کد خبر: ۹۸۶۸
تاریخ انتشار:

کژ خوانی فوکو

ترجمه: وحید ولی زاده
انقلاب ایران به عنوان پدیده ای یکسره بدیع نظر بسیاری را برانگیخت، از جمله فوکو. او تا آخر عمر مجبور بود حمایتش از انقلاب را توجیه کند. و ظاهراً هنوز هم باید این کار را بکند. به واقع می شود گفت نقد مواضع فوکو در قبال انقلاب ایران سنگ محکی است که بیش از هر چیز نوع تلقی و نگاه منتقدان نسبت به پدیده انقلاب و بستر نظری و بعضا طبقاتی آرای شان را بر ملا می کند. کتاب آفاری واندرسون هم که سخت به فوکو می تازد از این قاعده مستثنی نیست. ولیکن آنچه این کتاب را از دیگر تتبعات ایران شناسی معاصر جدا می کند این است که به جای ردیف کردن اسناد و مدارک و شواهد و قراین و ... که در بهترین حالت جز مجموعه ای فیش و مواد تاریخی نیستند، آرای فوکو در مورد خاص انقلاب ایران را در چارچوب گفتار نظری فوکو بررسی و نقد می کند. نورماکلر ماروزی استادیار دانشگاه جان هاپکینز و متخصص نظریه اجتماعی و مطالعات زنان است.

*نورماکلر ماروزی
چه هنگامی ما درباره یک انقلاب قضاوت می کنیم؟ در لحظه رهایی، هنگامی که رژیمی سقوط می کند؟ هنگام استقرار نخستین حکومت نوین که اغلب تلاشی امیدبخش ولی ناپایدار است؟ در دوره ای که اوزیسیون پیشین نقش خود را بعنوان قدرت دولتی به همراه انحصار وسوسه آمیز قهر دولتی مستحکم می کند؟ یک نسل بعد، زمانی که رهبری جدید و در بیشتر مواقع یک رژیم جدید نقش رهبری را بدست می گیرد؟ در دوران واکنش و یا دوره تجدید حیات؟ پس از یک هفته، یک ماه، یک سال، یک نسل و یا بیشتر، یک قرن؟ این سوالات پرسش های توخالی برای دانشجویان درس انقلاب، به عنوان درسی متمایز از جنبش های رهایی بخش ضد استعمار، کودتاهای نظامی و یا سرنگونی مردمی حکومت انقلاب، بدون ملاحظه شدت خشونت آن نیستند. انقلاب های واقعی جنبشهای سیاسی و اجتماعی که به اجتماعی ملی وابسته اند و دولت و نظم طبیعی جامعه را به چالش می طلبند دفعات زیادی رخ می دهند و اهمیت آنها فراسوی مرزهای ملی گسترش می یابد انقلابها با مطرح کردن ملاحظات جدید و کنشگران جدید اجتماعی به درون قلمروی مقدورات سیاسی عملی حساب و کتاب استاندارد سیاسی را برای همه دگرگون می کند .آیا اکنون می توانیم انقلاب فرانسه را یک موفقیت بدانیم؟ یا می توان انقلاب روسیه را یک شکست دانست؟ از چه منظره آنها به صورت قطعی موفق و یا شکست خورده بودند؟ این پرسش ها در کتاب جدید ژانت آفاری و کوین ب.اندرسون درباره فوکو و انقلاب ایران لاینحل مانده اند . نویسندگان این مساله را پیش فرض گرفته اند که انقلاب ایران مصائبی در پی داشت، در نتیجه آنها از این که میشل فوکو درباره این انقلاب و در هنگام وقوع آن در طول سال 1978 و ابتدای 1979 نوشته است وحشت زده شده اند. این کتاب در اصل در دو بخش سازماندهی شده است نوشته های تفسیری نویسندگان در مورد آثار فوکو و ضمیمه ای که شامل نخستین مجموعه آثار فوکو درباره انقلاب ایران به زبان انگلیسی، به همراه گزینه ای از آثار منتقدان و مجادله کنندگان معاصر وی است. ضمیمه این کتاب به تنهایی فوق العاده ارزشمند است. بیشتر مشاهدات ، فوکو درباره رویدادهای ایران در ابتدا در روزنامه ایتالیایی « کوریره دلا سرا» منتشر شد و به زبان فرانسه نیز در مجموعه Dits et Ecrits, Vol.III) Gallimard ) در دسترس قرار گرفت. اما این کتاب نخستین تلاش به منظور عرضه این آثار در سطحی وسیع به مخاطبان انگلسی زبان است. این مقالات که به صورت کوتاه و روزنامه نگارانه درباره رخدادهای بلافاصله نوشته شده اند تازگی و فوریتی دارند که باعث شده جذاب باقی بمانند.

فوکو خود احساس می کرد که شاهد ظهور و بروز ملموس اسطوره سیاسی «اراده جمعی» انقلابی است و تصدیق می کرد که این یک تجربه تکان دهنده است. « من می اندیشیدم که این اراده جمعی همچون خدا و یا روح بود. چیزی که هیچ کس نمی توانست با آن مواجه شود...خوب، شما می بایست به آن سلام می گفتید. این مسئله هر روز رخ نمی داد.»(ص55)
فوکو حتی در سال 1978 متوجه بود که در جنبش انقلابی ایران دو دستگی و اختلاف رأی وجود دارد. اما او معتقد بود که همچون انقلاب های فرانسه و روسیه، انقلاب ایران بیانگر پیروزی یک ایدئولوژی رادیکال نوین است که وفاقی ملی را برای سرنگونی یک حکومت داخلی شکل داده است و نظم موجود اجتماعی را به چالش کرفته است . همچون آن دو انقلاب بزرگ و تراژیک دیگر ، انقلاب ایران به شدت وابسته به امیدها و هراسهای ایدئولوژی رادیکال آن ، و در این مورد خاص ، اسلام سیاسی بود. اگر تحقق وعده های اتوپیایی انقلاب ایران محکوم به شکست بود. اما شکل جدیدی از امکان انقلابی را ارائه می کرد. در این معنا ، رخدادهای ایران اساساً با رخدادهای نیکاراگوئه و هلند، دو کشوری که آفاری و اندرسون تلاش دارند با آنها مقایسه اش کنند، متفاوت بود فوکو حق داشت که می گفت این افروختگی اتوپیایی یک جنبش نوین انقلابی هر روز رخ نمی دهد.

اما انقلاب ها بایستی تماماً زندگی کنند. بویژه هنگامی که آن لحظه با شکوه رهایی بدست می آید و انقلابیون بایست خود را با نظریه هاناآرنت درباره انقلاب است: این که انقلاب های موفق هر مرحله رهایی و هم مرحله استقرار را در بر دارند و مرحله استقرار در واقع دشوارتر است. یک انقلاب اجتماعی و سیاسی بایست ارزشهای اجتماعی و ساختارهای حکومتی موثر را بازسازی کند و خطرناک ترین وسوسه همیشه گریبان گیر خلوص بی حد و حصر حرارت ناب انقلابی است. به کمک تحلیل آرنت ما می توانیم شیفتگی فوکو به توان رهایی بخش نخستین مرحله انقلاب ایران در طول سال 1978 را درک کنیم. همچنین ما می توانیم لحن تاریک نوشته های او را در 1979 که همراه بود با سرخوردگی از مرحله دوم تشخیص دهیم. یعنی زمانی که یکپارچگی اراده جمعی جای خود را یه تلاش برای تکیم اقتدار توسط گروه جدیدی از نخبگان داد. آفاری و اندرسون در مقالات تحلیلی خود (که تقریابا دو سوم حجم کتاب را به خود اختصاص داده است) به شدت به انتقاد از فوکو، نه تنها بقه دلیل نوشته های او درباره ایران، بلکه به دلیل نظریه های پسا ساختارگرانه اش در کل، برخاسته اند. آنها با توصیف او عنوان یک آنتی مدرنیست رمانیک با تمایلاتی به مشرق زمین، همدلی با قیام مردمی که به سرنگونی رژیم استبدادی ایران منجر شد تا به تحلیل او از فصل مشترک فرهنگ جنسی و سیاسی در دولت شهر آتن پیوند می دهند که نخست در سال 1984 در فرانسه و سپس به عنوان «کاربرد لذت»، جلد دوم از «تاریخ سکسوالیته» در سال 1985 به انگلیسی منتشر شد. آفاری و اندرسون، فوکو را شخصی توصیف می کنند که از خلصت سلب و سلسله مراتبی روابط جنسی آتنی ها پشتیبانی می کند و در عین حال مسئله نابرابری را نادیده می گیرد و به طور ضمنی می گویند که نوستالوژی اشکال پیشا مدرن اقتدار (جنسی) به شیفتگی نسبت به شکل نوین استبداد شرقی (و تئوکراتیک) ایران منتقل شده است. اما این قرائتی نادرست از بحث فوکو است. بحثی که تا «کاربرد لذت» بازسازی ای از فاعلیت سیاسی، شیء شدگی جنسی و شهروندی دموکراتیک است. فوکو تحلیلی انتقادی از روابط پویای دو مرحله ای ارائه می دهد که در آن یک پیوند ابتدایی اروتیک مبتنی بر نابرابر (در سن منزلت) بایست خود را در دوستی متقابل غیر جنسی میان شهروندان دموکراتیک برابری دهد. بحث او دقیقا این مساله است که قدرت هم در سیاست و هم در غرایز آتنی لاینحل بوده است و گذر از سلسله مراتب جنسی به شهروند دموکراتیک به ویژه برای شریک شیء شده دشوار بوده است. دینامیک دو مرحله ای انقلاب فرآیندی است که همیشه موفقیت آمیز نبوده است. با این حال آفاری و اندرسون بر قرائتی ایستا پافشاری می کنند، چه از سیاست های جنسی آتنی ها (در دام نابرابری) و چه از انقلاب ایران (به عنوان مدلی از اقتدار اسلامی) خوانندگان دیگر می توانند از همین مصالح دیدگاهی انتقادی نسبت به پویاییی اشکال غیر رسمی دولت، چه در خ یابان و یا محرم تر از آن در فضای خصوصی بیابند.

این عمق و ژرفای انقلاب ایران و نیز نظریه اجتماعی فوکو است که باعث شده هنوز موضوع مباحث انتقادی فراوان باشد. آفاری و اندرسون از طریق انتشار این کتاب خدمت مهمی به جامعه پژوهشی انجام داده اند. نوشته های فوکو در باره انقلاب ایران برای هر کس که به سیاست فوکو، مسئله کلی انقلاب و یا موضوع معین ایران علاقه مند است، خواندنی است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین