کد خبر: ۱۲۸۸۲۳
تاریخ انتشار:

وقتی جومونگ جای کوروش را می گیرد!

جمشید ارجمند
محیط و فضاهای مختلفی که روزانه با آن سر و کار داریم حاوی پیام هایی است که میزان تاثیرپذیری از آن با توجه به هدف و ممارست طراح متغییر است.
با درک این مساله که هر وسیله ای می تواند تاثیرات متفاوتی را بر ذهن انسان بگذارد و طرز تفکر وی را تحت الشعاع قرار دهد و در نتیجه مسیر زندگی را دگرگون سازد، بشدت احساس می شود که باید برای تثبیت فرهنگ اصیل ایرانی – اسلامی و مبارزه با فرهنگ های مهاجم غربی با برنامه ای مدون و فراگیر دست به کار شد.
تضاد دنیای سنت و مدرنیته باعث سردرگمی بسیاری از مردم شده است که فرصت مناسبی برای هجوم عقاید و تفکرات تخریب گر غربی را فراهم آورده است.
به عنوان مثال کمتر کسی از ایرانیان روز «اسفندگان» یا «سپندارمذگان» که قدمت بیش از دو هزار سال دارد را می شناسد و یا با رسم و رسوم آن آشناست اما بجای آن روز «ولنتاین» که در فاصله زمانی بسیار کوتاهی از این روز قرار دارد خیابان ها مملو از جمعیت برای بجا آوردن رسم و رسوم این روز بیگانه با فرهنگ ما می شوند و هدایای ولنتاینی نیز اغلب هدایایی است که متناسب با شان ایرانی نیست و کالاهای سبک وبی ارزش و غربی را تبلیغ می کنند.
یا به عنوان نمونه دیگری می توان به سریال «افسانه جومونگ» که چند سال قبل از تلویزیون پخش شد اشاره کرد. زندگینامه شخصیت نقش اول این داستان به شکل عجیبی با «کوروش بزرگ» مشابه بود ولی به دلیل عدم شناخت کافی از این پادشاه ایرانی در سطح جامعه، شخصیت خیالی جومونگ جای وی را در ذهن و تفکرات مردم گرفت.

با ذکر دو مثال فوق و بیان به حاشیه رفتن دو نمونه از اصیل ترین فرهنگ های ایرانی که با ارزش های اسلامی همخوان هستند، بسادگی و بوسیله نفوذ فرهنگ های بیگانه این دو جای خود را به دو نمونه مشابه خارجی که به مراتب از قدمت و اصالت کمتری برخوردارند، داده اند.
تهاجم فرهنگی و آسیب ها و پیامدهای حاصل از آن کاملا برنامه ریزی شده و طبق روال مشخصی انجلام می گیرد که شاید بتوان مراحل آن را به شرح زیر آورد که دشمن از آن برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند. اما پرسش اصلی این است که ما چه برنامه ای برای مقابله آن داریم آیا برای این برنامه به قول مقام معظم رهبری، مهندسی فرهنگی و طراحی برای جنگ نرم داشته ایم و آیا همه نهادهای مرتبط با آن از قبیل صداوسیما، وزارت ارشاد، سایر سازمان های فرهنگی، مساجد، مدارس و آموزش و پرورش حرکتی داشته اند.


1‌ـ خود برتر بینی مهاجم و نشانه گرفتن نقطه ضعف مدافع : در اولین مرحله مهاجم برای نفوذ به یک جریان فکری یا جامعه با برجسته سازی و زیبا نشان دادن مواردی که قصد دارد به جامعه هدف تزریق کند همزمان سعی در نادیده گرفتن ارزشها و فرهنگ های آن گروه و بزرگ کردن نقاط ضعف آن دسته دارد.
برای مثال می توان به یک نظرسنجی منتشر شده در صفحه فیسبوک اشاره کرد که پرسیده شده بود بزرگ ترین عیب ایرانیان چیست و بیش از ده هزار نفر در این نظر سنجی بدون فکر کردن به عوامل طرح این سوال کذائی و اهداف آنان، بدترین توهین ها را نثار مردم کرده بودند و در لحظه اظهار نظر کمتر کسی  به گذشته و افتخارات ایرانیان و ارزش های آنها توجه ای نداشت.
 
القاي فرهنگ مورد نظر مهاجم : بعد از دستیابی دشمن  به هدف خود برای تخریب فرهنگ یک اجتماع بگونه ای که همه ارزشها و ویژگی های آن زیرسوال رفت، ان جامعه همچون تشنه ای هر خوراکی را می پذیرد که مهاجم فرهنگ مورد نظر خود را ارائه میدهد و حتما هم با استقبال روبرو می شود.

3‌ـ تثبيت فرهنگ تلقین شده: مرحله آخر تهاجم فرهنگی برای نهادینه کردن فرهنگ تازه است.
مثلا در چند سال گذشته گاها با نوعی پوشش های ناهنجار مواجه می شدیم که تعجب همه را بر می انگیخت و واکنش های از سوی جامعه بر جای می گذشت اما کم کم ذهنیت ها آماده پذیرش این نوع پوشش ها شده اند و امروزه مواجه شدن با انواع پوشش های  زننده تر از گذشته نیز به یک امر طبیعی مبدل شده است.


اما راه جلوگیری از اینگونه هجوم های فرهنگی تخریب گر چیست ؟
کشورهای استکبار گر برای نفوذ و تحت تسلط قرار دادن یک ملت ابتدا فرهنگ آن کشور را هدف قرار می دهند و که راه مقابله با حملات فرهنگی، راه حل فرهنگیست.
" مهندسی فرهنگی " تلاش هوشمندانه در جهت حفظ اصول و چارچوب های ارزش ها و فرهنگ های ایرانی – اسلامی است که علاوه بر تحکیم ارکان فرهنگ های اصیل از ورود فرهنگ های مخرب نیز جلوگیری می کند.
اما مهندسی فرهنگی که روش مقابله با جنگ نرم دشمن است نیازمند برنامه ریزی و همراهی همه متولیان فرهنگیست که بتوانند با همکاری  یکدیگر هم بتوانند اهداف فرهنگی مد نظر خود را پیاده سازی کنند و هم از هجوم عقائد بیگانه جلوگیری کنند.
رهبر انقلاب در خصوص مهندسی فرهنگی می فرمایند :
" يك نقشه‌ى مهندسى فرهنگى لازم است. ما وضع فرهنگى مطلوب كشور را تصوير كنيم و اجزاء متشكل آن را در مقابل خودمان ترسيم كنيم، بعد ببينيم كجاها اولويت دارد، كجاها احتياج به مراقبت بيشتر دارد؛ به آنجاهائى كه در اين مدت مغفول‌عنه باقى مانده، برسيم و مسئله را دنبال كنيم؛ يك جاهائى سرمايه‌گذارى بيشترى لازم دارد، به اينها توجه كنيم. اين، مهندسى فرهنگى است؛ كه خب، كار سختى است؛ از نقشه‌ى جامع علمى سخت‌تر است. به همين دليل هم كه كار سخت‌ترى است، كمتر پيش رفته. الان چند سال است كه در شوراى عالى انقلاب فرهنگى مسئله‌ى مهندسى فرهنگى مطرح است؛ حالا تازه آقاى دكتر مخبر گزارش ميدهند كه اين موضوع، مورد بحث است! بايستى به اين مسئله پرداخت؛ مسئله‌ى مهمى است."
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه می فرمایند:
" یكی از سندهای بالادستی مورد نیاز كشور، تدوین نقشه مهندسی فرهنگی است كه باید در آن، ضمن ترسیم وضع مطلوب، نیازها نیز دیده شود. "

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین