کد خبر: ۱۶۴۲۳۷
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار:

دلم واسه دخترم تنگ شده/ آن طرف خط فریاد می‌زدند لبیک یا یزید، لبیک یا معاویه

رضوانۀ هادی اگر از من چون و چرای رفتن بابایش را بپرسد، به او خواهم گفت من و بابا شنیدیم که آنطرف خط، بعد از اذان صبح فریاد می‌زدند لبیک یا یزید، لبیک یا معاویه.

چند روزی است که از شهادت هادی باغبانی مستند ساز ایرانی در سوریه می‌گذرد. او که توسط سلفی‌ها در نزدیکی دمشق به شهادت رسیده است. دختر کوچکی دارد که چشم انتظار آمدن بابا به خانه است. این یادداشت توسط یکی از همراهان شهید باغبانی نوشته شده است که از نظر مخاطبین می‌گذرد.

***

همان روز اول که آمدن هادی با ما قطعی شد، آمد که وسایل را تحویل بگیرد. وسواس داشت که زودتر به زیر و بم هندی‌کم جدید آشنا شود. فردایش آمد پرسید:«سید وقت داری»؟ مقابلم که نشست گفت:«سفارشی چیزی داری»؟ گفتم:«کفش خوب بردار و زنده برگرد». اینطور بود که برای اولین بار با هم همکلام شدیم.

دو روز از رسیدنمان به سوریه نگذشته بود که با هم رفتیم حلب. سر نترسی داشت ولی بی ترسی اش از حماقت نبود. از اطمینان بود. انگار تکلیفش را می دانست. همین بود که هر شب که برمی گشتیم هتل، با اشتیاق تصویرهای آن روزش را نشانم می داد و به بحثم می کشید سر قاب و زاویه و موضوع. مثل شکارچی ها چشم هایش برق می زد وقتی از سوژه هایی که گرفته بود حرف می زد، و اگر سوژه ای از دستش در رفته بود به وضوح کلافه می‌شد.

یک هفته شده نشده، پلانی نشانم داد از دخترک سرایدار مدرسه ای، که سر کارش مانده بود و مدرسه خالی را جارو می زد. دخترک سرش را از پنجره درآورده بود و برای دوربین هادی شکلک در می آورد. پلان که تمام شد دیدم چشمش نم دارد. گفت:«سید کار و اینا سر جاش، دلم واسه دخترم تنگ شده». برایم گفت که رضوانه اش سه ساله است و خیلی بابایی است و ...

هادی دو تفاوت عمده با بقیه مستندسازهایی که آمدند سوریه داشت. اول اینکه خیلی زود دلش برای خانه تنگ شد، و دوم اینکه تا کارش تمام نمی شد در لوکیشن می ماند. رفته بودیم از مقاومت مردم سوریه در برابر یکی از عجیب ترین جنگ های تاریخ فیلم بسازیم. هادی بیشتر موضوع کارش نیروهای دفاع وطنی بودند که هسته های مقاومت تشکیل داده بودند و از محله ها و شهرهای خود در مقابل تکفیری ها دفاع می کردند. از زندگی، خانواده، کار، آموزش نظامی، تجهیز و نهایتا عملیات این نیروها تصویر می گرفت. مستند "دسته ایمان، از گردان کمیل" سید مرتضی آوینی را مدام مرور می کرد و دنبال بهینه کردن مدل آن برای جنگ سوریه بود. ایده اش این بود که هر کدام این بچه های سوری، روایتی منحصر به فرد از یکی از نقاط عطف تاریخ بشر هستند.

یادم هست در بازگشت از حلب، یک شب که در لاذقیه منتظر هواپیما ماندیم و بعد از دو هفته خاک و پشه و تیر و ترکش، ساحل مدیترانه خیلی به جانمان نشسته بود، آهی کشید و گفت:«سید خوبه ها، ولی کاش می شد با خانوم بچه ها میومدیم».

سفر بعدی که معلوم شد من راهی نیستم، زنگ زد و گفت:«میومدی حالا، بی تو صفا نداره ها»، و من گفتم که نمی شود و کار دارم و باید خانه پیدا کنم و اسباب بکشم و ... سفارش دادم که برایم فلان چیز را از فلان جا بخرد و به راننده همیشگی‌مان سلام برساند و به آشپز خوش دست فلان هتل سلام برساند و سالم برود و سالم برگردد.

خبر شهادتش را که شنیدم فقط پرسیدم کجا؟ راوی گفت ریف دمشق. و من ذهنم رفت به ریف دمشق، کوچه هایی که با هم دویده بودیم، کفش خاکستری اش که روز اولِ بدو بدو زبان باز کرده بود، و کت و شلواری که آورده بود مخصوص اینکه اگر خواستیم برویم زیارت عمه بزرگ بپوشد و شیک باشد.

می گویند مهم است به دست چه کسی کشته می شوی. اصلا درست و غلط بودن راهت را نشان می دهد انگار. رضوانه هادی اگر از من چون و چرای رفتن بابایش را بپرسد، به او خواهم گفت که من و بابا شنیدیم که آن طرف خط، بعد از اذان صبح فریاد می زدند لبیک یا یزید، لبیک یا معاویه...

*سیدعلی فاطمی

منبع: خبرگزاری فارس

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۸
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۳
284
277
روحش شاد با مادر سادات ان شاء الله محشور شود.
شیعیان
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۳
500
408
اگر رهبر عزیز حکم جهاد دهد میلیون ها هادی باغبانی آماده است در راه خانم حضرت زینب(ع) راهی سوریه شود.
پاسخ ها
داود
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۳
کسی که منفی زدی کسی ازتونخواسته بری دفاع کنی
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۳
234
288
خدا رحمتش کند . البته شهید در رحمت خدا هستش . دست ما جامانده ها را بگیرند
قنبر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۳
213
168
الله اکبر- اللهم الرزقا توفیق الشهاده
خوشا بحالشان - شهدایی که بدست تروریستهای معاویه پرست و یزید پرست ملعون به شهادت میرسند یقینا از جنس شهدای کربلا میباشند چرا که در همان زمان قاتلین حضرت اباعبداله الحسین (ع) دوستداران یزید ملعون و معاویه ملعون بودند .
با این شعارهای تکفیریهای ملعون حادثه کربلا شاید به نوعی در حال تکرار است پس از انجایکه ارزوی همه دوستداران علی (ع) و اولادش حضور در واقعه کربلا برای یاری پسر فاطمه(س) و یارانش بوده و هست و خواهد بود" بسم لله ".
شاید امروز روز امتحان باشد - امتحان شیعیان برای یاری علی (ع) و اولادش .
اللهم العجل الولیک الفرج
داریوش
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۱
0
0
بی بی سی بعضیی کارها رانجام می دهدپخش حضور مسند ساز وهمراهان ان وشهادت خیلی به نفع ملت ایران است ما هم به وجود این نیروها افتخار می کنیم ومی گفتم ای کاش من هم همراه انها بودم والان خیلی ناراحتم اینها فرشته اند ای کاش اگر از اون افراد کسی مانده به شبکه تلوزیون بیاید ومجری با انها صحبت بکند بخدا اگر دنیا را تبدیل به طلا بکنند ودر بالای ان یه حلقه درست کنند به دست ما ایرانیها بدهند با یک لحضه دیدن ان شهدا عوض نمی کنییم ای فتنگران ای قرتی ها که غرق در منجلابید به راه راست بروید ... هرچند از روحانی وظریف خیلی راضی هستم کسی که از انها بدش بیاد فکر ش اشتباه است
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین