کد خبر: ۳۳۲۴۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

روايتي از تشرف مقام معظم رهبري خدمت امام زمان(عج)

بعد از اين رفتم مكه ؛ ديدم از بلند گو صدا ميزنند : آقاي صديقي دوباره بروند مدينه . من دوباره رفتم مدينه ، چند روزي مدينه ماندم ، وقتي برگشتم به ايران يك عمامه اي خريده بودم رفتم محضر حاج آقا ، رسيدم، تا سلام عليك كردم بدون اينكه حرفي بزنم ،

حجت الاسلام صديقي شب فاطميه سال گذشته روي منبر در بيت رهبري كه  رييس جمهور ،آیت الله هاشمي  و سران مملكتي بودند مطلبی گفت و آن را نتوانست تمام كند .همين كه خواست تمام كند فرياد گريه جمعيت و حضار بلند شد .
حجت الاسلام ولمسلمین احدی به نقل از حجت الاسلام صدیقی مي گويند، آن مطلب اين بود : من همه ساله مكه كه ميرفتم قبل از رفتن به مكه به محضر آيت الله بهاءالديني ميرسيدم و توصيه ميخواستم از ايشان.ايشان به من توصيه هايي ميكرد و من اين توصيه ها را در سفر مكه عمل ميكردم . بعدهم كه داشتم ميامدم ، يك عمامه اي يا چيزي را براي ايشان هديه ميخريدم . 

اين دفعه كه رفتم محضر ايشان اين مطلب را فرمودند : شما وقتي كه ميرويد مسجدالنبي از قسمت جنوب شرقي مسجد ، از آن قسمت هفت قدم ميايد به جلو و قسمت بعدي را هم گفت كه من نميتوانم دقيق به شما بگويم . به خاطر اينكه ايشان اين را به وديعت پيش من گذاشت . آن وقت از دو طرف به من دستور داد 

وقتي كه قدم زدي آمدي جلو رسيدي به آنجا ،آنجا بنشين و اين ذكر سبعه را بگو. اين ذكر را كه گفتي انشاءالله به حوائجت خواهي رسيد . 

ذكر سبعه عجيب است ، علامه حسن زاده آملي بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب اذكار سبعه را دارد كه اينها را از آسيد علي آقا قاضي گرفتند . ذكر سبعه واقعاً يك ذكريست كه معجزه ميكند در نفس انسان عجيب معجزه ميكند . 

آقاي صديقي مي گويد ، عرض كردم: آقاي بهاءالديني چه وجهي دارد كه من بايد آنجا بنشينم و اين اذكار سبعه را بگويم. چه وجهي دارد هفت قدم از آنجا قدم بزنم .
گفت : وجهش اين است كه دارم به شما ميگويم فقط پيش شما بماند . 

بعد آقاي بهاء الديني ميگويد : اين كار را انجام بده .
من رفتم اينكار را انجام دادم حالا تو نگو آقاي بهاء الديني خودش هم نظر دارد ، نيت دارد ، يا حاجتي دارد .چون خودش مشرف نمي شود . 

من رفتم مدينه همين كار را انجام دادم ، بعد از اين رفتم مكه ؛ ديدم از بلند گو صدا ميزنند : آقاي صديقي دوباره بروند مدينه . من دوباره رفتم مدينه ، چند روزي مدينه ماندم ، وقتي برگشتم به ايران يك عمامه اي خريده بودم رفتم محضر حاج آقا ، رسيدم، تا سلام عليك كردم بدون اينكه حرفي بزنم ،
حاج آقا بهاء الديني فرمودند:
ميداني ثمره ذكر امسال چه بود ؟
گفتم : نه
گفت : نميداني ثمره ذكر امسال چه بود ، نگرفتي؟
گفتم : نه
فرمود : امسال ثمره ذكر شما يكي اين بود كه شما دو بار آمديد مدينه،
گفتم شما مطلعيد من دو بار امسال آمدم مدينه!؟
گفت : بله آنجائي كه نشسته بوديد ذكر مي گفتيد در آنجا با تو بودم.
فرمودند : ثمره دوم اين بود كه آن نيتي كه من ميخواستم ، به آن نيت رسيدم ، و آن اين بود كه امسال مقام معظم رهبري به ديدارامام زمان نائل آمد . 

آقاي صديقي روي منبر اين مطلب را گفت و آن را نتوانست تمام كند .همين كه خواست تمام كند فرياد گريه جمعيت و حضار بلند شد .

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
دیوانه مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۲۰
0
2
خوش به سعادتشان کاش ما هم این لیاقت را داشته باشیم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین