به هرتفسیر دقایقی پیش یادداشتی از او به دست مان رسید که خالی از لطف نیست. یادداشتی که البته به مناسبت این رویداد سینمایی نوشته شده و با بغضی در گلو فرو خورده به طبع رسیده است
گروه فرهنگ و هنر، پرویز پرستویی امسال نیز با 3فیلم در جشنواره فیلم فجر حضوری پررنگ داشت و با این همه نتوانست خود را به آیین اختتامیۀ این دورۀ جشنوارۀ بین المللی فیلم فجر برساند
به گزارش بولتن نیوز، به هرتفسیر دقایقی پیش یادداشتی از او به دست مان رسید که خالی از لطف نیست. یادداشتی که البته به مناسبت این رویداد سینمایی نوشته شده و با بغضی در گلو فرو خورده به طبع رسیده است:
پرستویی می نویسد: خدا را شکر که آسمان، زمینگیرمان کرد
و در محاصره برف ماندیم و نتوانستیم بیاییم و نیامدیم... با خودم
میاندیشم که اگر من هم در آن سالن و سالنهای کذایی بودم و عکسالعملها
را میدیدم و میشنیدم، چه میکردم؟! چه میتوانستم بکنم؟! پاسخی که جز
«هیچ» نمیتوانم به خودم بدهم، خدا را شکر میکنم که نبودم .... به خدا که این گونه برخورد در شان و شئون فرهنگی ما نیست...
به خدا که مردم، آدمهای عادی، آنهایی که به عشق شان کار میکنیم و دغدغه
شان را داریم، خیلی راحتتر و بیبغضتر فیلمهایمان را تماشا میکنند... به خدا که این حب و بغضها قشنگ نیستند....
چرا ما نمیتوانیم مثل تمام جشنوارههای تمام دنیا فیلم ببینیم و ارزیابی و
انتقاد سازنده و اساسیمان را بکنیم و بگذاریم که سینمایمان ارتقا پیدا
کند و در سراشیبی تمسخر و «تو افتضاح بودی» و «من بهترم» و ... نیفتیم؟!
به خدا که ما، لااقل خودمان، نباید با خودمان چنین رفتاری بکنیم... آخر
فکر نمیکنید که مردم چه می گویند؟ مخاطبینمان را میگویم...
همیشه گفتهام و میگویم که این 10 روز، نوروز سینماست و ما هر سال در این
روزهای سرد بهمن، با مهر به یکدیگر و با عشق به مردم، داغ میشویم و برای
یک سال آینده، گرما ذخیره میکنیم... همهمان در کنار هم... ولی دریغا از امسال...
دوستان و همکاران، به نظرتان بد نشد که پیشکسوتها را حرمت ننهادید و نقد و
استهزا را اشتباه گرفتید و به جای تفکر و تلاش بر رفع مشکلات خودتان و
خودمان، انگشت بر ایراد دیگران فشردید و در این راه، حتی از مردود شمردن
نظر داوران نیز دریغ نورزیدید؟!... به نظرتان کارتان بد نبود؟ ناجور نشد؟!
مردم چه گفتند؟ چه میگویند؟... بگذریم که گذشت... کاش میشد دردهایی که در سه فیلم حاضر در جشنواره، در سکوت و نگاه فرو خوردم، بیرون بریزم... چه خوب شد که من آن جا نبودم...» من پرویز پرستویی
22 بهمن 1392
(قاف)