کد خبر: ۱۲۳۶۳۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
نشست مطبوعاتی فیلم «من عاشق سپیده صبحم» برگزار شد

قصه یک فیلمساز و دستیارش!

کارگردان اثر، علی کریم به همراه عوامل خود علی آشتیانی پور(تهیه کننده)، بهزاد مصلح(تدوینگر)، علیرضا علویان(صداگذار) ، مرتضی هدایی (فیلمبردار) و امیر عزیزی بازیگر آن به سوالات خبرنگاران پاسخ دادند.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از بانی فیلم، نشست مطبوعاتی فیلم «من عاشق سپیده صبحم» در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد

کارگردان اثر، علی کریم به همراه عوامل خود علی آشتیانی پور(تهیه کننده)، بهزاد مصلح(تدوینگر)، علیرضا علویان(صداگذار) ، مرتضی هدایی (فیلمبردار) و امیر عزیزی بازیگر آن به سوالات خبرنگاران پاسخ دادند.

علی کریم در آغاز صحبت های خود را اینچنین آغاز کرد: ما فیلمساز مستقل هستیم و فیلم تجربی می سازیم و سعی می کنیم تجربیات شخصی و ذهنی خودمان را پیاده می کنیم . از استراکچر فیلم معلوم است که به دنبال گیشه نیستیم. من تشکر ویژه دارم از تمام اعضای فیلمم و همه کسانی که به من از نظر مالی کمک کردند تا این فیلم را بسازم.

همچنین علی آشتیانی پور نیز در پاسخ به این سوال که در این شرایط اقتصادی چرا پول خود را صرف چنین نوعی از سینما می کند، گفت: گاهی شک می کنند به عقل هنرمندان و شاید این موضوع هم بخشی از همان شک ها باشد. من از آقای کریم به عنوان یک جوان دارای انگیزه حمایت کردم و فکر می کنم همین انگیزه خوبی بود. هزینه هایی تقبل شده است و آنچه اهمیت دارد، یک نتیجه گیری خوب است. من به اکران هم فکر می کنم و معتقدم این اثر مخاطب خاص خودش را پیدا خواهد کرد.

علی کریم در ادامه افزود: فیلم کار خودش را دارد انجام می دهد. ما یک ایده ای داریم و سعی کردیم آن را تصویر کنیم. ترجیح می دهم برای این فیلمی که به نظرم به قدر کافی گویا و ساده هست، توضیحی ارائه ندهم. فیلم من قصه یک فیلمساز و دستیارش هست به انضمام اتفاق های کوچک دور و برشان.

وی در پاسخ به این سوال که آیا تحت تاثیر کیارستمی هست یا خیر، گفت: بله . چرا تحت تاثیر کیارستمی نباشم؟ ترجیح می دهم تحت تاثیر او باشم تا اینکه از سینمای آمریکای لاتین اثر بپذیرم. به هر حال ما همه از جایی تاثیر پذیری داریم. اولین کسی که برای بار نخست کلوزآپ گرفت صاحب آن شد، اما از فردای همان روز دیگر تنها صاحبش نبود. من شاگرد آقای کیارستمی هستم و در فیلم شیرین دستیار ایشان بودم و نیز فیلم کوتاهی به نام «زردآلوی قرمز» در ورک شاپ ایشان ساختم.

امیر عزیزی بازیگر این فیلم گفت: من به عنوان دستیار و برنامه ریز آقای کریم همراه ایشان بودم. در مورد این نقش مشکلاتی رخ داد و علی بازی آن را به من پیشنهاد داد و شاید باور نکنید که حتی یک واو جا به جا نشد و ما صد در صد طیق متن پیش رفتیم. این فیلم حتی لحظه ای بداهه ندارد.

علی کریم درباره سبک ساختاری فیلم خود توضیح داد: استراکچر کار با این دو بازیگر اصلی بسته شد و رفته رفته بقیه طی دورخوانی به آن اضافه شد. از جایی به بعد سرمایه گذار از ما جدا شد و در واقع آقای آشتیانی پور پدر فرهنگی فیلم به حساب می آید و هزینه های این فیلم، با کمک دوستان من فراهم شده است. آقای مهدی چراغی اگر نبود در همان روز اولی که حساب من خالی بود، باید کار را رها می کردم. وقتی صحبت از قصه رئال دو آدم در میان هست، ریتم فیلم خود به خود با آنها همراه می شود و فرم اجرایی کند می شود. این چیزی است که من برای روایت دو ساعته قصه خودم انتخاب کردم. یعنی زمان واقعی و رفتار واقعی . چنین فیلم هایی با ریتم تند هم داشته ایم، اما باید گفته این فیلم یک مقوله جداست.

بهزاد مصلح تدوینگر فیلم در صحبت های خود اشاره کرد: تدوین این فیلم کار جذاب و سختی بود. همان طور که در فیلم می بینیم ،دغدغه کارگردان این است که فیلمم قابل باور هست یا نیست. تدوین هم در سایه همین نگاه قرار گرفت و به همین دلیل در جاهایی از کار دیده نمی شود. من این شانس را داشتم که راش ها را روزانه ببینم و درباره کار به طور روتین صحبت کنم. وقتی دیدم پلان ها دارد به صورت روایت دو میزانسن رخ می دهد نگران شدم، اما علی کریم مخالفت کرد و حالا می بینم که اشتباه می کردم.منتقدان باید بگویند چرا کار علی درست بود. برش ها می توانند با به کارگیری تمهیداتی مثل گرافیک، صدا و ترکیب بندی اصلا دیده نشوند. در این فیلم از جایی به بعد برش به چشم می آید و مخاطب از تجربه واقعی خود نسبت به تجربه بصری دور می شود و به همین دلیل برش های آن بخش برش های سختی بودند.


کریم در پاسخ به سوال دیگری درباره مخاطب پسند نبودن این فیلم تاکید کرد: ما خوشحال می شویم اگر مخاطب ما را نبیند و فقط فیلم به چشمش آمده باشد. هر کسی می تواند هر بخشی از این کار را دوست داشته باشد و خودش را در هر قصه فیلم پیدا و دنبال کند. به همین دلیل درباره طولانی یا کوتاه بودن هیچ سکانسی صحبتی ندارم.

علویان ، صداگذار این فیلم در مورد اینکه آیا صداگذاری من عاشق سپیده صبحم با صداگذاری فیلم دیگر حاضر در جشنواره یعنی رسوایی تفاوت داشت یا خیر، گفت: قطعا خیلی متفاوت بوده است. تمام تلاش ما این بود که هیچ صدای اضافی در فیلم شنیده نشود و همه چیز حساب شده و در خدمت فیلم باشد. در این فیلم سعی بر این بود که هر آوای اضافه ای که حواس بیننده را پرت می کند، حذف شود.

در ادامه جلسه امیر عزیزی جای خود را به فیلمبردار داد و هدایی در صبحت های خود درباره تفاوت رنگ در قسمت های مختلف فیلم گفت:تفاوت رنگ پیشنهادی بود که من مطرح کردم. در واقع زندگی حقیقی، همان زندگی پشت دوربین است و کارگردان های سینما به نوعی دست به رویاسازی می زنند و اینکه ما در پشت دوربین ، رنگ های بی جان را ببینیم که در مقابل آن اتفاقات دیگری برایشان می افتد، مورد علاقه ما بود. زندگی در تهران اقتضائاتی دارد و آن اینکه رنگ های روزگار ما در این هوای آلوده بیشتر شبیه آن چیزی است که در پشت دوربین می بینیم.

کریم نیز تاکید داشت: من به این دلیل از پیشنهاد آقای  هدایی استقبال کردم که معتقد بودم چنین امری باعث می شود جادوی سینما برای مخاطب جا بیفتد.

در پایان این نشست علی آشتیانی پور خاطرنشان ساخت: شرایط اکران امروز بر کسی پوشیده نیست و این وضعیت نا بسامان دامن همه را گرفته است، اما به سمت سینمای مستقل آمدن شاید به خاطر یأس از شرایط موجود باشد. به همین دلیل به سمت کار مستقل گرایش پیدا کردم تا کمک کنم به کسی که دارد با انگیزه کار می کند وگرنه همه می دانند که در این سینما نمی توان به بازگشت سرمایه فکر کرد. سینمای محترم و با ارزشی داریم که به دلیل استقلالش ارزش ویژه دارد و شاید همین موضوع است که به ارزش آن می افزاید.

علی کریم نیز در همین باره اضافه کرد: هر فیلمسازی دوست دارد کارش مخاطب داشته باشد، اما من چیزی را می سازم که دوست داشته باشم. وقتی یک فیلم ویترین ستاره های سینما را ندارد یعنی به کسی وعده نمی دهد که بیا توی سینما و جیب های من را پر کن. این فیلم با پول هایی ساخته شده است که من قرض کرده ام. به من اجازه بدهید که طبق سلیقه ام کار کنم. بشر امروز دارد به سمت تنهاتر شدن پیش می رود و در این جاهن پهناور با وجود این همه امکان برای ارتباط، ارتباط دارد به دست خودمان نابود می شود. دو بچه فیلم با آغوش باز از احساس و دوست داشتن استقبال می کنند.

در انتهای جلسه مهسا و مسعود ظریف بازیگران سندرم دان این فیلم مورد تشویق حاضران قرار گرفتند و مسعود گفت: دلم می خواهد یک روز خرس طلایی جشنواره برلین را ببرم.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
akbar
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۵۵ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۸
1
1
این بازیگران به ریالی هم نمی ارزند
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین