به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، آیتالله العظمی سیدحسین طباطبایی بروجردی در سال 1254 شمسی در بروجرد به دنیا آمد. نسب وی با 32 واسطه به حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام میرسد.
سیدحسین پس از 10 سال تحصیل در اصفهان به سفارش پدر به حوزه علمیه نجف رفت و در حالی که فقط 28 سال داشت به درجه اجتهاد رسید. آیتالله بروجردی در نجف فقه و اصول تدریس می کردند. در درس فقه و اصول ایشان بالغ بر دویست نفر از فضلای حوزه علمیه نجف شرکت میکردند که در نوع خود بینظیر است.
سال 1350 هجری قمری که با آغاز دوران مرجعیت آیتالله بروجردی مصادف بود تا یک دهه بعد با دوران فشار و اختناق رضاخان همراه بود. آیتالله بروجردی، این دوران را یکی از مصیبتبارترین ایام زندگانی خود توصیف میکند.
این مرجع عالیقدر و خستگیناپذیر شیعه، پس از هفتاد سال تلاش علمی و فعالیت های اجتماعی و سیاسی صبح روز پنجشنبه 13 شوال 1380 هجری قمری برابر با دهم فروردین 1340 شمسی در حالی که 88 بهار از زندگی را پشت سر گذاشته بود، چشم از جهان فرو بست.
در ادامه به ماجرای عجیب تغسیل و تدفین بزرگترین مرجع تقلید شیعیان جهان اشاره میشود.
در کتاب «الگوی زعامت؛ سرگذشتهای ویژه حضرت آیتالله العظمی بروجردی» از قول آیتالله عبدالصاحب مرتضوى لنگرودى آمده است: یکى از آقایان محترم و خیلى مورد اطمینان (که چون احتمال مىدهم ایشان راضى نباشد که اسمشان را ببرم، از بردن اسم ایشان خودارى مىکنم، صددرصد مورد وثوق و اعتماد است و به قدرى متدین است که مىتوانم پشت سر ایشان نماز بخوانم) مىگفت:
من از مقلدین حضرت آیتالله العظمى آقاى بروجردى بودم. وقتى که خبر فوت و ضایعه عظیمه آقا به من رسید، مثل اینکه پدرى را از دست داده باشم خیلى ناراحت شدم، تصمیم گرفتم غسل و تکفین آقا را خودم به عهده بگیرم، لذا وقتى براى مراسم به بیت آقا رسیدم به اشخاص مربوط مراجعه کردم و گفتم: من مى خواهم آقا را غسل بدهم و آقا را تکفین کنم و این توفیق نصیب من شود. آنها نیز قبول کردند.
ایشان گفت: من و یکى از دوستانم وارد حمام خانه آقا شدیم، آقا را خواستیم غسل بدهیم و هنوز آبى نریخته بودم و غسل را شروع نکرده بودیم، دیدم چشم آقا این طرف و آن طرف را نگاه مىکند و چشمهایش حرکت مىکنند.
به خودم گفتم: آیا چشمهاى من اشتباه مىبیند؟! یا اینکه آقا زنده است؟ و در ضمن گاهى مىدیدم که تبسم مىکردند و لبخند مىزدند، همین طور مات و مبهوت بودم.
خلاصه! پیش خود گفتم حتما من اشتباه مىبینم و حتما به چشم من اینچنین مىآید به هر حال به رفیقم گفتم: آب بریز! او آب مىریخت و من غسل مىدادم . بعد از اینکه غسل آقا تمام شد، آقا را حرکت دادیم و جایى دیگر براى تکفین بردیم باز همین طور مىدیدم که چشمهاى آقا اطراف حمام را نگاه مىکند و گاهى تبسم مىفرمایند. در حالت بهت و حیرت بودم که رفیقم به من گفت: چه شده است؟
گفتم: من چیز عجیبى را مىبینم، نمىدانم درست است یا نه؟
گفت: چشمهاى ایشان و تبسم ایشان را مى گویید؟ گفتم: بله! پس من اشتباه نمى بینم و شما هم همین را مىبینید.
ایشان وقتى جریان را براى بنده تعریف مىکردند، گفتند: چطور مىشود شخصى که روح در بدن ندارد، چشمهایش حرکت کند و تبسم نماید؟!
گفتم : آقا! خدا مىخواسته به شما نشان بدهد که این عالم ربانى چقدر بزرگوار است و چشم برزخى شما را باز کرده است و آن عالم برزخ ایشان بوده است، نه عالم ظاهر ایشان و شما چشم و لبخند زدن برزخى ایشان را مىدیدهاید، زیرا انسان به مجرد اینکه روح از بدنش خارج مىشود، در قالب مثالى مىرود و در واقع زنده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
پس در واقع هر دوي اين آدمها چشم برزخي داشتن؟
کانرا که خبر شد خبری باز نیامد
آن بزرگوار در آخر عمر، دچار سرطان شده و در بيمارستان بغداد بسترى گرديده و از دنيا رفتند. در روزهاى واپسين عمر در حالت اغما بودند، يكى از بزرگان از قول حاضران كنار بستر ايشان نقل مىكردند كه: "آن عالم ومرجع بزرگوار در ساعات آخر و در همان حالات، ناگهان فرموده بودند: مرا بنشانيد. حاضران خيال كردند كه اين سخن از عوارض حالت بيهوشى و اغماى اوست. بار ديگر به طور جدّى فرمود: مرا بنشانيد كه حضرت اميرالمؤمنين عليهالسّلام آمدهاند.
ايشان را نشاندند، در اين حالت به حضرت اميرالمؤمنين عليهالسّلام سلام كرد و سپس خوابيده و از دنيا رفت.
واگر می خواهید کتاب عنصر فضیلت و تقوا نوشته عباس حاجياني دشتی را تهیه کنید واقعا کتاب بی نظیری است
خداحافظ
ان شاا...شفاعت من گنه کار رو سیاه رو بکنن.
ایت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه را به بیت ایشان تسلیت عرض میکنم
واقعا با صفاست و خیلی لذت خواهید برد. صلوات برای سلامتی امام زمان عج که استاد همه علما هستند یادتون نره....
بنظر بنده در زمان ایشان قدرت ولایت فقیه و گرایش به دین مبین اسلام در حد بسیار بالا و گسترده پیاده شده بود و حکومت با اذن شخص آیت اله بروجردی
لوایح را تصویب و باجرا میگذاشت . و بعینه شاهد بودم پادشاهان و رئیسان جمهوری کشورهای اسلامی هم احترام خاص برای ایشان قائل بودند.
و فی الواقع ایشان مرجع شیعیان جهان حتی اهل تسنن بودند. روحش شاد درجاتش متعالی
خدا رحمتشون کنه
یه سوال داشتم من 28 سالمه و واقعا به خدا ایمان دارم
ولی وقتی بعضی از ظلمهایی که تو دنیا اتفاق میوفته چه در مورد خودم چه تمام آدما و موجودات دنیا اعتقادمو از دست میدم
و میگم اگه خدای مهربانی بود هیچوقت همچین اتفاقی نمیوفتاد
چیکار کنم لطفا ر اهنماییم کنین
اللهم عجل فرجه و سهل اللّه مخرجه
سلام بر شما بندگان خوب و مخلص خداوند مهربان و هستی بخش،بنده حقیر هم از ایشان در این زمان لطف های بسیار دیده ام،به واسطه توسلی (روی اندازی) که
مادرم به ایشان و جدشان(اهل بیت) امیرالمومنین علیه السلام و امام حسین علیه السلام کرده بودند برای بنده ومن نتیجه اش را لمس کردم در امور زندگی ام.
خدایشان قرین رحمتش کند و همنشین حضرت محمد مصطفی صل اللّه علیه و آله باشند. یا علی
انشاءالله فردا ی قیامت شفاعت ما رو بکند...
ب روح پاکش صلوات می فرستیم.
120 سال عمر کرد
20 سال آخر عمر ایشان در کنار ایشان زندگی کردم
آقای بروجردی را از نزدیک دیده بود
همیشه از ایشان برای مردم روستا تعریف می کرد
مردم روستا سواد نداشتند از آقای بروجردی با احترام عجیب یاد می کردند.
مقلد ایشان بودند
مطلیع امرش بودند
خدا رحمت کنه
چند بار به زیارت قبرش رفتم
خدا رحمت کنه
ما را هم جز خوبان کنه
با خوبان محشور بشیم
این یک امر طبیعی است و برای خیلی ها اتفاق می افتد از نظر پزشکی هم علت دارد.
لطفا خرافاتی نباشید