کد خبر: ۱۳۲۱۳۰
تعداد نظرات: ۳۶ نظر
تاریخ انتشار:

نیکی کریمی: روی پای خودم ایستادم و از چهره زیبایم استفاده نکردم

یک جورایی در این فکر بودم آن چهره ای که همه از من در نظر دارند از بین ببرم. حتی خیلی از گریمورها متوجه این قضیه شده بودند که سعی می کردند قیافه ام را آرایش نکنند. حتی در فیلم «بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» یا فیلم «روانی» که خودم آن را خیلی دوست دارم یا «نسل سوخته» رسول ملا قلی پور که فکر می کنم این فیلم از زمانه خودش جلو است، همین گونه شد.

گروه فرهنگی ـ «نیکی کریمی» مسیر هنری خود را با بازی در فیلم «وسوسه» به کارگردانی جمشید حیدری آغاز کرد اما بازی او در فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی نگاه ها را معطوف خود ساخت. بعد از این فیلم می توانست مسیر سینمای تجاری را دنبال کند که نکرد. با بازی در فیلم های رد پای گرگ ( 1370) به کارگردانی مسعود کیمیایی و سارا (1371) و پری (1373) به کارگردانی داریوش مهرجویی مشخص کرد که برای ادامه فعالیتش در سینما چه راهی را انتخاب کرده است. امروز که به فهرست فیلم هایی که نیکی کریمی بازی کرده نگاه می کنیم با فیلم های خوب و گاهی هم غیر قابل قبول مواجه‌ایم. او چند سالی است که به فیلمسازی روی آورده است و همچنان تلاش می کند در کارهایش حرفی برای گفتن داشته باشد.

به گزارش بولتن نیوز، ویژه نامه نوروزی اعتماد گفت و گویی با وی انجام داده که گویا هدفش مروری است بر کارنامه هنری نیکی کریمی؛ بازیگر شناخته شده سینمای ایران. این گفت و گو در ادامه تقدیم می شود.

*جدیدترین فیلمی که از شما در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر دیدم، «بشارت به شهروند هزاره سوم» به کارگردانی «محمد هادی کریمی» بود. بازی شما یکی از بازی های قابل توجه این فیلم بود. نظرتان درباره این فیلم چیست؟

خیلی ممنونم از توجه شما. اتفاقا پیش از مصاحبه جایی بودم که درباره این فیلم صحبت شد. داشتم این را می گفتم که آن قدر من نقش این فیلمنامه را دوست داشتم که به خاطر رفتن سر صحنه دو، سه روزی که فیلمبرداری داشتیم تا صبح نخوابیدم. چون دلم می خواست خستگی و استرس که این مدیر مدرسه داشت را بتوانم منتقل کنم، به طوری که تبخال زدم. این نقش را در حالی بازی کردم که سال گذشته فیلمنامه های زیادی را رد کرده بودم.

*چه فیلمنامه هایی؟

درست نیست اسم بیاورم. به نظرم یک بازیگر وقتی سر صحنه ای می رود؛ باید دلیلی داشته باشد. برای من فقط اینکه بروم تا پولی در بیاورم کفایت نمی کرد. این شد که امسال متاسفانه یک جورهایی کم کار شدم تا اینکه نقش مدیر مدرسه فیلم «بشارت به شهروند هزاره سوم» به من پیشنهاد شد و دوباره فهمیدم که آدم یک نقشی را که دوست دارد وقتی بازی می کند چقدر لذت بخش است.

*شما با بازی در فیلم «عروس» به شهرت رسیدید. در آن زمان خود فیلم نقطه عطفی در سینمای ما محسوب می شد. تا آن موقع چهره بازیگر مطرح نبود و اصلا سیاستگذاری ها به این مساله اجازه بروز هم نمی داد ولی از نقطه نظر بازیگری در فیلم «عروس» به این مساله توجه شد. با این فیلم مسیری را دنبال کردید تا فقط در حد یک چهره باقی نمانید. خب آن موقع در آن سن و سال کم و تجربه ناچیز در سینما چه تصوری از ادامه حضورتان در سینما داشتید؟

همان طور که می دانید بعد از فیلم «عروس» خیلی از فیلمنامه ها را رد کردم. یک چیزی در ذهنم داشتم و این بود که فقط می خواهم با بزرگان سینما کار کنم. شاید برای کسی که تازه وارد سینما شده این یک مقدار جاه طلبانه به نظر می رسید ولی به هر حال این نگاه من بود. با این حال از اسامی فیلم هایی که آن موقع به من پیشنهاد شد، نمی خواهم سخن بگویم چون الان که فکر می کنم، می بینم ناپختگی هم کردم خیلی از آنها را بازی نکردم!

*چرا؟!

چون اصلا فیلم های بدی نبودند، ولی به هر حال تصمیم ام این بود. خیلی مصر بودم که این کار را ادامه دهم. بعد از «عروس» فقط فیلم آقای کیمیایی را بازی کردم. همان موقع آقای مهرجویی نقش دوم فیلم «بانو» را به من پیشنهاد کرد که رد کردم و به ایشان گفتم اگر نقش اول داشتید به من زنگ بزنید.

*چه جسارتی داشتید در آن سن و سال؟

(می خندد) ولی بعدا در فیلم «سارا» و «پری» بازی کردم. البته یک جورایی در این فکر بودم آن چهره ای که همه از من در نظر دارند از بین ببرم. حتی خیلی از گریمورها متوجه این قضیه شده بودند که سعی می کردند قیافه ام را آرایش نکنند. حتی در فیلم «بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» یا فیلم «روانی» که خودم آن را خیلی دوست دارم یا «نسل سوخته» رسول ملا قلی پور که فکر می کنم این فیلم از زمانه خودش جلو است، همین گونه شد. به هر حال چنین ایده ای داشتم و چیزهای دیگر برایم مهم تر بود. واقعا به پول درآوردن صرف هم فکر نمی کردم و به اینکه الان دیگر بازیگر شدم و 20 سالم هست و می توانم خیلی فیلم کار کنم. اگر می خواستم این گونه نگاه کنم، در همان دو، سه سال اول حسابی پول در می آوردم ولی ذهنیتم این نبود. من از طریق ادبیات و خواندن کتاب به سینما علاقه مند شدم. بیشتر دلم می خواست بخوانم و آدم ها را عمیق تر بشناسم. دیگر صرفا به این فکر نمی کردم که الان قرار است چه اتفاق خاصی بیفتد یا مثلا می خواهم ستاره بشوم.

*البته یادم می آید در آن موقع فرصت هم در اختیارتان بود که چنین هدفی را دنبال کنید ولی نکردید. چرا؟

کاملا و حتی این را هم اضافه کنم که من به عنوان یک دختر کم سن و سال در آن زمان می توانستم راه های دیگری را انتخاب کنم کما اینکه این موضوع را برای نخستین بار می گویم در این 20 سال گذشته نیامدم کسی یا چیزی را دستاویز خودم قرار دهم که در هر فیلمی کار کنم. حالا از این موضوع خوشحالم چون با اعتماد به نفس می توانم بگویم روی پای خودم ایستادم.

*در یک مقطعی احساس کردید که سینما دچار رکود شده و رفتید سراغ ترجمه کتاب، کارتان را گسترش دادید یا مثلا حضور بین المللی پیدا کردید به عنوان داور. فیلم ساختید. حتی در این مسیر یادم هست که در یک دوره ای هم موانعی هنگام کار کردن برایتان پیش آمد...

خب یک بخش آن به دلیل اعتقاداتی است که من دارم...

*چطور؟

خب، من به قدرتی اعتقاد دارم که همه جا به آدم کمک می کند.

*در زمان نمایش فیلم «دو زن» در جشنواره فیلم فجر به شما جایزه ندادند، با وجود استقبالی که از بازی شما شد. واکنش تان چه بود؟

بله. آن زمان به من می گفتند حق تان را خوردند. پاسخ دادم اولا شما بازی کاندیداهای این بخش را ندیدید شاید بهتر از من بازی کرده. دوما اینکه به نظرم در جهان هستی حق خوردنی نیست. بالاخره انرژی آن یک جایی به شما باز می گردد. من همیشه به این موضوع اعتقاد داشته ام، بنابراین در آن زمان به یکسری مسایل فکر می کردم. فکر می کردم که الان آنها دارند من را اذیت می کنند ولی خب قطعا یک فیلم خوب به من پیشنهاد خواهد شد یا اگر لیاقتش را داشته باشم در این سینما راه خوبی پیش رویم گذاشته می شود.

*بعد از جایزه نگرفتن برای فیلم «دو زن» در جشنواره فیلم فجر چه خبر خوبی به شما رسید؟

نخستین خبر خوشی که شنیدم جایزه ای بود که برای فیلم «دو زن» از جشنواره ایتالیا گرفتم.

*پیش از آن هم جایزه جشنواره سه قاره رنانت را گرفته بودید؟

بله. این جایزه را برای فیلم «سارا» گرفته بودم.

*البته خیلی درباره اش صحبت نمی کردید. چرا؟

من زیاد صحبت نمی کردم. آن زمان خیلی ها از جمله آقای کیارستمی صحبت می کردند و می گفتند که ما دوست داریم فیلم هایمان در ایران دیده شود و به نمایش درآید. این یک واقعیت است. به این دلیل که تو می توانی فیلمت را در خارج از کشور به نمایش بگذاری و آنها از فیلمت تجلیل کنند و به آن جایزه دهند اما دوست داری اول در کشور خودت، مردم فیلمت را تحسین کنند. به هر جهت این نوع واکنش ها و وقوع چنین اتفاقاتی من را محکم تر کرد.

*این مساله را به فرصت تبدیل کردید؟

کاملا و حتی برای من لذت بخش بود و دیدم این قضیه به یک عادت تبدیل شده. خب من فیلم بازی می کنم. کاندیدا می شوم یا نمی شوم ولی مثلا می دیدم کسی ناگهانی می آید و در فیلمی بازی می کند و بعد به این نابازیگر جایزه می دهند! به فکر فرو می رفتم که قضیه چیست و سوالات دیگر برایم پیش می آمد. همه این مسایل و پرسش ها باعث شد که در آن زمان خودم را باور داشته باشم.

*ولی نگاه منتقدان چیزی دیگر بود. چقدر این مساله روی شما تاثیر گذاشت؟

بله. من نمی توانم این مساله را نادیده بگیرم که در آن زمان مجله فیلم، دنیای تصویر یا مجله هفتگی سینما به گونه ای دیگر عمل کردند. برخی از منتقدان نگاه مثبتی داشتند یا این مجلات تخصصی سینمایی جشن برگزار می کردند و به کارم جایزه دادند و متوجه می شدم اگر کارم در فجر دیده نشد ولی این جاها دیده می شود. با این حال در مسیر هر کاری موانعی وجود دارد و این طور نیست که بگویم وارد کاری می شوم و همه چیز به سودم است و کارها با خوشی و راحتی جلو می رود. اصلا این طوری نیست. منتها مهم طرز برخورد آدم ها با موانع است.

*به هر حال دیر به شما جایزه دادند و حتی برخی که بعد از شما وارد سینما شده بودند زودتر از شما جایزه بهترین بازیگر زن را گرفتند اما بالاخره برای فیلم «دیوانه از قفس پرید» جایزه گرفتید. آن موقع چه واکنشی داشتید؟

به هر حال کارم دیده شد.

*با این حال به نظر می رسد شهرت گاهی اوقات آدم را در شرایطی غیر قابل پیش بینی هم قرار می دهد. شما هم در این شرایط قرار گرفته اید؟

هیچ وقت. واقعا به شما می گویم آن زمان که فیلم نداشتم خوشحال بودم!

*چرا؟

به این دلیل که فکر می کردم هر چقدر کمتر دیده شوی و برای هر فیلمی که قابلیت ندارد کار نکنی، آن وقت قطعا مردم بیشتر دوست دارند که فیلم تو را ببینند.

*از چه نظر نگاه مردم برای شما مهم است؟

به طور کلی مگر می شود نگاه مردم برای من مهم نباشد و از این نظر خدا را شکر می کنم. چون این من نبودم که مسیر کاری ام را شکل دادم. اگر مسیر خوبی بوده، اول خدا کمک کرده و بعد مردم. یعنی مردمی که من را باور کردند و کماکان در ذهن هایشان از من حمایت می کنند. حتی می دانم منتقدان من را نبخشیدند به دلیل سه، چهار فیلمی که در سینمای بدنه کار کردم ولی از همان سینما فیلم «زن ها فرشته اند» را دوست داشتند. چون جزو فیلم های مبتذل نبود به همین دلیل خودم هم نمی توانم دفاع کنم.

*در جایی گفته بودید که من هم باید خرج زندگی ام را دربیاروم و به این دلیل در این فیلم ها بازی کردم. خب چطوری این گونه می شود، ضمن اینکه اعتقاد دارید هیچ وقت به خاطر پول بازی نکردید؟ یا چه شرایطی پیش آمد که در فیلم «شام عروسی» ابراهیم وحیدزاده بازی کردید؟

آن سالی بود که من فیلم ساخته بودم و فیلم های زیادی مثل «میم مثل مادر» را رد کرده بودم.

*یعنی قرار بود نقش فراهانی را بازی کنید؟

بله. می توانید از حسام نورانی، دستیار مرحوم ملاقلی پور بپرسید یا بازی در فیلم «صد سال به این سال ها» سامان مقدم را قبول نکردم. در زمان فیلمبرداری، میکس و تدوین فیلم ام، نمی توانستم فیلم را قبول کنم. به همین دلیل مجبور شدم بعد از آن زمان هر فیلمی که به من پیشنهاد می شد قبول کنم. چون به مدت یک سال هیچ کاری نکرده بودم و خودم هم هر بخشی از سرمایه فیلم ام را گذاشته بودم. هر چند درست نیست جزییات را بیان کنم. حالا در آن زمان یک کمدی که چندان بد هم نبود به من پیشنهاد شد، چون آقای وحید زاده، فیلمسازی است که سال ها در زمینه کمدی کار کرده و موهایش را در این مسیر سپید کرده است. بعد هم اصولا من آدمی هستم که همان قدر سخت می گیرم و مثلا می گویم این است راهم، یک زمان هایی هم واقعا بی خیال همه چیز می شوم. به این دلیل که جهان این طوری ساخته نشده که زیادی هم خودت را جدی بگیری. این را همیشه به خودم می گویم که اگر زیادی هم جدی بگیری جهان راه خودش را می رود. فکر کنم بیشتر بازیگران حال حاضر هم این کار را کرده اند.

*چرا فیلم ساختید؟ چون در سینما در فیلم های کارگردانان شناخته شده بازی کردید. چه خلاءیی دیدید که کار بازیگری شما را اقناع نکرد و به سمت فیلمسازی رفتید؟

اگر بخواهم بگویم بازیگری به خودی خود برایم کافی نبود، شاید کلیشه ای به نظر برسد ولی واقعیتش این است که به هر فیلمسازی در آن تالیف دارد. در حالی که در بازیگری وقتی فیلمنامه، فیلمبرداری و کارگردانی خوب باشد، تو می توانی آن لحظه را حس کنی که همه چیز درست است. در غیر این صورت همیشه یک چیزهایی است که مطابق میل پیش نمی رود. به هر حال فیلم مستند ساختم. می دانید که آن زمان با آقای کیارستمی کار می کردم. عکاسی می کردم و همین طور ترجمه. به هر حال سر و کارم با چیزهایی غیر از بازیگری بود البته از بازیگری منفک نشدم و همان زمان فیلم «دیوانه از قفس پرید» را کار کردم. با ابزار سینما آشنا شده بودم و در نهایت دلم می خواست فیلم خودم را بسازم.

*خب، چرا موضوعات مربوط به زنان را در فیلم هایتان مورد توجه قرار دادید؟ مثلا مستند «داشتن و نداشتن» مربوط به مساله نازایی بود.

واقعا نمی دانم چه می شود که فیلمسازان زن در مورد موضوعات زنان فیلم می سازند ولی مسایل زنان همیشه دغدغه کسانی بوده که می نویسند یا با ادبیات سر و کار دارند و به خصوص برای ما که مسایل جامعه همیشه برایمان مهم بوده. یک موسسه نازایی نزدیک خانه من بود. می دیدم که هر روز زوج های جوان به اینجا مراجعه می کنند و عمل هایی که خانم ها انجام می دادند چندان ساده نبود تا اینکه یک روز درباره این موضوع با یکی از آنها صحبت کردم و برایم تشریح کرد که دو، سه سال است که به اینجا می آید و چندبار مورد عمل جراحی قرار گرفته است. همان زمان در این باره فکر کردم که می خواهم بچه دار شوم یا نه. به این نتیجه رسیدم چقدر این موضوع اهمیت دارد برای کسی که هیچ چیز دیگری در زندگی برای جایگزین ندارد. امثال من و شما کارمان به ما کمک می کند که دغدغه داشته باشیم ولی تنها دلخوشی آنها فقط بچه هست البته در جای خودش خیلی هم قشنگ است. خلاصه این مساله تلنگری به من زد و خواستم در این باره فیلمی بسازم. چون سعی می کنم اتفاقاتی که در جامعه پیرامون زنان مطرح می شود را پیگیری کنم.

*در فیلم بعدی، سینمای داستانی حرفه ای را دنبال کردید. مساله دیگر جدی تر شد. ضمن اینکه به دلیل شهرت در سینما می توانستید در فیلمسازی از لابی ها و روابط تان استفاده کنید. آیا چنین کردید؟

خب، مطمئن بودم که می خواهم فیلم سینمایی بسازم ولی من واقعا نتوانستم از هیچ لابی استفاده کنم. آن زمان فیلم اولم «یک شب» را بدون مجوز ساختم. فیلم را شب ها با مجوز فیلم دیگری در تهران فیلمبرداری می کردیم ولی دست آخر هم اکران نشد.

*اما فیلم «یک شب» پخش کننده خارجی داشت.

وقتی میکس فیلم «یک شب» تمام شد، فیلم را برای دو، سه شرکت خارجی فرستادم که در نهایتMK2به من جواب داد که پخش فیلم را قبول می کنیم البته یکی از دلایلش این بود که فیلم برای جشنواره کن پذیرفته شده بود.

*هر چند در سطح عمومی این فیلم اکران نشد ولی ظاهرا فیلم اکران فرهنگی در تهران که داشت؟

بله. جاهایی مثل سینما تک موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد. از ساخت این فیلم خوشحالم. برای اینکه با حسین جعفریان کار کردم یا سعید ابراهیمی فر و افراد دیگر. با این حال یک فیلم شخصی بود. یعنی در فیلمسازی هدفم این است که فیلم سفارشی نسازم.

*پس خیلی در چارچوب سینمای حرفه ای به فیلمسازی نگاه نمی کنید؟

درست می گویید. به هر حال ادعا ندارم که فیلمساز و داعیه این را هم ندارم. من تجربه می کنم و افتخار می کنم که حسی و با قلبم فیلم می سازم. معتقدم به جای اینکه با منطق مان و دو دو تا چهار تا فیلمی بسازیم، بهتر است فیلم مان برآیند اندیشه ها و اعتقادات مان باشد. شاید علتش این بوده که من در سینما بودم و با انواع مختلف فیلم ها برخورد کردم. از آنچه همیشه در سینما لذت می بردم سینمایی بوده که کارگردان آنچه را که دوست داشته می سازد و نه اینکه مجبورش کنند بسازد. ما متعلق به دورانی هستیم که کارگردانان فکر می کردند.

*بعد از اکران نشدن فیلم «یک شب» با وجود مشکلات، با چه انگیزه ای فیلم بعدی تان را ساختید؟

اصلا مشکلات من را زده نکرد. چون همان موقع فیلم ام در جشنواره کن اکران شد و به جشنواره های دیگری راه یافت و در سفرهایی که رفتم از خیلی ها انرژی گرفتم. البته در ایران هم با همان اکران فرهنگی می دیدم که از طرف مردم هم مخاطبان خودش را پیدا کرده و باعث شد که سال بعد فیلم دوم ام را بسازم.

*منظورتان فیلم «چند روز بعد» است؟

بله آن فیلم از نظر خودم شاعرانه است. درباره زنی گرافیست است که با مردی دوست می شود که زنش از کانادا به ایران بر می گردد. هر چند که مرد را در یک پلان بیشتر نمی بینیم ولی ولی زن تمام مدت انتظار می کشد و دایما فکر می کند که چه کار کنم. کلا اتفاقات زیادی در فیلم نمی افتد.

*باز هم اکران نشد؟

اکران نشد. علتش هم این بود که تهیه کننده به صورت دی وی دی فیلم را فروخت. آن زمان دی وی دی، خوب فروخته می شد.

*دغدغه اکران عمومی اش را نداشتید؟

چرا داشتم ولی دیگر نمی توانستم کاری کنم، چون تهیه کننده کسی دیگر بود.

*رسیدید به فیلم «سوت پایان» که دغدغه ای اجتماعی هم پیدا کردید و به موضوع قصاص پرداختید و در جشنواره فیلم فجر امسال هم که دیدید تعدادی از فیلم ها به این موضوع پرداختند. به هر شکل در برابر برخی از انتقادات فیلم واکنش تندی هم از خود نشان دادید. چرا؟

وقتی که خودت تهیه کننده فیلم هستی دیگر قضیه متفاوت می شود. یعنی هم خودت یک فیلم شخصی ساختی و هم فیلمت متعلق به سینمای خصوصی است. هیچ کمکی نگرفتی، تهیه کننده فیلم هستی وبعد هم به عنوان یک زن همه این کارها را انجام دادی. نمی دانم به این موضوع اعتقاد داری یا نه که توی هر شغلی که هستی وقتی زن باشی ماجرا متفاوت می شود. بعد با همه سختی یک فیلم می سازی. در نهایت هم با کیفیت پایین در سالن سینمای برج میلاد در جشنواره فیلم به نمایش در می آید. حالا این پرسش پیش می آید من تا آنجا که توانستم کارم را انجام دادم حالا مساله شما از انتقاد کردن چیست. دلیل هم ندارد آدم همیشه منطقی باشد. یک زمانی هم لازم است که از فیلمت دفاع کنی.

*به اشکالاتی که درباره فیلم تان وارد کردند، چقدر معتقدید؟

مثلا چه اشکالاتی؟

*مثلا نماهای کلوز آپ فیلم زیاد است یا واقعیت اجتماعی یا روابط زن و شوهر در نیامده. نظرتان چیست؟ خودتان اعتقاد دارید که فیلم اشکالاتی دارد؟

من به جای اینکه بگویم فیلم اشکالاتی دارد، جور دیگری نگاه می کنم مثلا پیش از مصاحبه در مورد داوری فیلم ها با کسی صحبت می کردم و از آنجایی که 15 بار داوری بین المللی داشتم، گفتم بهترین نوع داوری این است که داوران نظرات شان درباره بخش های مختلف فیلم ها را روی کاغذ بنویسید و بعد براساس شمارش آرا نتایج معلوم شود. چون هر داوری نظری دارد و متقاعد کردن دیگری را به جایی نمی برد و نمی توان به آدم ها گفت چه فیلمی را دوست داشته باشید به این که سینما اساسا سلیقه ای است.

*یعنی اعتقادی به قواعد سینما ندارید؟

منظورم این است که الان یک فیلم از ژان لوک گدار نشان دهیم، شما نتوانید پنج دقیقه آن را تحمل کنید ولی من تا آخر با لذت فیلم را دنبال می کنم. و در نهایت دلیل براین نیست که فیلم بدی است. خب در مورد فیلم خودم هم این طوری بود. می دانید که من خودم برای فیلم «سوت پایان» در سالن سینما یک ماه بلیت فروختم و به افراد زیادی برخوردم که فیلم را دوست داشتند. از نزدیک و مستقیما با مردم در تماس بودم.

*منظورم چیز دیگر بود. این درست است که هر کسی فیلم دلخواه خودش را انتخاب کند و دوست داشته باشد ولی هنر هم مثل هر چیزی یک معیاری دارد. منظورم دانش سینماست. خب در داوری ها این دانش با معیار کجا باید لحاظ شود؟

به نظرم قاعده ای وجود ندارد. همان طورکه ممکن است شما فیلم اسپیلبرگ را ببینید و بگویید خب شما همه تکنیک را به کار بردید ولی آیا سینما این است؟! بعد از طرف دیگر شکل مینی مال سینما فیلم «ده» عباس کیارستمی است. آن وقت ممکن است بگوییم این اصلا سینما نیست! به هر حال متر و معیاری وجود ندارد. قاعده آن است که به قلب خودت رجوع می کنی و با فیلمی ارتباط برقرار می کنی.

*این سال ها از جانب عده ای بحث بی اخلاقی در سینما مطرح شده و گاهی اوقات سینمای ایران را به بی اخلاقی متهم کرده اند و بیشتر هم نوک پیکان به سمت بازیگران نشانه گرفته شد. شما که سال ها در این سینما کار می کنید چه واکنشی از خود نشان می دهید؟

به نظرم اشتباه است که این گونه فکر کنیم تنها جایی که می تواند اخلاق یا بی اخلاقی وجود داشته باشد سینماست. چون هر جا که کار گروهی انجام می شود مثل دانشگاه، بیمارستان یا اصلا که پایت را از خانه بیرون می گذاری می تواند این اتفاق بیفتد. حالا چرا سینما را اینها نشانه گرفتند. من فکر می کنم جاهایی که برد زیاد دارد مثل سینما یا ورزش، دستاویز عده ای شده که می خواهند اهداف شخصی خود را دنبال کنند و از این لحاظ هدف گیری می کنند تا بتوانند تشنج ایجاد کنند و به مردم بگویند اعتقادی به کسی نداشته باشند. چون یاد نگرفتیم آدم ها را دوست داشته باشیم. به جای اینکه آدم ها را تحسین کنیم، تخریب می کنیم. حالا برای تخریب کردن، سراغ آدم های ناشناس نمی رویم. سراغ نفراتی می رویم که همه مردم می شناسند.

*فوتبال چقدر برایتان جدی است؟

ما اخیرا یک دی وی دی با عنوان «روزی روزگار فوتبال» درباره فوتبال پخش کردیم. در حقیقت اوایل سال با دستیارانم صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم درباره چیزی کار کنیم که به آن علاقه داریم. من خودم به اتفاق تعدادی از دوستانم بازی های فوتبال را می بینم علاقه ام هم به فوتبال از کودکی بوده. البته ورزش من تنیس است ولی فوتبال همیشه برای من مثل زندگی بوده یعنی 90 دقیقه بازی برد و باخت، فراز و فرود، خوشحالی و ناراحتی. اصلا اگر به بازی های لیگ نگاه کنید، می بینید که خیلی شبیه ماجراهای زندگی است.

*فکر کنم از معدود زنانی هستید که به تمرینات تیم فوتبال رفتید؟

من رفته بودم برای فیلمبرداری به باشگاه ملوان انزلی و تمرین آنها در زمین ارتش (نیروی دریایی) انجام می شد موقعی که آنجا رفتم من و همکارانم 10 دقیقه پشت در منتظر ماندیم. وقتی وارد زمین تمرین ورزش شدم گفتند شما اولین زنی هستید که پایت را اینجا گذاشتی. من هم به شوخی گفتم که از این نظر اسم ام را در جایی ثبت کنید!

*برنامه تان برای سال جدید چیست؟

برنامه زیاد دارم. دارم یک تئاتر را تمرین می کنم.

*کار چه کسی؟

اجازه ندارم نام ببرم. زمان اجرایش اواخر فروردین و اول اردیبهشت 1392 است و همین طور یک نمایشگاه عکس که در اردیبهشت ماه سال جدید خواهم داشت.

*از اینکه خیلی از بازیگران سینما در تئاتر بازی می کنند و واکنش هایی هم برانگیخته شد که حتما در جریان هستید. نظرتان در این مورد چیست؟

این جور چیزها را که می شنوم خیلی متاسف می شوم. یعنی فکر می کنم به ما می گویند جهان سومی. دیگر خودمان دو دستی نگوییم ما جهان سومی هستیم، دست کم بهتر است در ایده آل ذهن خودمان جهان اولی باشیم. خب دیده ام بسیاری از بازیگران سینما که اصلا تئاتری نبودند از جانی دپ، اسکارلت یوهانس، جود لاو و ... هر چند وقت یک بار تئاتر هم بازی می کنند و اصلا این مساله خیلی معمول است. چون به هر حال هنرهای نمایشی است و بازیگر هم کارش بازیگری است و فقط باید تفاوت این دو مدیوم را بداند. حالا چه بهتر است که با وجود بازیگران سینما، تئاتر رونق پیدا کند.

*درباره نوروز چگونه فکر می کنید؟

با آمدن سال جدید که زیباترین آن در ایران اتفاق می افتد که همزمان با بهار طبیعت است، همیشه امید، شور و هیجان می آید. به همین دلیل به من امید می دهد که دوباره اتفاقات خوب می افتد، نوروز، یعنی امیدواری.

فرانک آرتا


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳۶
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱۵
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
41
70
سلام کسی که در جشنواره ابوظبی با آن ظاهر کاملا ضدمذهب وضد حجاب کشورش میاد .یعنی بی حیایی
یعنی بی غیرت بودن وزرات ارشاد وصدا وسیماو...
پاسخ ها
زهرا سادات
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
یعنی هر دو
امیر
| United States |
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
ولی خداوکیلی من آخر نفهمیدم این کجاش خوشگل هست!:دی
البته شاید معیارها فرق میکنه:دی
تمنا
| - |
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
خانم کریمی کی گفته شما زیبا هستید خودتون ؟! !!!!! من فکر می کنم شما یه پارتی درست وحسابی در سینما دارید هر سال چند فیلم از شما وجود داره با وجود بازیگران بسیار خوب !!!! !!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
20
43
اره. شما پفتی خانم کریمی و ماهم باور کردیم. بولتن جان لطفا یک سرچ کوتاه با اسم نیکی کریمی تو وب بزنید که ببینید عکسها چگونه گرفته شده. اکثر عکسها از نمای نزدیک با آرایش فراوان هست. خانم کریمیبا تماماحترامی که به بازی شما دارم لطفا به دیگر بازیگرانم بگید که این طور عکسگرفتن غیر از اینکه موجب انحراف نوجوان 14 -15 ساله میشه. نتیجه دیگری نداره. بترسید از روز قیامت.
پاسخ ها
سرباز یک وطن
| France |
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
ناشناس گرامی نوجوان 14 -15 اگر عکس نیکی کریمی را نبیند عکس فلان بازیگر خارجی را می بیند پس بایستی اصل را برچیز دیگری بگذاریم ضمن اینکه حفظ حجاب از ملزومات پایبندی حقیقی فرد به ارزش های انسانی است و پرواضح است که باید از طرف همه رعایت شود.
مژگان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
ناشناس عزیز تو چرا اینقدر حرص میخوری مگه قراره تو رو هم داخل قبر نیکی بزارن........
م سادات موسوی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
15
38
روی پای خودم ایستادم و از چهره زیبایم استفاده نکردم ؟!

چقدر فروتنی؟واقعاً

خوب شد گفتی وگرنه پیشانی قلمبه و دماغ کوفته را زیبا نمی دیدیم!!!!

ولی این چیزها خیلی مهم نیست اگر مثلاً هنرمندان! می خواهند در دلها جایی داشته باشند و منفور نشوند پا روی احکام الهی نگذارند و خانمها حجاب اسلامی را کامل رعایت کنند.
پاسخ ها
چکش
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
خانم موسوی عزیزم:
همیشه قلب مهرورز و کلام جذّابتان را تحسین کرده ام و به خاطر دارم که این را چند بار به خودتان نیز گفته ام . از همین باب در اینجا از شما بعید بود که به عیوب (از نظر زیبایی شناسی نسبی ما) خدادادی چهرهء کسی اشاره کنید.از نظر بنده و پیش فرض ذهنی خودم نسبت به خانمی مثل شما بیشتر این برازنده بود که در مذمّت سخنان این خانم میفرمودید به داشته و نداشته اش آگاه یا واقع بین نیست یا مغرور است یا امثالهم و ... ادامهء فرمایشاتتان. (لبخند)
م سادات موسوی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
چکش جانم
از لطف سرکار علیه ممنونم ولی رویّۀ بنده این استکه از همان نقطه نظری که برای طرف مقابلم مهم است و افکار و حرفهایش پیرامون آن می چرخد جواب دهم.

این مثلاً هنرمندان!!! فقط ظاهرشان را عرضه می کنند و عُرضۀ هنرنمائی دیگری ندارند ،بویژه که در راه باصطلاح هنر!!!خدا را،دین را،وجدان را،شرافت را و حتّی زندگی خانوادگی را هم قربانی می کنند و سر می برّند.
غلام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
8
34
آره گفتی وماهم باور کردیم! آن کسی که به خاطر یک هدیه بی ارزش وجشنواره بی اعتبار با آن پوشش بسیار زشت وبه نمایندگی ازهنرمندان کشورمان خودش را در آغوش اعراب انداخت خودت بودی یا شبیه شمابود!؟
سارینا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
6
31
بی خیال همه اینا...

چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد

به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد . . .

(سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد)

ایام فاطمیه تسلیت باد.
منتظر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
13
34
وی پای خودم ایستادم و از چهره زیبایم استفاده نکردم ؟!

پس شیخ های ابوظبی بی خودی صف کشیده بودند
متحیرالدوله
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
2
15
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر سیرت زیبا بیار
بنظر میآید ایشان دچار توهم شده اند . اولا زیبایی
استاندارد مشخصی ندارد و ثانیا مشک آن است که
خود ببوید نه اینکه عطار بگو ید . دختری به پدرش گفت
همکلاسیهایم به من ملکه زیبایی میگویند پدر جان .
پدرش گفت غلط میکنند . شما به دل نگیر دخترم .
یه دوست
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
3
19
بولتن جان لطفا اول یکبار دیگر عکسهایی که از ایشون در جشنواره ابوظبی روی سایت گذاشته بودی نگاه کن و بعد این چرندیات رو درج کن.
نرگس سادات
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
2
18
با وقاحت تمام اعلام میکند که فیلمی را بدون مجوز ساخته و در ایران نتوانسته اکران کند پس به کمپانی خارجی فروخته ولی باز هم در ایران فیلم میسازد و مسئولین ما همچنان خواب تشریف دارند.
پاسخ ها
تمنا
| - |
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
خواب نیستند ایشان پارتیش کلفته! شاید هم یکی از مسئولین پارتی ایشان است .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
2
12
چقدر از خود راضیه که می گه چهره ی زیبایم ببخشید ایشون نعوذبالله حضرت مریم تشریف دارند ؟؟؟؟؟؟ حتی اگه اون هم بود زکات زیبایی نجابت و پوشیده بودن و حیاست من حیایی در نگاه این خانم نمی بینم اصلا ... کمتر بازیگر یا خواننده ای رو دیده ام که چهره ی باحیا و سر و سنگینی داشته باشه
زهرا سادات
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
2
12
البته شاید خودتون استفاده نکردید اما دیگران خیلی استفاده کردند ...
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
3
10
نیکی خانم مثل اینکه بد جوری توهم زیبایی برت داشته اگه به نیم رخ خود یه کمی توجه کنی می بینی که ان چنان هم که خودت و خیلی ها فکر میکنند زیبا نیستی و کاملا معمولی هستی با انهمه اب و رنگی که استفاده میکنی
سعیده
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
3
13
این خانم هرزه گو هستند یعنی چه که از چهره زیبایم استفاده نکردم ؟!خانم به ظاهر محترم..توهم زیبایی و اعتماد به نفس کاذب آلت دست شما و امثال شماست..بسیار از شما زیباتر و طناز تر زیر پوشش اسلامی خود را از گزند نگاه آلوده و پلید حفظ کرده اند آنگاه شما با نشان دادن آرایش های روی سر و صورت خود ..خود را زیبا فرض می کنید..وا اسفا به حال شما و طرفداران شما.
مهسا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۳:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
9
3
دوستان من فکر میکنم شما اصلا هیچ چیزی رو متوجه نمیشید و فقط برای اینکه با همه چیزوهمه کس مخالفت کنید وارد سایت میشید لطفا بیایید کمی به خودمون و هموطن های خودمون ارزش وبها بدیم نه اینکه فقط با توهین عقده های درونی خودمونو تسکین بدیم . بیایید کمی واقع بینانه تر باشیم.
سارا
|
United States
|
۰۳:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
2
10
نیکی جون اعتماد به سقفت منو کشتههههههه! همچین حرف میزنی انگار دی اکسید کربن می گیری اکسیرن خالص پس میدی؟!؟!؟!؟! بزن رو ترمز بابااااااااااااااااااااااااااا
مرتضي ام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
0
9
گرچه چشمان تو جز در پي زيبايي نيست
دل بكن! آينه اين قدر تماشايي نيست

حاصل خيره در آينه شدن‌ها آيا
دو برابر شدن غصه تنهايي نيست؟!

بي‌سبب تا لب دريا مكشان قايق را
قايقت را بشكن! روح تو دريايي نيست
تنها
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
0
8
ببخشید خانم کریمی لطف میکنین بفرمایین فلسفه اون شال سرتون برای پوشاندن موها و پاهای لخت تا زانو در جشنواره ابو ظبی چی بود ؟بنده هرچی فکر کردم نتیجه نگرفتم ؟؟؟؟؟
البته یک نتیجه گرفتم : من (نیکی کریمی) باید به ایران برگردم چون ایران بود که به من بها داد و بزرگم کرد (شال سرم)!!!ولی پاهام که ازمغز فرمان میگیره با شماست پس هرجایی که بخواین میام حتی کنار......
عبدالرحمن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
0
5
حق مطلب ادا شد خصوصا توسط تنها
ایلیا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
0
7
خیلی از این سینماچی ها اب نیست ولی شناگرهای ماهری هستند حتی ماهرتر از گلشیفته هرتک تکشون برا ابرو ریزی یه ملت کافی هستند و جالبه که این کثافت کاری هاشون رو هنر و کلاس هم میدونن یه خانم بازیگر با حجاب صحیح به عنوان نمونه توشون نمیتونید پیدا کنید میتونید هرکدومشون رو خواستید تو اینترنت سرچ کنید ببینید چه قیافه های پر رنگ ولعابی پیدا میکنید استثنا هم نداره یه موقعی فکر میکردم خانم نفیسه روشن خیلی سر سنگینه و از بقیه بهتره اما الان عکسهای با فکل بیرون زده و بد حجاب اون رو هم همه جا هست خلاصه تو فرهنگ این جماعت هنر یعنی لوده گی بی حجابی با همه مردا راحت بودن و لاس زدن و...
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
1
5
متوهم و عجبا توهم در وجود عده ای بیداد می کنه.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
5
0
بولتن جان این حرفا چیه می نویسی؟ داری زرد میشی کم کم
شهروند
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
0
8
مظلوم نمابی از سوی بی حجاب ها تازگیا مُد شده!
اون از رهاورد این از نیکی!
این افراد و بعضی های دیگه خیال کردند بازیگری فقط و فقط پول گرفتن و معروف و محبوب شدنه. در حالی که وقتی چهره ی رسانه ای داری یعنی این که از آنتن مشخصی نمایانده می شی! کلی تکلیف به گردنت می افته! این اصل برای همه ی بازیگران در تمام رسانه های سراسر جهان صدق می کنه.
علی تهرانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
1
7
کدوم زیبایی؟
متحیرالدوله
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
0
3
عیب است بلند بر کشیدن خود را
وز جمله خلق بر گزیدن خود را
از مردمک دیده بباید آموخت
دیدن همه کس را و ندیدن خود را
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
2
7
شما زیبایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بلا بدور..................
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
0
4
خانم کریمی لطفا این توهم را از سرتان خارج کنید که زیبا هستید ، اگر زیبا بودید این همه احتیاج به رنگ و لعاب و عکسهای رنگارنگتان توی وبلاگ شخصیتان نبود مطلب دوم اینکه وقاحت هم حدی دارد شما مشغول فساد پراکنی در سایت خودتان هستید و بعد ادعا میکنید من نخواستم از زیبایی خودم استفاده کنم .!!!!!!! شما میخواهید از زیبایی نداشته خود سوء استفاده کنید زیاده عرضی نیست.
حسین سادات
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۹
0
2
شما خیلی مغرور شدید فراموش نکنید هم شما وهمدیگر یازیگران که توسط این مردم به شهرت رسیدید و برای این مردم هم طاقچه بالا گذاشتید خاطرم هست که سال 1375 در بازارچه شهرک اکباتان با محاغظ حرکت میکردید شما مگر شخصیت سیاسی هستید یا خیلی مهم هستی که این رفتار را کردی ویا آنروزی که یک فیلم ساخته بودی و خبرنگار ازت پرسید که میگویند که این فیلم تعریفی نداره شما رویت را آنور کردی و رفتی مخاطب عام تلویزیون مردم هستند نه کس دیگری بهتره که شما به خو دبیایید و بدانید که هر چیزی زوال به دنبال داره فراموش نکن به قطعه هنر مندان یه سر بزن بد نیست که بدانی ... در پایان آرزومندم که با مردم باشی نه بر مردم و اوج هنرت را برای مردم باشد هنرمند باش نه بازیگر . . عاقبت گلشیفته را بیاد داشته باش و خدا را فراموش نکن
صبا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۸
0
0
ولی نیکی کریمی بازیش عالیه
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین