کد خبر: ۹۱۹۸
تاریخ انتشار:

خاتمي: بلاتكليفي‌ام تا حدودي رفع شده

رئيس جمهور سابق كشورمان اظهار داشت: اگر با من مشورت مي‌شد، ضمن تاييد و تقدير از تلاش‌هاي صورت گرفته عزيزان در سراسر كشور، مي‌گفتم كه درست است كه ما يك مرحله‌اي به نام انتخابات را پيش‌رو داريم اما حال كه قصد سرمايه‌گذاري داريم بهتر است حول يك فكر و انديشه اجتماع بكنيم تا حول يك شخص.
سيد محمد خاتمي گفت: اميدوارم طي روزهاي آينده تصميم نهايي را بگيرم گرچه طي روزهاي گذشته انتظار جامعه را نسبت به نامزدي در انتخابات در دايره محدودتري قرار داده‌ام كه تا حدودي بلاتكليفي را رفع مي‌كند.

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي دفتر خاتمي، سيد محمد خاتمي در ديدار با اعضاي شوراي سياستگذاري ستادملي جوانان حامي خاتمي(ستاد 88) و نيز نمايندگان اين ستاد در 30استان كشور، گفت: براي من جاي خشنودي است كه عده‌اي جوانان بافرهنگ و دلسوز و دردآشنا كه تجربيات مختلفي نيز كسب كرده و پخته شده‌اند، شور و شعور جواني را به همراه با پختگي، دورنگري، آينده‌نگري و نيز احساس مسئوليت و دلسوزي براي كشور و آرمان‌هاي انقلاب دارند و دور هم جمع شده‌اند و تلاش مي‌كنند كه اين خود سرمايه ارزشمندي است.
وي افزود: طبعا براي من افتخارآميز است كه چنين جمعي در سراسر كشور به من نظر لطف دارد و اين هم مسئوليت من را زيادتر مي‌كند و هم اميدها را به آينده افزايش مي‌دهد كه بايد راهكاري براي اينكه اين اميد و دلبستگي را به جرياني كه دوام بيشتري دارد تبديل كنيم و شبيه موجي نباشد كه پس از مدتي به هر دليلي فروكش كند بلكه در سرشت و سرنوشت كشور ما نقش داشته باشد.
رئيس بنياد باران با بيان اينكه "آنچه امروز باعث ايجاد اين شور در جامعه شده، تنها محدود به اين جمع نيست "، تصريح كرد: بلكه تمايل به تغيير وضعيتي است كه مناسب به نظر نمي‌رسد.
خاتمي ادامه داد: احساس مي‌كنيم كه هم سرمايه‌هاي مادي و معنوي كشور ممكن است آسيب ببيند و هم تهديدهاي مختلف بيشتري براي جامعه مدني و كشور به وجود آيد. اين مسائل باعث شده كه يك گرايش در جامعه ما به وجود آيد كه در وضع خوبي نيستيم. منهاي اينكه بخواهيم انگيزه خواني بكنيم كه كسي سوءنيت يا حسن نيت دارد ولي نتيجه آنچه كه در جامعه رخ داده وضعيتي را ايجاد كرده كه مطلوب نيست. علاوه بر اين احساس عاطفي و احساس تكليف براي بهبود وضع موجود هم هست كه مسئله مهمي است و منشا اميد در جامعه مي‌شود."
رئيس بنياد باران ادامه داد:" من دغدغه خاطرهايي داشتم كه به صورت پراكنده در ده، دوازده سال گفته‌ام و اينكه به عنوان مباني اصلاحات به صورت سنجيده‌تر و منسجم‌تر تبيين شده است تا هر كسي كه آن را مي‌پسندد حول محور ايجابي آن جمع شود و هر كس هم نمي‌پسندد، مرزهايش مشخص شود.
رئيس موسسه بين المللي گفتگوي فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، يكي ازعوامل مهم براي تغييرات اجتماعي از جمله در موقعيت كنوني را مدد گرفتن از احساسات خواند و گفت: طبعاً اين احساسات به هر دليلي مانند شرايط اجتماعي و ذهنيتي كه جامعه دارد يا امكانات معنوي بيشتري كه ممكن است وجود داشته باشد، خيلي زود متوجه يك مورد مشخص خارجي مانند يك شخص خاص مي‌شود كه اگر براي تغيير اين وضع حول محور جمع بنگريد، مي‌توان از اين احساسات بهره‌ برد و مشكلات را حل كرد. ولي يك مشكل مهمي كه وجود دارد اين است كه اگر ما يكي از ريشه‌هاي مشكلات جامعه ما را فقدان عقلانيت و تفكر منسجم بدانيم، هرچه اين احساسات قوي‌تر شود عبور از آن به سوي عقلانيت هم دشوارتر مي‌شود.
رئيس جمهور سابق كشورمان اظهار داشت: اگر با من مشورت مي‌شد، ضمن تاييد و تقدير از تلاش‌هاي صورت گرفته عزيزان در سراسر كشور، مي‌گفتم كه درست است كه ما يك مرحله‌اي به نام انتخابات را پيش‌رو داريم اما حال كه قصد سرمايه‌گذاري داريم بهتر است حول يك فكر و انديشه اجتماع بكنيم تا حول يك شخص.
وي تصريح كرد: طبعا اگر فكر منسجم‌تر مي‌شد احتمال داشت اين شور و اجتماع هم بدين شكل نباشد يعني شخص كه هر كسي خود را در آيينه او مي‌بيند به خصوص با توجه به احساساتي كه در جامعه است، ممكن بود برخي جهات فكري لحاظ نشود يا مسكوت گذاشته شود. اما اگر ما حول يك فكر اجتماع مي‌كرديم، اجتماعمان منسجم‌تر و آينده‌دارتر بود. هرچند ممكن بود گستره كمتري داشته باشد ولي وقتي همه چيزحول محور شخص بود اگر به جايي نرسيم به هر دليلي اين شخص از ميدان خارج شود يا آنچه مورد انتظار بود محقق نشود يا نگذارند محقق شود يا خود اين شخص به اين نتيجه برسد كه شايد راه بهتري از حضور مستقيم وجود داشته باشد، مشكل به وجود مي‌آيد.
سيد محمد خاتمي با اشاره به اتفاقات تاريخي گذشته كه بيشتر به اشخاص دلبستگي وجود داشت تا به تفكرات، اظهار داشت: به همين دليل از آن زمان، آن خواست تاريخي ملت كه انصافاً هم ارزشمند است،‌ در مرحله عمل به كامروايي صددرصد نرسيده است و در خيلي جاها شكست خورده و در جاهاي ديگر هم ناكامي‌هايي داشته است. جا دارد بپرسيم كه چرا از مشروطيت تا اينجا با اينكه يك خواست عميقي در متن جامعه ما وجود داشته و يك نوع آمادگي نسبي و ضمني نسبت به اين خواسته‌ها در جامعه ما بوده و به يك معنا جامعه ايراني براي استقرار جامعه مدني پيشتاز هم بوده،‌ چرا مدام جلو رفته‌ايم و بعد دچار ناكامي شده‌ايم؟
وي با بيان اينكه "شايد مشكل اين بوده كه ما همواره خواسته‌ايم جامعه را از بالا رشد دهيم"، اظهار داشت: جامعه‌اي كه خواست رشد دارد بايد بداند كه اين خواست تنها كافي نيست. آمادگي و زمينه‌اي مي‌خواهد كه بايد در جامعه ايجاد شود. اگر ما قائل به دموكراسي و مردم‌سالاري باشيم من معتقدم در متن جامعه ما، اين خواست جا افتاده است و پس از دوم خرداد هم كمي عميق‌تر شد و به صورت گفتمان جدي‌تري مطرح شده است ولي اقتضائات و زمينه‌هايي بايد در جامعه وجود داشته باشد كه اين خواست محقق شود و پايدار بماند. آيا مايي كه به اين مسئله اعتقاد داريم اگر قدرت را به دست گرفتيم مي‌توانيم زمينه را براي تحقق آن به وجود بياوريم؟ بر فرض هم كه چنين باشد، شما چقدر از قدرت را در اختيار داريد و چقدر از اين قدرت مي‌توانيد براي پايدار كردن اين خواست تاريخي در جامعه استفاده كنيد؟
وي ادامه داد: اگر شما در مجموعه‌اي هستيد كه نه تنها براي تحقق اين خواست و وعده‌هاي شما همراهي نمي‌كند بلكه كارشكني هم مي‌كند، خطر ضايع شدن سرمايه و به وجود آمدن اين تصور كه كسي با اين وعده‌ها در موضع قدرت قرار گرفت نتوانست يا نخواستند كار كند يا عوض شد، ممكن است در جامعه يأس هم ايجاد كند.
خاتمي با اشاره به برخي مشكلات پيش آمده در گذشته، گفت: بر اثر اين مشكلات يك نوع دلسردي‌ها و دلزدگي‌هايي ايجاد شد كه البته بخشي از آن حتما ناشي از ضعف ما بود اما بخش ديگرش به خاطر اين بود كه ما به خاطر احساساتمان توقعاتي داشتيم كه اساساً قابل اجرا نبود و ما احساس مي‌كرديم با تحول به وجود آمده اين توقعات بايد برآورده شوند در صورتي كه نمي‌شد برآورده شوند. دامن زدن به اين توقعات هم وضع را بدتر مي‌كرد. مسئله ديگر اين بود كه تصور ما از امكانات و توان فردي كه به او دلبسته بوديم درست نبود. ما تصور مي‌كرديم توان او 100 است اما تنها توان او "دو" يا حداكثر "ده" بود ولي توقع ما از او توقع "صد" بود و واقعيت قضيه اين بود.
وي همچنين افزود: مسئله ديگر اين است كه براي آمدن به صحنه آيا بايد با اهداف و خواسته‌هاي حداقلي وارد شد يا بايد از همين حداقل‌ها هم صرفنظر كرد؟ البته بعضي وقت‌ها گفته مي‌شود ما از فلاني انتظاري نداريم و او تنها بيايد تا اوضاع تغيير كند اما من به عنوان فردي كه براي خود هويتي قائل هستم آيا از حداقل‌هاي خودم هم عبور كنم؟ البته حداقل‌هايي كه مي‌گويم حداقل‌هاي اساسي و بنيادي است. متاسفانه در دوره گذشته به حداكثرها دامن زده شد ولي بسياري از اين حداكثرها امور روبنايي بودند كه توقع بود يك شبه حل شوند. توقعاتي كه برخي درست و برخي نادرست بودند اما به ‌هرحال تا زماني كه در اولويت قرار نداشتند و تا زماني كه زيربناهايش فراهم نبود،‌ امكان تحقق آن‌ها وجود نداشت. اگر هم تحقق پيدا مي‌كرد دولت مستعجل است و موجي كه به سرعت فرو مي‌نشست. ما بايد با حداقل‌ها بياييم. حداقل‌هايي كه هم در دوران قبل با چالش مواجه بودند و هم اگر دوباره بياييم احتمالاً با چالش‌هاي جدي‌تري مواجه شوند.
سيد محمد خاتمي با تاكيد بر اينكه "ما كه نمي‌توانيم تنها شعار معيشتي بدهيم و بگوييم بايد به اقتصاد سر و سامان داد"، اظهار داشت: البته اين‌ها مهم است و بايد گفته شود و به آن اهتمام شود، شايد يكي از مشكلات دوران اصلاح‌طلبي اين بود كه در مقام بيان و تبليغات كمتر به اين مسائل توجه شد. البته من بارها گفتم با اينكه شعارهاي ما بيشتر سياسي و اجتماعي و كمتر اقتصادي بود اتفاقاً در عرصه اقتصاد و معيشت مردم موفق‌تر بوديم تا سياست. به‌هرحال ما نمي‌توانيم مثل كساني‌كه كه شعارهايي دادند و متاسفانه بسياري از ارزش‌ها را وارونه پشتوانه شعارها كردند، عمل كنيم. امروز ارزش عدالت،‌ ارزش مردم خواهي، ارزش مقابله با دشمنان كشور، ارزش امنيت براي كشور، ارزش دين و دينداري بد مصرف شده است كه خود موجب بي‌وزن شدن ارزش‌ها در جامعه است. وقتي شعارهايي داده مي شود كه از عهده‌اش برنمي‌آيند و بعد گفته مي‌شود ارزش‌ها يعني فقط هماني كه ما گفته‌ايم و مردم احساس ديگري درباره آن‌ها پيدا مي‌كنند، معنايش اين است كه به ارزش‌ها لطمه وارد شده است.
رئيس دولت اصلاحات، با اشاره به جايگاه رفيع حضرت امام خميني(ره) و ويژگي هاي شخصي و سياسي ايشان، گفت: با همه اين ويژگي‌هاي منحصر به فرد، امروز كاري مي‌شود كه برخي ناتواني و فريبكاري‌ها به نام امام و خط امام نوشته مي‌شود و اين يعني جفا به امام و ضربه زدن به ايشان.
وي با اشاره به سخنان اخير خود در دانشگاه تهران در مورد جنبش اجتماعي اظهار داشت: هيچ جنبشي در كشور ما موفق نيست مگر آنكه با جنبش اجتماعي تاريخي ملت ايران همراه باشد. آيا اين جنبش در جامعه ما وجود دارد؟ به نظر من وجود دارد و صد سال هم است كه وجود دارد. حتي خود انقلاب اسلامي فرازي از اين جنبش بوده است كه جنبه سلبي آن سرنگوني يك رژيم و جنبه ايجابي آن همسو كردن ارزش‌ها و خواسته‌هاي تاريخي ملت ايران با هويت ديني و اسلامي ما بوده است. آيا به آن آرمان‌ها و اهداف رسيده‌ايم؟ اگر رسيده‌ايم كه ديگر جنبش معنا ندارد.
خاتمي ادامه داد: امروز هم برخي مي‌گويند در اين كشور انقلاب شده، شاه رفته، جمهوري اسلامي آمده و ديگر تمام است و نبايد كاري كرد. اما اين انقلاب آرمان‌هايي داشته و اتفاقاً موفقيت آن اين بوده كه آرمان‌هاي اين انقلاب در متن جامعه ما وجود داشته است و امام هم هوشمندانه اين را فهميد و به همين علت هم ايشان جمهوري اسلامي ونه خلافت اسلامي يا امارت اسلامي را مطرح كرد.البته آن آرمان‌ها هنوز محقق نشده است و جنبش وجود دارد و اصلاحات يعني حركت به سوي تحقق آن آرمان‌ها و مبارزه با موانعي كه بر سر راه تحقق آنها وجود دارد. در زمان گذشته اصلاح به معناي سرنگوني يك رژيم بود و اكنون به معناي رسيدن به اهدافي كه به خاطرش شهيد داده‌ايم و مشكلات فراوان را تحمل كرده‌‌ايم .نمي‌شود اين نظام را به دست كساني داد كه به آن آرمان‌ها،‌ به امام و به مردم اعتقاد چنداني ندارند و اگر هم دارند راه و رسم تحقق آنها را اشتباه انتخاب مي‌كنند.
وي تاكيد كرد: امروز مطلوب اين است كه اين هدف را دنبال كنيم كه اولاً وضعيت كنوني بهبود يابد و بعد به وضعيتي برسيم كه هرچه بيشتر به شرايط مطلوب ما نزديك باشد و در عين حال بتوانيم به كار اجتماعي،‌ فرهنگي و درازمدت خود در جامعه هم بپردازيم. البته اگر واقعاً امكان اين باشد كه حداقل‌ها را حفظ كنيم و همچنين اميدهاي جامعه را به ياس تبديل نكنيم و فقط تا روز انتخابات را نبينيم و به بعد از آن هم بينديشيم و اگر بشود كار كرد هيچ مشكلي نيست كه فردي مانند بنده كه يك انسان كوچك است، وارد صحنه شود.
خاتمي همچنين گفت: بالاخره بايد ديد ما مي‌توانيم كار بكنيم يا نه؟ اگر بتوانيم كار بكنيم و روي حداقل‌هاي خود تكيه كنيم و پاسخگوي جامعه باشيم بايد بياييم. اگر با عوض كردن شعارها يا اينكه نتوانيم آنها را عملي كنيم، بياييم آيا به مردم خدمت كرده‌ايم؟ يا اگر احساس كنيم آنقدر مانع و كارشكني است كه حتي نمي‌گذارند به حداقل‌هاي خود نيز عمل كنيم و هزينه كشور هم زياد شود آيا نبايد زمينه‌اي فراهم كنيم كه كساني كه امكان كار كردن با مشكلات كمتر دارند بيايند ولو اينكه آنها در ايده صد درصد مثل ما نباشد ولي هزينه جامعه كمتر مي شود و فضا هم براي ما جهت كار اجتماعي و زير بنائي بازتر مي‌شود.

سيد محمد خاتمي در پايان تاكيد كرد:بنده اين روزها در موقعيت سختي قرار دارم، از يك طرف يك موج وسيع و يك تقاضاي اجتماعي و توقع از من وجود دارد كه بيايم و از سوي ديگر اينكه آمدن براي خدمت كردن و كم كردن هزينه مردم است كه اگر اين طور نشود، آمدن فايده ندارد.اميدوارم طي روزهاي آينده تصميم نهايي را بگيرم گرچه طي روزهاي گذشته انتظار جامعه را نسبت به نامزدي در انتخابات در دايره محدودتري قرار داده‌ام كه تا حدودي بلاتكليفي را رفع مي‌كند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین