آچمز مطهري در بين صفحات روزنامه آرمان را حتما بخوانيد

بولتن نيوز: اين روزها تب و تاب رياست جمهوري و ورود به عرصه انتخابات سال آينده به تنور داغ آرمان تبديل شده است و سناريوي رپورتاژ آگهي هاي اين روزنامه مدعي اصلاح طلبي كه از دو سه ماه پيش كليد خورده است وارد مراحل جديدي مي شود. روزنامه آرمان در صفحه اول خود مصاحبه اي را از علي مطهري منتشر كرد و در اين مصاحبه از زبان مطهري از هاشمي درخواست كرد تا اگر لازم شد كانديد شود. به واقع اينكه روزنامه آرمان و تامين كنندگان منابع مالي آن در اين روزها به شكلي جديد در پي آن هستند كه از رفسنجاني شخصيتي بسازند كه مي تواند هم مورد تاييد اصولگرا ها باشد و هم در بين اصلاح طلبان مقبوليت خاص داشته باشد براي رئيس جمهور شدند. چيزي كه در اين روزها از آن به عنوان دولت وحدت ملي هم ياد شده و در فرضيات اوليه آن سعي شده كه با يك خيزش آرام شخص هاشمي را به عنوان راس قدرت اعتلاف و نقطه پايان همه مشكلات كشور معرفي كنند. فرضياتي كه در پي القائ اين نكته است كه تنها و تنها كسي كه مي تواند كشور را به سمت مدينه فاضله رهنمون كند هاشمي است و به جز ايشان هيچ رجل ديگري در كشور وجود ندارد تا افسار گسيخته اقتصاد ايران و فرهنگ ضربه خورده ما در سالهاي اخير! را در دست گيرد.

آرمان در بخش ديگري از مصاحبه خود به موضوع دولت و حجاب و وجود گروه فرقان و همچنين فتنه مي پردازد و به شكلي زيبا تمامي موضوعات مطرح شده را به نفع اصلاح طلبان و هاشمي و بر عليه اصولگراها مهندسي مي كند. آرمان از زبان مطهري به اين نتيجه مي رسد كه وضع حجاب در دوره احمدي نژاد اصولگرا بدتر از دوران اصلاحات بود و وضع در دوره اصلاحات بسیار مطلوب تر بوده است. در رابطه با فتنه 88 هم به اين نتيجه مي رسد كه فتنه اي وجود نداشته و اگر هم بوده قصد براندازي نداشته و البته حاصلي بوده از عملكرد دو جناح درگير مدعي در آن زمان. در رابطه با وجود گروه هايي مانند گروه فرغان هم از زبان مطهري به اين نتيجه مي رسد كه تفكر فرقان هنوز وجود دارد ولي به شكلي ديگر در حال ظهور و بروز است!.

به هر حال روزنامه آرمان در گفت‌وگویی كه با مطهري گرفته مي نويسد: علي مطهري با حمایت کامل از آیت‌الله ‌هاشمی‌رفسنجانی در مورد نقش وی در فرآیند سیاسی روز گفت: آقای‌ هاشمی به هر حال دلسوز انقلاب است. یعنی ما نمی‌توانیم بگوییم خیر انقلاب را نمی‌خواهد. معتقدم ايشان بايد در انتخابات آينده فعال باشد. بالاخره در سال‌های اخیر، هم اقتصاد و هم فرهنگ ما ضربه دیده. اینها باید اصلاح شود. حتی وحدت ملی ما هم تا حدودی ضربه دیده یا سیاست خارجی ما می‌توانست بهتر از این باشد.

وی در مورد طرح وحدت ملی آقای ‌هاشمی هم اظهار عقیده کرد: طرح ايشان را نمي‌دانم چيست ولي ما باید قبول کنیم كه وحدت ملی ما آسیب‌دیده. ایشان هم آدمی است که در ترمیم این آسیب توانایی دارد چون در ميان اقشار مختلف مردم از جمله مخالفان و منتقدان پايگاه اجتماعي دارد] دقت كنيد مطهري با اينكه مي گويد نمي دانم طرح آقاي هاشمي در رابطه با وحدت ملي چيست مي گويد آقاي هاشمي مي تواند آسيب هاي وحدت ملي ما را ترميم كند[.

مطهری در مورد حضور‌ هاشمی در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم تاکید کرد: من نمی‌توانم برای ایشان تعیین تکلیف کنم ولی می‌خواهم بگویم بالاخره باید از ظرفیت ایشان استفاده شود، حالا به هر نحوی. ايشان كمك خوبي براي رهبري هستند. امروز هم نقشه جدا كردن ايشان از رهبري شكست‌خورده است. ایشان بايد فعال باشد و فعال هم هست و هيچ وقت با انقلاب قهر نمي‌كند چون آن را مثل فرزند خود مي‌داند. وی ادامه داد: از طريق متحد كردن افراد و گروه‌ها يا معرفي كانديدا و حتي اگر لازم باشد كانديدا شدن، خلاصه به هر نحوی که خودشان صلاح می‌دانند.

حجاب وضعیت مطلوبی ندارد

او در پاسخ به این سوال که در حال حاضر وضعیت حجاب در جامعه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اظهار داشت: ببینید مساله حجاب و پوشش اسلامی در کشور ما، اگر تمام شهرها و روستاهای ایران را در نظر بگیریم، در مجموع نمی‌توانیم بگوییم وضعیت نامطلوبی دارد و مي‌توان گفت خوب است. آنچه مقداری وضعیت را ناخوشایند کرده برخی موارد ناهنجاری است که در بسیاری از شهرهای بزرگ خصوصا تهران دیده می‌شود. وی در پاسخ به این سوال که یعنی فکر می‌کنید قبل از این نبوده؟ گفت: در دوره اصلاحات به شکل دیگری بود. در دوره آقای احمدی‌نژاد، این افراد احساس کردند که دولت نسبت به این موضوع جدي نيست، قائل به تسامح و تساهل است و این امر را اساسا مهم نمی‌داند و قائل به نظارت بر آن نیست و از طرفی بخش دیگر حکومت مصمم است كه حتما بر این مساله نظارت کند و حداقلِ پوشش اسلامی در جامعه رعایت شود. تحلیل مطهری در مورد وضعیت فعلی سینمای ایران هم اینگونه بود که در سینمای ما برخی فیلم‌های فاخر ساخته شده است مثل فیلم ملک‌سلیمان یا فیلم حضرت مریم. از آن طرف، فیلم‌هایی که صرفا براي سرگرمی ساخته می‌شوند و گاهي پيام منفي دارند كم نيستند. وی با اعتقاد به اینکه تقصیر در این زمینه متوجه دولت است، ادامه داد: در مجموع تقصیر از مدیریت ضعیف ارشاد است. در دوره اصلاحات، آنها یک تفکر خاص داشتند و قائل به بسیاری از خطوط قرمز نبودند. خب، در آن دوره ما توقع زیادی هم نداشتیم ولی در این دوره به عنوان یک دولت اصولگرا و حزب‌اللهي توقع مردم چيز دیگری بود اما این دولت تقریبا در همان مسیر دولت اصلاحات و گاهي بدتر حرکت می‌کند.

 او در پاسخ به این سوال که فکر می‌کنید چه تفکری شهید مطهری را به شهادت رساند؟ توضیح داد: آن کسانی که ایشان را ترور کردند در واقع تفکرشان این بود که باید اسلام را باب طبع روز کنیم برای اینکه بهتر بتوانیم نسل جوان را جذب کنیم. آنها روحانيت را به عنوان كارشناس رسمي دين قبول نداشتند و خودشان را در شناخت اسلام خودكفا مي‌دانستند. مطهری با تاکید بر اینکه تفکر فرقان هنوز ادامه دارد؟ اظهار داشت: باب طبع روز در آن زمان یک چیز بود و امروز یک چیز دیگر است. آنچه آن روز مورد توجه انقلابیون و دانشجویان بود مباحثی مثل مارکسیسم بود که علم مبارزه معرفی می‌شد. آنها می‌گفتند ما ضمن اینکه اسلام را قبول داریم، مارکسیسم را هم به عنوان علم مبارزه می‌پذیریم لذا یک مکتب التقاطی درست کردند و قرآن را هم بر اساس یافته‌های مارکسیستی خودشان تفسیر می‌کردند، تفسیر طبقاتی می‌کردند و بالاخره مبارزه شهید مطهری با این تفکر سبب شهادتشان شد. شهید مطهری کل حرفشان این بود که باید به اسلام به عنوان یک مکتب و يك كل تجزيه‌ناپذير نگاه کرد و باید به اسلام اعتماد داشت و فکر نکنیم که اسلام برای حل معضلات اجتماعی کافی نیست و باید از مکاتب دیگر کمک بگیریم و یک مکتب جدید بسازیم. اما امروز آن حرف‌هاي فرقان به شکل‌های دیگری مطرح می‌شود.

خطرناک ترین تهدید به وجود آمدن تفرقه است

مطهری در بخشی از این گفت‌وگو گفت: قبلا هم گفته‌ام، قائل به فتنه‌اي كه قبلا طراحي شده باشد نيستم، بلكه مجموع عملكرد طرفين، فتنه را آفريد. اين طور نبود كه یک گروه منسجمی به دنبال براندازی نظام بودند. به طور كلي غیر از گروه‌هایی مثل پژاک و منافقين، گروه برانداز نداريم. خطرناک‌ترین تهدید فراروی نظام جمهوری اسلامی ایران را مطهری اینگونه بیان کرد که خطرناک ترین تهدید به نظر من به وجود آمدن تفرقه است و ریشه تفرقه هم هواهای نفسانی است. من معتقدم بسیاری از زمینه‌های تفرقه‌ای که امروز وجود دارد ناشی از هواهای نفسانی است و این خیلی خطرناک است. انحراف فرهنگی هم خطر زیادی دارد و ممکن است کم‌کم مسیر انقلاب را تغییر دهد. مثل اینکه سبک زندگی غربی بیاید و کم‌کم جایگزین سبک زندگی اسلامی بشود و مسئولان فرهنگی ما هم به تدريج حساسیت‌ها و اصالت‌های خود را از دست بدهند. وی که در دانشگاه با احمدی‌نژاد همکلاس بوده در مورد آن روزها می‌گوید: من در سال 55 وارد دانشکده فنی دانشگاه تبریز شدم و مهندسي مکانیک می‌خواندم. در سال 58 که پدرم شهید شدند، خانواده و برخی شاگردان استاد به ما گفتند که شما حتما باید برگردید تهران تا هم در کنار خانواده باشید و هم متولی آثار باقیمانده از شهید باشید. ما هم آمدیم و من وارد دانشگاه علم و صنعت شدم. در آنجا به مدت دو ترم تحصیلی حضور داشتم که منتهي به انقلاب فرهنگی و تعطيلي دانشگاه‌ها شد. در آن دو ترم آقای احمدی‌نژاد هم در همان دانشگاه بودند. من ایشان را زیاد نمی‌شناختم فقط گاهی در مسجد می‌دیدم. ولی مثلا آنجا آقای محصولی را می‌شناختم. آقای حمیدزاده هم بود. آقای‌ هاشمي ثمره و چند تن دیگر.