کد خبر: ۱۶۵۳۲۸
تاریخ انتشار:

روایتی از زندگی زنان و دختران جامعه

پوران درخشنده کارگردان فیلم "هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند" معتقدست این فیلم شکست یک تابو و پایانی بر یک سکوت بود و موضوع آن دغدغه و داستان دختران و زنان زیادی در این جامعه بوده و هست.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مهر، فیلم "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" آخرین ساخته پوران درخشنده است که این روزها در سینماهای تهران و شهرستانها اکران عمومی شده است. این فیلم در جشنواره فجر سال گذشته نیز به نمایش در آمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کند بنابراین از همان زمان پیش‌بینی می‌شد که فیلم با فروش خوبی در اکران عمومی روبرو شود.

مضمون "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" درباره موضوع حساس تعرض به کودکان است و تبعات این اتفاق نابهنجار در زندگی و روح و روان این افراد را به تصویر می کشد. پوران درخشنده در کاتالوگ جشنواره سی و یک فیلم فجر درباره دهمین فیلمش نوشته بود: "بی‌توجهی و سهل‌انگاری پدر و مادر شیرین هشت ساله، ‌ واقعه‌ای را برای او رقم می‌زند که زخم آن‌ سال‌ها بر روح او ‌می‌ماند و همه زندگی‌اش را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. آنچه این زخم را عمیق‌تر می‌کند و واقعه را به فاجعه ختم می‌ کند، آن است که دخترک هیچ کس را نمی‌یابد تا درد و دلش را با او در میان بگذارد..."

این فیلم سوژه حساسی را دنبال می کند، یک معضل اجتماعی را به تصویر می‌کشد و دغدغه طیفی از جامعه را فریاد می‌زند. به گفته درخشنده در همان روزهای اول نمایش فیلم در سینماها مردم با آن ارتباط برقرار کردند و او نامه ها و تماس‌های متعددی از افراد مختلف داشته است. بسیاری از این افراد به نوعی در زندگی شخصی خود با این موضوع درگیر بوده‌اند و حالا او را محرم اسرار خود می دانند.

داستان فیلم از این قرارست که بی توجهی و سهل انگاری پدر و مادر شیرین هشت ساله، واقعه ای را برای او رقم می زند که زخمش سالها بر روح او باقی می ماند و همه زندگی اش را تحت الشعاع خود قرارمی دهد. آنچه این زخم را عمیق تر می کند و واقعه را به فاجعه ختم می سازد، این است که دخترک هیچکس را نمی یابد تا دردش را با او در میان بگذارد ...

زمانی که برای گفتگو با این کارگردان سینمای ایران در دفتر وی قرار گذاشتم درخشنده در همان ابتدا و قبل از شروع صحبت‌هایمان برخی از این پیامک ها را نشان داد که در تعدادی از آنها دختران جوان و حتی پدرها و مادرها ضمن تشکر از وی برای ساخت این فیلم، به نوعی تجربه های مشترکشان را از این موضوع تعریف کرده و در اختیار درخشنده گذاشته بودند. با خواندن این پیام‌ها با سرگذشت‌های مشابه شیرین شخصیت اصلی فیلم "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" روبرو شدیم.

در بخش اول این گفتگو با پوران در خشنده و نیما صفایی بازیگر فیلم درباره شرایط اکران، استقبال مخاطبان از این اثر، دلیل توجه کارگردان به این سوژه، نبود تبلیغات مناسب در شهر با توجه به موضوعی که فیلم دارد و... صحبت کردیم.

* از نمایش‌های "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" در جشنواره فجر سال گذشته پیش بینی می‌شد که فیلم اکران خوبی داشته باشد. دلیل این استقبال را چه می‌دانید آیا واقعا سوژه‌ای که برای فیلم انتخاب کردید تا این اندازه دغدغه اجتماع است؟

درخشنده: اگر با مخاطب صادق باشیم و از دغدغه مخاطب در یک اثر صحبت کنیم قطعا مردم نیز آن را درک کرده و از آن استقبال می کنند. موضوعی که من در این فیلم به آن پرداختم دغدغه من بود و می دانم دغدغه خیلی از همین مردم نیز بوده و به نوعی برخی از آنها به شکلی خاموش این بار را به دوش می‌کشیدند. وقتی با اکران شدن "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" روزانه 10 تا 15 پیامک و یا تلفن و ... دارم نشان از این دارد که موضوع دغدغه مردم این اجتماع بوده است.

تعدادی از این مطالب از سوی افرادی است که این اتفاق برای آنها هم افتاده و یا والدینی که فرزندشان با چنین موضوعی درگیر شده اند. من حتی با تلفن‌هایی در روز روبرو می شوم از پدرانی که پس از سالها متوجه شدند برای فرزندانشان چنین اتفاقی افتاده است و حالا ابراز پشیمانی می کنند که چرا فضایی ایجاد نکرده اند تا فرزندشان بتواند به راحتی با آنها درباره این موضوع صحبت کند.

حتی برخی افراد مسئول نیز با من تماس داشتند و ابراز خوشحالی کردند که در چنین فیلمی به این موضوع پرداخته شده است. در زمان اکران فیلم روانشناسانی با من ارتباط برقرار کردند و گفتند که تا کنون مراجعه‌کنندگان زیادی در این ارتباط داشته اند و حالا شما با ساخت این فیلم چقدر فضا را باز کردید تا خیلی از این افراد که مورد تعرض قرار گرفته اند به راحتی بتوانند درباره مشکل خود صحبت کنند. این روزها من محرم اسرار این مخاطبان شده‌ام.

* البته تا جایی که من در جریان هستم شما قبل از اینکه بازیگر نقش اصلی فیلم را پیدا کنید از تعداد زیادی نابازیگر که دختران جوان بودند، تست بازیگری گرفتید و  بارها نیز عنوان کردید که حتی این تست برای شما یک کار تحقیقی هم به شمار می‌رفت.

درخشنده: بله. من در این مرحله از کار و در زمان انتخاب بازیگر نقش اصلی زن از 700 دختر جوان تست گرفتم و در زمانی که می خواستم نقش را برای آنها تشریح کنم با واکنش‌های متفاوتی روبرو می شدم. بعضی از آنها بهت زده من را نگاه می کردند و انگار چیزی در خود داشتند که از گفتن آن امتناع می کردند. برخی دیگر از من خواستند که راز آنها را با خود نگه دارم تا اعتماد کنند و حرف دلشان را برای من بگویند. تعدادی دیگر اتاق را ترک می کردند و پس از مدتی در حالی که گریه کرده بودند دوباره به اتاق باز می گشتند. همه اینها از واقعیت تلخی برای من سخن می گفتند که زیر لایه های این شهر جریان دارد ولی خاموش است.

وقتی با چنین واکنش هایی روبرو شدم، احساس کردم راهم را درست انتخاب کرده‌ام و دیگر نمی‌توانم این موضوع را کنار بگذارم. این موضوع دیگر سرگذشت یک دختر برای من نبود بلکه سرگذشت بسیاری از زنان این جامعه بود. البته این موضوع برای پسرها نیز در جامعه اتفاق افتاده است و من نسبت به آنها نیز این حساسیت را داشتم. در فیلمنامه اولیه من، شخصیت مراد هم خودکشی می کرد اما این بخش از متن در زمان پروانه ساخت حذف شد.

وقتی چنین واقعیتی در جامعه جریان دارد طبیعی است که مردم هم از آن استقبال کنند. مخاطب امروز ما بسیار باهوش و صاحب اندیشه است. در زمان پایان نمایش فیلم در جشنواره فجر خیلی از مخاطبان با من ساعت‌ها بحث می کردند و معتقد بودند چرا چنین فیلم هایی باید انقدر دیر ساخته شود.

* پاسخ شما چه بود؟ چرا انقدر دیر؟

درخشنده: باید بپذیریم که جامعه باید به سمتی حرکت می کرد تا بتوان کمی راحت تر درباره چنین مسائلی در یک فیلم صحبت کرد. در جامعه امروز راحت‌تر می شود درباره چنین مسائلی صحبت کرد و چنین شرایطی 10 سال پیش فراهم نبود. مخاطب امروز ما با دیدن این فیلم احساس می کند که فریاد خود را بلند بیان کرده است. به نوعی فکر می کنم با "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" کسانی که از چنین ماجراهایی لطمه خورده اند کمی آرامش نسبی احساس می‌کنند.

البته با یک فیلم نمی توان چنین جریانی را به نتیجه نهایی رساند اما همین که این موضوع مطرح شود و بعدها افراد دیگری بتوانند در این‌باره فیلم بسازند، اتفاق خوبی است. این فیلم یک تابوشکنی بود برای افرادی که در تمام این سالها سکوت کرده بودند.

* اینطور که شما می‌گویید "هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند" فضایی را در جامعه ایجاد کرد تا کسانی که دچار چنین مشکلاتی شده‌اند، بتوانند مساله را با خانواده خود در میان بگذارند و مثل "شیرین" فیلم شما این بار سنگین را سالها به دوش نکشند.

- بله. این فضا کم کم ایجاد می شود چراکه هم بچه‌ها هم خانواده‌هایشان می‌فهمند بیان کردن چنین موضوعی از مسکوت گذاشتن آن بهتر است. خانواده‌ها متوجه می‌شوند نباید فرزندشان را به خاطر گفتن مشکلی که برایش پیش آمده شماتت کنند و انگشت اتهام را به سمت او نشانه بگیرند.

این فیلم هم برای بچه‌ها و هم والدین موثر است. والدین باید ارتباط صمیمانه‌تری با فرزندان خود ایجاد کنند. ایجاد این فضا و تغییر نگرش در جامعه یک روح و نفس تازه ای است که جریان پیدا می‌کند تا مردم بتوانند کمی راحت تر درباره دردها و مشکلات خود صحبت کنند و متوجه شوند که تعریف ترس از آبرو چیست. امیدوارم توانسته باشم در جامعه این چالش را ایجاد کنم.

* با توجه به این تغییر نگرش و ایجاد فضایی که این فیلم می تواند در جامعه ایجاد کند، فکر نمی کنید که اثر نیاز به تبلیغات بیشتری داشت؟ به اعتقاد من "هیس!دخترها فریاد نمی زنند" فیلمی است که باید توسط خیلی‌ها دیده شود؛ خانواده‌هایی که فرزند دارند، دختربچه‌ها و ... چه خوب می‌شد اگر مدارس بچه‌هایشان را برای دیدن این فیلم می‌بردند. واقعا نیاز هست این فیلم در شهرستان‌ها هم اکران گسترده‌ای داشته باشد.

درخشنده: درباره تبلیغات من از شهرداری گله‌مند هستم. این سازمان می توانست مانند دیگر فیلم هایی که از آنها حمایت می‌کند از "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" نیز حمایت کند. این فیلم مسئله مردم است. اگر این آگاهی در بین مردم صورت بگیرد در رابطه شهروندی هم تاثیر مثبت خواهد گذاشت. انتظار داشتم که بیشتر به این فیلم توجه می‌کردند. با توجه به موضوعی که فیلم دارد انتظار می رفت که حتی خودشان برای تبلیغات محیطی تماس بگیرند نه اینکه ما مدام در حال پیگیری موضوع باشیم. اما جا دارد از تلویزیون برای حمایت در پخش تیزرهای رایگان تشکر کنم.

هزینه تبلیغات به شدت گران است. برای اجاره بیلبورد روی پل ها باید 50 میلیون تومان هزینه کرد. بخش خصوصی چنین هزینه ای را چگونه تامین کند؟ دولت در این بخش باید از فیلم هایی که دغدغه مردم را مطرح می کنند، حمایت کند. البته می دانم که شهرداری هم هدفش حمایت از سینما است اما بهتر است هزینه ای را که برای این بخش در نظر گرفته است میان تمام فیلم ها تقسیم کند و نباید بین آثار تفاوت قائل شود. همه ما فیلمسازان یک هدف داریم اما برخی ارتباطات ندارند. این مسائل نباید ملاک باشد. باید به فکر دغدغه و مسئله مخاطب باشیم.

* همانطور که چندین بار هم در این گفتگو مطرح شد فیلم "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" باید توسط خیلی‌ها دیده شود. شاید برخی از افراد جامعه اگر با مورد مشابه موضوع فیلم رو به رو شوند، آگاهانه و درست برخورد کنند اما در مناطق مختلفی از کشور و حتی همین تهران خانواده هایی زندگی می کنند که خیلی درباره چنین موضوعاتی آگاهی ندارند و اگر برای دخترشان اتفاق مشابهی رخ بدهد نه خود آن دختر می‌داند چه رفتاری درست است و نه خانواده با او رفتار درستی خواهد داشت. چقدر به این نوع مخاطب توجه کردید؛ مخاطبی که شاید چند سالی یکبار هم به سینما نرود؟

درخشنده: من قبل از ساخت هر فیلمی به مخاطبم فکر می‌کنم و مخاطب‌شناسی و تاثیر روی آنها برایم اهمیت ویژه ای دارد. مطمئنا من این فیلم را فقط برای شمال‌شهرنشینان نساخته‌ام بلکه تمام طیف مخاطب مورد نظرم بوده است. باید همه به این آگاهی برسند. من خیلی دوست داشتم شرایطی فراهم می شد تا ما در مناطق جنوب شهر تهران نیز تبلیغات خوبی را انجام می دادیم. اما متاسفانه امکانات وجود نداشت و ما با تراکت و پوستر در این مناطق تبلیغات را جلو بردیم. البته مخاطبان در حال حاضر با تبلیغات دهان به دهان فیلم را به یکدیگر معرفی می کنند.

همانطور که پیش از این هم عنوان کردم باید دولت در این بخش از ما حمایت می کرد. کاش به جای فکر کردن به هزینه های میلیونی برای اجاره یک بیلبورد روی یک پل کمی هم به فکر مسئله مردم بودند. محصول ما فرهنگی است و هدف ما نیز فقط اطلاع‌رسانی است. به همین دلیل با توجه به نبود حمایت های دولتی، برخی تهیه کنندگان و کارگردانان به سمت ساخت فیلم های سخیف می روند که فقط جنبه تفریح برای مخاطب دارد؛ آثاری که  تولیدشان در طول 20 روز شکل می گیرد و هزینه کمتری هم صرف ساختشان می شود.

متاسفانه به دلیل نبود حمایت‌ها "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" در بخش تبلیغات نتوانسته در تمام مناطق مختلف تهران به خوبی دیده شود. دولت می تواند از منافع اقتصادی در این بخش بکاهد تا فیلمساز به راحتی برای عرضه درست فیلمش تبلیغات کند. اما متاسفانه به این بخش هیچ توجهی نمی شود و معضلی است که بیشتر فیلمسازان با آن روبرو هستند. در شهرستانها که به هیچ وجه امکان تبلیغات محیطی وجود ندارد درصورتی که فضای لازم هست.

فیلم "هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند" داستان دختری است که در سن 8 سالگی از سوی مردی که در خانه‌شان کار می‌کند مورد تعرض قرار می‌گیرد و این مرد هر بار او را تهدید می‌کند که چیزی به خانواده‌اش نگوید. دختر سالیان سال با این ترس زندگی می‌کند و هرگز جرات نمی کند این مساله را با خانواده‌اش مطرح کند ولی این فشار با او همراه است. من فکر می‌کنم مشابه این اتفاق اگر برای خیلی از دخترها و خانواده‌ها بیفتد رفتارشان مثل نمونه‌ای است که من در فیلم نشان داده‌ام و تمام تلاش من این بوده که به بچه‌ها و خانواده‌ها یاد بدهم که اگر دچار چنین آسیبی شدند اولا فرزندان سریعا موضوع را به خانواده‌شان بگویند و از سوی دیگر خانواده‌ها نیز رفتار درستی با بچه داشته باشند. وقتی دختربچه‌ای مورد تعرض قرار می‌گیرد این او نیست که مقصر است پس نباید با او مانند یک گناهکار رفتار کرد.

* ما در بخش اکران بین الملل فیلم ها نیز نتوانستیم در این سالها موفق عمل کنیم. در صورتی که آثار شاخصی داشتیم که می توانست خوراک خوبی برای مخاطبان خارجی باشد.

درخشنده: بله. متاسفانه ما در این بخش هم مخاطب شناسی درستی انجام ندادیم. درصورتی که کشور کره در ایران توانست با یک مخاطب‌شناسی درست سریال‌هایش را به خانه ایرانیان بفرستد. این موضوع نشان داد که بین کشور ما و کره دغدغه های مشترک فرهنگی وجود دارد. در همین شرایط، ایران هم می توانست مخاطبان خوبی برای آثار خود در این کشور پیدا کند اما این فرصت را هم از دست دادیم.

امیدوارم علی جنتی وزیر ارشاد و حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی توجه جدی به پخش بین المللی آثار سینمای ایران داشته باشند. آنها می توانند از رایزن‌های فرهنگی بخواهند که در کشورهای دیگر مخاطب شناسی کنند و مشترکات فرهنگی را بین کشورها بیابند تا این ارتباط فرهنگی به وجود آید. در این شرایط است که نگاه بین الملل نسبت به ایران تغییر پیدا می کند. ما در بخش تولید جایگاه خوبی در سطح بین المللی داریم اما در پخش هیچ حرکت مثبتی تاکنون انجام ندادیم.

* چند سوال قبل اشاره کردم که کاش آموزش و پرورش بچه‌ها را برای دیدن "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" به سینما می‌برد. در این زمینه تحرکی از سوی این وزارتخانه انجام شده است؟

درخشنده: آموزش و پرورش از یک مقطع سنی به بعد باید این فیلم و آثاری از این دست را برای بچه‌ها نمایش دهد حتی می تواند والدین را هم دعوت کند. کشور ما در حال حاضر در دوران تغییر دولت به سر می برد و به تازگی وزرا جایگزین شده اند به همین دلیل من منتظر این تغییرات بودم تا بتوانم پیگیری‌های لازم را در این ارتباط انجام دهم. امیدوارم مسئولان جدید در وزارت آموزش و پرورش این دغدغه فرهنگی را داشته باشند و سینما را به داخل مدرسه بکشانند.

* آقای صفایی شما به عنوان بازیگر می‌توانید سهم مهمی در تبلیغات فیلم داشته باشید. در این زمینه کاری انجام داده‌اید؟

صفایی: "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" اولین تجربه سینمایی من محسوب می شود و افتخار می کنم که در این پروژه در کنار خانم درخشنده بودم. من بازیگر چهره محسوب نمی شوم که بخواهم از این طریق برای فیلم تبلیغ کنم اما تلاش کردم در فضای مجازی تبلیغات وسیعی در بین دوستان و آشنایان انجام دهم.

*قطعا فیلم را با مردم در سالن‌های سینمایی دیدید. چه واکنش هایی دریافت کردید؟

صفایی: من حدود 13 بار چه در زمان جشنواره فجر و چه در زمان اکران عمومی فیلم را با مردم دیدم. واکنش‌های مختلفی هم دیدم. به طور نمونه یکی از تماشاگران پس از تماشای فیلم به من گفت تو چرا انقدر در "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" همسر خوبی هستی! مگر همسر خوب این شکلی پیدا می شود. اینگونه تو توقع جامعه را بالا می بری.

فضای و موضوع فیلم به اندازه ای مخاطب را درگیر می کرد که شاید در مرحله سوم مخاطبان از بازی من حرف می زنند. بیشتر همه درگیر سوژه بودند تا بازی بازیگران. برخی تبریک می گفتند و تعدادی دیگر با من تماس می گرفتند و عنوان می کردند چرا این فیلم را ساخته اید. حالِ ما بعد از دیدن فیلم بد شده است و حتی شاید باورتان نشود من شنیدم که مخاطبانی تا حدی تحت تاثیر قرار گرفته بودند که راهی بیمارستان شدند.

برخی از همین مردم که با دیدن فیلم به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودند و حالشان بد شده بود شاید تجربه های مشترک داشتند و یا فرزند دختر داشتند.

* شما از همان ابتدا برای نقش امیر علی همسر شیرین انتخاب شده بودید؟

صفایی: روزی که من دفتر درخشنده آمدم. قرار شد فیلمنامه را بخوانم و بعد با هم صحبت کنیم. در همان زمان درخشنده معتقد بود که امیرعلی نه. اما نقشهای دیگری هستند که ما نیاز به حضور تو داشته باشیم. وقتی متن راخواندم تاکید کردم که فقط امیرعلی. چرا که معتقد بودم فقط من می توانم در این نقش بازی کنم. فیلمنامه به شدت من را درگیر کرد و دغدغه ام شد.

من به خانم درخشنده بسیار مدیون هستم و شخصیت وی را بسیار دوست دارم. وقتی کار تمام شد تقریبا هفته ای یکبار با وی تماس می گرفتم و از نتیجه فیلم می پرسیدم. به نوعی نتیجه این فیلم برایم خیلی اهمیت داشت. نه به این دلیل که اولین کار سینمایی ام بود. بلکه به شدت با موضوع فیلم ارتباط برقرار کرده بودم.

من سر این کار به شدت متوجه شدم که خدا هم با ما همراه بود. در زمانی که قرار بود سکانس هایی را در شهر بندر انزلی فیلمبرداری کنیم در همان روز اول با مجسمه ای برخورد کردیم که وسط شهر قرار دارد و مجسمه زنی است که انگشتش را روی دهانش گذاشته و گویا می گوید: هیس!. وقتی ما این صحنه را دیدیم بسیار تعجب کردیم.

درخشنده: درست است. وقتی من هم این مجسمه را دیدم به شدت تعجب کردم. اما مطمئن شدم که این یک نشانه است و به ما می گوید راهمان درست است. این یعنی خدا با ما بود. حالا وقتی استقبال مردم را می بینم به نشانه های آن روزها پی می برم و مطمئن می شوم راهم درست بوده است.

این روزها همانطور که عنوان کردم من با تماسهایی از سمت مردم روبرو می شوم که بیشتر در ارتباط با سرگذشت هایی است که خودشان برای من تعریف می کنند. به طوریکه تصمیم گرفتم این موضوعات را تبدیل به یک کتاب بدون نام آنها کنم. شاید در آینده همین سرگذشت ها بتواند منابع ساخت خیلی از فیلم ها شود. همین واکشن ها باعث شده است که من در فیلم بعدی ام هم سراغ سوژه ای بروم که دغدغه همین مردم است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین