کد خبر: ۷۶۳۷
تاریخ انتشار:

سخني با مدعيان دروغين 16 آذر

مصطفی نمازیان
رفتار شناسی جنبش دانشجویی در ایران نشان می دهد که وجه غالب کنش ها وواکنشهای سیاسی آن، استکبار ستیزی است. به خصوص در مقاطعی که استبداد واستعمار بر ایران پنجه افکنده بود وحرکات دانشجویینیز در کنار سایر گروهها واقشار ضد استکباری وضد استعماری بود. جنبش دانشجویی ایران که با 3 قطره خون اهدایی شهداء 16 آذر متولد شد، پیشگام مبارزه وجهاد با استبداد داخلی واستعمار خارجی بود ودر فرآیند تکوین، تکامل وپیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش برجسته ای ایفا کرد.
16 آذر امسال نیز با پایان خوشی برای قاتلین ودشمنان یاران دبستانی به اتمام رسید. 16 آذر امسال نیز مرحمی برزخمهای کهنه ودیرین امریکا وغرب گذاشت. 16 اذر امسال گذشت وشادی دشمنان آزادی واستقلال چند برابر. رادیو امریکا، فردا، اسراییل، رادیو وتلویزیون مجاهدین عزیز!!! و... همه و همه خوشحال بودند. دیگر کسی سراغ قاتلین یاران دبستانی را نمی گرفت. کسی نپرسید آنها که بودند وبرای چه رفتند؟ کسی به خونخواهی آنها برنخاست. چه راحت وآسان. گذر ایام را ببین چه برسر ادمی می آورد. هم 16 آذر 32 این 3 شهید عزیز بی پناه وبی یاور بودند وهم 16 آذر 87. سال 32 دانشجویان قربانی سیاستهای تجاوزکارانه دست نشاندهه ای آمریکا شدند وامسال شاهد جشن وپایکوبی رسانه های غربی از تلاش برای نابودی حکومت اخوندی. 16 آذر 32 را هیچ یک از رسانه های امروزی پوشش نداد. کسی به حال مظلومیت این عزیزان اشک نریخت وهیچ بیانیه حقوق بشری صادر نشد. امسال و حتی چند سال قبل این صدای زنگ تماس رادیو فردا، صدای آمریکا، صدای منافقین و.. است که گوشی موبایل فعالین دانشجویی را امان نمی دهد: لطفا به عنوان یک فعال دانشجویی و قهرمان آزادیخواه!!! بفرمایید تا سرنگونی حکومت آخوندی چه قدر مانده است؟. بینندگان عزیز امروز دانشگاه شیراز شاهد برپایی تجمع ضد حکومتی بود. دانشجویان شیرازی با سردادن شعارهای « ما زن ومرد جنگیم بجنگ تابجنگیم» به جنگ استبداد رفتند. جوانان شیرازی پیروزی نزدیک است. جوانان شیرازی شما در داخل به جنگ وستیز مشغول باشید تا ما بعد از اتمام خوشگذرانیهایمان ودر صورت شکست حکومت آخوندی وارد عمل شویم.
بله دوستان. گزارشی ساده از تجمع ضد استبدادی( غیر استعماری) 16 آذر امسال. اگر به خاطر بیاورید شعار کادریها واعضای سازمان مجاهدین در هنگامه آغاز نبرد مرصاد را : ما زن ومرد جنگیم بجنگ تابجنگیم. وچه جانانه جنگیدند با دلاور مردان بی ادعا: ان ربک لبالمرصاد.
اگر روزی 3 دانشجوی عزیز در آذر 32 وبعد ها نیز تا پیروزی انقلاب دانشجویان عزیز دیگر به پای گلوله های پهلوی پرپرشدند تا ایران به عنوان یکی از اقمار آمریکای جنایتکار باقی بماند، امروزه شاهدیم که برای قاتلین دانشجویان آزادیخواه سوت وکف می زنند وبرای شادی دل انها حرمت روز شهادت امام محمد باقر را می شکنند. در کمتر از نیم ساعت خبر وتصاویر ویدیویی تجمع ضد حکومتی به رسانه های آزادیخواهی همچون تلویزیون مجاهدین خلق می رسد. مصاحبه می گیرند: چقد صداها آشناست. این صدا را می شناسم. همو بود که می گفت من از منافقین متنفرم!!!. من اصلا رادیو فردا را قبول ندارم. حرکت ما اصلا هیچ وابستگی به خارج ندارد. راستی چه رابطه ایست بین اهتمام صدای آمریکا در پوشش مصاحبه خبری با عبدالمالک ریگی تروریست وحمایت از تجمع دانشجویی؟ چه نسبتی است میان حمایت سازمان مجاهدین خلق از تجمع دانشجویی و ار تباط فعالین دانشجویی با این رسانه؟
زنان ومردان جنگ، با چه کسانی قرار است بجنگید؟ بر که می خواهید اسلحه بکشید؟ آیا فقط مرد جنگید یا می خواهید مردانه بجنگید؟ چه نسبتی بین روز استکبار ستیزی 16 آذر و معرفی ولایت فقیه به عنوان استبداد وجود دارد؟ راستی مگر 13 آبان نیز نماد استکبار ستیزی وادامه حرکت 16 آذر نیست؟ چرا بی تفاوت از کنار آن می گذرید؟ مگر این حرکت دانشجویی نبود؟ آیا به نظر شما اگر تجمعی در 16 آذر و 13 آبان برگزار شود وتنها شعار مرگ بر آمریکا سرداده شود، پوشش خبری از سوی رسانه های آزادیخواه !!! داده می شود؟ آیا گوشی های موبایل زنگ می خورد؟ پوشش مراسم استکبار ستیزی برضد نماد لیبرالیسم جهانی از سوی منافقین مارکسیست صفت چه خط قرمزی دارد که حاضر می شوند مراسم ولایت ستیزی را پوشش دهند؟ آیا این نشان دهنده اتحاد استراتژیک مارکسیسم با لیبرالیسم بر ضد انقلاب اسلامی نیست؟ آیا فراموش کرده اید همین مدعیان آزادی که امروزه شعار های ضد حکومتی ما را پوشش می دهند، روزگاری چه بر سر فعالین دانشجویی در السالوادور، پاناما، نیکاراگوئه و.. آوردند؟
چرا رادیو و تلویزیون مجاهدین؟ چرا رادیو سلطنت طلبان؟ چه کسی مسئول رساندن اخبار این تجمعات به این بنگاههای خبر پراکنی است؟ چه کسانی نقش پادویی برای تروریستها را بازی می کنند؟ آیا فراموش کرده ایم در سال قبل از دل همین تجمعات در دانشگاه تهران، فیلمبردار شبکه مجاهدین خلق دستگیرشد؟ آیا از ارتباط دو دانشجو نما در دانشگاه زاهدان با گروه منطقی و گفتمان پذیر!!!!! عبدالمالک ریگی با خبر شده اید؟ اگر صدای مصاحبه کنندگان با رادیو تلویزین مجاهدین را گوش دهید با تعجب خواهید گفت: عجب! این همونه که صدای آزادیخواهیش گوش ما را کر کرده بود. این که یقه چاک آزادی وضد استبداد بود. این بود که شهادت طلبی را حرکت تروریستی می خواند. چه جالب.شکایت از حرکات تروریستی به یک گروه تروریست و وحشی. متاسفانه باید گفت: دانشجو(نما) منافق پیوندتان مبارک
به شهداء عزیز توهین شد. فرزند شهیدی گریست. به ولایت فقیه توهین شد تا نقدی علمی!!! برولایت فقیه را بشنویم. و آخر کار که افسار آزادیخواهان پاره شد ه بود چه قدرتمندانه فریاد زدند: هل من مبارز. دلسوخته ای گریست ورادیو امریکا خندید. پایان حکومت آخوندی با تقدیم نیم میلیون شهدی ومیلیونها ایثارگرو.. نزدیک است. رادیو مجاهدین دم از حقوق بشر می زند تا فراموش کنیم که مسئول مستقیم دهها هزار ترور وهزاران شکنجه غیرانسانی وغیر اخلاقی جوانان این مرز و بوم در آرشیو اسناد این سازمان غیر انسانی موجود است.
فعالین قومیتی به پا خیزید. قومیت شما زیر سوال رفت. احیاء فاشیست وحمایت از شعارهای فاشیستی اینبار در دانشگاههایی که فریاد مرگ بر فاشیستشان گوش فلک را پرکرده است. جالب است. فعالین قومیتها اینبار از استراحت زمستانه خود بیدار شده اند. کسانی که سالها در غارهای بی خیالی به عیش ونوش ومستی می گذراندند تا طرح انفال صدام جنایتکار با همکاری منافقین مارکسیست صفت و چراغ سبز آمریکای لیبرال مسلک علیه 180 هزار کرد بیگناه وفاقد حقوق بشر اجرا شود. فعالین قومیتی آن زمان سرخوش از باده های لاس وگاس ودر حال قمار بازی بودند که بمبهای شیمیایی اهدایی مدعیان حقوق بشر چه برسر مردم بیگناه و فاقد حقوق بشر حلبچه وسردشت آورد. هیروشیمای کوچک علیه مردم بیگناه کرد. کجا بودند مدعیان دفاع از حقوق قربانیان بیگناهی که اینها می خواهند بهای دهها هزار قربانی بی گناه را به اشاره اربابان خود از ایران اسلامی بستانند؟
و اینجاست که دشمنان آزادی وناقضین حقوق بشر به حامیان آن تبدیل می شوند. 16 آذر امسال نیز گذشت و پرچم پان ایرانیستها بر افراشته شد تا هرگونه تلقی براندازانه از این حرکات نفی شود!!!. تا ثابت شود که این حرکات تنها یک انتقاد از حاکمیت است وبس!!!. گروههای مارکسیستی نیز صحنه را خالی دیده وجولان می دهند و با توسل به روح لنین واستالین، به مخالفت با دیکتاتوری در ایران می پردازند. یادشان رفته که در دوران حکومت بلشویکها 17 میلیون انسان به جرم آزادی بیان وعقیده به کام مرگ رفتند. در حالی دم از حقوق کارگران می زنند که جنایات پدران فکریشان برعلیه کارگران ودهقانان در چین وروسیه را فراموش کرده اند. 16 آذر امسال نیز گذشت وهیچ یادی از شهداء نشد. من مانده ام که چرا تلاش گسترده ای می شود تا بین دانشجویان، جامعه وانقلاب جدایی بیفکنند؟ چه تلاشی است تا دانشجویان وجنبش دانشجویی را تافته جدابافته تعریف کنند؟ چه دستهایی در کار است تا جنبش دانشجویی را جدا از انقلاب وجریانات اسلامگرا وانقلابی تعریف کنند؟ چه نسبتی بین جنبش دانشجوی مسلمان و انقلاب اسلامی با آموزه های لیبرالیسم وجود دارد؟ دلیل اینکه می گویم این تجمعات دانشجویی تافته جدا بافته از انقلاب ومردم است این است که هیچگاه شاهد اینگونه تجمعات مثلا در 22 بهمن، 13 آبان، 5 اردیبهشت و.. نیستیم. چرا امروز در دانشگاهها شاهد سینه چاک کردن برخی جریانات روان پریش فکری برای مرگ یا بی توجهی به مفاهیم مدرنیته هستیم؟ 16 آذر امسال نیز گذشت ومنافقین پلید نیز حامی آزادی بیان وعقیده شدند تایادمان برود امروز تعداد معدود از برگزار کنندگان تجمع 16و 18 آذر دانشگاه شیراز برای درد دل علیه حکومت آخوندی ومرتجع!!! به این جماعت کثیف روی می آورند. شما دیگر به چه حقی دم از آزاد اندیشی می زنید؟ شما به چه حقی واژه استقلال را به گند می کشانید؟ شما دیگر چرا تا هنگام توهین به شهداء وارزشها تشویق گرم وسکوت سرد دارید وهنگام مواخذه وبازخواست یاد شهداء می افتید؟ آیا رابطه ای بین حمایت شما از شهداء و حمایت منافقین از شما وجود دارد؟ آیا نباید به فرموده رهبر نسبت به تعریف دشمنان از خودمان شک کنیم؟ آیا کارمان به چنان فلاکتی رسیده که حالا منافقین خلق، رادیو آمریکا وvoa که حامی پروپا قرص گروه عبدالمالک ریگی هستند به حامی جنبش دانشجویی آزادیخواه تبدیل شدند؟ آیا آنها آزادیخواهند یا ما آزادی وآزادیخواهی را بد فهمیده ایم؟ آیا اشتراکی بین آزادیخواهی منافقین وآزادیخواهی برخی از شماها وجود دارد؟ آیا شما که دیگران را به حکومتی بودن متهم می کنید نسبت به حمایت منافقین واپوزیسیون از خود دچار شک وتردید نشده اید؟ شمایی که دانشگاه را به پادگان تفسیر می کنید، آیا تهدید به حمله مسلحانه از یکسو وشعار به یادگارمانده از عملیات مرصاد « ما زن ومرد جنگیم بجنگ تا بجنگیم» مصداق تبدیل دانشگاه به پادگان نیست؟ برای ما جای سوال است که اگر شهادت طلبی مصداق تروریست است پس تروریست چیست؟ اگر شهادت طلبی مصداق تروریست است پس منافقین خلق کیستند؟ اگر شهادت طلبان وشهداء ما تروریست هستند پس چرا مرتب از اعدامهای سال 67 دفاع می شود؟ اگر ولایت فقیه مصداق دیکتاتوری است پس دیکتاتور چیست؟ آیا نشنیده این افمن کان مومنا کمن کان فاسقا لایستوون؟ آیا شهادت عزیزان ما برای اعتلای پرچم اسلام در ایران وجهان نبود؟ آنچه اکنون مسلم است اینکه شاهد ظهور جریانات رادیکال وشبه مدرنی در برخی دانشگاهها وشدانشگاه شیراز هستیم که تلاش برای بازتعریف هویتی خود با تکیه بر آموزه های رهبران حرکات دانشجویی 1968 همچون هربرت مارکوزه و افرادی دیگر از مکتب فرانکفورت هستند. برداشتی نئومارکسیستی وآنار شیستی. این حرکات فاقد کوچکترین نمادهای دینی واسلامی هستند وفقط قصد اعتراض دارند و اعتراض.
اما اینک چند توصیه: لطفا به جای «خوب حرف زدن» به فکر « حرف خوب زدن» باشید. این خوب حرف زدن بدون پشتوانه فکری- تئوریک وب رمبنای تهییج احساسات نشان دهنده ابتلا به نوعی سوفسطایی گری در دانشگاهها است. « حرف خوب زدن» باعث می شود تا کلام وگفتار دانشجو پر ازمفهوم باشد و دیگر دانشجویان بتوانند از فعالان سیاسی دانشجویی مفاهیم ارزشمند ودارای معنا و مفهوم عالی بیاموزند واز فعالیت ارزشمند وتئوریک سیاسی ( نه سیاسی کاری) بپرهیزند. باید بدانیم ورود فردی به حلقه های فکری یا به اصطلاح نامیده شدن به عنوان « فعال دانشجویی» نشان از قدرت وتوان ادراک بالا نواهد داشت. فراموش نکنیم که « خطای تئوریک، منجر به اشتباه استراتژیک می شود». دانشجو قبل از اینکه سیاسی باشد یا معترض ومنتقد، باید بداند مسلمان است وایرانی. باید دانشت که فعالیت سیاسی – دانشجویی در ایران اسلامی بدون اتکا به اموزه های دینی به مثابه « ساختن پلی خارج از رودخانه می باشد». غفلت از این نکته باعث افتادن در دام « لمپنیزم سیاسی » می شود وبس.
اینک توجه عزیزان را به بیانات گهربار پیر ومرادمان ( در صورتی که وی را دیکتاتور نخوانند) حضرت روح الله در مورد فعالیت دانشجویی جلب می کنیم:
شما دانشجویان عزیز خودتان در صدد این باشید که از غرب زدگی بیرون بیایید، این گمشده خودتان را پیدا کنید. آنها در صددند که با هر ترتیب شده است خودشان را به ما تحمیل کنند وشما باید مقاومت کنید. شمایی که می خواهید مستقل باشید، می خواهید آزاد باشید.
دانشجویان چشمشان باز است. شما مطمئن باشید اگر این مکتب را عرضه نمایید وحکومت اسلامی را چنان که هست به دانشگاه معرف یکنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد.
سعی کنید در دانشگاه پرچم اسلام را بالا ببرید. تبلیغات مذهبی بکنید. مسجد بسازید، اجتماعا نماز بخوانید، تظاهر به نماز خواندن بکنید. وحدت مذهبی لازم است، وحدت مذهبی است که این اجتماع عظیم وفشرده را ایجاد می کند. اگر علاقه به استقلال ایران داردی، وحدت مذهبی داشته باشید.

باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت خود را صف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در رآس آن توحید وعدل وشناخت انبیای بزرگ، پایه گذاری عدالت وآزادی است. از ابراهیم خلیل الله تار سول خاتم (ص) و در شناخت طرز تفکر آنها از نقطه اقصای معنویت وتوحید تا تنظیم جامعه ونوع حکومت وشرایط امام واولی الامر وطبقات دیگر. باید شما دانشجویان دانشگاهها وسایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آراء شخصی خود در تفسیر آیات کریمه قرآن مجید ودر تاویل احکام اسلام ومدارک آن جدا خودداری کنید وملتزم به احکام اسلام به همه ابعادش باشید ومطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است در بسط عدالت ورفع ایادی ظالمانه وتامین استقلال و آزادی وجریانات اقتصادی وتعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل وعینیت در اسلام به طور کامل می باشد ومحتاج به تاویلات خارج از منطق نیست.
..... واینک دانشجویان، این فرزندان فرهیخته ایران زمین در راه اعتلای اسلام ومیهن، کوشاتر از گذشته در جبهه های علمی، فرهنگی وسیاسی از اهداف وآرمانهای جنبش عظیم اسلامی در ایران وجهان، مبارزه ومجاهدت می کنند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین