پروژه حباب، بازی باخت باخت

به گزارش روزنامه ملت ما، شايد برخي گمان كنند كه پروژه شاهين نجفي از زماني كليد خورده است كه زمزمه‌هاي توليد يك آهنگ مستهجن درباره امام هادي(ع)، در فضاي مجازي پيچيد و وبلاگي كه براي نخستين بار به انتشار اين آهنگ اقدام كرد توسط بي‌بي سي مورد تقدير قرار گرفت.

در همين زمان از سوي ديگر در فضاي رسانه‌اي داخلي نيز اقداماتي از جمله انتشار حكم ارتداد از سوي يكي از مراجع تقليد كه بعد از آن موجب فتواي 3 نفر از اين بزرگواران شد و برخي سايت هاي افراطي نيز با ذوق زدگي زمين و زمان را بهم دوختند تا پاي علماي ديگر را له يا عليه اين پروژه به ميدان بكشند و بعضي كاسه‌هاي داغ‌تر از‌آش نيز جوايز چند صد هزار دلاري براي قاتل شاهين نجفي پيشنهاد كردند.

اما با كمي دقت و توجه خارج از ساده انگاری مي‌توان به تشريح و تحليل درست اين قضيه پرداخت، ماجرايي كه يك شكست مفتضحانه ديگر براي طراحان آن‌كه بي‌شك سرويسهاي امنيتي كشورهاي امريكا، انگليس و اسرائيل بودند به يادگار گذاشت يادگاري كه شايد طرف برنده سربازان گمنام امام زمان(عج) در وزارت اطلاعات هيچ لزومي به تشريح جزئيات آن ندارند اما شايد وظيفه نگارنده به عنوان يك نويسنده و پژوهشگر در اين حوزه چيز ديگري است كه همين گزارش اداي دين به تلاشهاي بي‌مزد و منت اين عزيزان است.

 گرچه اين تحليل يك تحليل ژورناليستي است كه مبتني بر اسناد و مدارك آشكار در فضاي مجازي انجام شده است اما سعي مي‌كند تا زواياي پنهان اين قضيه را آشكار نمايد.

 ساده انگاری در دوران جنگ نرم

آنچه که نگارنده را بر این داشت تا این یاداشت را تحریر نماید حوادقی بود که پس از هتاکی شاهین نجفی خواننده مبتذل خوان مقيم آلمان نسبت به مقام شامخ امام هادي(ع) دوستان رسانه‌اي را به هر نوعي به ارايه تحليل و برداشت از اين وقايع اقدام نمودند.

گرچه به صورت قطع هر كدام از اين تحليل‌ها مي‌تواند گوشه اي از حقايق اين موضوع را روشن نمايد ولي شايد هيچ كدام جامع و مانع براي بقيه تحليل‌ها نباشد. درباره تحليل وقايع اين گونه شايد چند نكته مهم بايد مد نظر دوستان رسانه‌اي قرار گيرد:

1ـ ما در عرصه رسانه موظف به انتشار اخباري هستيم كه بتوانيم با همين ابزار موجود رسانه‌اي به تحليل و ارايه گزارش درباره آن بپردازيم تا جامعه مخاطب ما را به دروغ‌پردازي و توهم متهم نكند.

2ـ عدم ساده انگاري و ساده انديشي درباره پس پرده‌ها، البته اگر سخن از اقدامات انجام شده در جبهه دشمن است.
3ـ توجه ويژه به شگردها و تكنيك‌هايي كه در عرصه عمليات رواني دشمنان نظام از آن براي ضربه زدن استفاده مي‌كنند.
4ـ شناسايي روش‌هاي جديد و عدم تمركز بر روي تاكتيك‌هاي سوخته.

5ـ عدم غفلت از پوشش‌هاي استفاده شده در طراحي عمليات رواني.

 از كجا آغاز شد. پروژه اسلام هراسي،

سابقه استفاده از واژه اسلام هراسي به دهه 80 ميلادي باز مي‌گردد، اما اوج كاربرد اين اصطلاح اتفاقاتي بود كه پس از حادثه 11 سپتامبر به وقوع پيوست در واقع غرب در طراحي اوليه خود مي‌خواست كه با پروژه سلمان رشدي به موج اسلام هراسي دامن بزند امام حضور و مديريت هوشمندانه حضرت امام (ره) در آن واقعه مانع از اين كار شد.

با رخ دادن حادثه 11 سپتامبر كه هنوز تمام زواياي آن منكشف نشده است بهانه خوبي براي غرب درباره رشد و اشاعه واژه اسلام هراسي به وجود آمد.
پيش از به‌كارگيري گسترده پديده «اسلام هراسي»، بحث‌هاي شرق‌شناسي، به‌طور كلي، نوعي از اسلام‌هراسي را اما به گونه‌اي ديگر، مطرح مي‌كردند. علاوه بر آن، گرايش‌هاي بيگانه ترسي و نژاد‌پرستي‌ در دنياي معاصر به‌ويژه در اروپا حضور گسترده‌اي داشته‌اند.
اما اهدافي كه غرب از بازخواني مداوم اسلام هراسي به دنبال آن است را مي‌توان در چند دسته ذيل تقسيم كرد:
ـ اسلام، ديني ترسناك، ايستا و ضد تمدن است.
- اسلام غيرعقلاني و مسلمانان داراي اشتباهات فراواني هستند.
- اسلام ايدئولوژي سياسي- نظامي است.
- اسلام به عنوان مشكلي براي جهان.
- مسلمانان درصدد تغيير جهان بر اساس دين خود هستند.
- اسلام خشن ستيزه جو و تهديد‌كننده است.
- اسلام حامي تروريست است.
این پروژه كه از دهه 80 ميلادي در لابراتورهاي جاسوسي غرب به عنوان كليد واژه راه‌اندازي جنگ نرم و عمليات رواني عليه ايران اسلامي در دستور كار قرار گرفته بود محصولات متعددي را با خود به همراه داشت از سوي ديگر در همان دهه دكترين 164 صفحه‌اي براي ترويج نوعي آنفولانزاي فرهنگي طراحي شده بود كه به آنفولانزاي نيويوركي مشهور شد.

آنفولانزاي نيويوركي، ويروسي براي تمام فصول

سال 1386 كه دومين قطعنامه امريكا در سازمان ملل تصويب شد، آنان به دنبال تحقق يك نوع آنفلوانزاي نيويوركي در ايران بودند كه نفرت از اسلام (شماتت از اسلام)، نفرت از ايرانيت (شماتت ايرانيت)، نفرت از نظام جمهوري اسلامي (شماتت نظام)، نفرت از رهبران (شماتت رهبران) و نفرت از همديگر (شماتت از همديگر) را دنبال مي‌كردند.پروژه شاهين نجفي در واقع يك قطعه از پازلي است كه در دكترين امنيتي غرب براي حمله به اسلام و شماتت از اسلام انجام گرفته است. كه عمده‌ترين آنها كه حساب ويژه‌اي براي آن باز شده است بر مبناي فهرست ذيل است.
1- توهين سلمان رشدي به پيامبر عظيم‌الشأن اسلام
2- پروژه يازده سپتامبر
3- فيلم فتنه
4- كاريكاتور كاريكاتوريست هتاك هلندي
5- رافق تقي نويسنده هتاك آذربايجاني
6- قرآن‌سوزي توسط كشيش ديوانه امريكايي
7- هتك حرمت امام هادي توسط شاهين نجفي
اين تحيل به بررسي ساير موارد نخواهد پرداخت بلكه هدف اصلي خود را به بررسي آخرين نمونه آن‌كه پروژه شاهين نجفي است مي‌پردازد.
در همين راستا چندي پيش نيز «هيلاري كلينتون» وزير امور خارجه امريكا دستور استمرار پروژه «جنبش رقص و ديپلماسي رپ» را در فرآيند «جنگ نرم» عليه ايران صادر كرد.
شايد همين صحبت‌ها فرمان شروع عملياتي است كه بايد يك خوانند رپ مبتذل خوان نقش قرباني آن را بازي كند با شروع پروژه و تقسيم وظايف شاهین نجفی كه به علت مسائل عديده اخلاقي مجبور به ترك ايران شده است و به يك گروه بي‌هويت چند مليتي با نام تبش 2012 پيوسته است كانديد‌اي مناسبي براي ايفاي نقش در سناريوي طراحي شده در آن سوي آبها هست.

شاهين نجفي کیست؟

شاهين نجفي خواننده‌اي در سبك رپ است، كه از سال 84 تاكنون با شبكه‌هاي معاند و بيگانه همكاري داشته است وي در جديد‌ترين آهنگ خود آشكارا اقدام به توهين به مقام شامخ امام هادي عليه السلام كرده است پوستر جديد آلبوم شاهين نجفي با نام نقي در حالي منتشر شده است كه طراحي اين پوستر سراسر توهين به نقش حرم‌هاي ائمه عليه اسلام است كه اين امر موجب واكنش‌هاي منفي در اين خصوص شده است در همين راستا مراجع عظام تقليد در بيانيه‌هايي اين خوانند هتاك را مرتد اعلام كردند.
گفتني است بي‌بي سي در حمايت از اين اقدام زشت به سايتي كه نخستين‌بار اين آهنگ را پخش كرد جايزه ويژه‌اي اختصاص داد.
بنا بر گزارش‌هاي موجود اين خواننده مبتذل كه در ايران به تهيه موسيقي‌هاي زير زميني مي‌پرداخت پس از اقدامات خلاف عفت عمومي در تهران و رشت و شكايت شاكيان خصوصي از وي براي فرار از مجازات قضايي به آلمان گريخت و به گروه موسيقي منحرف 2012 پيوست.
گروه تبش 2012 كه شهرت خود را مديون ترانه‌هاي مبتذل و ايجاد جاذبه‌هاي جنسي است قبل از فتنه 88 در راستاي تلاش‌هايش براي نفوذ به جامعه دانشگاهي كشور بيانيه‌هاي ماركسيستي منتشر كرد كه در آن از راه‌اندازي كمپين يكصد هزار امضا در دفاع از حقوق بشر در ايران خبر داده بود شاهين نجفي در سال 88 در آلبوم‌هاي جداگانه اقدام به توهين به ولايت فقيه و همچنين حمايت از فتنه‌گران كرده بود.
بعد از مدتي يكي از به اصطلاح هنرمندان بهايي مقيم خارج از كشور كه ارتباط ويژه‌اي با سرويسهاي اطلاعاتي موساد و اينتلجنت سرويس دارد با نام شاهرخ مشكين قلم به شاهين نجفي نزديك مي‌شود از سوي ديگر شاهرخ واسطه نزديكي يكي ديگر از به اصطلاح هنرمندان بهايي با نام نيلوفر بيضايي و شاهين نجفي مي‌شود.
در پروژه شاهين نجفي كه مي‌خواهيم از نگاه داخلي از آن به عمليات حباب نام ببريم وظيفه اين دو عنصر مرتبط با فرقه ضاله بهائيت و سرويسهاي جاسوسي غربي تحريك احساسات شاهين نجفي درباره موضع‌گيري و تهيه ترانه عليه امام هادي(ع) است در راستاي همان اقدامات قبلي كه چندي پيشتر از آن در فضای مجازي عليه امام هادي عليه سلام راه‌اندازي كرده‌اند و به نوعي مكمل تحريك احساسات شاهين نجفي شود.

بهائیت شعبه ای از موساد

در بحبوحه جنگ جهاني اول، دولت انگلستان لقب سِر و نشان شواليه‌گري(نايت هود) را به سركرده تشكيلات بهائيت، عباس افندي(عبدالبها) داد. اين قدرداني، دقيقاً زماني صورت گرفت كه نيروهاي اشغالگر انگليس در حال تصرف بخش‌هايي از مناطق شامات و فلسطين بود كه تحت سيطره دولت عثماني قرار داشت تا بدين وسيله مقدمات تاسيس دولت يهود را فراهم آورد.
عباس افندي هم در همان زمان با نگارش نامه‌اي خطاب به جورج پنجم، امپراتور انگليس، براي او دعا كرده و تاييدش را از خدا مي‌خواهد و آرزو مي‌كند كه سايه‌اش بر سر سرزمين فلسطين هماره مستدام باشد!
عباس افندي به لحاظ ارتباط با سرويس مخفي انگلستان، پيشگويي مي‌كند كه«عنقريب، قوم يهود به اين سرزمين باز خواهد گشت.» و همين اظهارات است كه شك را به يقين تبديل مي‌كند كه وي جاسوس انگلستان در سرزمين‌هاي اسلامي بوده است.
زماني كه پيروزي يهود در منطقه، مسجل مي‌شود عباس افندي براي عزت اسرائيل و شوكت يهوديان كه توانسته‌اند مردم فلسطين را آواره و دربدر نمايند، دعا مي‌كند و مي‌گويد:
«اسرائيل عنقريب جليل شود و اين پريشاني به جمع مبدل شود، شمس حقيقت طلوع كرد و پرتو هدايت بر اسرائيل زد تا از راه‌هاي دور با نهايت سرور به ارض مقدس ورود يابند».
سپس از صميم قلب، بزرگي يهود را از خدا مي‌خواهد كه: «اي پروردگار، وعده خويش آشكار كن و سلاله حضرت جليل را بزرگوار فرما. تويي مقتدر و توانا و تويي بينا و شنوا و دانا»در مقابل، دولت اسرائيل براي قدرداني از اين همه زحمت به وظيفه خويش عمل كرده و همه گونه وسايل راحتي و آسايش اهل بها را فراهم مي‌آورد تا جايي كه خود سركردگان اين تشكيلات استعماري به آن اعتراف دارند: «دولت اسرائيل وسايل راحتي ما را فراهم كرد.» سپس درحالي كه در اغلب كشورهاي اسلامي، تبليغ بهائيت و شعائر آن ممنوع اعلام شده، دولت اسرائيل همه‌گونه آزادي را به بهائيان ارايه دهد تا جايي كه آنها را از ماليات‌هاي گزاف، معاف مي‌كند: «در ارض قدس، شعائر امريه بي‌پرده و حجاب مجري گشت و تسجيل عقدنامه بهايي در دواير حكومتي و معافيت مقامات و توابع آن از رسوم دولت از طرف اولياي امور تصويب شد».
همان‌طور كه مطلعيد، براي كشوري در حال جنگ، منابع مالي بسيار حياتي است تا بتواند دشمن را از پا درآورد. دولت اسرائيل هم، در آن زمان با مردم محروم فلسطين در حال جنگ بود و از سوي ديگر مي‌بايست امكانات اسكان يهوديان مهاجر را مهيا مي‌كرد. پس به اين كمك‌هاي مالي بسيار محتاج بود. از سوي ديگر براي رفع نياز‌هاي خود اقدام به جمع‌آوري اعانات مختلف از يهوديان و دول اروپايي كرد بود، اما توجه داشت كه نبايد به«دوستان خودش » فشاري وارد كند و«متحدانش» را در مضيقه گذارد. به همين دليل تمام مصالح ساختماني گرانقيمت بهائيان را كه از خارج، به‌ويژه ايتاليا براي ساختن قبر علي محمد باب و ديگر ساختمان‌هاي مقر بهائيان در حيفا و عكا وارد مي‌شد را به كلي از حقوق سرسام‌آور گمركي معاف مي‌كند: «دولت اسرائيل براي مصالح ساختماني مقام اعلي گمرك نمي‌گيرد»و از همه جالب‌تر، سخنان خانم روحيه ماكسول، همسر امريكايي شوقي افندي است كه حرف آخر را درباره رابطه بهائيت با اسرائيل و صهيونيسم ادا كرده است و ابراز داشته كه: «من ترجيح مي‌دهم كه جوانترين اديان!(بهائيت) از تازه‌ترين كشورهاي جهان(اسرائيل) نشو و نما نمايد و در حقيقت، بايد گفت آينده ما(يعني بهائيت و اسرائيل) چون حلقه‌هاي زنجير به هم پيوسته است».

در پروژه طراحي شده از چندين تكنيك عملیات روانی براي ادامه عمليات استفاده شده بود:
الف: تكنيك شعله ور ساختن، كه در عمليات رواني به معني انگشت گذاشتن بر روي نقاط حساس و آسيب پذير حريف و هجمه تبليغاتي عليه آن نقاط به گونه‌اي كه موجب واكنش حريف شود است، موضعي كه مفروضات آن در پروژه حباب اهانت به يكي از مقدس‌ترين باورهاي اعتقادي اسلامي كه همان ائمه هدي است در دستور كار قرار گرفته بود.
ب: تكنيك همراه شدن، در اين تكنيك طراحان عمليات رواني با پنهان كردن هدف اصلي خود براي ايجاد تفرقه در مخاطبان مورد نظر با هماهنگ كردن تبليغات مقاصد خود را دنبال مي‌كنند تا عده‌اي له يا عليه اين پروژه وارد ميدان شوند موضوعي كه مفروضات آن موضع‌گيري رسانه‌هاي غربي در مقابل مواضعي باشد كه رسانه‌هاي داخلي و دلسوزان حريم ولايت انجام خواهند داد.
ج: تكنيك تحريك، اين تكنيك اقداماتي است كه بر حالت و رفتار مخاطبان تاثير مي‌گذارد و با اجراي آن مي‌توان بين گروه‌هاي هدف و از طريق احساس همدردي، تنفر، خشم و... تفرقه افكني كرد كه در پروژه حباب با تحريك موضع‌گيريهاي متفاوت از سوي عناصر فتنه خارج نشين و بنگاه‌هاي سخن پراكني غربي وابسته و برخي دوستان كم توجه داخلي به آن پرداخته شد.
د: تكنيك واداشتن، منظور اصلي در اين تكنيك وادار كردن حريف به عكس العمل است حتي اگر به ضرر خودش باشد در اين تاكنيك بايد حريف را به وضعي كشاند كه مجبور به اعلام موضع يا اجراي رفتار خاص شود به گونه‌اي كه اتخاذ هر موضع بخشي از منافع مادي و معنوي او را به خطر اندازد كه در اين پروژه هدف غايي كشاندن مسئولان عالي‌رتبه نظام در اين خصوص و موضوع‌گيري بود. اما آن چيزي كه طراحان اين عمليات از آن غافل بودند ضد عملياتي بود كه قبل از كليد خوردن آن توسط حريف غربي در اين سوي آب طراحي شده بود كه موجب شكست مفتضحانه آنان شد.

شاهين نجفي نشاني غلط
طرحان اين پروژه شايد تصور مي‌كردند كه نظام با تمام توان در برابر اين اقدام ورود خواهد كرد اين در حالي است كه نظام متوجه اين موضوع بود كه تمركز بر روي خود مسئله، آدرس غلط است و دست دشمن كه خواهان ريشه كني درخت تنومند اسلام بود خوانده شده و بر اساس يك تقسيم بندی خاص قدرت ضربه زني اين طرح شوم به پايين‌ترين حد ممكن رسيد، تقسيم كاري كه منجر به برخي فتوا‌ها و موضع‌گيري‌هاي رسانه‌اي در مواقع خاص و حتي برخي سينه چاكي‌ها انجاميد كه همه در يكي طراحي دقيق انجام شد.

ركب‌هايي كه به خودشان بازگشت
طرحان اين عمليات كه در مفروضات خود فكر كرده بودند كه در مرحله اول تمام انرژي يكپارچه شيعيان جهان و در مرحله بعد جهان اسلام را به ميدان خواهند كشيد تا بتوانند امت اسلامي را از تحولات عظيم‌تر كه در سر مي‌پروراند مانند به انحراف كشيدن بيداري اسلامي و اتفاقات اين روز‌هاي سوريه بخشي از آن بود و مي‌توانند مسلمين را در برابر شعارهاي پوچي مانند عدم وجود آزادي بيان در بين مسلمانان به انفعال وادارند با مشاهده برخورد هوشيارانه نظام انگشت حيرت به زبان گرفتند در واقع در اين سو بر اساس همان طراحي و تقسيم كار انجام شده فقط به اندازه مورد لزوم تمام اقشار در اين موضوع ورود كردند.

براي شاهين نجفي نگران باشيم
مبتذل خواني كه به نظر نگارنده ناخواسته و از روي شهوت اشتهار به اين موضوع ورود كرده بايد نگران اين موضوع باشد كه تاريخ مصرف شخصيت اهانت‌گرش تمام شده و تنها بخشي كه براي طراحان اين پروژه ارزش ماهوي دارد جنازه شاهين است كه يكي از مفروضات طرح از ابتدا بوده است حال كه از زنده اين هتاك نتواستند آنچنان كه مي‌خواهند بهره‌برداري كنند شايد بتوانند از جنازه آن پيراهني براي خود بدوزند پس پر واضح است كه عمل زشت شاهين نجفي و تن دادن به خواسته‌هاي عده‌اي مزدور سرويس‌هاي امنيتي غربي چيزي جز اين نتيجه را در بر نخواهد داشت بازي باخت باختي كه با عنايت روح بزرگ امام هادي(ع) و تيز هوشي سربازان گمنام امام زمان(عج) رقم خورد و مكروا و مكر ‌الله والله خير الماكرين.

دانلود پی دی اف مطلب