کد خبر: ۱۰۳۲۳۳
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
انتخابات ریاست جمهوری و آرایش سیاسی امروز ایران:

سبد آرای گفتمان ها و احزاب در انتخابات 92

یکی از مهمترین مسائل برای احزاب و گفتمان های سیاسی امروز ایران، سبد آرای بالقوه آنها در میان پایگاه های اجتماعی نزدیک به تفکر خویش است. این مطلب سعی دارد با نگاهی تحلیلی این زمینه را بشکافد.
دیدبان: گروه ها و جریانات سیاسی کشور بنا بر خاستگاه پیدایش فکری و اجتماعی خود  از بدنه و نیروی اجتماعی منحصر به فردی بر خوردار هستند. وزن کشی جریانات متعدد برای جذب نیروی اجتماعی منجر می شود تا بهتر بتوانیم حمایت مردمی و سبد رای این گروه ها را تشخیص دهیم. از همین رو با توجه به پایگاه اصلی اجتماعی جریانات و احزاب کشور از یک سو و بررسی نوسانات انتخاباتی آنان از سوی دیگر  می توان به این نتیجه رسید که این جریانات در چه صورت و با غلبه اندیشه ای کدام تفکر می توانند سبد آرای مردمی را به خود اختصاص دهند. باید توجه نمود که بسته به شرایط اجتماعی، اقتصادی، رسانه ای و از همه مهم تر فرهنگی، برگ برنده جذب آراء به سمت یک گروه خاص متمایل می شود.
با توجه به آنچه که گذشت به بررسی کمیت و کیفیت پایگاه اجتماعی احزاب و جریانات و بررسی فراز و فرودهای میزان آراء مردمی می پردازیم و نیم نگاهی نیز به علت آن خواهیم داشت.
 
جریان های سیاسی را بر مقسم بدنه اجتماعی می توان به این صورت تقسیم نمود: 
 
1- اصول گرایان:
سنتی ها، تحول خواهان، پایداری ، دولتی ها، قالیباف، رضایی
با توجه به محور بحث یعنی پایگاه اجتماعی، این تقسیم بهترین نوع به نظر می آید. 
 
2- غیر اصول گرایان
اصلاح طلبان رادیکال(شامل کارگزاران و برخی گروه های اصلاح طلب)، اصلاح طلبان معتدل
 
اصلاح طلبان دسته بندی های متعدد و متفاوتی دارند اما تقسیم فوق بر مبنای آراء اجتماعی و به زبان ساده تر دید عموم جامعه است.
در این نوشته سبد رای را بر اساس سه بدنه اجتماعی زیر مورد بررسی قرار می دهیم: 1- عامه مردم، 2- جوانان انقلابی 3-  نخبگان علمی و فعالان سیاسی
 
1- اصول گرایان
 
الف- سنتی ها:
    اجزای تشکیل دهنده:
 سنتی ها دو گروه فکری و با سابقه را در بر می گیرد که در طول تاریخ مبارزات انقلاب از ابتدا فعال بودند، این دو گروه عبارتند از جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. لازم به ذکر است دسته سوم این گروه را باید بازوی اجرایی جامعه روحانیت یعنی حزب مؤتلفه اسلامی دانست. 
بر اساس ماهیت شکل گیری هر یک از جامعتین، غالبا خط دهی سیاسی و انتخاباتی بر عهده جامعه روحانیت مبارز است و جامعه مدرسین غالبا در جهت گیری های کلان وارد شده و نظر دهی موردی و انتخاباتی خود را به شهر قم محدود می نماید و در انتخابات های ریاست جمهوری نیز به گزینش کاندیدایی از میان حاضرین اکتفا می نماید به گونه ای که خود را در ورود و یا عدم ورود نامزدی خاص به رقابت ها دخیل نمی نماید.
 
    میزان آراء اجزا:
جامعه روحانیت مبارز
 
جامعه روحانیت مبارز به منظور نظم دهی به مبارزات روحانیون تهران شکل گرفت. این روحانیون که درمیان آنها نام افرادی مثل شهید مطهری، شهید مفتح، آیه الله مهدوی و .... به چشم می خورد بعد از انقلاب با حضور در تصمیم گیری های سیاسی فعالیت خود را از تهران فراتر برده و توانستند سردمداری جریان مذهبی اول انقلاب را به دست گیرند. از همین رو این جامعه توانسته بود در میان بدنه عمومی مذهبی کشور و بازاری های مذهبی پایگاهی محکم پیدا کند. 
اما دو عامل مهم باعث شد تا این گروه از همان اولین رقابت های انتخاباتی نتواند آرای جامعه را به صورت کامل و قابل قبول جذب نماید. عدم همراهی کامل جامعه روحانیت و جامعه مدرسین، اولین عامل بود. جامعتین علی رغم قرابت بسیار زیاد و همفکری تقریبا یکسان، در تعیین مصادیق اختلافاتی داشته اند. مهم ترین اختلاف در اولین انتخابات ریاست جمهوری بروز یافت. در آن انتخاب در حالی که جامعه مدرسین بنی صدر را معرفی نموده بود جامعه روحانیت از کاندیداتوری حبیبی حمایت کرد. این اتفاق را می توان اولین ضربه به جریانی دانست که بعدها به نام سنتی ها معرفی شدند.
دومین عامل نیز جدایی بخشی از این گروه بود که به نام مجمع روحانیون شناخته می شوند. 
دو عامل فوق باعث شد تا سبد حمایت مردمی از جامعه روحانیت که همان نماد مبارزاتی قشر مذهبی جامعه بود کم اقبال گردد.
عدم توفیق جامعه روحانیت در انتخابات های اخیر  را نمی توان پدیده ای متعارف دانست. علت این ریزش آراء را باید در عدم رجوع این جریان به نیروهای جوان و تازه نفسی دانست که با روحیه انقلابی توان جذب آراء را داشته باشند، شاید از همین رو بود که جریان اصول گرایی برای احیای سبد آراء خود در جامعه اسم راست که تداعی کننده جامعه روحانیت مبارز تهران بود را با چهره های جوان و جدیدی همچون محمود احمدی نژاد، علی لاریجانی، حداد عادل، توکلی و .... به عنوان اصول گرایان تغییر داد اتفاقی که توانست آرای جامعه را از سال 1382 تا کنون به این طیف نوگرا اختصاص دهد.
اما نکته بسیار مهم آن است که علی رغم عدم اقبال کامل به کاندیدهای این جامعه که حتی در انتخابات مجلس نهم نیز به عیان واضح بود نقش رهبری و راهبردی این جامعه بسیار موثر است خصوصا بعد از تجربه انتخاباتی ریاست جمهوری نهم و مجلس هشتم. این اهمیت به گونه ای است که  در مجلس نهم علی رغم پایین بودن اقبال عمومی به نامزدهای جامعه روحانیت، نقش پدری این جریان بسیار موثر واقع شد. (این را البته باید مدیون شخصیت علمی، اخلاقی و سیاسی آیه الله مهدوی دانست.) 
 
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم :
جامعه مدرسین که از اساس برای خط دهی و مدیریت حوزه علمیه قم بر اساس اندیشه های امام خمینی (ره) شکل گرفت، در طول تاریخ انقلاب تلاش نموده است تا وظیفه اصلی خود را در همین راستا تعریف نماید و علی رغم جامعه روحانیت که در ورود یا عدم ورود نامزدها به انتخابات موثر است، تاثیر این جامعه تنها در تایید یا عدم تایید افراد به انتخابات بوده است. هرچند که این تایید، اثرگذاری خود را داشته است خصوصا در میان روحانیون و مردم شهر قم به گونه ای که در طول تاریخ انتخابات قم، تنها نامزد این جامعه رای آورده است.
عدم آشنایی فراگیر در کشور با این جریان باعث شده تا نام جامعه مدرسین نتواند مستقیما سبد رای را تغییر دهد و این جریان نیز مانند جامعه روحانیت از لحاظ جهت دهی و مشروعیت بخشی در سطح مسئولین و نخبگان موثر واقع شود که البته این مشروعیت حاصله نیز در جذب آرا بسیار موثر است.
 
حزب موتلفه اسلامی:
 
این حزب را باید بازوی اجرایی سنتی ها و پیوند میان بدنه مردمی و بازاری به حساب آورد. در خصوص چگونگی رای این حزب نیز باید توجه نمود که عدم استفاده موتلفه از چهره های جوان تر از یک سو و علقه هایی که این جریان با برخی چهره های قدیمی سیاسی دارد از سوی دیگر (چهرهایی که همسنگران سابق در مبارزات سیاسی موتلفه به حساب می آیند) باعث شده است تا اقبال نسل جوان نیروهای انقلابی که توان بسیاری برای جذب رای دارند نسبت به موتلفه کم شود.
 البته پشیمانی اجتماعی از اعتماد به جریانات نوگرای اصولگرایی می تواند فرصتی برای رجوع به جریان های قدیمی و شناخته شده اصولگرایی باشد اما قطعا وضعیت فعلی این گروه توانایی لازم را در بهره گیری از این فرصت ندارد. از چهره های سیاسی منتسب به حزب موتلفه اسلامی (به واسطه جبهه پیروان امام و رهبری) رئیس مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی است. اما با توجه به احتمال حمایت گروهی از دوم خردادی ها از ایشان و تمایل احتمالی رئیس مجلس به برخورداری از این حمایت، بعید به نظر می آید که حزب موتلفه در صورت ورود، لاریجانی را بر دیگران ترجیح دهد.
از یک سو شکست های نسبی سنتی ها در انتخابات هایی مثل مجلس نهم و از سوی دیگر  اعتماد عمومی اصول گرایان به این جریان نشان می دهد که مهم ترین عامل تهدید کننده سبد رای جریان سنتی اصول گرایان، شخصیت نامزدها بوده است و نه ماهیت این جریان. از همین رو دقت در انتخاب نامزدها می تاند سنتی ها را دوباره به میدان بازگرداند. مشخصا اگر سنتی ها از چهره های وجیه المله ای مثل ولایتی و یا چهره های جوان تر حمایت نمایند، می توانند به رای آوری خود امیدوار باشد.
 
ب- قالیباف:
هماهنگونه که بیان شد به دلیل عدم وجود احزاب منسجم سیاسی در کشور برخی از جریانات حول افراد شکل می گیرند. 
شهردار تهران که فعالیت های انتخاباتی خود را شروع کرده است سال 84 نیز خود را در محک رای مردم قرار داد. اجماع اولیه اصول گرایان بر محمد باقر قالیباف در آن سال باعث شد که بدنه اصول گرایی تا قبل از نقض میثاق معروف از ایشان حمایت نمایند از همین رو قضاوت در مورد میزان رای قالیباف سخت است اما با نگاهی به مواضع اخذ شده از جانب گروه های مختلف می توان نوع حمایت کنندگان را درک نمود. 
 
عوامل  ریزش رای:
مواضع و عملکرد متفاوت شهردار تهران در فتنه 88 باعث شد تا نگاه گروهی از جوانان و دانشجویان انقلابی به وی تغییر نماید. فارغ از اینکه آیا این تفاوت به معنی سکوت وی در فتنه و عملکرد غیر انقلابی است یا نه، باید به این نکته توجه نمود که قالیباف در نطق های اخیر بر همین زمینه تمرکز نموده و سعی دارد گزارشی از فعالیت های شخصی و نهادی خود را تبیین کند. این مسئله می تواند حمایت اصول گرایان تحول خواه را از وی بیشتر کند، این در حالی است که اختلافات تحول خواهان و علی لاریجانی رو به افزایش است.
با این حال قالیباف برای گسترده نمودن سبد آرای خود باید متمرکز بر برائت از فتنه، ولایت مداری و پاکسازی حامیان و اطرافیان گام بردارد و تا زمانی که نتواند افکار عمومی را در این زمینه اقناع نماید حمایت های احتمالی فعالان سیاسی و مسئولان، قشر نخبگان علمی و سیاسی به خصوص دانشگاهیان از وی کامل نخواهد بود.
 
 قضاوت نهایی:
آنچه حامیان فرمانده سابق نیروی انتظامی را به رای آوری امیدوار می گرداند کارنامه عمرانی شهرداری تهران در دوران تصدی وی است، کارنامه ای که کمتر بر سر کار آمدی آن مخالفتی صورت می گیرد، خصوصا آنکه رسانه ملی نیز تحریم اخبار مربوط به شهرداری تهران را از دستور کار خود خارج نموده است. 
 
ج) محسن رضایی
فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  برای چهارمین بار خود را به رای می گذارد.
 
عامل جذب رای
محسن رضایی برگ برنده خود را ارائه برنامه قابل دفاع اقتصادی می داند از همین رو کم تر کسی است که رضایی را با دغدغه های اقتصادی همراه نداد.
 
عوامل ریزش رای:
1- علی رغم آنکه دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام رویکرد اقتصادی را برای خود بر می گزیند، اذهان عمومی هنوز وی را صرفا یک کارشناس امور دفاعی و نظامی می دانند. شاید وجود نام "آقا محسن" در حجم زیادی از خاطرات دفاع مقدس باعث می شود تا این تصور هیچگاه از بین نرود. البته جامعه اسلامی، نظامی بودن را عیب نمی داند چرا که بسیاری از شخصیت های بزرگ تاریخ انقلاب و اسلام کارنامه فعالیت نظامی را به همراه داشته اند. آنچه موجب کاهش رای رضایی شده است باور مردم به حصر تخصص وی در امور نظامی است، شاهد این مدعا را می توان در قضاوت های متفاوت بین دو شخصیت نظامی وارد شده در سیاست یعنی قالیباف و رضایی مشاهده نمود.
2- محسن رضایی بعد از خروج از سپاه در منسبی قرار گرفته است که چند ویژگی دارد: نخست آنکه به دور از جنجال های سیاسی متعارف است، لذا نام ایشان در تحلیل های روزمره مردم کم تراز دیگران وجود دارد وهمین امر موجب عدم توجه و در نتیجه عدم اقبال عمومی به رضایی می شود. اثر دیگری که بر این دور بودن از جنجال های سیاسی مترتب است نا مفهوم بودن برخی مواضع است، به همین سبب دیده می شود که برخی، وی را در خدمت افراد تأثیرگذار دیگر می دانند. هر چند که اطرافیانش وی را از هرگونه تبعیت از مسئولین دیگر جدا می دانند.
     و دوم آنکه نمی توان کارنامه ای با مولفه های تعیین رئیس جمهور برای وی ارائه داد. بر همین اساس آن عده ای که مهمترین علت انتخاب را کارآمدی می دانند نیز پرونده کاری او را در بیست ساله اخیر تهی ارزیابی می کنند. البته اقدام جدید رضایی برای انتخاب تیم کارشناسی در حوزه های مختلف می تواند تا حدی این مشکل را کاهش دهد چرا که کارنامه اطرافیان او محل رجوع افکار عمومی است.
 
د- تحول خواهان
تحول خواهان را باید قشر جوان اصول گرا دانست، البته جبهه پایداری نیز از همین خصلت برخودار است اما علت اصلی شکل گیری هویت مجزای این گروه از دیگر اصول گرایان رویکرد جوانانه و تحول نگری در منش اصول گرایی است. ریشه اصلی شکل گیری این جریان در آباد گران ایران اسلامی است، عنوانی که برای بازگرداندن قدرت به اصول گرایان با چهره های جدید انتخاب شد، هرچند که این عنوان بعد از انتخابات مجلس هفتم عملا کنار گذاشته شد و فعالیت ها تحت عنوان دیگری قرار گرفت اما افراد اصلی آن را امروزه همچنان در کنار یکدیگر می بینیم: توکلی، حداد، زاکانی و ... از سرشناس ترین آنان به حساب می آیند.
 
عامل جذب رای:
تحول خواهان با آنکه با گفتمان انقلابی و ولایی خود را معرفی نمودند و برخی اقدامات دیگر گروه های اصول گرا را انقلابی نمی دانستند سعی نمودند تا تعامل مثبت خود را با همه جریان های اصول گرایی حفظ نمایند، البته این تعامل کم کم و با پیدایش نظرات متفاوت در میان برخی چهره های جدید اصول گرایان جای خود را به بعضی اختلافات داد، با این حال همچنان رویکرد تعاملی در این گروه مشهود است. همین منش را باید علت اصلی حضور محوری تحول خواهان در جبهه متحد اصول گرایان دانست.
در واقع عوامل جذب رای این دسته از اصول گرایان اینگونه است:
1- محوریت و تاکید زیاد این گروه بر  گفتمان انقلابی و اقبال به این محوریت از جانب جوانان حزب اللهی و انقلابی:
در دوران اصلاحات سردمدار منش انقلابی گروهی بودند که بعدها به نام راست سنتی معرفی شدند، اما با مرور زمان پسند انقلابیون به ادبیات انقلابی تغییر نمود، تا جایی که حتی انقلابی ترین افراد دیروز هدف شدیدترین حملات امروز این بدنه اجتماعی قرار گرفت. حملاتی که نه تمام آنها مورد تایید و معقول است و نه همه آن پوچ و بی اساس. از همین رو با نزدیک شدن اصلاحات به اواخر عمر خود اشخاص جدیدی رهبری جریان حزب اللهی کشور را در دست گرفتند، این افراد که به آنان تحول خواه گفته می شود البته قرابت زیادی به محورهای اصلی راست سنتی یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم داشتند، با این حال نوع جدید ادبیات ایشان اقبال عمومی را به همراه داشت، این اقبال اکنون و با توجه به مشکلاتی که بر سر گفتمان سه تیر آمد کم رنگ تر شده است ولی همچنان ادامه دارد. دقت در موضع گیری های قشر جوان حامیان جبهه پایداری در  مجلس نهم به خوبی نشان می دهد که این اقبال همچنان ادامه دارد.
2- تلاش برای عدم حاشیه سازی:
تحول خواهان بیان می کنند که تلاششان برآن است تا بدون جنجال آفرینی کار کنند. البته رویارویی برخی از چهره های جریان مورد بحث با دولت باعث شده تا این ادعا مورد خدشه و انتقاد قرار گیرد.
3- استفاده از چهره های جوان و جدید:
تحول خواهان تا کنون تمایل خود را به نامزدها اینگونه بیان نموده اند: ابتدا جلیلی، بعد حداد و در نهایت هم لنکرانی. چنین اعلام موضوعی به خوبی نشان دهنده تمایل این جریان بر استفاده از اشخاصی است که سابقه حضور موثر و در رده بالا بیش از یک دهه ندارند. 
با این حال امکان نزدیکی تحول خواهان به سنتی ها و وحدت کاندیدای آنان را نیز نباید دور از ذهن دانست.
 
عوامل ریزش رای:
1- اختلاف با دولت نهم و دهم:
تحول خواهان در موارد بسیاری با نظر دولت همراه نبوده اند.
مواضع احمد توکلی نسبت به تصمیمات اقتصادی دولت، مخالفت های حداد با برخی اقدامات حاشیه ساز دولت، مخالفت های زاکانی، فدایی در مقابل رفتار های دولت، همه از مواردی است که مدعای ما را اثبات می کند.
فارغ از اینکه آیا چنین تقابل هایی نقطه سیاهی در کارنامه کاری است یا آنکه نقطه افتخار پایبندی بر سر گفتمان انقلابی است باید توجه داشت که محبوبیت نسبی دولت در میان قشر جوان انقلابی که زمانی اصلی ترین حامیان تحول خواهان بودند سبب شد تا مساعی این جریان برای جلوگیری از تصمیمات نا بجای دولتی به لجاجت و خود خواهی تفسیر شود که البته ریزش رای شدیدی را نیز به همراه داشته است. ریزشی که خود را در انتخابات مجلس نهم به خوبی نشان داد.
2- بروز اختلاف نظر احتمالی بر سر نامزدهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری
هماهنگونه که بیان شد بسیاری از تحول خواهان، در صورت حضور جلیلی و حداد این دو نفر را بر دیگران ترجیح خواهند داد، اما گرایش های اخیر برخی از اشخاص سرشناس این جریان به قالیباف و حمایت از ایشان نشان گر بروز اختلاف است، البته باید به دو نکته توجه نمود : نخست آنکه رویه عملکرد تحول خواهان نشان داده است که اگر اجماعی در اصول گرایان شکل گیرد از کاندیدای مد نظر خود دست کشیده و پایبند به وحدت خواهند ماند (ماجرای مجلس نهم و انتخابات 84 به خوبی بیان گر این ماجراست.) نا گفته نماند که جریان تحول خواهان در تعیین مصداق وحدت نیز موثر است. دوم آنکه علی رغم همه اختلافات موجود میان تحول خواهان تا کنون شاهد انشقاق و یا علنی شدن اختلاف ها نبوده ایم، همین را می توان نشانی از انسجام درونی این جریان دانست.
 
چینش سبد رای:
با توجه به آنچه که گذشت تحول خواهان روزگار شیرین پر رایی را گذرانده اند و باید سبد رایی خود را در انتخابات آتی احیا نمایند، البته وجود عوامل جذب رای برای این جریان که در بالا ذکر شد امیدواری را در حامیان تحول خواهان بالا خواهد برد، با این حال رای این گروه در میان جوانان انقلابی  بیش از عامه مردم خواهد بود.
 
ه- جبهه پایداری
جبهه پایداری که سن کمی دارد، توانسته است در میان قشر جوان انقلابی ریشه دوانیده و جا باز کند.
 بروز اختلافات اخیر در این جریان به خوبی نشان می دهد که پیش بینی رفتار انتخاباتی پایداری در انتخابات آتی دشوار به نظر می رسد از همین رو نمی توان به راحتی در مورد آرای احتمالی این حزب سخن به میان آورد.
جبهه پایداری به دلیل تاکید زیاد بر گفتمان انقلابی و همچنین برخورداری از چهره های فعال، منتقد، جوان و خبر ساز توانسته است در مدت کوتاهی که از عمرش می گذرد خود را به مردم معرفی نماید و اصطلاحا نام خود را بر سر زبان ها بیاورد به گونه ای که مردم به نامزد این جبهه به عنوان گزینه ای مهم فکر کنند و این خود برای این جریان یک پیروزی بزرگ است. 
حمایت پایداری از دولت و همصدایی برخی از اشخاص پر خبر آنان با مواضع دولت باعث شده که آراء دسته ای از حامیان دولت نیز به سبد این جریان اضافه شود. هر چند که همین عامل گاهی به صورت تهدید برای جبهه مذکور در می آید به گونه ای که یکی از عوامل ریزش رای جبهه پایداری همین عامل است.
بروز اختلاف زود هنگام در این جبهه که به پیدایش دو شاخه تهران و قم منجر شده است و حمایت های تامل برانگیز بزرگان این جبهه از برخی اقدامات عجیب دولت (به عنوان مثال آقای حسینیان و کوچک زاده نامه تقدیر از رئیس جمهور در ابقای مرتضوی را امضا نمودند) بر عامل جنجال سازی و عدم توان همکاری و اتحاد این جریان با دیگر گروه ها اضافه شده است. این عوامل منجر به ریزش رای چشم گیر برای پایداری خواهد شد. خصوصا آنکه نمی توان تمایل مردم به آرامش سیاسی در کشور و پرداختن به متن و دوری از حواشی را نادیده گرفت.
جبهه پایداری هنوز نامزد احتمالی خود را معین نکرده است اما می توان گزینه هایی را به ترتیب اولویت در دستور کار این حزب مشاهده نمود: جلیلی، حداد، لنکرانی. البته تلاش برخی اشخاص جبهه پایداری برای آوردن چهره های دیگری نظیر فتاح را نیز نباید نادیده گرفت.
 اولویت بندی مذکور قرابت زیادی به تحول خواهان خواهد داشت این را باید نقطه مثبتی در توان جذب رای دانست چرا که در صورت یکی بودن نامزدهای تحول خواهان و پایداری آراء هر دو با یکدیگر جمع خواهد شد اما اختلاف به جا مانده از انتخابات مجلس نهم و نیز حمایت های پایداری از برخی برنامه های دولت که دقیقا مورد انتقاد تحول خواهان است از بروز یک اتحاد عامدانه جلو گیری می نماید، خصوصا آنکه در صورت عدم حضور جلیلی در انتخابات حداد گزینه چندان مطلوب پایداری نیست، حال اینکه چرا علی رغم این عدم مطلوبیت باز هم جبهه مذکور حداد را در ردیف دوم قرار داده است محل تامل است. 
در نهایت باید توجه شود که این اولویت و هر گونه چینش و اولویت دیگری را که می توان در مورد این جبهه مشاهده نمود قطعی به نظر نمی رسد چرا که شاخه بندی جدید جبهه هنوز مانع از یک اتحاد درونی شده است. 
 
و- دولتی ها
دولت در نظر فعالان سیاسی با دولت در دیدگاه عموم جامعه متفاوت است. به این معنا که در رسانه ها و نوشته های سیاسی دولت را چند دسته و بخش معرفی می نمایند، لذا یک سبد رای را برای آن در نظر نمی گیرند اما در جامعه دولت به معنای رئیس آن مد نظر است از همین رو به هنگام تحلیل آراء دولت باید همین معنای دوم را مد نظر داشت.
دولت نهم و دهم به دلیل پرکاری و برجای گذاشتن کارنامه قوی عمرانی توانسته است اعتماد عمومی جامعه را برای خود به ارمغان آورد، این را باید موفقیتی بزرگ برای دولت به منظور جذب رای دانست. دیپلماسی فعال و انقلابی دولت نهم در حوزه سیاست خارجی نیز توانست قشر جوان انقلابی را به دولت پایبند گرداند. سیاست های رسانه ای دولت خصوصا تلاش برای نشان دادن تقابل همه احزاب و شخصیت ها با دولت و سکوت قوه مجریه در مقابل نیز توانسته برگ برنده ای برای دولت باشد.
با این حال جریان مذکور عوامل ریزش و دفع رای نیز دارد:
 
عوامل ریزش رای:
1- مشکلات اقتصادی و معیشتی:
هماهنگونه که مقام معظم رهبری فرمودند مشکلات اقتصادی خصوصا تورم فشار هایی را به زندگی مردم وارد کرده است. نوسانات بازار ارز، نوسانات قیمت های کالاهای داخلی و خارجی، گرانی های دوره ای (به این معنا که هر چند وقت یک بار یک کالا به صورت ویژه بالا می رود به عنوان مثال مسکن، مرغ، کاغذ ) همه باعث شده تا در سال پایانی دولت نگاه ها به دولت کمی متفاوت شود. 
با این حال نباید فراموش نمود که این تغییر دید در شهرهای بزرگ بیشتر مشاهده می شود و در شهرهای کوچک و مناطق روستایی سیاست «نمی گذارند» توانسته است توجهات را از دولت به مخالفان آن منتقل نماید.
2- الصاق جریان انحرافی به رئیس جمهور:
جریان انحرافی در دولت نهم و دهم شکل گرفته است، از همین رو بسیاری سعی بر آن دارند تا این جریان را به رئیس جمهور منتسب نمایند.  هر چند که در مقابل نیز از ایشان مخالفتی با این الصاق صورت نگرفته است اما باید دقت نمود که این انتساب تنها می تواند جریان انحرافی را قوت و یا حتی مشروعیت بخشد. 
3- احساس تغییر در برخی مواضع سیاست خارجی:
آنچه در بین بسیاری از طبقات جامعه مورد توجه قرار گرفته است آن است که دولت چرخشی در مواضع سیاست خارجی داشته است. این چرخش در مواضعی بوده است که عامل رای آوری دولت به شمار می رفته از همین رو این تغییر در راستای کاهش رای دولت تلقی می شود.
 
چینش سبد رای:
با وجود همه عوامل ریزش رای، آمارها نشان می دهد دولت همچنان در شهرستان های  کوچک و مناطق روستایی آرا خود را از دست نداده است. ولی هنوز رقابت های انتخاباتی شکل جدی به خود نگرفته است از همین رو تاکنون نقد های جدی به دولت درمیان مردم پخش نشده است لذا نمی توان به اینگونه آمار ها امیدوارانه نظر نمود. با این حال بوته نقد دولت در رسانه ها بسیار به چشم می خورد اما این فضای رسانه ای هنوز بین عموم جامعه رسوخ پیدا نکرده است. 
 
2-غیر اصول گرایان
اصلاح طلبان و کارگزاران بعد از ماجراهای فتنه 88 در نظر مردم به عنوان یک جریان واحد تلقی می شوند. از همین رو در این نوشته به بررسی سبد رای این جریان ها با یکدیگر می پردازیم.
در خصوص چگونگی ورود اصلاح طلبان به انتخابات اختلافات زیادی بین این گروه وجود دارد، از یک سو موسوی خوینی ها که موثرترین فرد در مجمع روحانیون به حساب می آید تمایلی برای برائت از فتنه نداشته و اتفاقا با مواضع خود سعی دارد تا عملکرد اصلاحات را در انتخابات 88 مثبت معرفی نماید و از سوی دیگر حجاریان، خاتمی و امثال آنها تلاش می کنند تا ضمن جدا سازی اصلاحات از فتنه سبز خود را درون نظامی معرفی کرده و به فعالیت در انتخابات بپردازند. 
در سوی دیگر طیف اصلاح طلبان گروهی وجود دارند که می توان آنان را میانه رو معرفی نمود گروهی که حاضر به نزدیکی به اصول گرایان هستند و در ماجراهای 88 نیز ازخود حرکتی بر خلاف نظام نشان ندادند هر چند که سکوت را بر هر موضعی ترجیح دادند. 
 
رادیکال ها:
در خصوص دسته اول که اسم آن را اصلاح طلبان رادیکال می گذاریم به نظر خودشان رجوع می نماییم. بهزاد نبوی اخیرا بیان داشت که رئیس جمهور بعدی اصول گرا خواهد بود محمد خاتمی نیز این نظر را به واقع نزدیک تر دانست. البته نمی توان از تلاش های زیاد این دسته در معرفی نامزد نیز چشم پوشاند به عنوان نمونه کارگزاران چندی پیش جهانگیری را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود مطرح نمود و یا تلاش های بی وقفه حجاریان و خاتمی نیز بسیار مورد توجه است، با این همه و علی رغم آنکه تعداد جلسات اصلاح طلبان نسبت به قبل از انتخابات 88 بیشتر شده است اما هنوز به یک نتیجه واحدی نرسیده اند.
از مهم ترین عوامل ریز ش رای اصلاح طلبان همین تشتت احتمالی در نامزدهاست به گونه ای که حتی برخی از افراد این جریان حمایت از یک نامزد اصول گرا که در کابینه اش اصلاح طلبان را قرار دهد بر نامزد مستقل اصلاح طلب ترجیح می دهند.
علی رغم همه تلاش های اصلاح طلبان بدنه عمومی آنان بعد از ماجراهای 88 به شدت ریزش داشته است و بخش باقی مانده آن نیز با اختلافات مذکور، رای قابل توجهی را به این گروه نخواهند داد.
اما قشر نخبگان علمی و سیاسی اصلاح طلبان نیز از وجود همین اختلاف ها رنج می برند و خود نیز متشتت شده اند.
 
معتدل ها:
معتدل ها که دامنی پاکتر از رادیکال ها در فتنه 88 دارند، در تلاش هستند بدون حاشیه سازی خود را خودی معرفی کرده و در انتخابات حضور یابند حضور خرازی و عارف در دیدارهای ماه مبارک مقام معظم رهبری به خوبی از این تلاش پرده بر می دارد.
هر چند که عملکرد این دسته از اصلاحات نیز در فتنه انقلابی نبوده است و سکوتشان مساله ساز بود اما عدم اتخاذ موضعی در راستای تایید فتنه را دستاویزی برای خودی بودن کرده اند. با این حال معتدل ها نیز اوضاعی مناسب تر از رادیکال ها ندارند و گرایش کم برخی اصول گرایان به اینان را نمی توان مثمر ثمر دانست.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
سید محمد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۱
1
2
استفاده کردیم . ممنون
خودم
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۲
1
1
خواهش میکنم
مجید
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۳
0
1
کاملا با نظراتتون مخالف.-البته تو سایتها بولتن تکه-ولی شما جامعه روحانیت مبارز رو در حد یک حزب پایین آوردید در حالی که آیت الله مهدوی کنی بعنوان پدر معنوی اصولگرایان هستند.
2.نگاه منفی شما کماکان نسبت به حزب موتلفه تغییر نکرده است؛اتفاقا جوانان منسب های مهمی را در دست دارند،مثلا مسئول هفته نامه شما.
3.علاقه تان نسبت به پایداری نیز بسیار نمود دارد در حالی که نقدی جدی بر عملکرد گفتمانی(عدم گفتمان) و اعضای آن وجود دارد که در این کامنت و احتمالا سانسور آن نخواهد گنحید.با آرزوی موفقیت
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین