مثلاً وقتي كه طرفداران وي شعار ميدهند "خاتمي پاينده، رئيس جمهور آينده" به شدت خاتمي شاكي ميشود. يامثلاً همين كه جمعي از هواداران وي تصميم گرفتند تداركي براي آمدن وي در نظر بگيرند با دلخوري و عصبانيت خاتمي مواجه مي شوند.
خاتمي در حال حاضر با عدم اعلام رسمي خود براي حضور در انتخابات آتي؛ همچون دوران رياست جمهوري 8 سالهاش در حال فرصت سوزي است.
به گزارش فارس، سجاد سالك نويسنده وبلاگ "مهجاد"، مطلبي را با عنوان "تاخير آزار دهنده خاتمي" در يكي از پستهاي وبلاگ خود منتشر كرده است.
برپايه اين گزارش در بخشي از اين مطلب آمده است:
ماجراي شل كن، سف كن خاتمي براي آمدن يا نيامدن در انتخابات همچنان ادامه دارد. از قرار معلوم تصميم خاتمي كه قرار بود روز چهارشنبه اعلام شود باز هم به تعويق افتاده و نزديكانش اعلام كردهاند كه نظر نهايي وي اين هفته هم اعلام نشده و هفته آينده اعلام ميشود.
اين چندمين بار است كه گفته مي شود ظرف هفته آينده تصميم خاتمي روشن ميشود. يكي از دوستان ميگفت خاتمي در اواسط مهرماه هم طي ديداري گفته بود يك هفته ديگر تصميمم را اعلام ميكنم و از آن موقع تا به حال هر بار ميگويد يك هفته ديگر همه چيز روشن ميشود. جالب است كه هر بار هم به بهانهاي كار را عقب مياندازد.
انگار اين شيوه پويش و دعوت و التماس به مذاق خاتمي خوش آمده و قصد دارد همچنان آن را ادامه دهد.
نميدانم خاتمي مي داند اين بلاتكليفي و ترديد چه اوضاع آشفتهاي در ميان اصلاح طلبان ايجاد كرده يا نه. با قاطعيت ميگويم نزديك يك ماه است همه آنها كه دست به كارهاي انتخاباتي زده بودند فعاليتهايشان را به حالت تعليق در آورده و از شدت كارها كاستهاند.
جدي شدن احتمال حضور مير حسين باعث شده كه طرفداران خاتمي فعاليتهايشان را كمرنگ كنند و به انتظار قطعي شدن وضعيت بشينند.
از طرفي زنده بودن و پويايي بحث آمدن و نيامدن خاتمي كه در ماهها اول فضاي خوبي در جامعه ايجاد كرده بود به مرور زمان آنقدر كشدار و خسته كننده شده كه حالا دارد بر ضد خودش عمل مي كند.
تا يك زماني موضوع آمدن يا نيامدن خاتمي جالب بود و در جامعه مثبت عمل ميكرد، اما اين بحث حالا آنقدر ملال آور شده كه به بهانهاي براي شوخي و خنده رقبا و حتي مردم عادي تبديل شده است.
تامل و ترديد خاتمي قابل احترام است؛ اما واقعا نميدانم خاتمي ديگر معطل چيست.
همه حاميان و همه موانع مشخص است؛ مثلا قرار است هفته آينده چه اتفاقي بيفتد كه در نظر وي تاثير بگذارد. خاتمي اگر ميخواهد بيايد سريعتر بر ترديدها غلبه كرده و تصميمش را بايد هرچه زود تر اعلام كند تا براي برنامه ريزي و تبليغات كاري انجام داد. در غير اين صورت بهتر است صريح بگويد نميآيم و تكليف را روشن كند.
با وجود اينكه معتقدم خاتمي بهترين گزينه اصلاح طلبان در انتخابات سال آينده است، اما به گمانم اين بلاتكليفي و شل كن ،سفت كن، آسيبهاي بيشتري براي تحول خواهان در پي دارد.
جالب است كه برخي اخبار رسيده از نزديكان خاتمي نشان ميدهد كه برخي اعلام حمايتها از خاتمي، ناراحتي و دلگيري وي را به همراه داشته است.
مثلاً وقتي كه طرفداران وي شعار ميدهند "خاتمي پاينده، رئيس جمهور آينده" به شدت خاتمي شاكي ميشود. يامثلاً همين كه جمعي از هواداران وي تصميم گرفتند تداركي براي آمدن وي در نظر بگيرند با دلخوري و عصبانيت خاتمي مواجه مي شوند.
البته خاتمي هم انسان است و مثل هر انساني ظرفيتي دارد. تعريف و تمجيدها كه از حد بگذرد در روحيهاش تاثير ميگذارد. نتيجه اين همه ناز كشيدن و گل و بلبل شنيدن اين ميشود كه زودرنج شده و اين دلگيريها پيش ميآيد.خاتمي ترديد دارد و كسي نميتواند دغدغههايش را ناديده بگيرد اما همين كه نتوانسته تا الان بر ترديدهايش غلبه كند يك نمره منفي برايش به حساب ميرود.
يادمان نرود بزرگترين انتقاد مخالفان خاتمي اين است كه وي در دوران هشت ساله فرصت سوزي كرد، آيا با روندي كه خاتمي در پيش گرفته اين اتهام در خصوص فرصت سوزي وي در اعلام كانديداتوري، دوباره مطرح نخواهد شد؟