کد خبر: ۱۳۷۹۶۱
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار:

موسي سوري: مديريت نيروي انساني چالش نخست صنعت نفت

بولتن نيوز_ صفحه انرژي: سال گذشته در اوج تحریم‌های خصمانه غرب، تعدادی از مدیران باسابقه صنعت نفت به دلیل آنچه مخالفت با تمدید دوره بازنشستگی آن‌ها اعلام شد، از صنعت نفت ایران رفتند. رفتن آن‌ها در شرایط کنونی به واقع آب سردی بود بر شعله‌های توسعه پروژه‌های صنعت نفت و بسیاری از مدیران و اصحاب رسانه را شوکه کرد.

به گزارش بولتن نیوز روزنامه راه مردم مطرح کرد :جواد زرگر آبادی - بابک آقایی:سال گذشته در اوج تحریم‌های خصمانه غرب، تعدادی از مدیران باسابقه صنعت نفت به دلیل آنچه مخالفت با تمدید دوره بازنشستگی آن‌ها اعلام شد، از صنعت نفت ایران رفتند. رفتن آن‌ها در شرایط کنونی به واقع آب سردی بود بر شعله‌های توسعه پروژه‌های صنعت نفت و بسیاری از مدیران و اصحاب رسانه را شوکه کرد.

در مهم‌ترین تغییرات صورت گرفته، درحالی‌که تنها 6 ماه به پایان فعالیت دولت دهم باقی مانده است، موسی سوری، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس جنوبی خانه‌نشین شد.

این روزها مهندس سوری به همراه جمعی از جوانان بااستعداد و نخبه، سکان شرکتی نوپا به نام فاخر انرژی را در دست گرفته و به قول خودش در راستای ارتقای زنجیره ارزش صنعت نفت تصمیم گرفته است تا این بار در بخش خصوصی دین خود را به اعتلای روزافزون صنعت نفت ادا کند. او از اتفاقی که برایش رخ داده خوشحال است؛ چرا که بعد از 38 سال خدمت صادقانه در صنعت نفت به جمع خانواده خود برگشته است و این موضوع را به فال نیک گرفته، اما کماکان دلش با پارس جنوبی است و می‌گوید ایران باید از نان شب خود هم که شده بزند و برای توسعه این میدان مشترک سرمایه‌گذاری کند. برای پی بردن به علل اصلی حضور وی در این صنعت و همچنین اهداف شرکتی که مدیریت آن را بر عهده دارد، به سراغش رفتیم و پاری صحبت‌هایش نشستیم.

آقای مهندس چه شد که میدان صنعت نفت را خالی نکردید و مجدداً به صحنه برگشتید؟

بعد از بازنشستگی بسیاری از مدیران و معاونان وزارت نفت ادامه پیشنهاد همکاری در بخش خصوصی به من دادند، ضمن آن که خود مهندس قاسمی وزیر نفت در 21 دی ماه سال گذشته که من از پارس جنوبی برای همیشه خداحافظی کردم و از آن جا با همان لباس مقدس کارم به مشهد مقدس سفر کردم، به من پیشنهاد ادامه همکاری به صورت مشاوره دادند. حتی تماس‌هایی از یکی وزرای اسبق صنعت نفت و یکی از معاونان سابق این صنعت برای فعالیت داشتم.

بعد از بازنشستگی ناگهانی در صنعت نفت به فکر این افتادم که با توجه به نشاط، سلامتی، تجربه و آموخته‌هایی که در خود سراغ داشتم، از توان و تجربه و انگیزه قوی خود در مسیر توسعه و تعالی صنعت نفت و پیشرفت اقتصادی کشور به نحوه مطلوبی استفاده کنم. بعد از بررسی‌های زیاد تصمیم گرفتم ادامه فعالیت خود را به صورت مستقل در شرکتی متشکل از جوانان تحصیل‌کرده و مشتاق که انگیزه، خلاقیت، جسارت و ریسک‌پذیری ورود به دنیای کسب‌وکار را دارند، ادامه دادم. اگر به سابقه مدیریتی من رجوع کنید خواهید فهمید که من یکی از مدیرانی بوده‌ام که گاهی اوقات در به‌کارگیری نیروهای جوان و نخبه متهم به افراط می‌شدم؛ به عنوان مثال در آخرین حوزه فعالیتی خود در پارس جنوبی توانستم حدود 60 درصد مدیران این مجموعه را از جوانان تحصیل‌کرده و نخبه انتخاب کنم. این مدیران جوان دارای انرژی بسیار زیاد، انگیزه بالا برای نشان دادن توانمندی خود و از همه مهم‌تر نوآوری و خلاقیت زیادی برای پیشرفت پروژه‌ها و اجرای ممتاز فعالیت‌ها به خرج می‌دهند. بنابراین من با همان ایده از بخش دولتی جدا شدم و به سراغ تأسیس این شرکت رفتم تا خدمت به صنعت نفت و کشور را در جایگاه و صنعت دیگری با رویکردی جدید تجربه‌ای بالا و انگیزه‌ای مضاعف آغاز کنم. همه ما در هر سمت، سازمان و یا جایگاهی که باشیم مأموریت و وظیفه داریم به تلاشگران خط مقدم جبهه نبرد اقتصادی کشور در میدان‌های مشترک به ویژه در میدان مشترک پارس جنوبی کمک و ادای وظیفه کنیم. منافع ملی و مشترک همه ما در آنجاست و اگر ما تأخیر بیشتری بکنیم، رقبا به طور غارتی و رقابتی حداکثر ثروت را از میادین مشترک برداشت می‌کنند؛ بنابراین با بازنشستگی یا جابجایی‌های مدیریتی و سازمانی مسئولیت هیچ‌یک از ما سلب نمی‌شود بلکه فقط مأموریت وظیفه فعالیت و یا جبهه خدمت‌گزاری و نقش‌آفرینی ما تغییر می‌کند.

کار کردن در بخش دولتی سخت تر است یا خصوصی؟

زمانی در حوزه دولتی صنعت نفت به عنوان کارفرما مدیریت، برنامه‌ریزی، هدف‌گذاری و نظارت بر پروژه‌ها را انجام می‌دادیم و اغلب برای تسریع در توسعه میدان‌های نفتی به ویژه میدان‌های مشترک از پیمانکاران بابت عقب بودن پروژه‌ها انتقاد می‌کردیم که چرا کار عقب است یا از کیفیت لازم برخوردار نیست و یا هزینه‌ها افزایش یافته است، حال که در جایگاه پیمانکار قرارگرفته‌ام، تصمیم دارم تا حد توان و تجربه خود و به نحو مطلوب و متمایز به انتظارات به حق کارفرمایان جامعه عمل بپوشانم و بخش قابل‌توجهی از تأخیر پروژه‌ها را کاهش دهیم. در این مسیر تنی چند از مدیران ارشد سابق صنعت نفت کشور و برخی بخش‌های دیگر کشور ما را یاری خواهند کرد.

شما همیشه در خصوص سرمایه‌گذاری در پارس جنوبی تاکید می‌کردید؛ امروز این ضرورت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

هم اکنون با تأخیرهای طولانی و حتی مرگ باری در پروژه‌های ملی به دلایل مختلف روبرو هستیم، این موضوع تقریباً در همه پروژه‌های کشور با تفاوت‌هایی مشاهده می‌شود و اختصاص به صنعت نفت و برخی صنایع کشور ندارد. وزارت نفت به دلیل این که بزرگ‌ترین و ثروتمندترین وزارت خانه اقتصادی کشور است و شاخص‌های مهمی چون اشتغال، سرمایه‌گذاری، درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی را تحت تأثیر قرار می‌دهد به عنوان مثال راه‌اندازی یک طرح دو فازی میدان گازی مشترک پارس جنوبی به تنهایی یک درصد تولید ناخالص ملی را افزایش می‌دهد، در حال حاضر 9 طرح دو فازی پارس جنوبی با سرمایه‌گذاری بیش از 68 میلیارد دلار با بیش از یک میلیون نفر اشتغال‌زایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در حال توسعه هستند. به طور مستقیم 85 هزار نفر در پارس جنوبی مشغول‌اند.

هر طرح دو فازی پارس جنوبی در صورت راه‌اندازی با قیمت‌های کنونی محصولات گازی در جهان می‌تواند سالانه بیش از 8 میلیارد دلار برای کشور ثروت آفرینی به همراه داشته باشد، وانگهی همان طور که می‌دانید الآن 9 طرح دو فازی از این میدان گازی مشترک در حال توسعه است که در صورت بهره‌برداری سالانه بیش از 72 میلیارد دلار برای کشور ثروت آفرینی خواهد داشت، درحالی‌که بودجه‌ای که وزارت نفت برای توسعه این میدان مشترک در سال در نظر گرفته به دلیل محدودیت‌ها تنها 24 میلیارد دلار است که این امر ضرورت هرچه بیشتر افزایش سرمایه‌گذاری و تغییر نگاه مسئولان کشور نسبت به این میدان را به اثبات می‌رساند. شاید از دید برخی این میزان بودجه زیاد باشد و حتی چند برابر بودجه ارزی برخی کشورهای همسایه باشد اما برای بهره‌برداری از این گنجینه عظیم و ثروت مشترک با رقیب قطری بایستی خیلی بیشتر از این مبالغ سرمایه در عسلویه به کار گرفته شود.

بر اساس محاسبات صورت گرفته از سوی دیوان محاسبات کشور و برخی مراجع دیگر در سال 89 ضرر (عدم النفع) تأخیر در راه‌اندازی هر طرح دو فازی از این میدان مشترک سالانه بیش از 8 میلیارد دلار است. به تعبیر بسیاری از کارشناسان در هیچ جای ایران و حتی دنیا چنین فرصت ثروت آفرینی با سرمایه‌گذاری کوتاه مدت وجود ندارد. هم اکنون بازگشت سرمایه در پروژه‌های پارس جنوبی به حدود 9 ماه رسیده است.

به طور کلی بیش از سه دهه است که صنعت نفت کشور دچار عارضه تأخیر در بهره‌برداری از پروژه‌های توسعه و افزایش تولید است. بخشی از این تأخیر گسترده و بسیار طولانی به دلیل مشکلات در نظام پیمانکاری، بخشی دیگر در نظام اقتصادی و فضای عمومی کسب‌وکار کشور، بخشی در نظام کارفرمایی و بخشی نیز ناشی از شرایط و محیط بین‌المللی و کشور است.

در مجموع با توجه به وابستگی تاریخی صنعت نفت کشور به سلطه گران نفتی (ناشی از نظام سلطه جهانی) و همچنین با درک حساسیت‌ها و شرایط موجود در صنعت نفت کشور و جنگ اقتصادی تمام‌عیاری که بر ضد صنعت نفت به راه انداخته‌اند، ایران تصمیم گرفتم نقش و مسئولیت خدمت گذاری خود را در قالب بخش خصوصی همچنان در این صنعت ادامه دهم و در حقیقت انگیزه اصلی من کاهش زیان‌های ملی ناشی از تأخیر در اجرای پروژه‌ها و هدف اصلی من برای ادامه کار و انجام وظیفه کاهش عمده تأخیرهایی است که در بالا گفته شد.

آیا به نظر شما تعداد شرکت‌های خصوصی و دولتی فعال در صنعت نفت کافی نیست؟

تا پیش از انقلاب اسلامی شرکت‌های خارجی به دلیل سلطه طولانی و حدود هفتادساله خود بر صنعت نفت کشور به شرکت‌های ایرانی اجازه رشد و توسعه نمی‌دادند که تفکر، خلاقیت و توانمندی ایرانی در حوزه مهندسی و طراحی پایه و طراحی مفهومی تبلور پیدا کند. به دلایل مختلف این رویه پس از پیروزی انقلاب هم تا مدت‌های طولانی تداوم پیدا نمود هرچند که تلاش‌های بسیار زیادی برای قطع وابستگی صنعت نفت در حوزه‌های مختلف صورت گرفت اما تا دهه اخیر موفقیت مگا پروژه‌های صنعت نفت ایران در گرو حضور سلطه گران نفتی بود، از طرف دیگر آن‌ها فرایندهای تأمین کالا و مدیریت این پروژه‌ها را نیز به صورت یکپارچه بر عهده داشتند. به عنوان مثال نداشتن تجربه از سوی پیمانکاران ایرانی در مدیریت و توسعه یکپارچه مگا پروژه‌ها در میدان مشترک گازی پارس جنوبی باعث شده برخی فازها به صورت نیمه‌کاره و نامتوازن به بهره‌برداری برسند و بخش‌هایی از آن‌ها با تأخیر بسیار طولانی تکمیل و افتتاح شوند.

در سال‌های اخیر به ویژه از خرداد 89 با خروج کلیه نیروهای متخصص خارجی از صنعت نفت کشور ظرفیت کاری زیادی ایجاد شد، در آن زمان فعالیت شرکت‌های پیمانکاری در زمینه تربیت و پرورش نیروی انسانی ماهر و توانمند برای اجرای مگا پروژه‌ها به صورت منسجم و اثربخش صورت نگرفت؛ بنابراین همان شرکت‌های پیمانکاری فعال در صنعت با رشد کمی سریع (بدون رشد کیفی لازم) ظرفیت کاری عظیمی که ایجاد شده بود را به ظاهر اشغال نمودند ولی به تدریج مشکلات این رشد کمی و در واقع عدم بلوغ سازمانی و عدم توسعه مهارت‌های مدیریت پروژه خود را به صورت تأخیر مشکلات در پروژه‌ها نشان داد.

از سوی دیگر طی سال‌های گذشته اجرای اصل 44 در صنعت نفت به موقع محقق نشد و با تأخیر مواجه شد. کماکان هم اکنون بخش عمده‌ای از پیمانکاران صنعت نفت کشور به ویژه در پارس جنوبی، دولتی، نیمه‌دولتی و شبه‌دولتی هستند به عنوان مثال در فازهای 15، 16، 17، 18، 19، 20 و 21 و... شرکت‌های پیمانکاری دولتی یا نیمه‌دولتی در بخش‌های مختلف مشغول به کار هستند که بایستی به تدریج از حوزه تصدی‌گری و یا از پوشش دولتی خارج شوند، پس با وجود این موضوع و دلایل دیگر من و دوستانم به فکر تأسیس یک شرکت توسعه‌دهنده و پیمانکاری عمومی افتادیم که شرکت فاخر انرژی را متشکل از تعدادی شرکت زیرمجموعه تشکیل دادیم تا بتواند پروژه‌ها را به صورت صفر تا 100 اجرا کند. البته در مرحله اول بر اساس توافقات صورت گرفته با چند شرکت باسابقه و توانمند، پروژه‌ها و کارها را به صورت مشترک و یا یک کنسرسیوم پیش خواهیم برد و با اجرای بهینه پروژه‌ها و کسب تجربه و توانمندی کشور، توسعه شرکت را محقق خواهیم کرد. در واقع قصد داریم با انتقال و بومی‌سازی فناوری‌های نوین از جمله فناوری مدیریت مگا پروژه‌ها و سرمایه‌گذاری در بخش‌های صنعتی و عملیاتی بتوانیم به بازوی توانمندی برای ثروت آفرینی در صنعت نفت کشور تبدیل شویم.

وجود نگاه و نگرش ارزشی و اعتقادی، رکن اصلی وجهت گیری اساسی شرکت ما و چارچوب اصلی کاری ما در کنار اهداف اقتصادی است به طوری که نخستین جلسه هیئت‌مدیره شرکت فاخر انرژی در کنار بارگاه مقدس امام رضا (ع) برگزار شد و در همان مکان ارزش‌های محوری و منشور اخلاقی این شرکت را تهیه و تدوین نمودیم و با خدای خود عهد بستیم که در تمام فعالیت‌های سازمانی خود ارزش‌های محوری را به عنوان خط قرمز کسب‌وکارمان رعایت کنیم.

طی سه ماه گذشته مطالعات زیادی در زمینه استراتژی و مدیریت کسب‌وکار و سایر موضوعات کلیدی برای تهیه طرح جامع آغاز کردیم و با یک تفکر علمی و رویکرد سیستمی، نقشه راه شرکت را تهیه نمودیم.

اجرای پروژه‌ها، عملیات بهره‌برداری از واحدهای تولیدی و صنعتی، تأمین کالا و تجهیزات به خصوص اقلام تحریمی و انتقال و جابه‌جایی ارز از جمله مهم‌ترین خدماتی است که شرکت فاخر انرژی به صنعت نفت کشور به نحو متمایز و ممتاز ارائه خواهد داد.

متخصصان این شرکت که سابقه تأمین کالاهای استراتژیک و مهم صنعت نفت برای شرکت‌های مهم همچون شرکت نفت و گاز پارس، مناطق نفت‌خیز جنوب و فلات قاره ایران و ... را در کارنامه خود دارند آن‌ها توانسته‌اند با تأسیس شرکت‌های تخصصی در کشورهای خارجی به راه‌ها و شکل‌های مختلف کالاهای مورد نیاز شرکت‌های تابعه صنعت نفت را تأمین کنند، این خدمتی است که در این شرایط کمتر شرکتی قادر به انجام آن است.

بر اساس برنامه‌ریزی صورت گرفته این شرکت تا پایان سال 1400 می‌بایست جزء پنج شرکت خصوصی برتر کشور در حوزه صنایع نفت و گاز و پتروشیمی باشد.

چطور قصد دارید به اهداف خود برسید؟

شرکت‌ها در بازار امروز محصولات و خدمات را به دو دلیل خریداری می‌کنند یا محصولات قیمت پایینی دارند، کاری که در چند سال گذشته کشور چین در دستور کار خود قرار داده و بازارهای جهانی را قبضه کرده است و یا به قول مایکل پورتر، اقتصاددان و استراتژیست معروف، شرکت‌ها خدمات و محصولات خود را با تمایز و تفاوت نسبت به سایر رقبا به بازار ارائه می‌دهند و ما قرار است در حوزه پروژه راه دوم را از طریق افزایش سرعت در انجام پروژه‌ها محقق نماییم.

هم اکنون در اجرای پروژه‌های صنعت نفت به خصوص در میدان گازی پارس جنوبی میزان هزینه‌ها در سطح پایین تری نسبت به میزان تأخیرهای صورت گرفته قرار دارد زیرا که به عنوان مثال عدم النفع یک طرح دو فازی پارس جنوبی 8 میلیارد دلار است درحالی‌که هزینه توسعه آن به زحمت به 6 میلیارد دلار خواهد رسید از این رو درست است که کیفیت یک الزام است و هر شرکتی که آن را رعایت نکند به صورت طبیعی از صحنه رقابت حذف می‌شود اما در حال حاضر پاشنه آشیل صنعت نفت در میدان‌های مشترک تأخیر در اجرای پروژه‌ها است، موضوعی که شرکت فاخر انرژی روی آن تمرکز کرده و سرلوحه کار خود قرار داده است. ما معتقدیم که بزرگ‌ترین مزیت برای صنعت نفت کشور از بین بردن غده سرطانی تأخیرات طولانی در توسعه میدان‌های مشترک نفتی و گازی کشور است، این کار شدنی است چون این تأخیرها در پروژه‌های ملی ناشی از یکسری عوامل است که اگر آن‌ها را علمی شناسایی کنیم و برای آن‌ها راهکار علمی و اجرایی مناسبی داشته باشیم بی‌شک می‌توان این غده را از بین برد و مشکل تأخیر پروژه‌ها را حل و فصل نمود.

هم اکنون بایستی حتی از نان شب خود برای توسعه پارس جنوبی بزنیم، طی سه سال گذشته با نرخ‌های 15 و 17 و در نهایت 20 درصد فروخته شد درحالی‌که برای تأمین منابع مالی بایستی اوراق مشارکت ریالی با نرخ‌های تشویقی و ویژه حتی 40 تا 50 درصدی برای توسعه آن منتشر کنیم، با وجود آن که شاید این کار نظام بانکی یا اقتصادی کشور را دچار برخی مشکلات کند اما در صورت اجرا باز هم برنده اصلی دولت و مردم هستند. در زمان مدیریت من در پارس جنوبی اوراق ارزی با نرخ 8 درصد به فروش می‌رسید درحالی‌که من اعتقاد دارم با توجه به اهمیت این موضوع در توسعه این میدان مشترک این اوراق می‌بایست با نرخ حدود 20 درصد منتشر شود. چون پارس جنوبی یک میدان مشترک است و اگر ما هرچه سریع‌تر و بیشتر از این ثروت عظیم برداشت نکنیم قطر با همکاری شرکت‌های چندملیتی به صورت رقابتی و غارتی در حال برداشت هستند.

آقای مهندس عواملی که باعث شده طرح‌های ملی در صنعت نفت ایران با تأخیرات طولانی مواجه شوند و زیان‌های اقتصادی به کشور تحمیل کنند چیست؟

این‌جانب پیش از حضور در شرکت نفت و گاز پارس مطالعات و بررسی‌های زیادی در خصوص علل تأخیر و ضعف در اجرای پروژه‌های صنعت نفت در شرکت‌های صنایع ملی پتروشیمی، پایانه‌های نفتی ایران، سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس و ... داشته‌ام و با تکیه بر این تجربه‌ها برای نخستین بار در تاریخ توسعه میدان پارس جنوبی گروهی را در خردادماه سال 1390 مأمور بررسی عوامل و علل عقب‌ماندگی فازهای پارس جنوبی با محوریت فازهای 17 و 18 نمودم، بر اساس برآوردهای که این گروه انجام دادند این عوامل در 7 حوزه تقسیم‌بندی شدند؛ به عنوان مثال در حوزه کارفرمایی 11 عامل و در حوزه پیمانکاری 10 عامل، در فضای کسب‌وکار عمومی و محیط ملی 8 عامل و در محیط بین‌المللی نیز 4 عامل تأخیر وجود داشت، در مهرماه همان سال این گزارش در بین مجریان و پیمانکاران همه فازهای پارس جنوبی منتشر شد که مورد استقبال و تأیید آن‌ها قرار گرفت. ولی آنچه که مشترک و کلیدی بود عامل مدیریت در حوزه‌های مختلف بود.

در سازمان‌های کارفرمایی و پیمانکاری هم اکنون در حوزه مدیریت منابع مالی، مدیریت کالا و تجهیزات، مدیریت نیروی انسانی و مدیریت منابع اطلاعات و فناوری چالش‌های زیادی موج می زند.

در حوزه منابع مالی چگونگی درآمدها، پیش‌پرداخت‌ها و هزینه‌ها اهمیت بسیار زیادی دارد و هم اکنون در برخی موارد در پروژه‌های ملی پول با تأخیر و مشکلات زیادی به پیمانکاران داده می‌شود و در برخی موارد هم که پول به موقع داده می‌شود، بسیار نامناسب هزینه می‌شود، به عبارت ساده‌تر جریان نقدینگی به صورت یکپارچه متوازن در همه حوزه‌های پروژه‌ها، از سوی اغلب مدیران اداره نمی‌شود، به عنوان مثال در سال 1389 دکتر میر کاظمی وزیر وقت نفت یک میلیارد دلار در اختیار شرکت نفت و گاز پارس گذاشتند که من آن را در آن شرایط به صورت مساوی در اختیار پنج شرکت پیمانکاری میدان پارس جنوبی (هر کدام 200 میلیون دلار) قرار دادم، برخی شرکت‌های پیمانکاری با برنامه‌ریزی و پیگیری اثربخش با این پول بخش عمده‌ای از کالاهای مورد نیاز خود را سفارش گذاشتند و بسیاری از مشکلات مالی فاز خود را حل کردند و درحالی‌که تنها یک سال از پروژه آن‌ها می‌گذشت کالاهای آن‌ها وارد سایت شد اما برخی پیمانکاران دیگر بعد از 14 ماه از آن زمان هنوز کالاهای خود را سفارش نیز نگذاشته بودند.

فکر می‌کنم علی‌رغم این که مدیریت تهیه و مدیریت هزینه کردن منابع مالی یکی از چالش‌های مهم است اما تنگنا و عامل اصلی عقب‌ماندگی پروژه‌های پارس جنوبی نیست.

یکی دیگر از دلایل عقب‌ماندگی در پروژه‌های پارس جنوبی ضعف شدید در مدیریت منابع فیزیکی با همان تأمین کالا و تجهیزات است، به عنوان مثال یکی از دستگاه‌های مهمی که برای توسعه این فازها نیاز داریم و به قلب پالایشگاه‌ها معروف است و از خارج از کشور تأمین می‌شود کولد باکس‌ها است، در معدود سفرهایی که در طول 38 سال خدمت به خارج از کشور داشتم متوجه شدم که کولد باکس‌های برخی فازها مثل فازهای 22 تا 24 آماده حمل بود. درحالی‌که برخی فازها مثل فاز 14 هنوز سفارش کالا هم صورت نگرفته بود. این امر در آن زمان حکایت از عدم هماهنگی و عدم یکپارچگی میان مدیریت منابع مالی و مدیریت منابع فیزیکی فازها بود، امروز بزرگ‌ترین علت تأخیر در فازهای پارس جنوبی به خصوص فازهای 14،15 و 17، 18 تأخیر در حوزه تأمین کالا و تجهیزات است زیرا بایستی در زمان مناسب (حداقل دو یا حتی سه سال پیش) خریدها انجام می‌شد اما این کارها به موقع صورت نگرفت تا این که تحریم‌ها شدت یافت و پروژه با تأخیر روبرو شدند.

آینده‌نگری در تأمین و ساخت داخل نمودن کالاهای استراتژیک و پر مصرف صنعت نفت طی سی و چهار سال گذشته صورت نگرفته است در واقع هیچ‌گاه فکر آن را نکردیم که شاید روزی دشمن سلطه گر پای خود را روی جریان ورود این کالاها به داخل کشور بگذارد و بخواهد جلوی توسعه ملی را بگیرد، به محض این که شرکت‌های خارجی صنعت نفت را ترک کردند، تازه متوجه شدیم که چه دچار غفلت و اشتباهی شدیم وگرنه در آن شرایط بومی‌سازی هر کالایی دور از دسترس نبود بالاخره صنعت نفت کشور بعد از چند دهه هم اکنون هزینه این غفلت خود را پرداخت می‌نماید و نمونه آن تأخیرات طولانی در فازهای پارس جنوبی است. البته منظور از صنعت نفت تنها بخش دولتی آن (کارفرما) نیست بلکه کل صنعت اعم از پیمانکاران، مشاوران، سازندگان، تأمین‌کنندگان و سایر ذینفعان و فعالان اقتصادی آن می‌باشد.

از سوی دیگر دشواری و تأخیر در جابجایی منابع و اعتبارات ارزی در صنعت نفت ورود کالاهای خارجی به کشور را با تنگناهای شدید روبرو کرده و از طرفی برای شرکت‌های سازنده تجهیزات نیز موانع زیادی در تأمین مواد اولیه به وجود آورده است.

سومین چالش صنعت نفت و به خصوص پارس جنوبی در حوزه منابع انسانی است، منابع انسانی شایسته (توانمند، باانگیزه، متخصص، باتجربه و سالم از نظر جسمی و روحی) اگر درست مدیریت شوند، می‌توانند پروژه‌ها را به رغم مشکلات مالی و کمبود تجهیزات و کالای خارجی به نحو مطلوب‌تری اداره کنند و بخشی از تأخیرات را از بین ببرند.

از همه مهم‌تر در بحث نیروی انسانی انگیزه‌های مادی و معنوی است اساساً بدون انگیزه و پاداش، کار به خوبی پیش نمی رود، این در حالی است که هم اکنون در پارس جنوبی، برخی پیمانکاران اصولاً به حوزه منابع انسانی و انگیزه‌های آنان توجهی نمی‌کنند درحالی‌که اگر نیروی انسانی انگیزه و اشتیاق داشته باشد می‌تواند در کار معجزه کند. حضور منابع انسانی مناسب با مهارت‌های کیفی و توانمندی تخصصی در جایگاه مشاغل متناسب و تخصص کافی کلید اصلی موفقیت در اجرای سریع‌تر پروژه‌ها است.

مدیریت توانمندسازی نیروی انسانی در حوزه‌های پیمانکاری و کارفرمایی و به ویژه در حوزه تأمین‌کننده کالا بایستی متحول شود، در این میان نباید از ضرورت‌های موجود در حوزه سلامت نیروی انسانی غافل شد، این حوزه در پارس جنوبی و سایر میدان‌های مشترک کلیدی است به عنوان مثال کسی که 14 روز در فضای کاری حضور دارد و از خانواده خود دور است، چطور می‌توان سلامت این نیرو را بر اساس استانداردهای بین‌المللی فراهم کرد.

همه این مشکلات کاری می‌تواند با ایجاد انگیزه مالی و معنوی در نیروی انسانی حل شوند، پایداری و استمرار تولید و همچنین اجرای بهینه پروژه‌ها، عشق و اشتیاق به تولید و توسعه می‌خواهد. هم اکنون دل و دماغ کار در بخش عمده نیروی انسانی صنعت نفت به خصوص در حوزه پیمانکاری وجود ندارد، زیرا هم اکنون جبران خدمات و عملکرد کارکنان در صنعت نفت متصل به میزان تولید و توسعه نیست، یعنی چنانچه اگر پروژه‌ها زودتر از موعد به تولید برسند چیزی عاید کارکنان نمی‌شود؛ یعنی اگر در دیگ پروژه‌ها که می‌جوشد چیزی برای کارکنان نیز بجوشد و برای آنان منافع ملموس و باارزش داشته باشد در اجرای پروژه‌ها معجزه رخ می‌دهد. اگر این امر محقق و انگیزه‌های اثربخش ایجاد شود هر فردی برای اجرای پروژه‌ها، کار شبانه‌روزی را با دلسوز و با عشق و اشتیاق انجام می‌دهد تا هم زندگی و درآمد مالی خود و هم پیشرفت و رشد اقتصادی کشور را محقق نماید.



برای مشاهده مطالب اجتماعی ما را در کانال بولتن اجتماعی دنبال کنیدbultansocial@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۳
غیر قابل انتشار: ۰
حسین ناظم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۵
2
10
کور باد چشمی که زحمات و رنجهای فراوان تو در سال 59 در آبادان و پایانه های خارک را ندید . بریده باد دستی که حکم باز نشتگی تو را امضا کرد
داود جنیدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۱
2
11
بنده هم بانظرت اقای حسین ناظم موافقم متاسفانه دراین مملکت تا ب وتحمل انسانهای باشرف وبا وجدان در محیط کار رو ندارند اگر چاپلوس ومتملق باشی گل سر سبدی والا مثل این برادر زحمتکش وبی ادعا مثل اقای سوری باید خون دل بخوری صنعت نفت وگاز یک مصدق دیگر ی را ازدست داد
مجید
|
Kazakhstan
|
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
1
10
بزرگ بود و از اهالی امروز
محمد علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۳ - ۱۴۰۲/۱۱/۰۸
0
0
مشابه اقای سوری را باید در انسانهای هوشمند سالهای آتی جستجو کرد زیرا مشابه ایشان اگر نگوییم غیر ممکن بلکه نایاب است.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین