گروه سیاسی: ۴۳ سال پیش، در اوج بحران جنگ و اختلاف، جوانِ فرمانده سپاه خوزستان، علی شمخانی، خطاب به رهبر وقت نوشت: «من چیزی برای این انقلاب و جنگ جز جانم ندارم... اگر این راهم نمیپذیرید سپاه خوزستان در اختیار شما و من باز میشوم علی شمخانی شاگرد دوچرخه سازی». آن روزها، او برای حفظ انقلاب از جانش میگفت و خود را یک شاگرد ساده مینامید که تنها سرمایهاش جان اوست.
به گزارش بولتن نیوز، اما زمان، ورق دیگری را رو کرد. شاگرد دوچرخهسازیِ آن نامهی پر سوز و گداز، امروز صاحب امپراتوریهایی است که شاید در خواب هم نمیدید. کشتیهای نفتکش به نام فرزندان، حقالسهم منطقه آزاد اروند، ویلای مجلل لواسان، برجهای سر به فلک کشیده الهیه و بانک خصوصی آقازادهاش در عمان، تنها بخشی از کارنامهی اقتصادی او و خانوادهاش است.
دختران او، زینب و رقیه (ستایش)، هر کدام فصلی از این داستان ثروت هستند. از همسر زینب و آنچه در لواسان و الهیه میگذرد، تا رقیه که با نام «ستایش» و عروسی خبرساز در هتل اسپیناس، در دو نقطه کلیدی خودنمایی میکند: شرکت چند هزار میلیون پوندی «Mari Group LTD» در لندن که تمام سهام آن به نام اوست، و مجتمع تفریحی-توریستی «خزر خورشید» در رامسر که گفته میشود در سال ۱۳۹۶ در مزایده ستاد اجرایی فرمان امام، به قیمتی نازل، «کمتر از یک پراید»، خریداری شده است.
این تحول، از «شاگرد دوچرخهسازی» در اهواز تا مالکیت آسمانخراشهای پایتخت و شرکتهای چند میلیارد پوندی در قلب اروپا، چنان غیرقابل باور است که تنها میتوان آن را در زمرهی معجزات اقتصادی قرار داد. آیا واقعاً میتوان این رشد نجومی ثروت را تنها با حقوق یک فرمانده و یک مقام دولتی توضیح داد؟ اگر شاگردی دوچرخهسازی در ایران چنین درآمدزایی دارد، باید آن را به عنوان پردرآمدترین شغل دنیا در گینس ثبت کرد تا شاید راز این معادلهی ناممکن برای عموم فاش شود.