حميد رسايي،نماينده مجلس شوراي اسلامي كه نطق پيش از دستور هفته قبل وي در مجلس جنجال به پا كرد در گفتوگويي درباره تأثير حضور خاتمي در انتخابات بر اصولگرايان ميگويد:وضعیت خاتمی پیش از آنکه بر جریان اصولگرا تأثیر بگذارد، بر جریان اصلاح طلب تأثیر میگذارد. در میان اصولگرایان خاتمی مهم نیست. اینگونه نیست که اگر بیاید وضع یک طور میشود و اگر نیاید وضع طور دیگر میشود، نه چنین نیست. چه خاتمی بیاید، چه کروبی، چه میرحسین موسوی، در جریان اصولگرا اجماع روی احمدی نژاد صورت میگیرد. حتی ممکن است احمدی نژاد تنها گزینه اصولگرا باشد.
به گزارش "جهان" وي درباره اسامي مطرح شده ميان اصولگرايان در خصوص آمدن در صحنه ميگويد:ما روي گزینه هم وزن صحبت میکنیم. آقای پور محمدی گزینه هم وزن احمدی نژاد نیست. ایشان اگر بیاید ـ که نمیآید ـ کمتر از یک میلیون رای میآورد. آقای لاریجانی که اجماع تقریبی اصولگرایان را در سال 84 داشت، یک میلیون رای آورد، وضع دیگران که مشخص است. جریان اصولگرایی متکی به ژنرالها نیست. این جریان از ژنرالها شروع میشود به موتورهای رای ساز منتهی میشود.
رسايي درباره موتورهاي رأي ساز توضيح ميدهد:بخشی از جامعه که فعال و سمپات هستند. اینها انگیزه لازم را برای حضور در انتخابات دارند. از اول انقلاب هم بودهاند. بخش عمدهای از متدینین که برای انقلاب هزینه دادهاند و انگیزههای بالابی دارند و با بدنه عادی مردم در ارتباط هستند. در جریان اصلاح طلب هم موتور رای هست، از همین جنسی که من گفتم هم هست ولی غالب نیست، بخش غالب در آنجا ملاکهایش با ما فرق دارد، انگیزههایش هم فرق دارد.
اين نماينده مجلس با اشاره به پايگاه اجتماعي احمدينژاد ميافزايد:عمده پایگاه او در قشر متوسط به پایین است که معمولاً پایبند به شرکت در انتخابات هستند، بر خلاف اصلاح طلبان که برعکس است.آنها میبینند که آقای احمدی نژاد کار میکند و زحمت میکشد مثل یک خانوادهای که میبینید پدرش از صبح تا شب کار میکند. پدری کارشناس است، کارش را بلد است، انسان بریز و بپاشی نیست. الواط نیست. رفیق باز نیست. برای همین آنها مشکلات را میبینند و قبول دارند که مشکلات وجود دارد اما عامل اصلی را پدر نمیدانند.رای ما نیز بیشتر آنجاست.
رسايي با اشاره به نقش خاتمي در انتخابات و مخالفت وي با دولت نهم ميگويد:من فکر می کنم آقای هاشمی به دلیل انتقادات جدی که به احمدی نژاد دارد، نمیخواهد ایشان رئیس جمهور شود. نگاه مدیریتی آقای احمدی نژاد خیلی فرق دارد. سیاستهای اقتصادی هاشمی یک قشر خاص را بهرهمند می کرد. البته دولت آقای هاشمی دولت پُر کاری بود و زحمت کشید اما به دلیل سیاستهای اقتصادی خاص، سود پُر کاری به جیب یک قشر خاص رفت. در حالی که سود پُر کاری دولت آقای احمدی نژاد به جیب طیف وسیعی از جامعه که همان طبقه متوسط به پایین است، میرود.
وي كه با اعتماد ملي گفتوگو كرده تحليل خود از ارايش گروهها در انتخابات را اينگونه ارائه ميدهد:من فکر میکنم آقای خاتمی را در انتخابات کاندیدا میکنند. شاید خود او این را نخواهد، چون اساساً مرد تصمیمهای بزرگ نیست اما وضع را برایش چنان میکنند که کاندیدا شود. خاتمی تصمیمگیر نیست. برایش تصمیم میگیرند. آقای کروبی نیز در میدان میمانند. اما آقای میرحسین موسوی وارد این میدان نمیشود. نه خودش وارد این میدان میشود و نه اجازه میدهند که او وارد شود.
وي در پاسخ به اين سوال كه چه كسي نميگذارد مير حسين بيايد ميگويد:تفکر میرحسین با تفکر مدیری مثل آقای هاشمی در تقابل است. آقای هاشمی نمیپذیرد که مدیری مثل میرحسین موسوی به صحنه بیاید، البته شاید آقای هاشمی بین میرحسین و احمدی نژاد به میرحسین راضیتر باشد ولی جادهای فراهم نمیکند که میرحسین بیاید.
رسايي انتخابات دهم را دوقطبي ميان احمدي نژاد و خاتمي ميداند و ميگويد:برآورد من این است که آقای احمدی نژاد بین 15 تا 18 میلیون رای میآورد و خاتمی تا سقف 10 میلیون رای میآرود و احمدی نژاد یک ضرب برنده انتخابات خواهد شد. البته اگر ما را بعداً متهم به این نکنند که شماها از صندوق خبر داشتید.
رای جناب احمدی نژاد.سه. ملیون
به اضافه هفت ملیون جمعیت گم شد
رای کاندیدا واقع هر کس باشدمردمی باشد..سی ..ملیون