کد خبر: ۱۳۹۸۹۰
تاریخ انتشار:
زن خوب فرمانبر پارسا ؛ کندمرد درویش را پادشاه

مقام زن از دیدگاه امام خمینی (ره)

زنان به گفته امام (ره)به اندازه مردان حق دخالت در سیاست را دارند، حتی می توانند در شغل های سیاسی فعالیت کنند.دخالت در سیاست تنها کار مردان نیست،بلکه زنان هم به اندازه مردان در سیاست مسئولیت دارند
به گزارش بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، تردیدی نیست که زنان در طول تاریخ از موقعیت مطلوب وشأن بالایی برخوردار نبوده وغالباًاز سوی مردان مورد بی مهری وظلم وستم واقع می شده که از آن حیث می توان به دوره جاهلیت اعراب قبل از اسلام قضیه زنده به گور کردن دختران جوان توسط پدرانشان اشاره نمود.
اما اکنون با رشد روز افزون آگاهی های بشر وپیشرفت سریع علوم انسانی واجتماعی این پرسش مطرح شدکه جایگاه واقعی زنان در جامعه وخانواده کدام است؟ وحقوق از دست رفته اش را چگونه می توان باز پس گرفت؟
در این راستا به یقین می توان گفت که ادیان الهی به ویژه دین خاتم همه به احیای شخصیت والای زن همت گماشته اند از آن جمله می توان به تکریم زن از دیدگاه حضرت پیامبر اکرم (ص) وبالابردن جایگاه زن در بین مردان وجامعه اشاره نمود باتوجه به این امر می توان به تولد حضرت زهرا(س) وداستان ابولهب که حضرت رسول را ابتر خواند ودر پاسخ به جمله ابولهب این آیه نازل شد:«  بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر ، فصل لربک والنحر،ان شانئک هو الابتر.»
«به نام خداوند بخشنده مهربان ،ما تو را چشمه کوثر دادیم، پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن ، دشمنت خود بی تبار خواهد بود.»
که این آیات اشاره به این دارد که زن مقامی والاتر از هر مخلوقی در این جهان دارد ومنشأ هستی از وجود پاک زنان پاکدامن چون حضرت «فاطمه،بانوی بانوان جهان» ، حضرت مریم (س)حضرت نرجس خاتون است. واین آیات تصدیقی بر کلام ماست.
معارف والگوهای حیات بخش اسلام اگرچه در مسیر احیای شخصیت وجایگاه زنان تأثیر زیادی گذاشته ولی هنوزابرهای جهل ونادانی نگذاشته که زنان آن طور که باید وشاید از میوه های شیرین فرهنگ دینی بهره مند گردند(مقام زن استاد شهید مرتضی مطهری)
دراین راستا می توان از سخنان بزرگانی چون رهبر کبیر انقلاب آیت الله روح الله موسوی خمینی (ره) بهره جست:
نقش اجتماعی زنان:
زنان در همه جوامع بخصوص جوامع اسلامی نقش اساسی را ایفا می کنند وحتی در هنگام اشتغال به کارهای منزل هم مشغول نقش آفرینی در جامعه هستند،چراکه تربیت فرزندان که آینده سازان جامعه اند را برعهده دارد.پس نقش زنان در ساخت جامعه همانند نقش مردان غیر قابل انکار است.
امام خمینی(ره)  می فرماید:زنان نقش حساسی در بنای جامعه اسلامی دارنداسلام مقام زن را تاحدی ارتقاء می دهدکه او بتواند مقام انسانی خودرا در جامعه بازیابد واز حد شی بودن بیرون بیاید(تبیان ،ج 8،چاپ اول)
زن حق ندارد خود را در یک جامعه اسلامی از مقامی پایین تر از آنچه هست تنزل دهد ونه مرد حق دارد که چنین اندیشه ای نسبت به زن داشته باشد.اسلام با هر چیزی که انسان را از انسانیت خوددور کند واو را به حد حیوانیت برساند مخالف است وبا آن مبارزه می کند،مثل شرابخواری.
کشورهای غربی که در آنها اسلام دخالت ندارد از زن به عنوان یک ابزار استفاده می کنند وبه عنوان آلت دست مردان به کار برده می شوندکه از آن جمله می توان به حضور زنان در کاباره ها ومجالس و محافل لهو و لعب اشاره نمود.
آنان به زنان پول می دهند و یکسری آموزش های جنسی به آنها می دهند تا در مکان های خاصی حیثیت وجودی خود را در اختیار مردان بوالهوس قرارداده و در معرض نمایش بگذارند و چه بسا آمار جرم وجنایت وکودکان بی خانواده نیز در این کشورها بالا می رود.
نقش زنان در سیاست:
زن با حفظ مقام ومنزلت خود در همه قشرهای اجتماع می تواند فعالیت کند.حق رأی دادن ورأی گرفتن دارد.در طول تاریخ انقلاب اسلامی ،در طی 8سال دفاع مقدس زنان نقش مهمی را ایفاکردند،ونام شهدای به جا مانده نظیر (شهیده پروین حاجی شاه که در رمان نخل های بی سر اثرقاسمعلی فراست،به شهادت او پرداخته)  وشهدای دیگرهمیشه در ذهن ها جاودانه است.
در صدر اسلام هم زنان همراه مردان در جنگ ها حضور داشتند از جمله واقعه عاشورا و حضور شجاعانه وباصلابت ام ابیها حضرت زینب کبری (س) وایراد خطبه های ایشان در روز عاشورامقابل دشمنان اسلام برای حفظ اسلام ودفاع از خون ریخته امام حسین(ع) رامی توان برشمرد.
امام خمینی(ره) می فرماید:(همه ملت ایران چه زنان وچه مردان باید این خرابه ای راکه برای ماگذاشته اند بسازند،ایران با دست تنها مردساخته نمی شود،مردو زن باید باهم این خرابه را بسازند.(تبیان،جلد8))
زنان نیز به گفته امام (ره)به اندازه مردان حق دخالت در سیاست ودخالت در سرنوشت خود وکشور را دارند،حق رأی دارند وحتی می توانند در شغل های سیاسی فعالیت کنند.دخالت در سیاست تنها کار مردان نیست،بلکه زنان هم به اندازه مردان در سیاست مسئولیت دارندوباید دخیل باشند،البته با حفظ شئون .
سخن امام خمینی (ره) در جامعه امروزی نمود پیداکرده به حضور زنان در جایگاههای مختلف ونقش آفرینی آنان در پست های کلیدی همانند وزیر اسبق بهداشت خانم وحیده دستجردی وزحمات بی شائبه ایشان در طول خدمتشان به مردم وانقلاب اسلامی اشاره نمود.  
دین اسلام به زنان این جرأت وشجاعت را عطاکرده تا خود را در جامعه ای که هیچ جایگاهی نداشتند ومدام از سوی بوالهوسان مورد حجمه وبی حرمتی وحقارت قرار می گرفتند بتوانند تواناییها واستعدادهای خودرا بازیابی کنندوآن را به مرثه ظهور برسانند.این امر نه تنها آسیبی به جامعه اسلامی نرسانده بلکه به بالندگی وپیشرفت جامعه ی امروزی نیز منجر شده است.
به گفته امام خمینی(ره)؛امروزه باید خانم ها به وظایف اجتماعی ودینی خودشان عمل کنند وعفت عمومی را حفظ بکنند وروی آن عفت عمومی کارهای اجتماعی وسیاسی را انجام بدهند.(تبیان ،جلد8)
در جای دیگر می فرماید:همراهی ومشارکت فعالانه زنان در نهضت پیروزی ،اسلام را بیمه کرد.(صحیفه نور،جلد5)
حقوق زن در اسلام وغرب
مقلدین غربی بر این باورند که اسلام فقط برای مردان است وزنان مسلمان را تمام عیار نمی داندچون اگر این طور بود تعدد زوجات نبود،حق طلاق وحق سرپرستی خانواده را به مرد نمی داد،ارث زن از مرد کمتر نبود، به نام مهریه برای زن قیمت قائل نمی شدند ، به زن استقلال اقتصادی واجتماعی می دادندو او را جیره خوار و نفقه بگیر مرد قرار نمی دادند.پس اسلام برای مردان امتیاز وحقوقی قائل شده واصل مساوات را رعایت نکرده است.
استاد مطهری در پاسخ به این عده گفته اند:لازمه اشتراک زن ومرد در حیثیت انسانی داشتن حقوقی مساوی است وهیچ ترجیح حقوقی نباید در کار باشد ولی لازمه تساوی حقوق تشابه حقوق نیست،تساوی جدا از تشابه است.منظور استاد این است که زنان ومردان بنابر نیازهایشان حق وحقوقی مساوی دارند ولی نه مشابه .به عنوان مثال پدری که ثروت خودرا دربین هریک از اولاد دختر وپسرش تقسیم می کند بنا بر نیازهایشان وتوانایی هایی که از آنان شناخته ارث را به آنها تقسیم می کند حقوق آنان مساوی است ولی مشابه نیست.
اسلام حقوقی مشابه برای مردو زن قائل نشده ولی هرگز اولویتی برای مردان نسبت به زنان قرار نداده. واین به دلیل تفاوتهایی است که بین مردان وزنان وجود دارد وهمین تفاوتهاست که مردو زن را در کنار یکدیگر به عنوان همسر قرار داده است.
ولی در غرب این تفاوتهای غریزی درزن ومرد نادیده انگاشته شده ومرد و زن قوانین و وضع مشابهی دارند، به عنوان مثال کارهایی که از عهده زن خارج است بنا بر تواناییهایش، در غرب چون به ظاهر تساوی رعایت می شود زن ملزم به انجام آن است همانند مرد.
در واقع کلمه تساوی حقوق یک مارک تقلبی است از سوی مقلدان غربی(مقام زن ،استادشهید مرتضی مطهری)
تفاوتهای زن ومرد
حال می پردازیم به تفاوتهایی که موجب شده زن ومرداز لحاظ حقوقی نامتشابه باشند.
مخالفان اسلام بر این باورند که با توجه به این تفاوتها زن ناقص ومرد کامل است وبعضی از غربیان نیز اخیراًمی خواهند ثابت کنند که مرد موجود ناقص الخلقه وزن موجودی برتر است همانند فمینیست ها: (اینان گروهی از زنان را تشکیل می دهند که به ظاهر فکر میکنندکه می توانند با انجام کارهایی مخالف با عرف وجامعه وبیان نظریه هایی در مخالفت با مردان حقوق از دست رفته زنان را احیا کنند )در حالی که این تفاوتها به هیچ وجه موجب برتری یا پستی هریک بر دیگری نیست.گفته شد که این تفاوتها فقط برای استحکام خانوادگی وتناسب بهتر آنها با همدیگر است.
این تفاوتها از سه لحاظ آشکارتر است: از لحاظ جسمانی ؛صرف نظر از استثناعات ؛مرد درشت اندام تر ،بلند قدتر وخشن تر از زن است .صدای زن نازکتر،ورشد بدنی وضربان قلبش سریعتر ومقاومت وی در مقابل بیماری بیشتر از مرد است.زن زودتر به بلوغ می رسد ،زودتر هم از نظر تولید مثل از کار می افتد،مغز متوسط مرد بزرگتر از مغز متوسط زن است.
از لحاظ روانی؛مرد میل به ورزش دارد وشکار وکارهایی پرتحرک ،احساساتش مبارزه جویانه ومتجاوزانه است، زن از توسل به خشونت پرهیز می کند. لذاخود کشی در مردان بیشتر و خشن تر است ، احساسات زن از مرد جوشانتر و سریع الهیجان تر و بی ثبات تر ، محتاط تر ، ترسو تر ، تشریفاتی تر بوده و به آرایش علاقه ببشتری دارد.  
احساس مادرانه اش از همان کودکی نمودار می شود و لذا اهمیت کانون خانوادگی برای زن بیشتر است .
از لحاظ احساسات نسبت به یکدیگر : مرد خواستار تصاحب شخص زن و زن خواستار دل مرد و تسلط بر قلب اوست ، زن بیشتر از مرد قادر است بر شهوات خود مسلط شود، شهوت مرد ابتدایی و تهاجمی و شهوت زن انفعالی و تحریکی است. تاریخ روابط زن و مرد را فقط از نظر حس استخدام و اصل تنازع بقا تفسیر می کند ولی قرآن کریم این پیوند را بالا تر از شهوت و از آن به نام مودت ورحمت یاد می کند« و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنو الیها و جعل بینکم موده و رحمه ».  
 مسئله حجاب  
 مسلماً قبل از اسلام درمیان بعضی ملل حجاب وجود داشته مثلا در بین اعراب حجاب بوده حتی پوشش آنها طوری بوده که جنسیت زنان قابل تشخیص نبوده و چون زنان اعراب اندامی درشت هیکل و همانند مردان بلند قامت بودند وبا داشتن پوششی سرتاسری و پوشیه همانند مردان اصلا قابل تشخیص نبودند چه بسا در قوم یهود و ایران باستان نیز حجابی بسیار سخت تر و مشکل تر از حجاب اسلامی وجود داشته حتی قرآن کریم نیز درباره حجاب در سوره نورآیه 31 اشاره به جلباب به معنی پوششی که سر و سینه ها را در بر می گیرد بیان شده است. تنوع حجاب و پوشش و چگونگی آن تارسیدن آن به چادر امروزی به قدری زیاد بوده که بحث در مورد آن در این مقاله نمی گنجد.  
در خاتمه مسئله حجاب می پردازیم به علل پیدایش حجاب از نظر غربی ها  و علت اساسی حجاب اسلامی که از نظر فقها موجه ترین علت به شمار می رود:  
1)    رهبانیت و ریاضت ( ریشه فلسفی )
عده ای حجاب را ریشه ریاضت و رهبانیت دانسته اند می خواهند اینطور جلوه دهند که چون زن بزرگترین موضوع خوش گذرانی و لذت جویی است زهد وریاضت موجب شده عده ای برای زن حجاب قرار داده تا از تحریکات جذاب زن جلوگیری کنند ولی بالعکس اسلام مخالف شدید رهبانیت و ترک لذائذ دنیا است . بنابر این نمی توان آن را علت حجاب دانست آیات قرآن دال بر این مدعاست که حتی پیامبر اکرم (ص) سفارش به بهره گیری از نعمات دنیا نموده ، پس این ادعا را رد کرده است.  
2)  عدم امنیت زنان (ریشه اجتماعی )   
در جوامع قدیم مردم نسبت به مال و ناموس در امان نبوده و زنان در دوره های مختلف تاریخ از ناامنی رنج می بردند به همین دلیل پوشش سخت و اختفا برگزیده بودند. ولی عدم امنیت نیز دلیل بر وجود حجاب نبوده و نیست  چون ناامنی نیز در این دوره غیر قابل انکار است.  
3)  استثمار زن( ریشه اقتصادی)
عده ای نیز علت طرح حجاب را میل مردان به کنترل اقتصادی زنان و خانواده می دانند که بر این پایه زن مستاجر مرد ویا برده او بوده . اگر چه در بعضی مواقع حقوق زن توسط مرد پایمال شده لکن در اکثر مواقع به دلیل وجود پیوند عاطفی در بین آنها مانع استثمار زن شده و این امر نیز در اسلام کاملا محکوم و ترد شده.  
4)   حسادت مرد(ریشه اخلاقی)
عده ای دیگر بر این باورند پوششی که مرد برای زن ایجاد می کند ناشی از حسادت او به سایر مردان در کامجویی از همسر اوست. به نظر ایشان اگر چه دین با خود خواهی مردان مبارزه کرده اما مرد نیز بر آن صحه گذاشته و آن را غیرت نامیده در جواب این عده باید گفت که حسادت و غیرت دو صفت جدا از همند حسادت ریشه خود خواهی و غیرت یک حس اجتماعی است ، غیرت نوعی پاسبانی است برای تحکیم نظام خانواده در مرد .  
اما علت حجاب اسلامی نیز بازهم منحصر به این صفت نیست.  
5)   عادت زنانگی  
عده ای معتقدند وجود عادت زنانه در بین زنان و حجب وحیای آنها و منع آنها در این مدت از نزدیکی با همسر ، به خصوص در بین یهودیان و زرتشتیان ، که زنان را در این دوره موجود پلید می شمردند باعث به وجود آمدن حجاب شده ، که اسلام علی رغم مخالفت با این افکار در مورد عادت ماهانگی زنان این را نیز علت حجاب نمی داند .  
6)   بالا بودن ارزش  
مخالفین پوشش توجیهاتی برای حجاب به کار برده اند که به گفته آلفرد هیچکاک تفاوت زن شرقی و زن غربی در پوشیدگی زن شرقی است که موجب افزایش جذابیت او شده ولی اسلام و فقها برای پوشش زن فلسفه خاصی قایل است، که از نظر عقلی آنرا موجه و از نظر تحلیلی مبنای حجاب در اسلام است. (مقام زن، استاد شهید مرتضی مطهری)
واژه حجاب در قرآن و در آیه 54 سوره احزاب به کار رفته که می فرماید :( اگر از آن زنان، متاع و کالای مورد نیازی مطالبه می کنید از پشت پرده از آنها بخواهید .) این آیه را آیه حجاب نامیده اند. البته این آیه فقط مربوط به زنان پیامبر (ص) است که اسلام به علت بعضی جهات سیاسی و اجتماعی ، عنایت خاصی به خانه نشینی آنها داشته.
 در صورتی که باتوجه به قرآن و تاریخ اسلام و نظر فقها، هدف واقعی از حجاب در اسلام فقط پوشاندن بدن زن از تماس با نامحرمان و ممانعت از جلوه گری و خود نمایی اوست  نه پرده نشین کردن او.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین