هاشمي و جاسبي حامي مالي مير حسين
در اين يادداشت تصريح شده: آري؛ براي هركدام از اين استدلالها بايد علامت تعجب بزرگي گذاشت به اندازه بيست سال سكوت، بايد تاسف خورد به حال كساني كه استلالي براي حمايتشان از يك كانديدا ندارند و وقتي بي پاسخ مي مانند به هجويات روي مي آورند.
سايت حاميان كروبي«تغيير» با درج يادداشتي تصريح كرده : كروبي تبليغات آنچناني نكرده و جز يك روزنامه و دو، سه سايت خبري امكانات كلاني ندارد، چون نه هاشمي پشت سرش است كه يك شبه ستادهايش را تجهيز كنند و نه فرزندان هاشمي رفسنجاني. نه بيش از بيست سايت خبري دارد و نه چندين روزنامه دارد .
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از برنا، سايت "تغيير " از سايتهاي حامي كروبي در يادداشتي تحت عنوان «ميرحسين احتمال راي آوريش بيشتر است!» آورده است: نه برنامه اي و نه حرف تازه اي. ضلع جنوبي ميدان ولي عصر، حاميان ميرحسين را مي بينيم كه مردم را با دستبند و شال سبز رنگ به راي دادن به كانديداي اصولگرايان اصلاح طلب، ميرحسين موسوي، ترغيب مي كنند. نه استدلالي دارند و نه منطقي براي اين حمايتشان؛ “متاسفانه”. و اما دلايلشان جالب توجه است: ” ميرحسين احتمال راي آوريش بيشتر است”!، “كروبي قدرت طلب است اما ميرحسين نيست”، “ميرحسين با رهبري اختلاف عميق دارد”!!
در اين يادداشت تصريح شده: آري؛ براي هركدام از اين استدلالها بايد علامت تعجب بزرگي گذاشت به اندازه بيست سال سكوت، بايد تاسف خورد به حال كساني كه استلالي براي حمايتشان از يك كانديدا ندارند و وقتي بي پاسخ مي مانند به هجويات روي مي آورند.
اين يادداشت مي افزايد: اي كاش مي دانستند كه مبناي آن اختلاف از بين رفته و ميرحسين براي آن آورده شد كه خاتمي نيايد. اي كاش حداقل سخنان ميرحسين را مي خواندند كه در بيشتر آنها به پايبندي بر ولايت مطلقه فقيه تاكيد مي كند.
در اين يادداشت آمده: اين انتخابات از معدود انتخابات مدرن در ايران است كه گروه هاي مختلف مطالبه محوري را به جاي شخص محوري مطرح كرده اند. و در اين ميان مطالبه محوران كسي را برگزيده اند كه به اين مطالبات ريز به ريز، پاسخ مشخص و واضح داده است. پاسخ خرد و نه پاسخ كلي و ناواضح.
در ادامه افروده :هم خواسته ها خرد بود و هم پاسخ ها؛ چه آنكه اگر خواسته ها كلي بود، احمدي نژاد هم به آنها پاسخ مثبت مي داد. چه كسي مي تواند رسما بگويد كه با آزادي مخالف است؟ اما چه كسي است كه بگويد با آزادي موافق است و پس از آن برنامه بدهد و بگويد كه مي خواهد قانون مطبوعات را تغيير دهد و يا پهناي باند اينترنت افزايش يابد؟ آيا اين فرد كسي جز كروبي بوده است؟ او براي تمام مطالبات پاسخ جزء به جزء داده است. و ما هم بايد به اين برنامه ها راي بدهيم و تيمي كه قرار است اين برنامه ها را اجرا كند، نه به شخص كروبي.
در اين يادداشت تاكيد شده: ما نه به رنگها و نه به جوسازي، كه احساسات را جايگزين شعور مي كند، نبايد راي دهيم، ما اين بار بايد نشان دهيم كه شعورمان بر احساسات غلبه مي كند. اي كاش موسوي و حاميان محترمش به جاي اين اقدامات، جدا از اينكه چه كسي پيزور ميدان مي شود، بر انتخابات مطالبه محور تاكيد مي كردند تا اين شيوه مدرن در همه انتخابات باب شود. تا مردم هر بار اشتباه نكنند و هر بار بگويند كه چه اشتباهي كرديم. اي كاش كار را براي انتخاباتي مدرن . مزالبه محور خراب نمي كردند. اي كاش حاميان ميرحسين موسوي پاسخي براي حمايتشان از او داشتند تا بتوانند مطالبه محوران را قاتع كنند و ناچار نشويم كه به آنها بگوييم، شما متاسفانه جوگير شده ايد.
در اين يادداشت آمده:اي كاش برخي از حاميان ميرحسين او را آنگونه كه هست مي شناختند و معرفي مي كردند، به جاي رتوش و ارائه چهره اي غيرواقعي از او، آري؛ ميرحسين يك اصولگرا است. البته يك اصولگراي نه چندان بد. اصولگرايي كه در ستادش شاخه بسيجيان تشكيل مي دهد، از اعضاي طيف جعلي شيراز تحكيم وحدت دعوت مي كند، سعيد ابوطالب و عماد افروغ و مسيح مهاجري و بسياري از حاميان سرسخت چهار سال پيش احمدي نژاد حاميش هستند و البته با حضور اصلاح طلبان در رده هاي چندم ستادش مخالفت نكرده است.
در اين يادداشت تصريح شده: اي كاش ما كه هميشه از احساساتمان ضربه خورده ايم اين بار كه يك نفر آمده و برنامه محور سخن مي گويد و شفاف حرف مي زند، به جاي قرار گرفتن تحت تاثير مشاركتي هاي جوان، به آنچه بهتر است بيانديشيم، مگر قشر دانشجو نخبه كشور محسوب نمي شود؟ مگر روزنامه نگار نخبه كشور محسوب نمي شود؟ نخبه به چه كسي مي گويند؟ كسي كه دنبال مردم مي رود يا كسي كه مردم بايد به دنبال او بروند و مردم را به سمت اصلح بكشاند؟
در اين يادداشت آمده: آيا اين استدلال به فرض اينكه آراي ميرحسين بيشتر از كروبي باشد، منطقي است كه نخبه ما بگويد چون ميرحسين احتمالا آرايش از كروبي بيشتر است ما هم از او حمايت مي كنيم كه احمدي نژاد نيايد؟! ضمن اينكه گويا حاميان ميرحسين چشمهايشان و گوشهايشان را بسته اند و جز ميدان ولي عصر و خانواده محترمشان جاي ديگري را نمي بينند! سيستان و بلوچستان را نمي بييند، غرب كشور را نمي بينند. دانشگاه ها را نمي بييند. آراي موسوي يك ماه پيش اگر از كروبي بالاتر بود اما الان ديگر چنين تصوري، توهمي بيش نيست.
اين يادداشت مي افزايد: كروبي تبليغات آنچناني نكرده و جز يك روزنامه و دو، سه سايت خبري امكانات كلاني ندارد، چون نه هاشمي پشت سرش است كه يك شبه ستادهايش را تجهيز كنند و نه فرزندان هاشمي رفسنجاني. نه بيش از بيست سايت خبري دارد و نه چندين روزنامه دارد كه با هزينه قاليباف و جاسبي و فرزندان هاشمي رفسنجاني اداره شوند، حال اين تبليغات گسترده ميرحسين موسوي در سطح شهر تهران، كه بخشي از آن از سوي ائتلاف بزرگ اصولگرايان و بخشي از سوي حاميان اصلاح طلب او صورت مي گيرد، باعث شده كه در نگاه نخست تصور غلطي در ذهنها به وجود بيايد.
در اين يادداشت تاكيد شده: نبايد تصور كرد كه ميرحسين كه در اين بيست سال سكوت اختيار كرده، فرشته نجاتي است كه ناگهان از آسمان بر سر ملت ما فرود آمده است. بايد پرسيد كه كجا بوده است؟ نبايد گفت كه چون قدرت طلب نبوده نيامده! بايد پرسيد، چه شد كه وقتي خاتمي اعلام كانديداتوري كرد، احساس خطر كرد؟ بايد پرسيد مگر سياست مدرن تلاش براي رسيدن به قدرت به منطور اجراي برنامه ها نيسست؟ كدام سياستمداري در نيا ديده مي شود كه بگويد براي رسيدن به قدرت تلاش نمي كنم؟! كه اگر چنين بگويد دروغي گفته به بزرگي همان بيست سال سكوت.
در پايان اين يادداشت آمده: اميدوارم تاريخ اشتباهات مردم ايران، اينبار تكرار نشود تا سال ديگر به اين نيانديشيم كه چه شد كه آن روز چنين كرديم و نفهمديم كه چه مي كنيم؟ اگر ميرحسين موسوي راي بياورد شخصا به اين نتيجه مي رسم كه لياقت ما ديكتاتوري است و فريب خوردن در مقابل مردم فريبي، و لاغير.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از برنا، سايت "تغيير " از سايتهاي حامي كروبي در يادداشتي تحت عنوان «ميرحسين احتمال راي آوريش بيشتر است!» آورده است: نه برنامه اي و نه حرف تازه اي. ضلع جنوبي ميدان ولي عصر، حاميان ميرحسين را مي بينيم كه مردم را با دستبند و شال سبز رنگ به راي دادن به كانديداي اصولگرايان اصلاح طلب، ميرحسين موسوي، ترغيب مي كنند. نه استدلالي دارند و نه منطقي براي اين حمايتشان؛ “متاسفانه”. و اما دلايلشان جالب توجه است: ” ميرحسين احتمال راي آوريش بيشتر است”!، “كروبي قدرت طلب است اما ميرحسين نيست”، “ميرحسين با رهبري اختلاف عميق دارد”!!
در اين يادداشت تصريح شده: آري؛ براي هركدام از اين استدلالها بايد علامت تعجب بزرگي گذاشت به اندازه بيست سال سكوت، بايد تاسف خورد به حال كساني كه استلالي براي حمايتشان از يك كانديدا ندارند و وقتي بي پاسخ مي مانند به هجويات روي مي آورند.
اين يادداشت مي افزايد: اي كاش مي دانستند كه مبناي آن اختلاف از بين رفته و ميرحسين براي آن آورده شد كه خاتمي نيايد. اي كاش حداقل سخنان ميرحسين را مي خواندند كه در بيشتر آنها به پايبندي بر ولايت مطلقه فقيه تاكيد مي كند.
در اين يادداشت آمده: اين انتخابات از معدود انتخابات مدرن در ايران است كه گروه هاي مختلف مطالبه محوري را به جاي شخص محوري مطرح كرده اند. و در اين ميان مطالبه محوران كسي را برگزيده اند كه به اين مطالبات ريز به ريز، پاسخ مشخص و واضح داده است. پاسخ خرد و نه پاسخ كلي و ناواضح.
در ادامه افروده :هم خواسته ها خرد بود و هم پاسخ ها؛ چه آنكه اگر خواسته ها كلي بود، احمدي نژاد هم به آنها پاسخ مثبت مي داد. چه كسي مي تواند رسما بگويد كه با آزادي مخالف است؟ اما چه كسي است كه بگويد با آزادي موافق است و پس از آن برنامه بدهد و بگويد كه مي خواهد قانون مطبوعات را تغيير دهد و يا پهناي باند اينترنت افزايش يابد؟ آيا اين فرد كسي جز كروبي بوده است؟ او براي تمام مطالبات پاسخ جزء به جزء داده است. و ما هم بايد به اين برنامه ها راي بدهيم و تيمي كه قرار است اين برنامه ها را اجرا كند، نه به شخص كروبي.
در اين يادداشت تاكيد شده: ما نه به رنگها و نه به جوسازي، كه احساسات را جايگزين شعور مي كند، نبايد راي دهيم، ما اين بار بايد نشان دهيم كه شعورمان بر احساسات غلبه مي كند. اي كاش موسوي و حاميان محترمش به جاي اين اقدامات، جدا از اينكه چه كسي پيزور ميدان مي شود، بر انتخابات مطالبه محور تاكيد مي كردند تا اين شيوه مدرن در همه انتخابات باب شود. تا مردم هر بار اشتباه نكنند و هر بار بگويند كه چه اشتباهي كرديم. اي كاش كار را براي انتخاباتي مدرن . مزالبه محور خراب نمي كردند. اي كاش حاميان ميرحسين موسوي پاسخي براي حمايتشان از او داشتند تا بتوانند مطالبه محوران را قاتع كنند و ناچار نشويم كه به آنها بگوييم، شما متاسفانه جوگير شده ايد.
در اين يادداشت آمده:اي كاش برخي از حاميان ميرحسين او را آنگونه كه هست مي شناختند و معرفي مي كردند، به جاي رتوش و ارائه چهره اي غيرواقعي از او، آري؛ ميرحسين يك اصولگرا است. البته يك اصولگراي نه چندان بد. اصولگرايي كه در ستادش شاخه بسيجيان تشكيل مي دهد، از اعضاي طيف جعلي شيراز تحكيم وحدت دعوت مي كند، سعيد ابوطالب و عماد افروغ و مسيح مهاجري و بسياري از حاميان سرسخت چهار سال پيش احمدي نژاد حاميش هستند و البته با حضور اصلاح طلبان در رده هاي چندم ستادش مخالفت نكرده است.
در اين يادداشت تصريح شده: اي كاش ما كه هميشه از احساساتمان ضربه خورده ايم اين بار كه يك نفر آمده و برنامه محور سخن مي گويد و شفاف حرف مي زند، به جاي قرار گرفتن تحت تاثير مشاركتي هاي جوان، به آنچه بهتر است بيانديشيم، مگر قشر دانشجو نخبه كشور محسوب نمي شود؟ مگر روزنامه نگار نخبه كشور محسوب نمي شود؟ نخبه به چه كسي مي گويند؟ كسي كه دنبال مردم مي رود يا كسي كه مردم بايد به دنبال او بروند و مردم را به سمت اصلح بكشاند؟
در اين يادداشت آمده: آيا اين استدلال به فرض اينكه آراي ميرحسين بيشتر از كروبي باشد، منطقي است كه نخبه ما بگويد چون ميرحسين احتمالا آرايش از كروبي بيشتر است ما هم از او حمايت مي كنيم كه احمدي نژاد نيايد؟! ضمن اينكه گويا حاميان ميرحسين چشمهايشان و گوشهايشان را بسته اند و جز ميدان ولي عصر و خانواده محترمشان جاي ديگري را نمي بينند! سيستان و بلوچستان را نمي بييند، غرب كشور را نمي بينند. دانشگاه ها را نمي بييند. آراي موسوي يك ماه پيش اگر از كروبي بالاتر بود اما الان ديگر چنين تصوري، توهمي بيش نيست.
اين يادداشت مي افزايد: كروبي تبليغات آنچناني نكرده و جز يك روزنامه و دو، سه سايت خبري امكانات كلاني ندارد، چون نه هاشمي پشت سرش است كه يك شبه ستادهايش را تجهيز كنند و نه فرزندان هاشمي رفسنجاني. نه بيش از بيست سايت خبري دارد و نه چندين روزنامه دارد كه با هزينه قاليباف و جاسبي و فرزندان هاشمي رفسنجاني اداره شوند، حال اين تبليغات گسترده ميرحسين موسوي در سطح شهر تهران، كه بخشي از آن از سوي ائتلاف بزرگ اصولگرايان و بخشي از سوي حاميان اصلاح طلب او صورت مي گيرد، باعث شده كه در نگاه نخست تصور غلطي در ذهنها به وجود بيايد.
در اين يادداشت تاكيد شده: نبايد تصور كرد كه ميرحسين كه در اين بيست سال سكوت اختيار كرده، فرشته نجاتي است كه ناگهان از آسمان بر سر ملت ما فرود آمده است. بايد پرسيد كه كجا بوده است؟ نبايد گفت كه چون قدرت طلب نبوده نيامده! بايد پرسيد، چه شد كه وقتي خاتمي اعلام كانديداتوري كرد، احساس خطر كرد؟ بايد پرسيد مگر سياست مدرن تلاش براي رسيدن به قدرت به منطور اجراي برنامه ها نيسست؟ كدام سياستمداري در نيا ديده مي شود كه بگويد براي رسيدن به قدرت تلاش نمي كنم؟! كه اگر چنين بگويد دروغي گفته به بزرگي همان بيست سال سكوت.
در پايان اين يادداشت آمده: اميدوارم تاريخ اشتباهات مردم ايران، اينبار تكرار نشود تا سال ديگر به اين نيانديشيم كه چه شد كه آن روز چنين كرديم و نفهمديم كه چه مي كنيم؟ اگر ميرحسين موسوي راي بياورد شخصا به اين نتيجه مي رسم كه لياقت ما ديكتاتوري است و فريب خوردن در مقابل مردم فريبي، و لاغير.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
