يك كارشناس مسايل بينالملل با اشاره به مصاديق متعدد از مقالات و گزارشهاي دروغ منتشر شده در رسانههاي تحت مالكيت روبرت مرداك يهودي عليه ايران و اينكه اين رسانهها بيشترين سهم را از انتشار مطالب دروغ عليه ايران دارند، نوشت: اين مطالب براي تخريب وجهه ايران نزد افكار عمومي جهاني نوشته ميشوند.
به گزارش فارس، پايگاه خبري-تحليلي "آنتيوار " در مقالهاي به قلم "فيليپ جيرالدي " نوشت: سياست دوگانه مقامات كاخ سفيد در مورد موضوع هستهاي ايران بيانگر اين نكته است كه گويا دولت آمريكا بخاطر منافع ملياش از دخالت مستقيم در اين موضوع اجتناب كرده است اما شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد مقامات آمريكايي با اقدامات محافظهكارانه خود خواهان تحت فشار گذاشتن دولت ايران براي تعليق فعاليتهاي هستهاياش هستند.
اما از سوي ديگر افراد بسياري در ايالات متحده وجود دارند كه سياست كاملا " آشكاري در قبال مسئله هستهاي ايران اتخاذ كردهاند. آنها اميدوارند كه دولت ايران تحت فشار تسليم شود تا آنها بتوانند از آخرين مهلتي كه تا پايان سال 2009 به مقامات ايراني داده شده است به نحو احسن استفاده كنند تا آمريكا نيز بتواند به جمع كشورهاي مذاكره كننده در مورد مسئله هستهاي ايران بپيوندد. يقينا بسياري از آنها بجاي بكارگيري راههاي ديپلماسي خواهان اعمال تحريمهاي هدفمند بر عليه دولت ايران بعنوان اولين قدم براي تغيير حكومت در ايران هستند.
* گمراه كردن افكار عمومي عليه ايران هدف رسانههاي گروهي حامي اسرائيل
علاوه بر تلاشهاي صورت گرفته در صحنه سياست آنها تلاش ميكنند تا افكار عمومي را نسبت به ايران بدبين كنند. انتشار مقالات دروغين و ساختگي در رابطه با ايران حاكي از اين است كه مقامات ايران به هيچ وجه حاضر به سازش و مصالحه نيستند. اين اطلاعات نادرست و گمراه كننده كه در حوزه اطلاعرساني اخبار جعلي ناميده ميشوند تلاشهاي آنها در زمينه سياست خارجي را نيز بياثر ميكنند.
اين تحليلگر غربي در ادامه مينويسد: نشريه "وال استريت " و روزنامههاي "تايمز " در انگليس و شبكه تلويزيوني "فاكس نيوز "رسانههاي خبري هستند كه توسط "روبرت مرداك " ناشر قدرتمند و متنفذ استراليايي كه هماكنون ساكن انگليس است اداره ميشوند و بيشترين سهم را در انتقال اطلاعات نادرست و گمراه كردن افكار عمومي در جهان دارا هستند. رسانههاي خبري مرداك در ارتباط با جنگ عراق نيز در صدر رسانههاي تبليغاتي جهان بودند كه از منافع آمريكا در اين جنگ حمايت ميكردند. مرداك بشدت مورد توجه سازمان اطلاعاتي تلآويو "موساد " است و رسانههاي خبري مرداك نيز تحت حمايت مستقيم رژيم صهيونيستي و سازمانهاي يهودي فعاليت ميكنند و مرداك تاكنون جايزههاي بيشماري را از رژيم صهيونيستي و دولت آمريكا بخاطرحمايت همه جانبهاش از موقعيت رژيم صهيونيستي دريافت كرده است.
به تازگي در نوامبر 2009 او جايزه برجسته "مركز بشردوستانه شمعون وينستال " را دريافت كرد و در مارس نيز انجمن يهوديان آمريكا جايزهاي را بخاطر "ايجاد مناسبات بشردوستانه در سطح ملي " به او اهدا كردند.
در طول ماه گذشته مقالات بسياري در رسانههاي خبري مرداك منتشر شده است كه سعي كردهاند وجهه عمومي دولت ايران را در نظر جهانيان خراب كنند اما اكثر اين مقالات از منابع مشكوكي نقل شدهاند. مقالهاي كه در تاريخ 14 دسامبر در روزنامه تايمز لندن منتشر شده است، گزارش كرد: اسناد محرمانهاي بدست آمده است كه نشان ميدهد دولت ايران فعاليتهاي هستهاياش را از سر گرفته است و گويا دانشمندان ايراني در مراحل پاياني ساخت بمبهاي هستهاي هستند اما اين گزارش توسط منابع آگاهي تكذيب شد زيرا اسنادي كه مقاله به آنها استناد كرده بود ساختگي و جعلي بودند. سازمان اطلاعاتي آمريكا نيز تقلبي بودن اسناد مورد نظر را تأييد كرد.
روزنامه تايمز در مقاله 21 دسامبر ادعاي ديگري را بر عليه دولت ايران مطرح كرد. در اين مقاله آمده بود كه هواپيماي جنگي كره شمالي عازم ايران بود تا اسلحه و ساير تجهيزات نظامي را از ايران به مبارزان در جنوب لبنان و يا غزه برساند. منبع اصلي اين مقاله، گزارش منتشر شده در مجله وال استريت بود كه يكي ديگر از رسانههاي تبليغاتي مرداك است اما به نقل از منابع آگاه اين هواپيما قرار بود به گرجستان برود و سلاحهاي ساخت كره شمالي را به آنجا ببرد.
حال اين سوال پيش ميآيد كه چرا روزنامه تايمز بدون هيچگونه سند و مدرك قطعي بر عليه ايران حكم صادر ميكند و افكار عمومي جهان را نسبت به برنامههاي صلحآميز هستهاي ايران منحرف ميكند؟ بطور مثال يكي از خوانندگان پس از انتشار اين مقاله در سايت خبري اين نشريه نوشت: كره شمالي و ايران قصد دارند با كمك "حماس " و يا "حزبالله " تمامي اتباع غيرنظامي رژيم صهيونيستي را در فلسطين نابود كنند. دولت ايران ناخواسته به نابودي فعاليتهاي هستهايش كمك كرده است و تنها جنگي تمام عيار ميتواند پاسخ مناسبي براي اقدامات دولت ايران باشد.
در تاريخ 31 دسامبر روزنامه تايمز مقالهاي را با اين تيتر منتشر كرد: "پيتر مور " با تعدادي از زندانيان عراقي كه متهم به دست داشتن در عمليات خرابكارانه بر عليه نيروهاي آمريكايي بودند معاوضه شد. پيتر مور يكي از پيمانكاران طرف قرارداد انگليس است كه بمدت31 ماه زنداني يك گروه عراقي بود. نويسنده اين مقاله ادعا كرده است كه گروه افراطي شيعهاي كه مور را ربوده بودند از متحدان ايران هستند و نيروهاي انقلابي ايران در اين آدمربايي دست داشتهاند و پيتر مور پس از انتقال به ايران در زنداني كه توسط نيروهاي القاعده اداره ميشود، اسير بوده است.
پس از انتشار اين مقاله "ژنرال ديويد پترائوس " رئيس ستاد فرماندهي مركزي آمريكا و وزارت خارجه انگليس اعلام كردند كه ادعاي دست داشتن ايران در اين آدمربايي در مرحله حدس و گمان است و هنوز چيزي ثابت نشده است اما انتشار اين مقاله در روزنامه تايمز موج جديدي از مخالفتها را بر عليه ايران در سطح جهاني به همراه داشت. يكي از منتقدان در سايت خبري روزنامه تايمز نوشته است كه زمان آن رسيده است كه حكومت فعلي در ايران بركنار شود. من منتظر روزي هستم كه رجال سياسي ايران در دادگاه "لاهه " به جنايت بر عليه بشريت متهم شوند و تا پايان عمر در زندان بمانند و تاوان اشتباهاتشان را بدهند.
همچنين در شب سال نو "نيويورك تايمز " يكي ديگر از روزنامههاي مرداك سرمقالهاي را به قلم "رالف پيترز " بر عليه ايران منتشر كرد. در اين مقاله از اوباما خواسته شده بود پس از پايان آخرين مهلتي كه به مقامات ايران براي از سرگيري مذاكرات در خصوص مسئله هستهاي داده شده بود، قاطعانه عمل كند و دور جديد تحريمها بر عليه ايران را به اجرا بگذارد.
پيترز در ادامه نوشته بود: مقامات ايراني قصد دارند بيش از يك هزار و 300 تن اورانيوم غني شده از قزاقستان وارد كنند اما دولت ايران و قزاقستان ادعاي مطرح شده در اين روزنامه را با مدارك و دلايل محكم رد كردند.
در آوريل 2009 روزنامه تايمز در مقاله ديگري گزارش كرد: كابينه جديد رژيم صهيونيستي قصد دارد در روزهاي آغازين فعاليتش حمله همه جانبهاي را بر عليه نيروگاههاي هستهاي ايران ترتيب دهد. بدون شك اين مقاله منتشر شد كه براي رياست جمهوري جديد آمريكا، اوباما زنگ خطري باشد تا در مورد ايران شدت عمل بيشتري نشان دهد و براي حمله به ايران از رژيم صهيونيستي پيشي بگيرد.
يك ماه قبل از آن هم تايمز در مقالهاي جداگانه نوشته بود: دولت ايران براي گروه تروريستي "طالبان " در افغانستان موشكهاي زمين به هوا ميفرستد تا آنها بتوانند هليكوپترهاي آمريكايي را نابود كنند. اين ادعا از سوي وزارت دفاع آمريكا و انگليس رد شد و مشخص شد تمامي اين اطلاعات ساختگي و جعلي بودهاند اما به هر حال اين مقاله تأثير جبران ناپذيري روي افكار عمومي جهان داشت زيرا بسياري از افراد باور كردهاند كه ايران در حملات تروريستي بر عليه نيروهاي متفق در افغانستان دست دارد.
* مقالات ساختگي بر عليه ايران در نشريات "مرداك " سابقه طولاني دارند
در ژوئيه 2008 روزنامه تايمز در مقالهاي ادعا كرده بود كه دولت ايران قصد دارد با استفاده از سلاحهاي ميكروبي جنگي سراسري در جهان راه بياندازد. بر اساس گزارشهاي رسيده 215 ميمون وحشي از قاچاقچيان تانزانيايي خريداري شدند تا در مركز تحقيقات واكسن و سرمسازي "رازي " بجاي نمونههاي انساني تحت آزمايشهاي اوليه قرار گيرند اما اين ادعا هيچگاه ثابت نشد زيرا شواهدي در اين رابطه وجود نداشت.
روزنامه تايمز در سپتامبر 2007 مقاله ديگري را بر عليه ايران منتشر كرد كه حاكي از ارتباط نزديك ايران و سوريه در زمينه فعاليتهاي هستهاي بود. به گفته تايمز، نيروهاي ويژه رژيم صهيونيستي قبل از اينكه راكتور هستهاي سوريه منفجر شود مقدار قابل توجهي اورانيوم غني شده در آنجا كشف كرده بودند. نويسنده اين مقاله ادعا كرده بود كه سوريه اين مواد هستهاي را از ايران خريداري كرده است. از ابتدا مشخص بود كه اين خبر از يك منبع دروغين و غيرواقعي نقل شده است زيرا اگر رژيم صهيونيستي مدرك قابل قبولي بر عليه دولت دمشق داشت، آن را در رسانههاي گروهي سراسر دنيا انعكاس ميداد.
در آوريل سال 2007 روزنامه تايمز در مقاله توهينآميزي دولت ايران را متهم به حمايت همه جانبه از گروه تروريستي "طالبان " در عراق كرده بود. در اين مقاله آمده بود با استفاده از سلاحهاي اتمي كه ايران در اختيار طالبان ميگذارد آنها قادر خواهند بود نيروهاي متفق در عراق را نابود كنند و فاجعهاي به وسعت بمباران شيميايي "هيروشيما و ناكازاكي " در عراق اتفاق خواهد افتاد اما بسياري از منابع اطلاعاتي اين خبر را تكذيب كردند.
روزنامه تايمز در آگوست و سپتامبر سال 2006 دو مقاله ديگر بر عليه ايران منتشر كرده بود. در مقاله نخست نويسنده ادعا كرده بود كه مقامات ايران مقدار زيادي اورانيوم از كنگو خريداري كردهاند تا در راكتورهاي هستهايشان به غلظت مورد نظر برسانند و در مقاله ديگر ايران را متهم كرده بودند كه موشكهاي بالستيكي را از سازمانهاي امنيتي در اوكراين خريداري كرده است تا سلاحهاي اتمياش را حمل كند اما آنها هيچگاه نتوانستند اين ادعاها را ثابت كنند.
جيرالدي در پايان با انتقاد از عملكرد روزنامه تايمز و ساير رسانههاي خبري كه تحت نظارت مرداك اداره ميشوند، نوشت: اين نشريات بايد در مورد مسائل خاورميانه خصوصا مسئله هستهاي ايران محتاطانه عمل كنند و تنها به فكر منافع رژيم صهيونيستي نباشند. آنها اجازه مداخله در امور داخلي ايران را ندارند و بايد براي هميشه دست از جنگافروزي در خاورميانه بردارند.