کد خبر: ۱۰۲۲۹
تاریخ انتشار:

نصرالله: مقابله با جنگنده‌های اسراییل حق ماست

دبیرکل حزب‌الله در سخنرانی خود به مناسبت نخستین سالگرد ترور شهید عماد مغنیه گفت: "ما این حق را داریم که هر نوع سلاح از جمله سلاح ضد هوایی را در اختیار گرفته و شجاعت لازم برای استفاده از آن علیه جنگنده‌های اسراییلی را نیز داریم".
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پرس تی وی، بسیاری از هواداران حزب‌الله روز گذشته در حومه جنوبی بیروت گردهم آمده و یاد شهید عماد مغنیه را در نخستین سالگرد ترور وی گرامی داشتند. سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله از طریق تلویزیون در این مراسم گفت:

"در ابتدا به همه شما در گردهمایی سالیانه ما در تکریم رهبران شهیدمان از سید عباس موسوی تا حاج عماد مغنیه خوشامد می‌گویم. این مناسبت در این سال به شکلی مبارک با اربعین سیدالشهدا همزمان شده است. این مناسبت باارزش و این روز بزرگ بار دیگر اربعین را تعریف می‌کند که در این چهل روز شاهد درد و رنج و مقاومت اهل بیت و در راس آنها زینب کبری بودیم. سفر اربعینی، سفری سرشار از صدای حق و حقیقت بود که همواره به آن نیاز داریم. این سفر، تثبیت و تاکید بر آرمان و برپا خاستن امت و واژگون کردن ذلت و تابیدن مجدد خون‌های پاکی است که در نبرد بر زمین ریخته شد. تاریخ در یادمان تز اربعین سخنان زیادی را برای ما از شجاعت و حماس و اصرار بر موضعگیری‌ها و پایداری را به ارث گذاشته است.

شهادت سید عباس موسوی نمادی برای تثبیت راه و مدرسه و حضور میدانی منظم و پیشرفته بود و سپس شهادت حاج عماد مغنیه نماد پیشرفت کمی و نوعی و برنامه‌ریزی مقاومت در همه زمینه‌ها بود.

ما با تمام سربلندی به فرهنگ خود و شهدای بزرگی که تقدیم کردیم افتخار می‌کنیم. امروز در سالروز شهادت رهبران خود هستیم و به آنها و فداکاری‌هایشان برای تمامی لبنان و امت ادای احترام می‌کنیم. خون آنها باعث بازگشت تمامی لبنانی‌ها با کرامت و بدون منت به شهرها و روستاهای خود شد. آنچه آنها در نبرد با دشمن صهیونیستی تقدیم کردند بسیار بزرگ بود. این روز همچنین بیانگر التزام ما به راه و روش و گزینه‌های آنها است.

اکنون اختلافی در لبنان پیرامون گزینه‌های سیاسی بزرگ وجود دارد که جدید نیز نبوده و از زمان‌های طولانی ادامه داشته است. در سال 1982 و پس از تجاوز گسترده اسرائیل به لبنان این اختلافات وجود داشت و در مورد چگونگی مبارزه و مقاومت در برابر اسراییل گزینه‌های زیادی مطرح شده بود و اختلافات زیادی به چشم می‌خورد. اکنون نیز تلاش می‌شود تا گزینه‌های زیادی در تعامل با بزرگ‌ترین مصیبت منطقه ما از شصت سال پیش تاکنون مطرح شود.

در نهایت سه گزینه وجود دارد. گزینه اول؛ برسمیت شناختن و تسلیم شدن و همکاری با دشمن و ذوب در آن است ولی این گزینه در لبنان و فلسطین و دیگر نقاط کشورهای عربی، گزینه ‌ای مردمی نیست، هر چند مزدوران زیادی نیز وجود دارند که با اسراییل همکاری کرده و این گزینه را ترویج می‌دهند. گزینه دوم؛ حل و فصل سیاسی است. من باید خیلی مودبانه سخن بگویم چون می‌خواهم به شکل موضوعی حرف بزنم. حل و فصل به این معنی است که از برخی خواسته‌های خود چشم‌‌پوشی کرده و در برابر سرزمین، قدس، امنیت، آوارگان و ... عقب‌نشینی کرده تا در نهایت اسراییل چند قطعه زمین در نقاط مختلف به ما بدهد. از نظر عملی و با توجه به تجربه ‌های گذشته با دشمن اسرائیلی، شکست این طرح ثابت شده است. گزینه آخر می‌گوید که اسراییل دشمنی جنایت‌کار و تجاوزپیشه است که کیان خود را بر ذبح انسان‌ها برپا کرده و هیچ حل و فصلی با آن جایز نیست و باید حق به حق‌دار برسد.



"شهید عماد مغنیه ملقب به حاج رضوان"

گزینه اول عملا رد شده است و بحثی هم ندارد. در مورد گزینه دوم باید گفت اعراب بسیاری امتیازات داده‌اند و اسرائیل در مقابل کشتار را بیشتر کرده و شهرک ‌سازی را گسترش می‌دهد. در سال 1978 که توافق کمپ‌دیوید در جریان بود، اسراییل دست به عملیات لیطانی زد. یعنی پاسخ به کمپ‌دیوید، حمله به لبنان بود. متاسفانه همه فراموش می‌کنند و من باید یادآوری کنم که اسراییل در آن تجاوز مرتکب جنایت‌هایی وحشتناک شد. در سال 1982 هنگامی که ابتکارعمل شاهزاده فهد برای صلح مطرح شد، اعراب با آن در کنفرانس فاس موافقت کردند. در حالیکه جو عربی به سود پذیرش این طرح بود، اسرائیل به شکل گسترده به لبنان حمله کرده و کشور را اشغال کرد. اعراب سپس در سال 1991 به مادرید رفتند و چند ماه بعد اسرائیل سید عباس موسوی را ترور کرد. در سال 1993 اسرائیل بار دیگر در آستانه نشست اسلو، لبنان را مورد حمله قرار داد و رهبران انتفاضه فلسطین را نیز به خاک و خون کشید. پس از آن نوبت به عملیات 1996 رسید.

اعراب در سال 2000 از بیروت به عنوان پایتخت مقاومت که نخستین پیروزی عربی را بر اسرائیل در تاریخ ثبت کرده بود، طرحی را برای صلح عرضه کردند و تنها چند روز بعد اسرائیل کرانه باختری را مورد حمله قرار داده و یاسر عرفات را در مقر خود در رام‌الله محاصره کرده و دست به جنایت موسوم به جنایت جنین زد. سپس نوبت به تجاوز به لبنان در سال 2006 رسید.

پس از آن اعراب شروع کردند به حمایت از گزینه مقاومت در لبنان و فلسطین و در عین حال بار دیگر ابتکارعمل صلح خود را مطرح کردند که از طرف اسراییل بی‌پاسخ مانده بود. نخستین پاسخ اسراییل از طرف شارون بود که آن را رد کرد و سپس اسراییل به کرانه باختری حمله کرد. در زمانی که اعراب بر ابتکارعمل صلح خود پافشاری می‌کردند، اسرائیل این بار نوار غزه را مورد حمله وحشیانه خود قرار داد.

بدین ترتیب می‌بینیم که هرگاه اعراب از مواضع خود عقب ‌نشینی کردند؛ اسرائیل وحشیگری خود را افزایش داده و طمع خود را به خاک و آب و روح ما بیشتر کرد. من به شما می‌گویم که پاسخ به اصرار بی‌مورد و زیاده از حد اعراب در کنفرانس اخیر در کویت در مورد ابتکارعمل صلح؛ اسراییل پاسخ خود را به شکلی داد که بیشتر به سمت تندروی حرکت کرده و این نتیجه را در انتخابات اخیر پارلمانی اسرائیل دیدیم.

در برابر این واقعیت‌ها پاسخ اعراب و لبنان در قبال این انتخابات چیست؟ آیا باید بیشتر از قبل عقب‌نشینی کرده و به اسرائیل جایزه دهیم یا اینکه مقاومت را در آغوش گرفته و آن را تقویت کرده و به سخنان پراگماتیک خاتمه دهیم؟

من به همه می‌گویم که شما قدرتی به نام مقاومت در لبنان و فلسطین دارید و چرا می‌خواهید به جای استفاده از این قدرت آن را به شکل مجانی در اختیار دشمن قرار دهید؟ این سوالی مشروع است. آیا اگر تمامی خواسته‌ها و شروط فعلی اسراییل را قبول کردیم، صلح در منطقه محقق می‌شود و اسرائیل از قتل و ترور و دخالت در امور دیگران برخواهد داشت و پس از صلح زیاده‌خواهی نخواهد کرد؟ آیا پس از این صلح فرضی میلیون‌ها یهودی از نقاط مختلف جهان به سرزمین‌های اشغالی سرازیر نمی‌شوند و پس از آن اسراییل خواستار زمین‌های بیشتری نمی‌شود؟

از اینجا است که ما در این روز این سوال را مطرح کرده و خواستار پاسخ هستیم. در هر حال نباید مردم را در نگرانی قرار دهیم ولی من به صراحت و با استناد به تاریخ می‌گویم که احزاب اسراییلی فرقی با یکدیگر ندارند و کادیما بدتر از حزب کار و حزب کار بدتر از لیکود و لیکود نیز بدتر از اسراییل خانه ما است. هر چه به راست و چپ برویم جز دروغ از طرف اسراییلی‌ها نخواهیم دید. تاریخ شهادت می‌دهد که بیشترین جنگ‌های اسراییل علیه اعراب را دولت‌های وابسته به حزب کار اداره کرده‌اند. این احزاب فرقی با هم ندارند و اختلافشان در امور فرهنگی و اقتصادی است. چهره وحشی و نژادپرست اسراییل، همه این احزاب مرتکب جنایت شده‌اند و تفاوتی میان آنها نیست.

از سوی دیگر نتیجه خوب این انتخابات این است که چهره اسرائیل عریان و آشکار می‌شود. این عده که بار دیگر به قدرت رسیده‌اند قبلا تجربه شده‌اند و همه نیز در لبنان شکست خورده‌اند. بگین، شارون، رابین، باراک، نتانیاهو،‌ اولمرت، لیونی و ... همه در لبنان شکست خورده‌اند هر چند هنوز فردی به نام لیبرمن دچار این شکست نشده است که البته فرقی هم ندارد.

مقاومت در لبنان و در راس آن مقاومت اسلامی لبنان را تبدیل به عرصه ‌ای کرد که اسرائیل در آن جز شکست چیزی به دست نیاورد و به همین دلیل من به همه می‌گویم که از این عده نترسید زیرا شما قدرتمند بوده و می‌توانید این جنایتکاران را بار دیگر شکست دهید.

پس از تجاوز اسراییل به لبنان در تابستان 2006، اسرائیلی‌ها کمیته تحقیقات وینوگراد را تشکیل دادند. مشخص شد که نیروی هوایی به تنهایی قادر نیست نبرد را به نتیجه برساند و در هر نبردی چاره‌ای نیست مگر اینکه نیروی زمینی به سرعت وارد عمل شود تا نبرد با پیروزی اسراییل به خاتمه برسد. من در اینجا یادآوری می‌کنم که اسرائیل مانند سابق قوی نیست و ما نیز مانند قبل ضعیف نیستیم.

آنها پس از این تحقیقات به چه نتیجه ‌ای رسیدند؟ پس از جنگ تابستان 2006، نیروی دریایی اسراییل از عرصه نبرد خارج شد چرا که مقاومت توانست ناوچه اسراییلی را به شکلی جالب توجه هدف قرار دهد. اسرائیلی‌ها گفتند که نیروی هوایی به تنهایی کافی نیست و ما در نبردهای آتی از نیروی زمینی استفاده خواهیم کرد. وزیر دفاع اسراییل در آن زمان از پنج گروه نظامی سخن گفت که وارد لبنان شده و مقاومت و حزب‌الله را شکست داده و روستاها را اشغال کرده و پس از عملیاتی سریع اعلام پیروزی خواهد کرد. وی همچنین گفت که اسرائیل از تجربیات خود درس گرفته و ظرف دو سال گذشته پیشرفت زیادی داشته است.

آنگاه ما شاهد تجربه غزه بودیم. مقاومت افسانه‌ ای مردم غزه در این جنگ نکاتی چند بر نتایج جنگ تابستان 2006 اضافه کرد. اسراییل همان اشتباهات را تکرار کرد و هفت یا هشت روز غزه را مورد بمباران هوایی قرار داد و گمان برد که بدین ترتیب می‌تواند پیروز شود. من تاکید می‌کنم که با تکیه بر رهبران قوی و ملتی مقاوم هرگز این پیروزی با تکیه بر نیروی هوایی رخ نخواهد داد. سپس وارد مرحله دوم شدند که با نیروی زمینی وارد دشت‌های فلسطینی شدند. کسی از مقاومت فلسطینی انتظار ندارد در دشت مبارزه کند. با این حال مواجهه‌هایی نیز رخ داد. مرحله سوم که برای آن برنامه‌ریزی شده بود ورود به روستاها و شهرهای فلسطینی بود ولی این مرحله عملی نشد. آیا به این دلیل عملی نشد که فرصت نبود؟ من می‌گویم که این تحلیلی سطحی بود و آنها نتوانستند این مرحله را عملی کنند چون می‌ترسیدند و می‌دانستند که آنچه در غزه و شهرهای آن در انتظار ارتش اسراییل است، مجاهدانی است که آماده بودند تا شهادت مقاومت کنند و بدین ترتیب دریافتند که ورود به شهرهای فلسطینی هزینه زیادی برای آنها دارند و سپس در آستانه ورود به شهرها متوقف شدند. توقف آنها ناشی از تحرکات سیاسی یا جهانی نبود. اگر رهبران اسراییل می‌دانستند که ورود به شهرهای فلسطینی ساده است، حتما این کار را می‌کردند. در اینجا باید توجه کنیم که گروه نخبه اسراییل در جنگ غزه وارد نبرد شده بودند و با گروهی که وارد جنوب لبنان شدند فرق داشت.

بدین ترتیب نیروی دریایی اسراییل در جنگ با لبنان از میدان خارج شد. از مهم‌ترین نتایج جنگ غزه این بود که نیروی زمینی اسراییل نیز از دایره نبرد واقعی خارج شد. اگر آنها از غزه‌ای محاصره‌شده ترسیدند، پس چگونه است که اسرائیل لبنان را تهدید به اشغال و حمله می‌کند.

آنها ما را تهدید می‌کنند و ما نیز آنها را به دستاوردهای عماد مغنیه تهدید می‌کنیم. هر کابینه اسرائیلی که بر سر کار بیاید اگر روزی فکر کند که می‌تواند نخبگان یا ارتش خود را روانه خاک ما کند تا آن را اشغال کند، باید بداند که به دست شاگردان عماد مغنیه، عباس موسوی و شیخ راغب حرب شکست خواهد خورد.

به همین دلیل ما به هیچ وجه نمی‌ترسیم. ملت هم نباید نگران باشد. اسرائیلی‌ها چیزی جز برتری خود در نیروی هوایی ندارند که تازه از آن نیز می‌ترسند و هر از چندی می‌گویند مقاومت به سلاح‌های ضدهوایی دست یافته است. من این خبر را نه تکذیب می‌کنم و نه تائید. آنها می‌گویند که دستیابی مقاومت به سلاح‌های پیشرفته ضد هوایی باعث تغییر در موازنه‌های جنگی می‌شود. این سخن صحیح است، چرا که ما در جنگ زمین، دریا و هوا داریم. ما دریا را پشت سر گذاشته و در زمین نیز شیرهایی وجود دارند که در کمین آنها هستند. تنها هوا باقی می‌ماند که اگر موازنه در این زمینه تغییر کند، کل جنگ تغییر می‌کند.

آنها می‌ترسند و می‌دانند در صورت تحقق این امر مقاومت اراده و شجاعت لازم برای استفاده از سلاح‌های جدید را دارد و برای همین به شکل علنی تهدید کرده و پیام‌های غیرمستقیم می‌دهد که اگر مقاومت به چنین سلاحی دست یابد، بهای آن را خواهد داد.

ببینید چقدر وقاحت وجود دارد. اسراییل این اجازه را به خود می‌دهد که در آسمان لبنان پرواز کند. خدا را شکر که نیروی هوایی اسراییل از بالای سر تمامی طائفه‌ها و مناطق لبنانی عبور می‌کند. حال اسرائیل می‌گوید اگر لبنانی‌ها جنگنده‌ای اسرائیلی را واژگون کنند، بها خواهد داد.

من قصد ندارم نبرد جدیدی را شروع کنم ولی می‌گویم که این حق ماست که هرگونه سلاحی را در اختیار گیریم. اینکه چه چیزی در اختیار داریم موضوعی دیگر است. ما نبرد خود با این دشمن را بر پایه‌های سخنان بی‌اساس قرار نداده‌ایم بلکه بر اساس عنصر غافلگیری مبارزه می‌کنم.

من امروز قصد دارم فقط بگویم که ما کاملا حق داریم که هر سلاحی از جمله سلاح ضدهوایی در اختیار داشته باشیم و ما کاملا حق داریم که از این سلاح اگر اراده کردیم استفاده کنیم.

دیگر زمان آن به پایان رسیده که ما به شکلی ضعیف عمل کنیم. امت ما هرگز ضعیف نبوده و ارتش‌های عربی و ملت‌های ما هرگز ضعیف نبوده بلکه آنها را ضعیف کرده‌‌اند. هنگامی که تصمیم‌گیری سیاسی قدرت خود باز یابد شما می‌بینید که ملت‌ها و ارتش‌های عربی قدرت خود را باز می‌یابند.

ما در لبنان اجازه تجاوز به ملت و خاک خود را نمی‌دهیم. برخی می‌گویند که مقاومت در لبنان از زنان و کودکان در جنگ تابستان 2006 حمایت نکرده و مقاومت غزه نیز نتوانست از مردم خود حمایت کند. هنگامی که شما از جنگ سخن می‌گویید و نیروی هوایی در آن مشغول فعالیت است، مردم کشته می‌شوند. این یک جنگ است و تظاهرات نیست و مهم این است که مقاومت موفق شود دشمن را از دستیابی به اهدافش بازدارد.

ما با اسراییل به عنوان دشمن تاریخی این ملت هرگز وارد حل و فصل نمی‌شویم. من به شما تاکید می‌کنم که عماد مغنیه را یک سال قبل ترور کردند تا از او راحت شوند ولی مطمئن باشید که ظرف یک سال گذشته بیش از تمام 25 سال قبل دچار ترس شده‌اند. سایه عماد مغنیه هر جا و هر ساعت آنها را تعقیب می‌کند و ما بر عهد و قسم خود با حاج عماد پایبند هستیم و انتقام خون او را خواهیم گرفت. امروز در موضوع حاج عماد که بخشی از جنگ با اسراییل است، من خود را مسئول می‌دانم که در قبال تمامی مسائل و نوشته‌هایی که مطرح شده‌اند بگویم که من نیازی به توضیح دادن نداشته و حزب‌الله نیز نیازی به توضیح ندارد. این عرصه را رها کنید تا ببینید در آن چه رخ خواهد داد.

در نخستین سالگرد شهادت عماد مغنیه می‌گویم که ما نیاز به تکرار قسم و عهد خود نداشته و بر آن پایبند هستیم و آنها باز هم باید از عماد مغنیه می‌ترسند و انشاءالله وعده ما محقق خواهد شد.

من از ملت‌ها و دولت‌های اسلامی و عربی می‌خواهم که با توجه به سخنانی که گفتم از مقاومت حمایت کنند. مقاومت را نباید وارد مسائل داخلی کرد چرا که عامل قدرت است. ما همچنین از تمامی مذاکرات فلسطینی ـ فلسطینی برای آشتی حمایت کرده و از تمامی آشتی‌های عربی به خصوص بین عربستان و سوریه حمایت می‌کنیم چرا که عامل قدرتمندی برای ماست.

در مورد موضوع لبنان نیز سخنانی دارم. دو روز قبل سالگرد و مناسبتی عزیز برای لبنانی‌ها بود. لبنانی‌ها در 14 فوریه 2005 دور یکدیگر جمع شدند تا ترور شهید رفیق حریری و همراهان وی را محکوم کنند. لبنانی‌ها به دور یکدیگر در مناسبتی ملی جمع شدند. من امروز موضعگیری طبیعی خود در قبال این حادثه را تکرار می‌کنم. ما همواره امید داشتیم که این مناسبت تبدیل به مناسبتی برای همه باشد ولی چند دستگی‌های لبنانی واقعیتی دیگر را بر ما تحمیل کرد. خون‌های شهدای ما به خصوص شهدای بزرگ باید ما را به دور یکدیگر جمع کند تا پاسخگوی خون آنها باشیم.

همه باید این حق را داشته باشند که یاد شهدای خود را گرامی دارند، به خصوص اگر این شهدا وابسته به گروهی خاص نیز باشند. ما این موضوع و احترام به شهدا را طبیعی و خوب می‌دانیم. احترام به شهدا در واقع باعث تقویت مفاهیم ایمانی و ملی ما می‌شود که نسل‌هایمان به آن نیاز دارند.

ما به شهدای گروه مقابل احترام می‌گذاریم و بزرگترین دلیل این است که آنها را شهید دانسته و اگر هم در موضع گیری‌ها اختلاف داشتیم پس از شهادت آنها به احترام خونشان از تمامی اختلافات عبور کرده و به آنها احترام می‌گذاریم و از گروه مقابل نیز انتظار داریم به شهدای ما احترام بگذارند.

از سوی دیگر ما با پشت سر گذاشتن تمامی چند دستگی‌ها و مشکلات سابق موافق بوده و بر آن اصرار داریم. هر کسی می‌تواند برداشت خود را از حوادث گذشته داشته باشد ولی موضوع مهمی اکنون وجود دارد که آن هم درس گرفتن از تجربه‌های گذشته و جلوگیری از تکرار آنها است. ما از اسراییل و ... سخن نمی‌گوییم بلکه از گروه‌های لبنانی حرف می‌زنیم. همه باید با روحیه مسئولیت‌پذیری، آرامش را گسترش داده و سخنان تند بر زبان نیاورند. مسئولیت رهبران سیاسی در لبنان بسیار بزرگ است.

نکته‌ای واقعی وجود دارد و آن اینکه مردم از رهبران سیاسی خود پیروی می‌کنند. تا زمانی که آرامش برقرار بود هیچ مشکلی وجود نداشت در حالیکه قبل از آن درگیری‌های مختلفی وجود داشت. امروز آنچه از درگیری‌ها و خشونت‌ها در روز شنبه رخ داد از نظر ما محکوم است. ما پیش از این به موضوع اشاره کرده بودیم. مشکلی وجود دارد که باید آن را حل کنیم. باید دعوت به آرامش کرده و سخنرانی‌های خود را آرام سازیم. من در همین سخنرانی از گزینه‌های مختلف در برابر اسراییل سخن گفتم بدون اینکه از کلمه‌ای استفاده کنم که به کسی بر بخورد.

به همین دلیل من از موضع مسئولیت اعلام می‌کنم در حوادثی که رخ داد، هر کسی که به دیگری تعدی کرده از هر گروهی که هست، محکوم است. ما در لبنان باید بتوانیم مناسبت‌های خود را به راحتی گرامی بداریم. من به خصوص جوانان را مخاطب قرار داده و می‌گویم که از احساسات خود به شکل اشتباه استفاده نکنید و از خدا بترسید. هیچکس اجازه ندارد با تکیه بر عصبانیت یا احساسات خود دست به واکنش بزند و کشور را وارد آتش کند.

شهادت یک شهروند لبنانی [شهروندی از هواداران ولید جنبلاط] حادثه‌ای دردناک برای ما بود. من از طرف حزب‌الله به خانواده این شهید و اهالی جبل لبنان و حزب سوسیالیست ترقیخواه و رهبر آن تسلیت می‌گویم.

هرگونه خشونت و خشونت متقابل محکوم است و باید در اینجا از تمامی تلاش‌های به عمل آمده ظرف 48 ساعت گذشته از طرف رهبران حزب و نظامی و امنیتی برای آرام ساختن کشور تشکر کنم.

در موضوع داخلی دیگری که به انتخابات پارلمانی مربوط می‌شود می‌خواهم به همه بگویم که این انتخابات البته بسیار مهم است و همه مردم باید مقدمات شرکت در انتخابات را فراهم کنند. هیچکس با انتخابات آتی پارلمانی نباید عادی برخورد کند چرا که بسیار مهم است. نکته دوم اینکه من امیدوارم تمامی رهبران سیاسی لبنانی در سخنان و نظریات خود آرامش را رعایت کرده و عرصه داخلی لبنان را وارد تنش نکنند. سوم اینکه در آستانه انتخابات باید تاکید کنم که لبنان، سوئیس نیست که استراتژی دفاعی بر اساس استراتژی دفاعی سوئیس برای آن ارائه کنیم. لبنان همچنین در زمینه اداره و حکومت نیز سوئیس نیست. در لبنان احزاب سیاسی وجود دارند و در کنار آن طائفه‌گری نیز وجود دارد. برخی احزاب طائفه‌ای نیستند ولی در نهایت حامیان آنها مربوط به طائفه‌ای خاص هستند. نمی‌توان در لبنان گفت که اپوزیسیون اکنون مثلا در انتخابات نمایندگان بیشتری بگیرد، دیگران را لغو می‌کند.

یکی از مهم‌ترین دلایل شکست ائتلاف چهارگانه در سال 2005 این بود که این ائتلاف جریان‌های دیگری که اکثریت لبنانی‌ها را در برخی طائفه‌ها در بر می‌گرفت نادیده گرفته بود.

ما در لبنان محکوم هستید که توافق داشته و با هم حرکت کنیم. این خیلی بهتر است که در درون دولت دچار اختلاف شویم تا اینکه این اختلافات بخواهد به خیابان‌ها بکشد. به همین دلیل ما اصرار داریم که در لبنان باید مشارکت و توافق حکمفرما باشد و فرقی نمی‌کند که اکثریت یا اپوزیسیون در انتخابات به قدرت برسد.

موضوع این نیست که حزب‌الله قصد دارد وارد دولت شده یا نشود یا سهم خود را مطالبه کند؛ بلکه منافع کشور می‌گوید که زمان و دوره اینکه دو طائفه یا سه طائفه بر کشور حکومت کنند گذشته و این تنها مشارکت و توافق است که باید حکمفرما شود. با لغو دیگران یا نادیده گرفتن آنها، کشوری باقی نخواهد ماند.

مشکلات وجود دارد و قرض‌ها و بدهی‌های لبنان نیز هست. در بحران‌های مالی که بر جهان حکمفرما است، حتی اگر کشوری بخواهد به لبنان کمک کند با مشکلاتی مواجه می‌شود. هیچکس نباید لبنانی‌ها را بترساند و بگوید که اگر اکثریت را اپوزیسیون در اختیار گیرد من در دولت شرکت نخواهم کرد.

اگر اپوزیسیون در انتخابات پیروز شود من پیشنهاد می‌کنم که به طرف مقابل تشکیل دولت وحدت ملی با اصل یک سوم دارای حق وتو پیشنهاد شود و اگر طرف مقابل با مشارکت مخالفت کرد، آنگاه اپوزیسیون دولتی تشکیل دهد تا نشان دهد که دولت واقعی و قدرتمند و عادل چگونه خواهد بود.

در لبنان نباید با منطق تحریک و یکه‌تازی و نادیده گرفتن دیگران حرکت کرد. لبنان در مرحله آینده با توجه به مشکلات اقتصادی جهان بیشترین نیاز را به دولت وحدت ملی دارد. من در هر حال می‌گویم هر اندازه که مشکلات وجود داشته باشد ما موظف هستیم با آن مقابله کنیم.

من همچنین از تمامی نمایندگان مجلس که چند روز دیگر جلسه دارند می‌خواهم که به قول خود به جوانان عمل کرده و حق رای را در لبنان از بیست و یک سال به هجده سال (حتی برای انتخابات دوره بعد) کاهش دهند.

در پایان به شهدای خود از شیخ راغب حرب و عباس موسوی و عماد مغنیه می‌گویم شما در کنار خداوند آسوده باشید که دیگران راه شما را ادامه داده و بر قول و قسم خود پایبند هستند و در روزگاری که شکست‌ها دیگر سپری شده اجازه نخواهند داد خون شما پایمال شود".

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین