء و پناهگاه مسلمانان است، چرا و چگونه است كه پاسخ سؤالات و شبهات دينى و اعتقادى مردم، بويژه جوانان را نمى دهند!؟ عالمان علوم دين و نظريه پردازان دينى، قيام كنند و بدانند كه در ابن شرايط حساس و حياتى، حتى لحظه اى درنگ در امر پاسخ گويى به شبهات دينى و اعتقادى مؤمنان معقول و مقبول نمى باشد، پخته داند كاين سخن با خام نيست!
 
داعش نقطه تلاقى صهيونيسم و وهابيت  
 
قبلأ گفته ایم و باز هم مى گويیم، صهيونيسم و وهابيت دو تيغه يك قيچی براى بريدن شجره طيبه اسلام و دشمنى با مسلمانان در سراسر جهان به شمار مى روند، در ظاهر دو تيغه متضاد و در مقابل يكديگر نشان مى دهند، اما در باطن يك جنس مؤافق و با هدف مشترك عمل مى كنند. اكنون گروه تروريستى و آدم كش داعش، در حقيقت نقطه تلاقى وهابيون و صهيونيست ها و دست پرورده استعمار و استكبار جهانى است.

رژيم صهيونيستى و آل سعود، اسلام و تشيع را دشمن شماره يك خود دانسته و جمهورى اسلامى ايران را خطرى جدى براى حكومت نامشروع خود مى دانند و به تبع آن گروه داعش شيعه را مرتد مى خواند! ظاهرأ تاريخ تكرار مى شود و مثلث شوم قاسطين و ناكثين و مارقين، بارديگر شكل گرفته و خوارج دوباره قران ها را بر سر نيزه مى برند!؟

اسرائيل و عربستان با حمايت قدرت هاى جهانى و به طور مشخص ايالات متحده، مشتى از عناصر ضعيف و سخيف و مزدور و جوياى نام و نان و افراد معلو الحال را أجير كرده اند و تحت نام گروه داعش، به جنگ اسلام و مسلمانان فرستاده اند.

جان بولتون سفير سابق آمريكا در سازمان ملل متحد مى گويد: "کشورها و ملت های منطقه باید هوشیار باشند و توجه داشته باشند که آمریکا به دنبال تداوم یک جنگ فرسایشی و طولانی برای تضعیف دنیای اسلام به بهانه جنگ سنی و شیعه است، تا از طریق تجزیه کشورهای منطقه به شیعه و سنی، علاوه بر مداخله سیاسی و نظامی و تشدید درگیری ها و فروش اسلحه آمریکا به این کشورها، سیاست های خود مبنی بر فروش نفت ارزان منطقه و تضعیف دیدگاه های حق طلبانه مسلمانان را دنبال کند. آمریکا به دنبال آن است تا ملت های مسلمان منطقه را سرگرم مسائل شیعه و سنی و درگیری در منطقه دنیای اسلام کند، تا از مسائل اصلی شامل فلسطین و اسرائیل، انتقاد از سرمایه داری غربی و دخالت های غرب در منطقه دور شوند. واشنگتن باید با ترکیب منطقه غرب عراق و شرق سوریه یک دولت سنی جدید تشکیل دهد."


از اين رو مى توانيم نتيجه بگيريم كه آمريكايى ها به دنبال دخالت هاى نظامى، تجزيه كشورها و درگيرى هاى فرسايشى در منطقه هستند. از نظر لجستيك و با وجود زرادخانه هايى كه از سوى ابر قدرت ها و بعضى از دولت هاى وابسته در اختيار گروه هاى تروريستى قرار مى گيرد، همچنين با توجه به امكانات مالى فراوان و بى شمارى كه به امثال گروه داعش مى دهند، ايالات متحده و متحدان منطقه اى او مى خواهند رفته رفته جنگ هاى نيابتى را به مرزهاى كشورهاى اسلامى بكشانند و احيانأ با نفوذ در خاك كشورهاى منطقه، در حقيقت نقش مجرى نقشه تجزيه خاورميانه را اجرا كنند.

اين در حالى است كه همه مى دانيم ريشه كن كردن گروه هاى تروريستى چون گروه داعش محتاج عزم ملى ملل متحد است. فعل و انفعالات اخير و پيدا و پنهان ميان رده هاى بالا دستى گروه داعش و ديدارهاى مخفى برخى از شاه زادگان تازه به دوران رسيده آل سعود با حاكمان تل آويو، نشان مى دهد كه اكنون گفتمان مشترك و منافع واحدى بين صهيونيست ها و وهابيون وجود دارد. امريكا تظاهر مى كند كه با گروه داعش مى جنگد، اما اراده مشخصى در كاخ سفيد براى سركوب اين گروه ديده نمى شود.

رژيم اشغال گر قدس و نتانياهو از يك سو و آل سعود و ملك سلمان از سوى ديگر، به عنوان دو بال پرواز ايالات متحده در منطقه بايد بدانند كه اگر با فرزند خوانده هاى خود مثل گروه داعش، بخواهند به مرزهاى ايران اسلامى، يعنى ام القراى جهان اسلام و دارالتقريب بين المذاهب نزديك شوند و جنگ نيابتى را به ايران بكشانند، يقيناً نه تنها مواضع متجاوزين در سر حداد جمهورى اسلامى سركوب و با خاك يكسان خواهد شد، بلكه تمامى پايگاه ها و عقبه هاى فرماندهى نظامى و سياسى دشمن، در اقساء نقاط عالم مورد هدف قرار مى گيرد، زيرا در شرايط كنونى هيچ دشمن فرضى از تير رس رزمندگان اسلام و جبهه مقاومت دور نيست، در اين آوردگاه تاريخى، حتى تل آويو و حيفا از آتش رعد آساى موشك هاى دور برد ايران در امان نخواهند بود.  
 
مذاكرات هسته اى و سايه سنگين آن بر زندگى مردم
 
گرچه هنوز يك ماه ديگر از زمان تمديد مذاكرات براى دست يابى به توافق نهايى و امضاء اسناد مورد مذاكره بين ايران و كشورهاى گروه ١+٥ باقى مانده است، اما همانگونه كه از اول هم معلوم و مبرهن بود كه طرح مسئله مذاكرات هسته اى، اساسأ يك مسير انحرافى و براى انحراف افكار عمومى، بويژه در عرصه بين المللى صورت مى گيرد، امروز و در ادامه كار مذاكرات نيز به گمان من همچنان نوعى فرافكنى و اصطلاحأ فرار به جلو از آن سوى ميز مذاكره به چشم مى خورد، زيرا از طولانى شدن مسير مذاكرات و تمديد پى در پى زمان گفتگوها، كمى تا قسمتى استعداد بد فهمى مى شود.

از آنجا كه ايالات متحده در ادامه مذاكرات خود با ايران، همزمان و بطور تؤامان چند هدف استراتژيك را دنبال مى كند، مسئولين دستگاه ديپلماسى و تيم مذاكره كننده كشورمان بايد طرحى نو دراندازند و با ابتكارات هوشمندانه خود، ابتكار عمل را از  دست طرف هاى مقابل بگيرند.

از جمله اهم امهات و اهداف مهم امريكا در ادامه مذاكرات هسته اى، مى توان به نياز آنها به مذاكره با ايران، سرگرم كردن ايران به بحث مذاكره و بازماندن از اجراى برنامه هاى كلان سياسى و اقتصادى، استمرار سايه سنگين مذاكرات بر زندگى مردم و خسته كردن ايران، خريد زمان براى تشديد اختلافات قومى و مذهبى، مهندسى جنگ هاى منطقه اى و فراهم آوردن امكان تجزيه كشورهاى اسلامى و بلاخره ادامه تحريم هاى ظالمانه اشاره كرد. به نظر مى رسد ايالات متحده و ديگر قدرت هاى جهانى را عقيده بر اين است كه مرغ همسايه غاز است! آنها همه محاسن را در خود و همه معايب را در ايران مى بينند.

به زعم آمريكايى ها، از اين كوى بايد غنى سازى متوقف، بلكه دست آور هاى هسته اى ايران پلمپ گردد، فعاليت هاى نيروگاه هاى نطنز و فردو و اراك تعليق و تعطيل شود، مراكز حساس نظامى و امنيتى ايران مستمرأ مورد بازرسى جاسوسان اجنبى قرار گيرد، دانشمندان ايران توسط مستشاران غربى بازجويى شوند و راستى آزمايى يك سويه و فقط از سوى ايران صورت پذيرد!؟ و از آن كوى، زياده خواهى ها ادامه مى يابد، تحريم ها همچنان باقى است، هيچگونه شفاف سازى در مسير گفتگوها نمى شود، اعتماد ملت و دولت ايران جلب نمى گردد، تحركات وتحريكات امريكا و برخى ديگر از قدرت هاى جهانى بر عليه جمهورى اسلامى ادامه دارد، كشورهاى اسلامى و مسلمانان منطقه را وادار به اختلافات ناخواسته و جنگ هاى تحميلى مى كنند و پروتكل الحاقى و NPT را از جمله ادله و بهانه هاى واهى براى ظلم به ايران و كشورهاى همسايه و دوست قرار مى دهند!؟

کولین کال، دستیار ارشد جو بایدن، معاون رئیس‌ جمهور آمریکا  اخیراً در جریان یک سخنرانی در انجمن کنترل تسلیحاتی آمریکا به طور مفصل درباره رویکردهای دولت اوباما در مذاکرات هسته‌ای بین ایران و گروه ١+٥ سخنرانی کرده و در بخش هايى از سخنان گفته است، "از دست‌ یابی ایران به سلاح‌ های هسته‌ای پیشگیری خواهد کرد، با مفاد مختلف تفاهم لوزان، اعم از کاهش تعداد سانتریفیوژهای ایران؛ کاهش ذخائر هسته‌ای، تبدیل سایت فوردو و غیره تحت این توافقنامه زمان گریز هسته‌ای ایران از دو تا سه ماه به بیش از یک سال افزایش خواهد یافت، در باره آب سنگين اراك، سوخت مصرف‌ شده‌ای که از آن پلوتونیوم استخراج می‌شود، تا آخر عمر رآکتور به خارج فرستاده خواهد شد، پذیرش پروتکل الحاقی از دیگر موارد مثبت توافق نامه احتمالی ما است و پذیرش این پروتکل، دائمی خواهد و به موجب آن از تمامی سایت‌ های اعلام‌ شده و اعلام‌ نشده ایران بازرسی به عمل خواهد آمد، بگذارید صریح بگویم. ایران باید قبل از برخورداری از کاهش محسوس تحریم‌های آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان مللً به نحوی قابل راستی‌ آزمایی توافق هسته‌ای را کاملاً اجرا کند.


این می‌تواند نسبتاً سریع اتفاق بیفتد، اما تنها در صورتی که ایران به سرعت به تعهداتش عمل کند، تحریم‌ها علیه ایران «تعلیق» خواهند شد و نه لغو. به گفته ایشان: «حتی در این صورت هم، همان‌ طور که ریچارد در بخش قبلی درباره‌اش صحبت کرد تحریم‌ها پس از اقدام ایران برای احیای اعتماد به ماهیت صلح‌ آمیز برنامه هسته‌ایش  تعلیق خواهند شد و نه لغو، بگذارید یک چیز را به شما اطمینان خاطر بدهم، اگر ایرانی‌ها از این مولفه‌ها عدول کنند و یا در صورتی که موضوعات حل‌ نشده درباره تحریم‌ها و بازرسی‌ها به گونه‌ای حل نشوند که تضمین‌ کننده پایبندی ایران به توافق جامع نباشد، به کلامی ساده توافقی در کار نخواهد بود، ختم کلام!"