کد خبر: ۱۱۷۱۹۹
تاریخ انتشار:

آسیبهای اجتماعی مصرف لوازم آرایشی

در چند سال آينده، وضعيت ظاهري جوانان از حالا هم وخيمتر میشود و بايد منتظر ظهور پديده جديدي از مدل و فشنهاي مختلف در جامعه باشيم.خواسته يا ناخواسته بهدليل از بینرفتن قبح استفاده از لوازم آرايشي ميان نوجوانان و جوانان، آسيبهاي اجتماعي ديگري که خاص جوامع غربي است در کشور ما نيز بروز و ظهور جديتر خواهد داشت. آنچه گفته شد بخشهایی است از تحلیل اصغر مهاجری در رابطه با آسیب های اجتماعی مصرف لوازم ارایش که در همشهری ماه این دوره منتشر شده و در ادامه شما را به مطن کامل گزارش دعوت می کنیم.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از همشهری ماه، در خيابان که قدم بزنيد اين روزها به وفور مردان زن نمايي را ميتوانید ببينید که اگر پوشش و لباس زنانه داشته باشند تشخيص آنها از دختران و زنان جامعه شايد سخت باشد اما اين پديده که در منظر برخي تحليلگران و مسوولان و متفکران آکادميک و حوزوي ما، تلخ به شمار ميرود، در جامعه وجود دارد. با اين حساب آيا ميتوان آن را آسيبي اجتماعي تلقي کرد؟

در چند سال اخير همواره از سوي نهادهاي دولتي مثل وزارت بهداشت يا سازمان بهزيستي يا نهادهاي انضباطي مثل نيروي انتظامي يا ستاد امر به معروف و نهي از منکر هشدار داده شده که مصرف لوازم آرايشي در ايران بسيار بالاست و حتي برخي رسانههاخبر دادهاند که ايران رتبه اول را در اين ميدان کسب کرده است. اما در اين ميان نکته جالب توجه آن است که در ايران، جامعهاي با معيارها و ضوابط نسبتا سنتي، استفاده مردان از لوازم آرايشي اگر بيشتر از زنان نباشد، شايد کمتر هم نيست.

کافي است در احوالات محيط اطرافمان نگاه دقيقي داشته باشيم، ميبينيم نهتنها مردان ابروي خود را بر ميدارند بلکه از تمامي اقلام آرايشي نيز همانند دختران استفاده ميکنند.

اصغر مهاجري که در حوزه آسيبشناسي، تحقيقات و مقالات محل توجهي دارد، درباره چرايي تمايل مردان بهويژه در رده نوجواني و جواني به استفاده از وسايل آرايشي، ميگويد: «متاسفانه جامعه و رسانهها و خانوادهها در درک کودکان، نوجوانان و جوانان دچار اشتباه شدند چرا که بهدليل تغيير در عرصه جهان اجتماعي و فرهنگي و ساختارجمعيتي و زندگي در کلانشهرها سن اتمام دوران کودکي و نوجواني و جواني تغيير يافته است.»

وي با اشاره به اينکه جوانان ما پيش از آنکه در عرصه توليد فعال باشند مصرفگرا شدهاند، ميافزايد:« متاسفانه جوانان ما به هويت اجتماعي خود دست نيافتند و کاملا با اين مساله بيگانهاند چرا که با نقش نداشتن در عرصه توليد، کاهش مسووليتپذيري آنها و نداشتن تعهد را شاهد هستيم. از سويي همواره نظام سلطه به گونهاي برنامهريزي ميکنند که کشورهاي پيراموناش مطابق با سليقه آنها رفتار کنند و سود حاصل به سمت آنها حرکت کند. از اين رو بهترين کار اين است که گروههاي اجتماعي و گروههای سني را مصرفگرا تبديل کند و کشورهاي جهان سومي که دچار بحران هويت هستند و الگوي مصرفي لجام گسيختهاي دارند، بهترين گزينهها برای آنها محسوب ميشوند.»

اين جامعهشناس با بيان اينکه سرعت توليد مدلها و مدها در جهان کنوني بسيار بالاست، ميگويد: «مدلهاي مختلف، جوانان را تقريبا پوچ، بيهويت و غيرمتعهد کرده است و اگر براساس پژوهشهاي انجام شده متولدين دهه ۷۰ و ۸۰ در اين بازار بسيار شهره هستند به همين دليل است که مسووليتپذيري گروه سني اين دو دهه و سهم آنها در فرايند توليد بسيار پايين است. برخلاف نسل های40،30 و ۵۰ که ظرفيت بالايي در نظام عقلاني داشتند متولدين دهه ۷۰ و بهويژه ۸۰ لجام گسسته و گرايش به الگوي مصرفي دارند و به دنبال شکستن سنتها و مبارزه با نظام سنتي مصرفي هستند.

آنها ميخواهند مرزبندي سنتي ميان جنسيتها را بشکنند، آنها آشفته هستند و تمايلي براي اين مرزبندي ندارند.مهاجري درباره ارائه راهکار مناسب براي اين مساله اعلام ميکند: بايد مسوولان فرهنگي واجتماعي و حتي اقتصادي به خوبي وضعيت موجود را تحليل کنند و با پشتيباني پژوهشهای مختلف و ميان يافتههاي پژوهشي و فهم درست به نتيجه درستي توام با برنامهريزي براي مبارزه با آفتي که اين روزها بسيار شديد شده است و خانواده و کشور را به مخاطره انداخته است، دست يابند.

اين موضوع خود دليل گسترش اين لجام گسستگي است و برخورد مسوولان فرهنگي و انتظامي خود بر رواج انحراف مصرف تاثير ميگذارد چرا که برخوردها مناسب و درشأن مساله نيست، اين برخوردها ناپخته است.مهاجري ميگويد: متاسفانه گروه نوجوانان و جوانان ما با اين کار به دنبال دهن کجي هستند و هرجا که حساسيت بالا باشد بيشتر تمايل به شکستن تابو دارند و به دنبال شکستن مرزهاي جنسيتي هستند. از سويي بهدليل نبود مراسم اجتماعي اوقات فراغت مناسب که اين قشر به آنها نيازمند است آنها ناچارند از الگوهاي ديگري استفاده کنند. اين مجموعه که سپهر رواني جامعه ايجاد کرده است گرايشها را به حد زيادي بالا ميبرد و وجدان جمعي آزرده خاطر ميشود.وي درباره ديدگاه جامعه نسبت به پسراني که تمايل دارند خود را زننما جلوه دهند، ميگويد: متاسفانه قضاوت در ارتباطات با آنها درست نيست و سعي ميکنند با انگزدن به آنها که واکنش به رفتار بزرگترها و دهان کجي است سپهر رواني جامعه را مسمومتر کنند. همه ما در اين سپهر رواني جامعه از هواي نامناسب تنفس ميکنيم و به نوعي مريض هستيم. متاسفانه سهم بزرگان در اين آشفتگي بازار بسيار زياد است و اگر قرار باشد سپهر آلوده جامعه کار شود بايد از ظرفيتها و توانمندي جوانان بيشتر استفاده کنيم و بهکار گيريم. اگر قرار باشد فرزندان نيز شبيه والدين شوند نميتوانيم به اين هدف برسيم و بهتر است نوجوانان و جوانان را به مسووليتپذيري و تحويلپذيري سوق دهيم.

با اين شرايط در چند سال آينده، وضعيت ظاهري جوانان از حالا هم وخيمتر میشود و بايد منتظر ظهور پديده جديدي از مدل و فشنهاي مختلف در جامعه باشيم.خواسته يا ناخواسته بهدليل از بینرفتن قبح استفاده از لوازم آرايشي ميان نوجوانان و جوانان، آسيبهاي اجتماعي ديگري که خاص جوامع غربي است در کشور ما نيز بروز و ظهور جديتر خواهد داشت.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین