ناگفته هايي از مبارزه با باند مهدي هاشمي
حجت الاسلام والمسلمين احمد سالك، از مبارزان باسابقه و فرمانده سپاه اصفهان در سال 58 در گفتگويي با روزنامه ايران، به بيان ناگفته هايي از ماجراي باندمهدي هاشمي و بني صدر پرداخت.
به گزارش رجانیوز، سالک درباره غائله کتاب شهيد جاويد قبل از انقلاب به بيان خاطره اي از يکي از اعضاي ساواک مي پردازد و مي گويد: يادم هست حكاك عضو ساواك اصفهان بود و من چند بار با وى درگير شدم، خيلى آدم خبيثى بود. از اصفهان مى رفتم به نجف آباد، آمد و در مينى بوس كنار من نشست و گفت ببين ما همه چيز داريم، قدرت داريم، شاه هست، بعد گفت اين كتاب شهيد جاويد را من پيش علماى حوزه هاى علميه اصفهان بردم و تخم نفاقى با اين كتاب انداختم كه تا ابد اصلاح نخواهد شد؛ اين تعبير مأمور ساواك براى من بود كه توانسته با كتاب مذكور بين علما اختلاف بيندازد.
وي درباره ويژگي هاي شخصي مهدي هاشمي مي گويد: هاشمى نفوذ كلام و موقعيتى خاص داشت مدتى كه در مدرسه حجتيه بوديم، ايشان هم بود. مهدى هاشمى اطلاعات زيادی داشت، هنگامى كه سخنرانى مى كرد، شنونده را سحر مى كرد. يعنى در بازى با كلمات قوى بود.
سالک درباره قتل مرحوم شمس آبادي، رئيس حوزه علميه اصفهان مي افزايد: قتل هاى مشكوكى رخ داد كه اولين قتلى كه سروصدا كرد، مرحوم آقاى شمس آبادى بود. آيت الله شمس آبادى رئيس حوزه علميه اصفهان بود. ايشان يك روز صبح كه از منزل خارج مى شد، 2 نفر از مأمورهاى مهدى هاشمى به بهانه اين كه با ماشين وى را از خانه تا مسجد ببرند، ايشان را سوار ماشينشان كردند. چون آقاى شمس آبادى براىشان مشكل بود، هر روز پياده از خانه به مسجد بروند. خانمشان مى آمد دنبالشان و خانم ايشان هم اعتماد كرد كه حالا 2 نفر آدم خدوم آمدند و مى خواهند كمك كنند. البته آن روز صبح، ديگر ايشان به مسجد نرسيدند و ايشان را بردند در مسير جاده اصفهان- نجف آباد، سپس ايشان را به شهادت رساندند. بعد جنازه را داخل جوى آب انداختند و فرار كردند. بعد از مرحوم شيخ شمس آبادى، شيخ قنبر و حشمت و همين طور پشت سر هم ترورها شروع شد. مهدى هاشمى كيفرخواست مى نوشت و مى گفت اينها مانع هستند و بايد از سر راه برداشته شوند و وقتى اراده مى كرد، اشخاص از سر راه برداشته مى شدند.
وی ادامه می دهد: مثلاً حشمت و پسرانش را به جرم سرمايه دارى به شهادت رساند. شيخ قنبر را به عنوان اين كه مانع راه است. نهايتاً ساواك فعال شد، چون شهر را به هم ريخته بودند. در تحقيقات رسيدند به مهدى هاشمى و او را دستگير كردند. مهدى هاشمى را به دادگاه بردند و زندان و حبس ابد و اعدام برايش بريدند كه مهدى هاشمى از داخل زندان شروع به مظلوم نمايى كرد. يعنى نامه به آيت الله شهيد علامه مطهرى و جاهاى ديگر نوشت و تلاش براى رهايى از زندان نمود.
فرمانده اسبق سپاه اصفهان درباره فرار مهدي هاشمي از زندان پس از 22 بهمن مي گويد: مهدى هاشمى تا روز ۲۲ بهمن در زندان ماند اما با باز شدن در زندان ها، با لباس محلى به قهدريجان رفت و از آنجا به تهران آمد. در آنجا تعدادى فلسطينى آمده بودند و با محمد منتظرى آموزش نظامى به افراد مى دادند، يعنى مى خواستند اولين سپاه را تشكيل دهند. مهدى هاشمى در آنجا جانشين محمد منتظرى شد، بعد از شهادت محمد منتظرى، مسئول نهضت هاى آزاديبخش سپاه شد.
سالک درباره نفوذ باند سيد مهدى هاشمى در سپاه اصفهان هم مي گويد: مهدى هاشمى توانسته بود كسى به نام حسن ساطع را در شوراى فرماندهى اصفهان بگذارد و به حفاظت اطلاعات سپاه نفوذ كند. البته قبل از اين كه ما برويم در سپاه مستقر شويم. چند اتفاق هم افتاده بود. باندهايى كه در اصفهان بودند، سريع خودشان را گذاشته بودند در مركز اطلاعات ساواك كه بعدها ما فهميديم ۶۰ تا پرونده آنجا را دزديده بودند كه اين پرونده ها كد داشتند، الآن هم بعضى هايشان هستند.
گفتني است، حسن ساطع مسئول اطلاعات سپاه اصفهان بود که در پرونده مهدي هاشمي به حبس ابد محکوم شد و پس از چند بار عفو آزاد شد. ساطع مدتي در بيت حسينعلي منتظري به عنوان محافظ کار مي کرد و اکنون در اصفهان ساکن است. گفته مي شود وي به دنبال درجه و حقوق دوران پاسداري اش است.
آقاى سالك همچنين در اين گفتگو به صورت سربسته به ماجراي ترور زهره بنيانيان، از اعضاي سپاه اصفهان اشاره مي کند و با نسبت دادن اين ترور به باند مهدي هاشمي مي گويد:يك ترور ديگر مربوط به خانم زهره بنيانيان بود، كه ان شاءالله يك وقتى روشن بشود و ايشان مظلومانه شهيد شدند.
شهيده زهره بنيانيان از اعضاي گروه توحيدي «صف» به رهبري شهيد بروجردي بود که پس از انقلاب به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اصفهاندرآمداما به نوشته پايگاه اطلاع رساني صبح در روز بيست و نهم ارديبهشت ماه سال 58 در حين انجام مأموريت به عنوان سرپرست گروه ضربت که براي خنثي کردن توطئه ضد انقلاب راهي شده بودند، هدف اصابت گلوله ضد انقلاب قرار گرفت و در سن 22 سالگي به شهادت رسيد.
گفتني است، شهيده بنيانيان همسر سلمان صفوي از اعضاي سابق باند مهدي هاشمي بود و گفته مي شود در لحظه شهادت ايشان چند نفراز اعضاي اين باند، از جمله دادستان وقت اصفهان که زير نظر اميد نجف آبادي فعاليت مي کرده، حضور داشتند.
سالک در انتهاي اين مصاحبه، در پاسخ به سوالي پيرامون وضعيت کنوني باند مهدي هاشمي مي گويد: باندى كه وجود داشت بعيد مى دانم الآن حركتى كند، چون يك باند حول يك محور بايد حركت كند و وقتى محورى نباشد شيرازه باند از هم مى پاشد. محور باند هم خود مهدى هاشمى بود كه تكيه آنها به قائم مقامى رهبرى در آن زمان بود كه او و هادى هاشمى هم از كار رفتند و مهدى هاشمى هم اعدام شد. عناصر اصلى اعدام شدند. طبيعى است كه ميل پشتيبانى دارند و به قول معروف كنار هستند. منتها بعضى عناصرى كه توانستند از چاله اين مسائل فرار كنند الان در برخى جريانات سياسى فعال هستند.
به گزارش رجانیوز، سالک درباره غائله کتاب شهيد جاويد قبل از انقلاب به بيان خاطره اي از يکي از اعضاي ساواک مي پردازد و مي گويد: يادم هست حكاك عضو ساواك اصفهان بود و من چند بار با وى درگير شدم، خيلى آدم خبيثى بود. از اصفهان مى رفتم به نجف آباد، آمد و در مينى بوس كنار من نشست و گفت ببين ما همه چيز داريم، قدرت داريم، شاه هست، بعد گفت اين كتاب شهيد جاويد را من پيش علماى حوزه هاى علميه اصفهان بردم و تخم نفاقى با اين كتاب انداختم كه تا ابد اصلاح نخواهد شد؛ اين تعبير مأمور ساواك براى من بود كه توانسته با كتاب مذكور بين علما اختلاف بيندازد.
وي درباره ويژگي هاي شخصي مهدي هاشمي مي گويد: هاشمى نفوذ كلام و موقعيتى خاص داشت مدتى كه در مدرسه حجتيه بوديم، ايشان هم بود. مهدى هاشمى اطلاعات زيادی داشت، هنگامى كه سخنرانى مى كرد، شنونده را سحر مى كرد. يعنى در بازى با كلمات قوى بود.
سالک درباره قتل مرحوم شمس آبادي، رئيس حوزه علميه اصفهان مي افزايد: قتل هاى مشكوكى رخ داد كه اولين قتلى كه سروصدا كرد، مرحوم آقاى شمس آبادى بود. آيت الله شمس آبادى رئيس حوزه علميه اصفهان بود. ايشان يك روز صبح كه از منزل خارج مى شد، 2 نفر از مأمورهاى مهدى هاشمى به بهانه اين كه با ماشين وى را از خانه تا مسجد ببرند، ايشان را سوار ماشينشان كردند. چون آقاى شمس آبادى براىشان مشكل بود، هر روز پياده از خانه به مسجد بروند. خانمشان مى آمد دنبالشان و خانم ايشان هم اعتماد كرد كه حالا 2 نفر آدم خدوم آمدند و مى خواهند كمك كنند. البته آن روز صبح، ديگر ايشان به مسجد نرسيدند و ايشان را بردند در مسير جاده اصفهان- نجف آباد، سپس ايشان را به شهادت رساندند. بعد جنازه را داخل جوى آب انداختند و فرار كردند. بعد از مرحوم شيخ شمس آبادى، شيخ قنبر و حشمت و همين طور پشت سر هم ترورها شروع شد. مهدى هاشمى كيفرخواست مى نوشت و مى گفت اينها مانع هستند و بايد از سر راه برداشته شوند و وقتى اراده مى كرد، اشخاص از سر راه برداشته مى شدند.
وی ادامه می دهد: مثلاً حشمت و پسرانش را به جرم سرمايه دارى به شهادت رساند. شيخ قنبر را به عنوان اين كه مانع راه است. نهايتاً ساواك فعال شد، چون شهر را به هم ريخته بودند. در تحقيقات رسيدند به مهدى هاشمى و او را دستگير كردند. مهدى هاشمى را به دادگاه بردند و زندان و حبس ابد و اعدام برايش بريدند كه مهدى هاشمى از داخل زندان شروع به مظلوم نمايى كرد. يعنى نامه به آيت الله شهيد علامه مطهرى و جاهاى ديگر نوشت و تلاش براى رهايى از زندان نمود.
فرمانده اسبق سپاه اصفهان درباره فرار مهدي هاشمي از زندان پس از 22 بهمن مي گويد: مهدى هاشمى تا روز ۲۲ بهمن در زندان ماند اما با باز شدن در زندان ها، با لباس محلى به قهدريجان رفت و از آنجا به تهران آمد. در آنجا تعدادى فلسطينى آمده بودند و با محمد منتظرى آموزش نظامى به افراد مى دادند، يعنى مى خواستند اولين سپاه را تشكيل دهند. مهدى هاشمى در آنجا جانشين محمد منتظرى شد، بعد از شهادت محمد منتظرى، مسئول نهضت هاى آزاديبخش سپاه شد.
سالک درباره نفوذ باند سيد مهدى هاشمى در سپاه اصفهان هم مي گويد: مهدى هاشمى توانسته بود كسى به نام حسن ساطع را در شوراى فرماندهى اصفهان بگذارد و به حفاظت اطلاعات سپاه نفوذ كند. البته قبل از اين كه ما برويم در سپاه مستقر شويم. چند اتفاق هم افتاده بود. باندهايى كه در اصفهان بودند، سريع خودشان را گذاشته بودند در مركز اطلاعات ساواك كه بعدها ما فهميديم ۶۰ تا پرونده آنجا را دزديده بودند كه اين پرونده ها كد داشتند، الآن هم بعضى هايشان هستند.
گفتني است، حسن ساطع مسئول اطلاعات سپاه اصفهان بود که در پرونده مهدي هاشمي به حبس ابد محکوم شد و پس از چند بار عفو آزاد شد. ساطع مدتي در بيت حسينعلي منتظري به عنوان محافظ کار مي کرد و اکنون در اصفهان ساکن است. گفته مي شود وي به دنبال درجه و حقوق دوران پاسداري اش است.
آقاى سالك همچنين در اين گفتگو به صورت سربسته به ماجراي ترور زهره بنيانيان، از اعضاي سپاه اصفهان اشاره مي کند و با نسبت دادن اين ترور به باند مهدي هاشمي مي گويد:يك ترور ديگر مربوط به خانم زهره بنيانيان بود، كه ان شاءالله يك وقتى روشن بشود و ايشان مظلومانه شهيد شدند.
شهيده زهره بنيانيان از اعضاي گروه توحيدي «صف» به رهبري شهيد بروجردي بود که پس از انقلاب به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اصفهاندرآمداما به نوشته پايگاه اطلاع رساني صبح در روز بيست و نهم ارديبهشت ماه سال 58 در حين انجام مأموريت به عنوان سرپرست گروه ضربت که براي خنثي کردن توطئه ضد انقلاب راهي شده بودند، هدف اصابت گلوله ضد انقلاب قرار گرفت و در سن 22 سالگي به شهادت رسيد.
گفتني است، شهيده بنيانيان همسر سلمان صفوي از اعضاي سابق باند مهدي هاشمي بود و گفته مي شود در لحظه شهادت ايشان چند نفراز اعضاي اين باند، از جمله دادستان وقت اصفهان که زير نظر اميد نجف آبادي فعاليت مي کرده، حضور داشتند.
سالک در انتهاي اين مصاحبه، در پاسخ به سوالي پيرامون وضعيت کنوني باند مهدي هاشمي مي گويد: باندى كه وجود داشت بعيد مى دانم الآن حركتى كند، چون يك باند حول يك محور بايد حركت كند و وقتى محورى نباشد شيرازه باند از هم مى پاشد. محور باند هم خود مهدى هاشمى بود كه تكيه آنها به قائم مقامى رهبرى در آن زمان بود كه او و هادى هاشمى هم از كار رفتند و مهدى هاشمى هم اعدام شد. عناصر اصلى اعدام شدند. طبيعى است كه ميل پشتيبانى دارند و به قول معروف كنار هستند. منتها بعضى عناصرى كه توانستند از چاله اين مسائل فرار كنند الان در برخى جريانات سياسى فعال هستند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
