کد خبر: ۲۱۳۵۴
تاریخ انتشار:

پیش‌بینی در دو علم

شاید برای بسیاری، از عجایب باشد که وقتی اروپا سردترین سال چند دهه اخیر را سپری می‌کند، رهبران کشورها در کپنهاگ نگران گرمایش زمین باشند و به دنبال چاره‌ای برای آن.
شاید برای بسیاری، از عجایب باشد که وقتی اروپا سردترین سال چند دهه اخیر را سپری می‌کند، رهبران کشورها در کپنهاگ نگران گرمایش زمین باشند و به دنبال چاره‌ای برای آن.

پرسش اصلی‌این عده از دانشمندان‌ این است که وقتی شما قادر به پیش‌بینی آب و هوا در یک ماه آینده نیستید چگونه سخن از گرمایش در چند دهه‌ آینده می‌زنید؟ وقتی به پاسخ دانشمندان هواشناسی رجوع کنید، قرابت بسیاری میان کار ‌اینان و اقتصاددانانی که با مدل‌های مختلف در کار پیش‌بینی‌ آینده اقتصاد هستند، می‌یابید.نکته اول، پیش‌بینی علمی ‌همراه با بیان احتمالات است.

اصولا هیچ گزاره علمی‌که به پیش‌بینی می‌پردازد بدون ارجاع به میزان اطمینانی از وقوع حادثه نیست. بنابراین اگر شما امروز با خیال راحت به گزارش هواشناسی برای فردا گوش می‌دهید و گزارشگر سخن از درصد احتمال وقوع آن نمی‌گوید ‌این به خاطر آن است که احتمال وقوع آن برای کارشناسان بسیار بالا است و البته شما عبارت «انتظار داریم» را می‌شنوید. اما فراموش نکنیم که اگر فردا آمد و پیش‌بینی درست از آب در نیامد نمی‌توان عالم و علم آن را زیر سوال برد که همان چند درصد نااطمینانی به وقوع پیوسته است. در حقیقت نفس پیش‌بینی علمی‌آن است که به مخاطب معیاری می‌دهد و در عین حال بر غیریقینی بودن آن تاکید دارد؛ حال مساله ‌این است که داشتن ‌این معیار خوب است یا نداشتن هیچ سنجشی؟ معیاری که در بسیاری از زمان‌ها به وقوع می‌پیوندد و چه بسا زمانی محقق نمی‌شود. پیش‌بینی مدل‌های اقتصادی در بسیاری از زمان‌ها و به خصوص برای‌ آینده نزدیک محقق می‌شود و البته زمانی هم هست که اجماع آن‌ها به خطا پیش‌بینی می‌کنند؛ همچنان که در رکود اخیر شاهدش بودیم؛ اما باید تاکید کرد که‌این به معنای نادرست بودن مدل پیش‌بینی کننده نیست که با آن احتمالی پیش‌بینی می‌کند، هر چند می‌توان پذیرفت که باید در توسعه مدل‌های کنونی همتی دو چندان‌تر داشت.

بالاتر از‌این موضوع بر خلاف علم هواشناسی که بیش از همه بر پیش‌بینی استوار است و دخل و تصرف آن‌چنانی در پدیده مورد مطالعه خود ندارد، علم اقتصاد بر تحولات اقتصادی تاثیر دارد و‌ ای بسا عدم اعتماد به آن که ناشی از خطا در پیش‌بینی است، می‌تواند جامعه را دچار خسران کند و تصمیم گیری‌ها تهی از علم باشد. نکته دیگر آنکه عالمان هواشناسی بر ‌این مساله پافشاری دارند که پیش‌بینی آب و هوا (weather) با مساله تغییرات جوی (climate change) متفاوت است.

در اولی به دنبال نوسانات دما هستیم که در دوره‌ای بسیار کوتاه مدت‌تر از دومی ‌رخ می‌دهد و در عین حال در تغییرات جوی سخن از روند کلی دمای هوا می‌شود که ‌این روند به دلیل افزایش کربن فزاینده است. در واقع شاید بتوان گفت امروز برای دانشمندان پیش‌بینی روند دمای کره زمین آسان تر از پیش‌بینی نوسانات، آن هم مثلا در مدت زمانی بالاتر از یک ماه باشد.

در اقتصاد نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. به عنوان مثال می‌توان با اطمینان قریب به یقین از‌ آینده نامساعد اقتصادی خبر داد که دچار کمبود سرمایه، عدم وجود بنگاه‌های خصوصی، نبود حقوق مقتضی برای مالکیت، پایین بودن انگیزه نیروی کار، گسست با اقتصاد جهانی و‌... است؛ اما در عین حال ممکن است در یک ماه آمار نشان از رشد اقتصادی بالاتر یا تورم پایین‌تر دهد. بی‌تردید ‌این آمار نمی‌تواند ناقض روندی باشد که اقتصاددانان در انتظار آن هستند؛ هر چند شاید بهانه‌ای باشد برای تصمیم‌گیرندگان برای نشان دادن وضعیتی شایسته. بنابراین علاوه بر تکیه بر احتمالات در پیش‌بینی‌ها، باید بر اختلاف میان نوسان و روند آتی نیز تاکید داشت؛ آن چنان که زمستان سرد کنونی عزم دول جهان را برای کاهش گازهای گلخانه‌ای کم نمی‌کند و در عین حال دولت‌ها به‌رغم عدم پیش‌بینی فراگیر مدل‌های اقتصادی از رکود اخیر هنوز از‌این علم برای حل بحران‌های خود استفاده می‌کنند. بر اقتصادهایی هم که روند آتی آنها نگران‌کننده است، لازم است تا دلخوش نوسان‌های روزمره نباشند.

دنياى اقتصاد (www.donya-e-eqtesad.com)

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین