کد خبر: ۱۳۰۶۴
تاریخ انتشار:

نکات جالب اولین نطق تلویزیونی میر حسین موسوی

نکته جالب دیگر اینکه ایشان که انتقاد از گسترش روابط کشورمان با آمریکای لاتین کردند، حتما سفرهای برادرشان آقای خاتمی را به ونزوئلا و آمریکای لاتین، ایجاد کارخانه سمند در سرزمین چاوز و دیگر اقدامات را در آنجا فراموش کزده اند. و فقط به خاطر اینکه احمدی نژاد به آنجا سفر کرده این اقدام تقبیح می شود. آقای موسوی در اظهاراتی عجیب و دشمن پسند علی رغم تمامی منویات رهبر انقلاب درباره لبنان و کشور مظلوم فلسطین، به حمایت کشورمان از حزب الله و مردم مظلوم فلسطین که همواره آماج حملات و کشتار های رژیم صهیونیستی قرار میگیرند، اعتراض کردند و با کنایه حمایت ایران از این مردم مظلوم را زیرسوال بردند.
اتولین نطق تلویزیونی میرحسین موسوی حاوی نکته های جالبی بود.
،
به گزارش خبرنگار بولتن، قلم نیوز سایت رسمی این کاندیدای ریاست جمهوری در این باره نوشته است: "میرحسین موسوی پس از 20 سال دوری تصویری، در قاب تلویزیون، حضور یافت و صمیمی و ساده آنچنان که از او انتظار می رفت به بیان دلایلش برای حضوردر عرصه انتخابات پرداخت و با اشاره به نقدهایی که به دولت دارد، نوید داد که می‌توان کشوری آباد، شاد، قوی با سیاست خارجی نیرومند داشت و از همه‌ی آرمان‌های شهدا در سطح بین‌المللی و داخلی دفاع کرد.

مهندس میرحسین موسوی در اولین برنامه‌ی تلویزیونی خود که از شبکه یک سیما پخش شد، در گفت‌وگوی رو در رو با مردم، ضمن ابراز خوشحالی از این گفت‌وگو بیان کرد: خوشحالم که دوباره در بین شما هستم و می‌توانم با شما صحبت کنم. گرچه مدت‌هاست پس از اتمام وظایفم در دولت، از سال 68 امکان نداشته از طریق رسانه‌ی ملی گرد هم باشیم و با هم صحبت کنیم. این موضوع به دلیل محدودیتی است که برای تصویر بنده وجود داشته است،با این وجود در این مدت بنده به هیچ وجه از شما دور نبوده و با شما در مغازه‌ها، کوچه، خیابان، روستاها، شهرها، مساجد، کارخانه‌ها، کوهپیمایی‌ها و راهپیمایی‌های عظیم و در فراز و نشیب‌ها بوده و حضور داشتم.

وی به مسافرت‌های استانی خود در طول چند ماه اخیر اشاره و اظهار کرد: بنده در مسافرت‌های استانی که در طول چند ماه گذشته با مردم داشته‌ام، متوجه شدم که مردم برای درس گرفتن از ما به صحنه نمی‌آیند بلکه برای درس دادن در صحنه حاضر می‌شوند. وقتی به شعارها و پلاکاردهای آنها نگاه می‌کردم می‌دیدم که تمام ارزش‌ها و معیارهایی که در ذهن مردم وجود دارد و دغدغه‌هایی که آنها بیان می‌کنند می‌تواند ما را هدایت کند که چه خطراتی پیش روی ماست و چه دغدغه‌ی اصلی باید داشته باشیم.

این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری که با صراحت و سادگی نظرات خود را بیان می کرد، افزود: در این پیشوازها، استقبال‌ها و گرد هم شدن‌ها، مردم ضمن بیان مسایل منطقه‌ای، مسایل ملی خود را نیز مطرح می‌کردند. نمونه‌ی آن هنگامی که در شمال کشور حاضر شدم بحث بر این بود که در حالی که برنج‌های کشاورزان گیلانی در انبارها باقی مانده، برنج پاکستانی با قیمتی ارزان‌تر در بازارهای رشت به فروش می‌رسد. در کنار آن بحث پرتقال نیز مطرح می‌شد مبنی بر این‌که پرتقال‌های کشور روی درخت باقی مانده و پرتقال‌های خارجی در کشور وجود دارد که این موضوع باعث ورشکستگی باغداران ما می‌شود.

میرحسین موسوی افزود: بنده هنگامی که به مزرعه چای رفتم نیز دیدم که با وجودی که کشاورزان و متخصصان چای در داخل باغ‌های سرسبز حضور داشتند اما سطح باغ‌ها اندک شده و آنها با مشکلاتی روبه‌رو بودند. در حالی که گفته می‌شد بیش از 170 هزار تن چای داخلی وجود دارد، بازار شمال با چای خارجی پر شده بود. این امر امکان رقابت و رشد را از بین می‌برد. نمونه‌ای از این مسایل را در سفر خود به کرمان مشاهده کردم. در آن سفر نیز مردم می‌گفتند که وسعت باغ ها محدود شده است.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه در رابطه با صنعت ابریشم گفت: در زمانی در دوران صفویه، صنعت ابریشم، اقتصاد کشور را می‌گرداند و از بزرگ‌ترین تاجرهای ابریشم در کشور ما شاه عباس بوده که هم استفاده‌ی سیاسی از صدور ابریشم به اروپا می‌کرد و هم برای حفظ ایران و مسایل ملی ایران، ارتباطاتی برقرار می‌کرد و در مقابل حملات عثمانی‌ها این ارتباطات را به کار می‌گرفت و به دنبال متفق و متحد از طریق این صنعت بود. در این شرایط تا این اندازه و در آن زمان تجارت با سیاست آمیخته بود. این مساله تا کنون رشد پیدا کرد اما متاسفانه می‌بینیم که در سال‌های اخیر این صنعت در حال نابودی است که منجر به عدم اشتغال و بالا رفتن بیکاری شده است و هم ما قدرت مانور را از دست داده‌ایم.

وی ادامه داد: بیان این‌گونه مسایل به این دلیل است که این مشکلات می‌تواند عمومیت پیدا کند. یعنی نباید تنها مسایل را در مشکلات کشاورزی دید؛ این مشکلات مربوط به کل صنعت و اقتصاد ملی ماست که از این دشواری‌ها رنج می‌برد.

موسوی در ادامه به بحث شکر اشاره و اظهار کرد: در حال حاضر نیاز کشور حدود 600 هزار تن شکر است؛ در زمان جنگ بحث بر سر این بود که چه‌کار کنیم تا از طریق گسترش کشت در صنعت این موضوع را بهبود ببخشیم و پس از آن سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در خوزستان و جاهای دیگر برای کشت چغندر انجام شد، شرایط کشور اکنون به جایی رسیده که در شرایطی که شکر در انبارهای ما باقی مانده و مزارع ما تعطیل شده و کشاورزان بیکار می‌شوند و سفره‌ها کوچک‌تر می‌شود، نزدیک به 3 میلیون تن شکر وارد کشور می‌شود و این موضوع به اقتصاد ملی ما آسیب می‌رساند و نمی‌توان دیگر صنعت را گسترش داد.

وی به سفر استانی‌اش به استان اراک اشاره کرد و گفت: استان اراک استان صنعتی ماست اما بنده در سفر خود دیدم که با مشکلاتی در رابطه با صنایع دولتی همچون آلومینیوم‌سازی، ماشین‌سازی و آذراب اراک که از جمله افتخارات دولت در دوران دفاع مقدس به شمار می‌آید، مواجه شده است. در آن زمان علی‌رغم وجود درآمدهای جنگی، ما با 100 هزار دلار توانستیم این کارخانه را با همت مدیران قوی در کشور ایجاد کنیم اما امروز این کارخانه‌ها در معرض خطر قرار گرفته، کارگرها کار را رها کرده، کارخانه‌ها دچار مشکل شدند، کارگران حقوق معوقه خود را دریافت نکرده و بالاترین نرخ بیکاری در کشور حاصل شده است. این موضوع تنها مربوط به کارخانه‌های دولتی نیست.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: نحوه‌ی اجرای اصل 44 باعث شده که به این منظومه‌ی دقیق، همه‌جانبه نگریسته نشود. اکنون بیکاری وسیعی در استان‌های صنعتی وجود دارد که با تحقیق می‌توان آمار آن را به خوبی استخراج کرد. بنده هنگامی که در مسجد ساوه قصد صحبت داشتم، دیدم که بیشتر قشری که در آن مسجد بزرگ با وجود فشردگی دور هم جمع شده بودند، قشر کارگری بودند که از حقوق معوقه و اخراج ناراحت بودند و برخی از سرمایه‌گذارها گلایه داشته و طبیعی است که در این شرایط عصبانی باشند. بنده خطاب به آنها گفتم که خود سرمایه‌گذارها نیز به دلیل روشن نبودن فضای کسب و کار در کشور متضرر شده و امکان کسب و کار ندارند. یعنی هم کارفرمایان و هم کارگران دچار مشکل شده‌اند. این مسایل، مساله‌ی اصلی ملت ماست و مساله‌ی کوچکی به شمار نمی‌آید؛ چرا که دود این مساله فقط به چشم یک کارگر نمی‌رود. اگر تنها این موضوع رخ می‌داد باز هم یک مشکل بزرگ بود.

میرحسین موسوی در ادامه اظهار کرد: همیشه ما از مسایل فرهنگی بد در جامعه و بداخلاقی‌ها و اعتیاد می‌نالیم اما این در حالی است که می‌توان از دید اقتصاددانان مستقل، رابطه‌ی معناداری را بین اعتیاد و مشکلات بیکاری پیدا کرد. در این شرایط می‌بینیم که دلایل بسیاری از مشکلات اجتماعی ما در کجا قرار دارد که مهم‌ترین آن بحث اقتصادی است که به آن خوب پرداخته نمی‌شود. اگر دولت‌ها نتوانند به این‌گونه مسایل عمده پرداخته و آن را حل کنند طبیعی است که در بقیه مسایل مشکل داشته باشیم. نمی‌شود در این کشور مشکلات فرهنگی را حل کرد اما مشکلات بیکاری را حل نکرد. نمی‌توان بداخلاقی‌ها را حل کرد و از جوانان خواست که در زمینه‌ی خلق خلاقیت‌ها فعالیت کنند اما برایشان تصویر درست و دورنمای روشنی از آینده ترسیم نکرد. این مسایل به یکدیگر ارتباط دارند.

وی ادامه داد: یکی از مهم‌ترین مسایل، احساس عدم امنیت است. این احساس فقط در این صورت که دزد جنایتکاری اسلحه‌ای را روی سینه‌ی ما بگذارد به آدم دست نمی‌دهد بلکه همین جوان‌های درس خوانده اعم از دختر و پسر هنگامی که دورنمای روشنی از زندگی‌شان نمی‌بینند یا شرایط بازار کار را نقد می‌کنند و فارغ‌التحصیلان را می‌بینند و از سوی دیگر زمینه‌های شغلی کم و تبعیض و رانت‌خواری و سفره‌پروری و مقررات گزینشی و تبعیضی برای استخدام به جای شایسته‌سالاری را می‌بینند، دیگر احساس امنیت نمی‌کنند. به همین دلیل یکی از شعارهای بنده، رهایی از ترس و آزادی از ترس است. ترس فقط به معنای جسمی نیست بلکه باید آرامش روانی در جامعه ایجاد شود. این امر حاصل نمی‌شود مگر آن‌که مهم‌ترین اهتمام دولت به حل مسایل اقتصادی باشد.

این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در ادامه تاکید کرد: به دلیل تجربه‌ تاریخی ملت ما همه‌ ما یقینا از دوران مشروطه به بعد داشتن اقتصاد ملی نیرومند را در فکرمان می‌پروراندیم. این شعار مربوط به این دوران نیست بلکه انقلاب اسلامی متعهد به حاصل شدن این موضوع و قوی‌تر عمل کردن شد. می‌توان این مسایل را در شعارها و کتاب‌ها که از دوران قبل به یادگار مانده به خوبی مشاهده کرد. می‌بینید که مردم همواره به این مساله حساس بوده و حساسیت داشتند مبنی بر این‌که بدون داشتن استقلال مالی نمی‌توان سیاست خارجی قوی و امنیت داشت.

میرحسین موسوی به زندگی امیرکبیر اشاره و اظهار کرد: بنده همیشه امیرکبیر را جزو شهدای انقلاب می‌دانم و همیشه برای او فاتحه می‌خوانم و او را یاد می‌کنم. یکی از مهم‌ترین کارهای امیرکبیر ایجاد اشتغال، کارآفرینی و فرصت دادن به ابداعات داخلی بود.

نخست وزیر دوران دفاع مقدس به بیان خاطره‌ای پرداخت و گفت: در اواخر دوران جنگ ما به مشکل ارزی برخوردیم؛ چرا که نفت به فروش نمی‌رفت و قیمت‌ها پایین آمده بود. به همین دلیل در اصفهان به دنبال معادنی بودیم که بتوان از فلزات آن همچون طلا استفاده کرد. در آن موقع گفتند که در نزدیک اصفهان تونل‌هایی کنده شده که نام آن را اکنون به خاطر نمی‌آورم اما اصفهانی‌ها مطمئنا نام آن را می‌دانند چون بعدها به نتیجه هم رسید. پس از پرس‌وجو تونل را پیدا کردیم که کشاورز پیری در آن زمان به من گفت از پدربزرگ‌هایش شنیده که اولین بار امیرکبیر این تونل را کشف کرد و آن را کلنگ زد. تلاش می‌شد که این تونل به نتیجه برسد و سرانجام در زمان برادر عزیزم جناب آقای رفسنجانی به نتیجه رسید و به کشور عرضه شد.

وی در ادامه توضیح داد: در خاطرات امیرکبیر آمده است هنگامی که برای منظم کردن و یکسان کردن سواره‌نظام‌ها قصد دوختن لباس‌های یکجور را داشتند، خانمی به آنها مراجعه کرده و گفته که همین دکمه‌هایی که از فرنگ وارد می‌شود را می‌تواند درست کند. امیرکبیر پس از آن دستور داد که دیگر این دکمه‌ها از فرنگ وارد نشود تا این رشته در کشور رشد پیدا کند. چنین رویه‌ای از آن دوره و در انقلاب اسلامی مورد اهتمام همه بوده است؛ چرا که رابطه‌ی محکمی بین اقتصاد ملی و عظمت کشور وجود دارد. اما متاسفانه در حال حاضر با نگاهی به شاخص‌های اصلی کشور می‌بینیم که نسبت به این مسایل بی‌اعتنایی صورت گرفته و این‌گونه مسایل جزو شاخصه‌های اصلی ما نیست.

به گزارش قلم نیوز، میرحسین موسوی در ادامه اظهار کرد: بدون حل این مسایل نمی‌توانیم مدیریت جهانی داشته باشیم. ما مجبوریم با مدیریت داخلی مشکلات خود را حل کنیم تا بتوانیم به سمت اهداف بلندتری برویم. ما موقعی می‌توانیم از برادران لبنانی‌مان حمایت کنیم که خودمان در داخل قوی باشیم. موقعی می‌توانیم از آرمان‌های فلسطین دفاع کنیم که خودمان قوی باشیم و موقعی می‌توانیم دست دراز کنیم تا در آمریکای لاتین فعال باشیم که در رابطه با همسایه‌های عزیز خود که جای پای محکمی داریم و مذهب و بازارهای مشترکی با ما دارند، فعال شده باشیم و عمق استراتژیکی را برای کشور تامین کرده باشیم.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه تاکید کرد: در صورتی می‌توانیم با اهداف و طمع‌ها در خلیج فارس مقابله کنیم که از عمق استراتژیک خود در شمال و شرق کشور یعنی قفقاز، افغانستان و پاکستان بهترین بهره را بگیریم، نه این‌که دست خالی برویم و خیال‌پردازی کنیم.

مهندس موسوی در ادامه‌ی گفت‌وگوی خود با مردم بیان کرد: یکی از درس‌هایی که بنده از مردم گرفتم این بود که هرچه بیان شود گرانی در کشور وجود ندارد اما مردم تورم 25 درصدی را لمس می‌کنند. 25 درصد تورم یعنی کوچک شدن سفره‌ها، پایین آمدن امنیت و صلابت مردم، پایین آمدن آموزش و پرورش مردم و کوچک شدن ظرفیت خانواده‌ها برای استفاده از کالاهای فرهنگی و افزایش اعتیاد، بداخلاقی، بدفرهنگی و بدبینی به نظام. انتظار ما از هر دولتی در جمهوری اسلامی این است که یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌هایش مساله‌ی گرانی و تورم باشد.

نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه به خاطره‌ای از دوران امام (ره) اشاره و اظهار کرد: زمانی می‌خواستند قیمت سیگار را در کشور بالا ببرند که امام به این امر اعتراض کرد مبنی بر این‌که به دلیل این‌که می‌خواهید بودجه‌ی خود را تامین کنید قیمت سیگار را بالا می‌برید و در این صورت مردم را با مشکل مواجه می‌کنید. بنده در پاسخ به ایشان گفتم که موافق با این قضیه نیستم اما مجلس به دلیل این‌که می‌خواهد بودجه‌ای متوازن داشته باشد این کار را انجام می‌دهد. امام فرمود که از قول ایشان به نماینده‌ها بگویم که این موضوع را منع می‌کنند. هنگامی که این سخن را به نماینده‌ها منتقل کردم، به اصطلاح عامیانه‌ی خودمان نمایندگان تصور کردند که چغلی آنها را به امام کرده‌ام. از این رو کمیسیون بودجه دسته‌جمعی خدمت امام رفته و گفتند که بودجه مشکل دارد و می‌خواهند قیمت سیگار را بالا ببرند، چون سیگار دود است و مضر است و می‌خواهند از این راه به دولت کمک کنند. امام در ابتدا گفتند که این امر نمی‌شود. بعد از بحث‌های فراوانی ایشان فرمودند که قیمت سیگارهای ارزانی که مردم عادی می‌کشند را دست نزنید اما قیمت سیگارهای لوکس را بالا ببرید. این سیاست در آن زمان در کشور اعمال می‌شد و این حساسیت ایشان نسبت به بالا رفتن حتی یک ذره از قیمت‌ها در زمان جنگ و دفاع مقدس بود؛ چرا که ایشان لمس کرده بودند که بالا رفتن قیمت‌ها چه فشاری را بر دوش مردم و سفره‌هایشان می‌گذارد.

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر مساله‌ی بیکاری جزو مشکلاتی است که در ذهنیت و احساس مردم اثر می‌گذارد. این امر جزو خواسته‌هایی است که از همه‌ی دولت‌ها می‌شود. بنده در مقطع مسوولیتم این موضوع را به خوبی لمس می‌کردم. در آن زمان هنگامی که مسوولان کشورهای مختلف دور یکدیگر جمع می‌شدند اولین رجزخوانی‌شان مربوط به نرخ تورم در کشورشان بود. از این رو باید مساله‌ی کنترل تورم جزو اولویت‌های نظام ما باشد و در کنار آن مساله‌ی بیکاری اولویت دیگری است که باید به آن توجه شود.

موسوی گفت: مساله‌ی بیکاری امری است که باعث ایجاد چنین وضعیتی در جنوب شهر و شهرهای فقیر و روستاهای فقیر می‌شود و به تبع آن مهاجرت و حاشیه‌نشینی رخ می‌دهد. بنده به دلیل وجود این مسایل اصلی وارد صحنه شدم.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: این مشکلات حل نمی‌شود مگر آن‌که دولت قویا قانون را رعایت کند و گریز از قانون نداشته باشد. باید دولت، دولت برنامه‌ریز باشد، نه آن‌که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را تعطیل کند. باید به مردم قول دهد که کارها جز از راه نظام برنامه‌ریزی دقیق که بر هزینه‌های دولت نظارت دارد و جلوی تصمیم‌گیری‌های فردی و صدقه‌ای را می‌گیرد امکان‌پذیر نیست. این امر موقعی رخ می‌دهد که بانک‌های مستقل و بانک مرکزی مستقل داشته باشیم یا در حد پایین‌تر بانک‌ها در چارچوب قانونی به وظایف خود عمل کنند. این در حالی است که اکنون شورای عالی پول و اعتبار با 18 شورای بسیار حساس از سوی دولت تعطیل شده‌اند که نتیجه آن این است که بانک‌ها حیات خلوت دولت شده‌اند. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که بانک مرکزی از قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی ما که جنبه‌ی حیثیتی دارد حمایت کند.

این کاندیدای ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم انقلاب اسلامی را حفظ کنیم و به راه شهدا برگردیم، در سطح جهانی آبرو داشته و کشوری نیرومند همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند که کشور با اقتصاد پیشرفته، ایران پیشرفته و توام با عدالت داشته باشیم مجبوریم اولویت‌ها را عوض کنیم. به جای آن‌که بیشتر به چیزهای گوناگون، پراکنده و بدون برنامه بپردازیم، به مسایل اصلی بپردازیم. سوال من این است که چرا پروژه‌های اساسی کشور که می‌تواند اقتصاد را زیر و رو کند و اشتغال دایم ایجاد کند و باعث عزت ما شود متوقف شده و در این حالت برای پروژه‌های کوچک، پول‌های وسیعی توزیع می‌شود که تنها یکی از نتایج آن ایجاد تورم در سطح کشور است.

میرحسین موسوی اضافه کرد: امیدوارم در آینده با ثروت ملی و نیروی کار عظیم، مشکلات کشور حل شود. کشور ما دارای امکانات وسیعی است که به قول آقای عالی نسب، یکی از مشاوران دوران جنگ، سرنوشت ایران فقر نبود و فقر نیست. اگر مشکلی وجود دارد از مدیریت ماست. ما باید اصلاحات را در سیاست خود و در تمام مجموعه‌های سیاست اعمال کنیم؛ چرا که با پرداختن درست به مسایل می‌توانیم از این امکانات در جهت بهروزی و پیشرفت مردم استفاده کنیم و به مشکلات خود غلبه کنیم. ان شاءالله با کمک همه‌ی مردم و همه‌ی قشرها به‌خصوص قشرهای زحمتکش کشور این مسایل حل شود.

وی در ادامه به بیان یکی از شعارهای خود پرداخت و گفت: یکی از شعارهای من این است که چه اغنیا، چه دولت، چه کارآفرینان، چه کارخانه‌داران و چه کسانی که دستشان به ثروت‌ها و امکاناتی است، همه باید مدافع منافع مستضعفان باشند. منفعت همه‌ی دولت‌ها، کارخانه‌داران و همه‌ی اغنیا در این است که به هم کمک کنیم. اگر فردی که داراست و دستش به دهنش می‌رسد همنشین فقرا نباشد، به کشور خدمت نمی‌کند اما آن کارخانه‌دار و کارآفرینی که ثروت خود را به کار می‌گیرد تا به اقتصاد ملی کمک کند، دوست قشرهای مستضعف ماست. البته اکثریت کارآفرینان ما در این جهت حرکت می‌کنند.

موسوی در پایان خاطرنشان کرد: ان شاءالله همه‌ی دولت‌ها و قشرهای موجود در جامعه به این فکر باشند که می‌توان کشوری آباد، شاد، قوی با سیاست خارجی نیرومند داشت و از همه‌ی آرمان‌های شهدا در سطح بین‌المللی و داخلی دفاع کرد."

این اظهارات میرحسین حاوی  نکات قابل تاملی بود که در ادامه به گوشه های کوچکی از آن اشاره می کنیم.

مشخصه بارز سخنان موسوي عدم آرامش در هنگام سخنراني و سخنان تند و بدون ارتباط منطقي وي بود. بطوريكه او در اين سخنان حتي اشاره كوچكي هم به برنامه هاي خود نكرد و تمام وقت صحبت خود را به انتقاد از وضع موجود اختصاص داد. 

میر حسین موسوی نطق خود را به انتقاد که نه با حمله با عملکرد دولت نهم آغاز کرد وی با اشاره به سفرهای استانی خود نکاتی را درباره وضعیت اقتصادی کشور اظهار کرد نکاتی که همه و همه فقط بوی سیاه نمایی می داد، طبق آمارها و اعلام مراجع رسمی کشور، دولت نهم تنها دولتی بوده است که محصولات پیش خریدی کشاورزان را در موعد مقرر اقدام به پرداخت مطالبات کشاورزان نموده و علی رغم اینها حتما کشاورزان خدوم کشور در همین سفرهای ایشان قطعا اشاره کرده اند که دولت نهم تنها دولتی بوده که خسارات کشاورزان را که ناشی از سرما زدگی بود و باعث شد کل محصولات کشاورزی کشور غیرقابل استفاده بوده و کشاورزان جامعه با ضرر هنگفت و کوچک شدن شدید سفره ایشان شده بود.

آقای موسوی در اظهاراتی دیگر اشاره کردند به وضعیت شکر وارداتی کشور و اینکه چغندرکاران و نیشکر کاران کشور و به کل صنعت قند و شکر کشور با بحران مواجه شده لی ایشان هیچ اشاره ای به مافیای شکر نکردند که در دولت آقای خاتمی بروز کرده و همچنان که هست علی رغم افشاگری رئیس جمهور و برخورد دولت با این اختاپوس همچنان نتوانسته این مافیا را از بین ببرد.

آقای موسوی هیچ اشاره ای به مشکلات و مفاسد اقتصادی دولت سابق نکردند که هنوز پرونده های مفاسد اقتصادی، قاجاق و ... ای افراد بدنه دولت هشتم همچنان در دستگاه قضایی باز بوده و در حال رسیدگی است.

وي همچنين در سخنان خود با برداشتي سطحي از روابط بين الملل گفت: وقتي ما خود را قوي نكرده ايم چگونه مي خواهيم به مردم فلسطين و لبنان كمك كنيم. بايد براي مديريت جهاني ابتدا كشور را ساخت و ما زماني مي‌توانيم از برداران لبناني و آرمان فلسطين دفاع كنيم كه خودمان قوي باشيم. ما زماني مي‌توانيم با كشورهاي آمريكاي لاتين پيوندهاي تجاري و اقتصادي برقرار كنيم كه بازارهاي منطقه را در دست گرفته و پيش‌رو در اين حوزه‌ها باشيم. ما موقعي مي‌توانيم در خليج فارس با طمع‌ها مقابله كنيم كه از عمق استراتژيك‌مان در منطقه بهره برده باشيم.

او همچنين در برداشت ديگري گفت: وقتي روابط ما با همسايگانمان خوب نيست چرا بايد به امريكاي لاتين برويم. شايد از نظر آقاي موسوي اگر كشوري همسايه داشته باشد ديگر رابطه با ديگر كشورها براي آن جايز نيست؟!

این ها همه در حالی است که موسوی در دو دور حکومت آقای خاتمی بر کشور سمت مشاورت ایشان را نیز بر عهده داشتند و اگر میخواستند تغییراتی در کشور ایجاد نمایند در همان 8 سال مشاورت ارشد آقای خاتمی میتوانستد به قول خود به وضعیت موحود را سامان بخشند.

نکته جالب دیگر اینکه ایشان که انتقاد از گسترش روابط کشورمان با آمریکای لاتین کردند، حتما سفرهای برادرشان آقای خاتمی را به ونزوئلا و آمریکای لاتین، ایجاد کارخانه سمند در سرزمین چاوز و دیگر اقدامات را در آنجا فراموش کزده اند. و فقط به خاطر اینکه احمدی نژاد به آنجا سفر کرده و مورد استقبال بی نظیر و مثال زدنی در آنجا مواجه شده، این اقدام تقبیح می شود.

آقای موسوی که در اظهاراتی عجیب و دشمن پسند علی رغم تمامی منویات رهبر انقلاب درباره لبنان و کشور مظلوم فلسطین، به حمایت کشورمان از حزب الله و مردم مظلوم فلسطین که همواره آماج حملات و کشتار های رژیم صهیونیستی قرار میگیرند، اعتراض کردند و با کنایه حمایت ایران از ایشان را زیرسوال بردند.

این ها در حالی است که بی شک و به گفته کلیه کارشناسان و متخصصان امور بین الملل قطعا اگر حزب الله نمیتوانست در مقابل ارشت تا دندان مسلح رژیم صهیونیستی مقاوت کند هدف بعدی ایران بوده چه بسا اینکه خود مسئولان این به این قضیه اعتراف کردند.

نکته آخر اینکه اگر این اظهارات از زبان احمدی نژاد اظهار می شد، قطعا احمدی نژاد فرد عوامفریب، پوپولیست، سیاه نما و ... نامیده می شد و آماج حملات تخریبیبه اصطلاح منتقدان قرار میگرفت.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین