کد خبر: ۷۵۶۲۴
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار:

من بلوف نمی زنم، صلح طلبم اما پشتیبان اسرائیل هستم!

سخنان متناقض اوباما

بولتن نیوز: باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا هم در بیان احساس خود وهم در سیاست گذاری دچار مغلطه گویی است. او در گفت وگو با جفری گلدبرگ نویسنده رویترز، در کاخ سفید بارها دچار این تناقض گویی ها شده است.





از آن جا که شناخت دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی، و منافع مردم خاورمیانه از اهمیت زیادی برخوردار است لازم است که حرف وها و سیاست های دولت آمریکا از زبان اوباما به خوبی مطالعه و ارزیابی شود تا تناقض ها و منفعت طلبی های آنها کاملا مشخص شود و دست آخر متوجه شویم که آنها به دنبال چه منافعی در خاورمیانه هستند که البته به وضوح اعلام کرده اند که متحد و پشتیبان اسرائیل هستند و دلشان برای کشورهای منطقه نسوخته است.

زیرا آنها ابتدا به این موضوع اشاره می کنند که ایران هسته ای باعث ایجاد رقابت هسته ای در منطقه می شود، اما درجای دیگری معتقد است که منافع آمریکا ایجاب می کند که با ایران برخورد کند اما در مقابل انتقاد جمهوری خواهان بلافاصله اعتراف می کند که او حامی و پشتیبان اسرائیل است و اگر اسرائیل با لبنان درگیر شود و ایران از لبنان حمایت کند، آمریکا مجبور است که از اسرائیل حمایت کند و...

این سخنان نشان می دهد که آمریکا و اوباما به فکر منافع آمریکا واسرائیل هستند و مسائلی که در مورد خاورمیانه مطرح می کنند از سر دلسوزی نیست بلکه به فکر حیات اسرائیل هستند.

اوباما، اگر چه خود را انسان دوست و صلح طلب معرفی می کند و نگاه خود را به سربازان مجروح آمریکایی غمگین وناراحت ارزیابی می کند اما معتقد است که در افغانستان، جنگ با بن لادن و القاعده، فرمان آتش داده است

اگر چه جمهوری خواهان او را رقیق القلب می دانند اما اومعتقد است که بولوف نمی زند و همه گزینه ها روی میز است!

جفری گلدبرگ، در خبرگزاری رویترز و سایت آتلانتیک، در مورد دیدار روز دوشنبه باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید و نگرانی های رئیس جمهور آمریکا در قبال رفتار اسرائیل نوشت:  رئیس جمهور می گوید: استراتژی "مهار " را به عنوان یک راهبرد بی فایده در قبال ایران کنارمی گذارد .

اوباما به دنبال متقاعد کردن نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو است تا هرنوع برنامه ای که ممکن است برای بمباران تاسیسات هسته ای ایران در ماه های آینده در دستور کار داشته باشد را به تعویق بیاندازد . اوباما اینگونه استدلال می کند که ، ایالات متحده ، تحت رهبری وی همواره "پشت اسرائیل" خواهد بود و در صورتی که تحریم های اقتصادی، نتواند تهران را وادار کند تا دست ازجاه طلبی های هسته ای اش بردارد ، وی شخصاً به ارتش آمریکا دستور خواهد داد تا تاسیسات هسته ای این کشور را نابود کند.

اوباما ، اوایل این هفته گذشته در طولانی ترین مصاحبه ای که تاکنون درمورد بالا گرفتن بحران ایران داشته، گفت که ایران و اسرائیل هر دو باید " احتمال اقدام آمریکا علیه تأسیسات هسته ای ایران" را جدی بگیرند. "من فکر می کنم دولت اسرائیل به خوبی تشخیص می دهد که من به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده بلوف نمی زنم." و ادامه داد: "در ضمن، با تکیه بر سیاست ورزی سالم ، اصولا درباره برنامه ها و منویاتمان جار و جنجال و تبلیغات نمی کنم. اما من فکر می کنم هر دو دولت ایران و اسرائیل به خوبی می دانند وقتی ایالات متحده می گوید دستیابی ایران به سلاح هسته ای به هیچ وجه قابل قبول نیست " کاملاً می دانیم چه می گوئیم."

گفتگوی 45 دقیقه ای جفری گلدبرگ با اوباما در دفتر کار ریاست جمهوری چند روزی پیش از آن انجام شدکه طبق برنامه، رئیس جمهور برای حضور و سخنرانی در کنوانسیون سالانه آیپک، گروه لابی طرفدار اسرائیل، و سپس ، روز بعد ملاقات با نخست وزیر نتانیاهو در کاخ سفید آماده می شد.

 اوباما مخصوصاً در این مصاحبه تصریح کرد که "همه گزینه ها روی میز است،" و اینکه"برخورد نظامی" گزینه نهایی است. اما رئیس جمهور در عین حال گفت که تحریم های سازماندهی شده توسط دولت وی ایران را در دریائی از آسیب ها و خسارات " گرفتار کرده است و این فشارشدید اقتصادی احتمالا به زودی رژیم تهران را مجبور می کند تا در مورد دنبال کردن برنامه هسته ای اش تجدید نظر کند.

اوباما گفت: "بی آنکه به هر شکل ممکن در مورد مقاصد ایران دچار توهم باشم یا اینکه به هر شکل بخواهم در مورد ماهیت رژیم ایران ساده لوحانه قضاوت کنم می گویم که: " آنها واقعا خودخواه هستند و تنها به فکر منافع شخصی خودشان هستند". برای آنها ساده است که با یک محاسبه استراتژیک ، در کمترین زمان ممکن، تمام ظرفیت کارساز بالقوه ای را که در اختیار دارند تا حد زیادی به سمت مورد نظرشان پیش ببرند و همین موضوع ممکن است، بهترین تصمیم برای به مخاطره انداختن امنیت اسرائیل باشد . "

رئیس جمهور همچنین گفت که حتی اگر اسرائیل هم هدف لفاظی های خشن ایران قرار نمی گرفت ؛ باز هم برنامه هسته ای تهران برای امنیت ایالات متحده یک تهدید ملی "عمیق" بوجود می آورد ، وی این استدلال را که ایالات متحده آمریکا می تواند با موفقیت یک ایران هسته ای را مهار کند مردود دانست.

وی گفت:" شما در مورد بی ثبات ترین منطقه جهان صحبت می کنید. این واقعیت برای بسیاری از کشور های منطقه قابل تحمل نیست که ایران سلاح هسته ای داشته باشد و آنها نداشته باشند . ایران به حمایت از سازمان های تروریستی شناخته شده است، این خود خطر گسترش سلاح های هسته ای را به مراتب شدیدتر می کند." وی در ادامه گفت، "خطرات ناشی از ایران مجهز به سلاح هسته ای که خود منجر همگانی شدن و رقابت هسته ای در خاور میانه می شود چیزی است که به اعتقاد من برای جهان بسیار خطرناک خواهد بود."





رئیس جمهور، هنگام صحبت در مورد مسابقه تسلیحاتی پر هرج و مرج و بی ثباتی ناشی از آن که می ترسید اگر ایران سلاح هسته ای به دست آورد کشورهای منطقه را درگیر کند ، بیشتر هیجان زده می شد و زمانی که در مورد آنچه به گفته وی "مبارزه ای عمدی از جانب جمهوریخواهان برای متقاعد کردن یهودیان آمریکایی که او ضد اسرائیل است" صحبت می کرد بیشتر نا امید و مستاصل به نظر می رسید. "هر تعهدی که من در قبال دولت اسرائیل و امنیت آن کشور برعهده گرفته ام تاکنون بدان پایبند بوده ام." او گفت. "چرا اینگونه است؟ با وجودیکه در هر مشکلی که آنها در طول سه سال گذشته داشته اند هرگز از حمایت اسرائیل کوتاهی نکرده ام ، هنوز هم در مورد این مسئله شک و تردید وجود دارد؟"

اگرچه او همواره در طول این مصاحبه یکسره ژست حمایت از اسرائیل به خود گرفت ، اما در اخطاردادن به اسرائیل مبنی بر اینکه "انجام یک حمله زود هنگام می تواند نا خواسته به نفع ایران تمام شود؛" زیاده روی کرد: "در شرایطی که همدردی زیادی در قبال ایران وجود ندارد و تنها متحد واقعی این کشور [سوریه] ،خود بر لبه پرتگاه سقوط قرار دارد ، آیا واقعا می خواهیم با سهل انگاری شرایطی بوجود بیاوریم که در این میانه ایران بتواند ناگهان خودرا قربانی جلوه دهد ؟ "

او همچنین گفت تلاش می کند" نتانیاهو را متقاعد کندکه تنها راه برای توقف دائم برنامه هسته ای یک کشور آن است که کشورمورد نظر متقاعد شود که داشتن سلاح های هسته ای به نفع خود او نیست در این چارچوب، استدلال ما اینگونه خواهد بود که : به جای آنکه به راه حل های موقت متوسل شویم باید ببینم چگونه می توان برای همیشه این مشکل را حل کرد؟ و از نظر تاریخی، تنها عاملی که یک کشور را در نهایت -و بی آنکه مداخله نظامی در کار باشد- به این تصمیم می رساند که به سمت تولید سلاح هسته ای نرود ، این است که آنها خودشان، برنامه ساخت سلاح هسته ای را از دستور کار خارج کنند و این گزینه را از روی میز بردارند. این اتفاقی است که در لیبی و در آفریقای جنوبی رخ داد.

و گر چه اوباما به شدت با این وحشت نتانیاهو احساس همدردی می کند که وی همیشه در هراس است که برنامه هسته ای ایران فاجعه ای به وسعت هولوکاست، برای دولت ، و قوم یهود به همراه داشته باشد، اما همچنان با اصرار فراوان پیشنهاد می کند که نگرانی تاریخی نمی تواند بر اساس تصمیم گیری عجولانه و اقدامی ناگهانی علیه ایران را توجیه کند:

 "نخست وزیر اسرائیل رئیس یک دولت مدرن است و به خوبی نسبت به هزینه های سنگین هر گونه اقدام نظامی آگاه است ، و اینطور که در رایزنی با دولت اسرائیل متوجه شده ام آنها این هزینه ها، و پیامدهای ناخواسته آن را ، بسیار جدی تلقی می کنند.

 اما وقتی که از رئیس جمهورپرسیدم آیا به نظر او اسرائیل می تواند با حمله به ایران به حیثیت خود در میان آمریکایی ها لطمه بزند – حمله ای که می تواند باعث تحریک اقدامات تلافی جویانه ایران علیه اهداف آمریکایی ها شود و بی ثباتی عظیم اقتصادی در این کشور بوجود آورد ؟

او در جواب گفت: "من فکر می کنم که ما اینجا در ایالات متحده به طور غریزی با اسرائیل همدردی می کنیم. " رئیس جمهور اوباما نقطه نظرات جالبی در مورد رابطه- بعضاً پر از تنش - خود با نتانیاهو با ما در میان گذاشت - و همچنین در مورد سوریه نیز به تفصیل صحبت کرد – اما برای آگاهی از این نقطه نظرها باید تمام این مصاحبه را بخوانید. در اینجا متن کامل این مصاحبه از نظر شما می گذرد.

****

گلدبرگ: آنطور که از قرائن بر می آید ، نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، از شما می خواهد خطوط قرمز مشخصی را اعلام کنید و تعهدات خاصی را در رابطه با برنامه هسته ای ایران برعهده بگیرید. پاسخ شما به نتانیاهو چه خواهد بود؟ می خواهید چه چیزی را به او بفهمانید؟

 

اوباما: نکته مهمی که اول از همه، باید بگویم اینکه من دقیقا نمی دانم نخست وزیر اسراییل، (در دیدار آتی) چه خواسته ای را مطرح خواهد کرد. ما هیچ نشانه ای دریافت نکرده ایم که وی بخواهد درخواست مشخص و مستقیمی را مطرح کند. ایالات متحده و اسرائیل، هر دو درباره این مشکل بسیار جدی ، بطور مستمر با یکدیگر مشورت و تشریک مساعی کرده اند و آن دورنمای ایران مجهز به سلاح هسته ای است. از زمان احراز سمت ریاست جمهوری در این کشور؛ مسئله ایران هسته ای همواره یکی از پنج نگرانی عمده من در بحث سیاست خارجی بوده است.

ما بلافاصله پس از عهده دار شدن مسئولیت ریاست جمهوری ، راهبردی را طراحی کردیم که بر پایه آن بتوانیم ، با جلب توجه جامعه بین المللی حول محور این موضوع و منزوی کردن ایران ؛ این پیام روشن را به آنها برسانیم که تنها یک راه برای بیرون آمدن از این انزوا و پیوستن مجدد به جامعه جهانی و برخورداری از مزایای آن پیش پای آنها وجود دارد. اما اگر آنها از پیمودن این مسیر خودداری کنند، در آن صورت، پیامدهای سنگین و فزاینده این انتخاب در انتظارشان خواهد بود.

حال پس از گذشت سه سال ، می توانیم به پشت سر خود نگاه کنیم و بگوییم که ما به موفقیتی فراتر از انتظار بسیاری از مردم دست یافته ایم. هنگامی که مسوولیت را به دست گرفتیم، ایران متحد بود و رو به جلو حرکت می کرد اما جامعه جهانی در مورد اینکه چگونه به این موضوع بپردازد، یکصدا نبود. امروز اما جهان، برسر این موضوع که ایران باید مسیر دیگری را در برنامه هسته ای اش در پیش بگیرد، از هر زمان دیگری متحدتر است. ودر عوض ایران، امروز منزوی است و اثرات سخت و سنگین تحریم های چند جانبه ای که بر این کشور اعمال شده را از نزدیک لمس می کند.

در عین حال، درک می کنیم که در نهایت آنچه اهمیت دارد این است که : این مشکل برای همیشه حل شود. و البته قابل درک است که اسرائیل توجه چندانی به نیت خیر ما ندارد بلکه بیشتر علاقه مند نتایج واقعی کاراست. ومن درگفتگوهائی که طی سه سال گذشته؛ سه ماه گذشته و حتی همین سه هفته گذشته داشته ام، آنچه بیش از همه بر آن تاکید کرده ام این بوده که ممانعت از ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای ، تنها به نفع اسرائیل نیست، بلکه عمیقا در چارچوب منافع امنیتی ایالات متحده قرار دارد ، و اینکه وقتی می گویم ما قصد نداریم هیچ گزینه ای را از روی میز برداریم ، می دانم که چه می گویم! منظور ما اینست که همیشه می توانیم این گزینه ( گزینه نظامی ) را نیز انتخاب کنیم . ما به اعمال فشارهای بیشتر علیه ایران آنقدر ادامه می دهیم تا زمانی که ایران مجبور شود سیاستی متفاوت در پیش بگیرد.

 

گلدبرگ: برگردیم به همین جمله که "همه گزینه ها روی میز است !" شاید شما تاکنون پنجاه یا صد بار این جمله را تکرار کرده باشید ! بسیاری از مردم هم این گفته شما باور را می کنند، ولی گویا دو مخاطب اصلی این جمله یعنی رهبر جمهوری اسلامی ایران و نخست وزیر اسرائیل چندان به آن اعتمادی ندارند. برداشتی که ما از شرایط موجود می کنیم این است که دولت اسراییل، گمان می کند که این جمله به نوعی کلی گویی و ابهام آمیز است که سالهاست تکرار می شود. آیا شما می توانید چیزی به آن بیافزایید که نشان دهد که این جمله، صرفا نوعی لفاظی مبهم نیست؟

 

اوباما: من فکر می کنم که مردم اسرائیل آن را می فهمند، مردم آمریکا آن را می فهمند و مردم ایران نیز این جمله را درک می کنند. این جمله که "همه گزینه ها روی میز است ! " دربردارنده یک شق سیاسی است که ایران را به انزوا می کشاند. یک بعد اقتصادی داردکه تحریم های بی سابقه و سختی را شامل می شود و همچنین یک بخش دیپلماتیک هم دارد که در چارچوب آن توانسته ایم ائتلافی را تقویت و مستقر کنیم که گزینه های متعددی از طریق گروه 1+5 ، به ایران ارائه می دهد و تضمین می کند که آژانس بین المللی انرژی اتمی ، در ارزیابی برنامه نظامی ایران، جدی است. و البته این جمله دربردارنده یک بعد نظامی است. که به نظر من مردم این مسائل را خوب می فهمند.

به نظرم دولت اسرائیل می داند که من به عنوان رئیس جمهور آمریکا ، بلوف نمی زنم. ضمن اینکه من با اعتقاد به سیاست ورزی عقلائی و سالم، اصولا درباره منویاتمان ، تبلیغات نمی کنم و اهل حاشیه کاری و جار وجنحال هم نیستم . اما فکر می کنم هر دو دولت ایران و اسرائیل به خوبی می دانند وقتی ایالات متحده می گوید دستیابی ایران به سلاح هسته ای به هیچ وجه قابل قبول نیست " کاملاً می دانیم چه می گوئیم." بگذارید روشن و واضح توضیح دهم که چرا این مسئله برای ما اهمیت دارد.

اگر ایران به سلاح هسته ای دست یابد، علاوه بر تهدید جدی و عمیق برای اسرائیل ، که یکی از قوی ترین متحدان ما در جهان به شمارمی رود، و لحنی که توسط رهبران حکومت ایران درارتباط با اسرائیل بکار می رود- این امر خود ، بکلی با سیاست های منع تکثیر و گسترش سلاح های هسته ای مغایرت دارد. خطرات ناشی از اینکه یکی از بمب های هسته ای ایران به دست سازمان های تروریستی بیافتد، نیز بسیار جدی است. و تقریبا مسلم است که دیگر صحنه گردان های سیاسی منطقه، نیز این ضرورت را احساس می کنند که آنها هم باید برای خودشان سلاح هسته ای داشته باشند. بنابراین دورنمای یک مسابقه تسلیحات هسته ای در حساس ترین منطقه جهان پیش چشم ماست، منطقه ای که با دولت های بی ثبات و تنش های قومی موجود دست به گریبان است. و همچنین دستیابی به سلاح هسته ای ، به ایران توانائی مضاعفی می دهد تا بیش از پیش از گروه های مورد حمایتش در منطقه و جهان حفاظت کند و آنها با قدرت بیشتری بتوانند دست به حملات تروریستی بزنند. چرا که در این صورت آنها از اقدامات تلافی جویانه جامعه جهانی هراس کمتری خواهند داشت.

گلدبرگ: اگر اسرائیل در این صحنه حضور نداشت ، موضع شما چگونه بود؟

اوباما: بازهم به نفع امنیت ملی ایالات متحده بود که ایران را از دستیابی به سلاح هسته ای باز دارد.

گلدبرگ: پس چرا همیشه این مسأله طوری تلقی می شود که گویی تنها موضوعی دوجانبه و به شکل منازعه " اسرائیل در مقابل ایران" است؟

اوباما: به نظرم این مسئله به نگرانی برحق اسرائیل باز می گردد. اینکه اسرائیل کشوری کوچک است که در موقعیت منطقه ای دشواری قرار دارد و در نتیجه، هرقدر هم که آمریکا و اسرائیل ظرفیت و توانمندی هسته ای ایران را ارزیابی کنند و اینکه ایران با چه سرعتی می تواند به ظرفیت کارساز دست یابد و هرچند مشورت و تبادل اطلاعاتی دقیق و مستمری در این زمینه وجود داشته باشد، بازهم اسرائیل خود را آسیب پذیرتر می بیند. و به نظرم نخست وزیر و وزیر دفاع اسرائیل اهود باراک، به نوعی احساس یک وظیفه تاریخی و عمیق دارند که به هر قیمتی نگذارند اسرائیل در موقعیتی قرار گیرد که نتواند برای حفاظت از خودش قاطع و یکجانبه اقدام نماید. من این دغدغه ها و نگرانی ها را درک می کنم و به همین دلیل، فکر می کنم چندان هم تعجب آور نیست.به ویژه در این کشور؛ که بخش عمده ای از مردم با آسیب پذیری بالقوه و مخمصه ای که اسرائیل در آن گرفتار شده عمیقاً احساس همدردی می کنند – و اینکه مقالات وگزارش هایی نیز در این زمینه شکل می گیرد.

اما می خواهم این نکته را روشن کنم ، زمانیکه به گوشه و کنار جهان سفر می کنیم و گزارش ها و سخنرانی هائی درباره این موضوع ارائه می کنیم، موضوع را آنطورکه در بالا شرح دادم مطرح نمی کنیم بلکه قضیه را طوری مطرح می کنیم که گوئی این مسئله به طور کلی مربوط به امنیت ملی آمریکا و منافع جامعه جهانی است و من به شما اطمینان می دهم که اگر اروپائی ها به این نکته واقف نمی شدند که به نفع همه جهان است که ایران از دستیابی به سلاح هسته ای باز داشته شود. اروپا هرگز با تحریم های نفتی ایران همراهی نمی کرد- که البته رعایت و اجرای آن بسیار هم برایشان کار سختی است.

زیرا کشورهای اروپائی نفت زیادی از ایران خریداری می کنند- و چین هیچگاه با تحریم های مصوب شورای امنیت کنار نمی آمد. و همچنین اگر به وضوح روشن نساخته بودیم که این مسئله نه تنها برای یک کشور خاص، بلکه برای همه ملت ها حائز اهمیت است، سایر کشورهای گوشه و کنار جهان هیچگاه در مورد اِعمال این تحریم ها با هم متحد نمی شدند.

گلدبرگ: آیا این احتمال وجود دارد که نخست وزیر اسرائیل، بیش از حد، از هولوکاست درس گرفته باشد؟

اوباما: نتانیاهو، مسوولیت سنگینی برای حفاظت از مردم اسرائیل در میان همسایگان متخاصم خود بر عهده دارد. و من اطمینان دارم هنگامی که وی به این مسائل فکر می کند تاریخ هولوکاست ، تفکرات ضد یهود و سبعیتی که بیش از هزار سال متوجه قوم یهود بوده همه و همه بر دوش وی سنگینی می کنند.

با اینحال، به عقیده من مهم است که بدانیم نخست وزیراسرائیل رئیس یک دولت مدرن است و به خوبی از هزینه های سنگین هر گونه اقدام نظامی آگاه است، و تاجائیکه ضمن رایزنی های متعدد با دولت اسرائیل متوجه شده ام ؛ آنها این هزینه ها، و پیامدهای سنگین و ناخواسته آن را بسیار هم جدی تلقی می کنند.

گلدبرگ: فکر می کنید که اسرائیل می تواند با پیشدستی در اقدام یکجانبه نظامی علیه برنامه هسته ای ایران، به حیثیت و وجه خود دربین امریکائی ها لطمه وارد کند ؟

اوباما: نمی دانم در آمریکا چه اتفاقی خواهد افتاد. فکر می کنم که ما آمریکائی ها بطور ذاتی با اسرائیل احساس همدردی و همراهی می کنیم و معتقدم که حمایت سیاسی از اسرائیل موضوعی فراحزبی و بسیار قدرتمند است.

سوال کلیدی که همیشه در مباحثاتم با اسرائیل مطرح می کنم این است: این مسئله چطور بر امنیت محیطی آنها تاثیر خواهد گذاشت؟ آشکارا گفته ام و در خلوت هم می گویم: در نهایت ، نخست وزیر و وزیر دفاع و سایر مسئولان دولتی اسرائیل باید درباره آنچه که به صلاحشان است تصمیم بگیرند . من نمی خواهم در امور آنها مداخله کنم و بگویم که چه چیزی برای آنها بهتر است.

اما به عنوان نزدیکترین دوست و متحد اسرائیل،- و به عنوان کسی که طی سه سال گذشته تمام هم و غم خود را به کار بسته تا مطمئن شود که اسرائیل ظرفیت های امنیتی خود را افزایش داده است و همواره کوشیده تا بر انبوهی از مشکلات بغرنج فائق شود و سوالات پیچیده را پاسخ دهد- به آنها یادآور می شوم که ما یک "معماری تحریم" داریم که بسیار موثرتر از آن چیزی است که کسی بتواند پیش بینی کند و اینکه ما جهانی را پیش رو داریم که متحد در پشت تحریم ها ایستاده است ودیگر اینکه ارزیابی ما از اوضاع کنونی که با اسرائیلی ها نیز در میان گذاشته شده، این است که "ایران هنوز سلاح هسته ای در اختیار ندارد" و هنوز هم در موقعیتی نیست که چنین امکانی را به دست آورد. البته فرصت زیادی هم نداریم . دیر یا زود خواهیم فهمید که آنها برای چنین هدفی تلاش می کنند.

در این چارچوب، استدلال ما اینگونه خواهد بود که : به جای توسل به راه حل های موقت ،باید ببینم چگونه می توان برای همیشه این مشکل را حل کرد؟ از نظر تاریخی، تنها عاملی که یک کشور را در نهایت -و بی آنکه مداخله نظامی در کار باشد- به این تصمیم می رساند که به سمت تولید سلاح هسته ای نرود ، این است که آنها خودشان، برنامه ساخت سلاح هسته ای را از دستور کار خارج کنند و این گزینه را از روی میز بردارند. این اتفاقی است که در لیبی و در آفریقای جنوبی رخ داد.

اوباما ادامه داد: بی آنکه به هر شکل ممکن در مورد مقاصد ایران دچار توهم باشم یا اینکه به نوعی بخواهم در مورد ماهیت رژیم ایران ساده لوحانه قضاوت کنم می گویم که: " آنها واقعا خود خواه هستند و تنها به فکر منافع شخصی خودشان هستند". برای آنها ساده است که با یک محاسبه استراتژیک ، در کمترین زمان ممکن، تمام ظرفیت کارساز بالقوه ای را که در اختیار دارند تا حد زیادی به سمت مورد نظرشان پیش ببرند و همین موضوع ممکن است، بهترین تصمیم برای به مخاطره انداختن امنیت اسرائیل باشد . "اینها مسائل پیچیده ای است و اگر من جای نخست وزیر اسرائیل بودم، با آنها دست و پنجه نرم می کردم همانطور که من به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده، در همه حال با این مسائل دست به گریبانم .

گلدبرگ: کمی در باره رابطه خود با نخست وزیر اسرائیل صحبت کنید؟ شما با وی بیش از هر رهبر سیاسی دیگری در جهان دیدار داشته اید. به نظر می رسد که رابطه ناکارآمدی بین شما وجود دارد؟ موضوع از چه قرار است؟

 

اوباما: در واقع به نظرمن که رابطه ما بسیارهم کارآمد است و به قول معروف کار نیکو کردن از پر کردن است. واقعیت این است که طی این سه سال، ما کارهای زیادی را با اسرائیل انجام داده ایم و فکر می کنم که نخست وزیر و وزیر دفاع اسرائیل خود به این نکته اذعان دارند که هیچگاه همکاری های نظامی و اطلاعاتی بین این دو کشور تا به این اندازه قوی وجود نداشته است. آنچه که برای تامین امنیت اسرائیل انجام داده ام از مانور های نظامی مشترک - که با موارد مشابه در گذشته قابل قیاس نیست، تا کمک به تامین منابع مالی و پیشبرد برنامه ساخت گنبد آهنی برای حصول اطمینان از اینکه شهروندان اسرائیلی در قبال حملات موشکی کمتر آسیب پذیر باشد، تا تضمین اینکه اسرائیل در منطقه از برتری کیفی نظامی برخوردار باشد، تا مبارزه علیه مشروعیت زدائی از اسرائیل در شورای حقوق بشر یا در مقابل مجمع عمومی سازمان ملل و یا در جریان گزارش گلداستون یا بعد از شعله ور شدن بحران فلوتیا، . . .حقیقت این است که مناسبات ما بسیار کارآمد بوده است.

گلدبرگ: آیا شما دو نفر با هم "دوست" هستید؟ آیا درباره موضوعی غیر از مسائل کاری هم با هم صحبت می کنید؟

اوباما: می دانید، حقیقت مسئله این است که هر دوی ما اینقدر درگیر هستیم که وقت زیادی برای گفتگو درباره موضوعات غیرکاری نمی ماند. حال که این نکته را گفتم بگذارید این را هم اضافه کنم که من و نخست وزیر اسرائیل از دو سنت مختلف سیاسی برخاسته ایم. کمتر در تاریخ مناسبات آمریکا و اسرائیل رخ داده است که یک دولت راست گرا در اسرائیل در دوران یک دولت چپ میانه در آمریکا، بر سر کار باشد و به همین دلیل فکر می کنم در چنین شرایطی، تعبیر و تفسیرهای سیاسی زیادی درباره ماهیت رابطه دو طرف مطرح می شود.

اما چیزی را که حین کار با نتانیاهو فهمیدم این است که ما می توانیم با هم بسیار رو راست باشیم، بسیار رک و بی پرده و بسیار صادق باشیم. در اکثر مواردی که دچار اختلاف نظر هستیم، این اختلافات تاکتیکی است ، نه راهبردی!!! اهداف ما یکی است وجود یک ایالات متحده امن، یک اسرائیل امن، صلح، وجود این فرصت برای کودکانمان که در امنیت و سلامت رشد کنند و نه در هراس از انفجار بمب و این که بتوانیم کار رشد اقتصادی و تجارت بین دو کشور را به پیش ببریم. ما درباره اینکه به کجا می خواهیم برویم، با هم توافق نظر داریم اما همانطور که در روابطم با دیگر رهبران جهان هم دیده می شود، هرگز درباره نحوه رسیدن به این اهداف یک توافق کامل وجود ندارد.

گلدبرگ: در مصاحبه ای که سه سال پیش، درست قبل از او نخست وزیری اش ، با نتانیاهو داشتم وی گفت که به نظر او ایران توسط یک فرقه " ناجی آخرالزمان." اداره می شود اما هفته گذشته، ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد ارتش آمریکا رهبران ایران را "منطقی" خواند. شما کجای این طیف قرار می گیرید؟ آیا برداشت شما این است که رهبران ایران ممکن است آنقدر غیرمنطقی باشند که بخواهند مغایر آنچه که، به فهم ما، می تواند منفعت ملی شان را تامین کند، عمل کنند؟

اوباما: من فکر می کنم شما حق دارید که این نگرش های گوناگون را به "طیف" تعبیر کنید... شک نیست که آنها منزوی هستند.آنها یک سیستم سیاسی بسیاردرون گرا و فطری دارند. اساس حیات سیاسی آنها بر پایه خصومت با آمریکا، اسرائیل و به طور کلی "غرب" شکل گرفته و تغذیه می شود. آنها خود را درچشم جامعه جهانی اینطور نشان داده اند که هنجارها و قوانین بین المللی را زیر پا می گذارند تا به اهداف خود برسند. و همه این افکار و اعمال آنها را خطرناک جلوه می دهد. آنها ...

 

گلدبرگ: شما هم فکر می کنید آنها یک فرقه " ناجی آخرالزمانی" هستند؟

 

اوباما: به نظر من کاملا درست است که بگوئیم این رژیم ، در جهان بینی و ارزش ها با ما همفکر نیست. من هم- همانطور که ژنرال دمپسی به خوبی به آن اشاره کرده- فکر می کنم که اگر به نحوه عملکرد و تصمیمات آنها در سه دهه گذشته نگاه کنیم، در می یابیم که آنها به حفظ و بقای نظام اهمیت می دهند. آنها نسبت به افکار عمومی مردم حساسیت دارند و از انزوائی که با آن روبرو شده اند رنج می برند.

برای مثال آنها به خوبی می دانند زمانیکه این نوع تحریم ها به طور کامل اعمال شود ، در گردابی از آسیب ها و خسارات گرفتار می شوند. آنها قادر هستند تصمیماتی اتخاذ کنند تا آن ها را از پیامدهای منفی این تحریم ها مصون نگه دارد. بنابراین اگر گزینه هایی به آنها عرضه شود که از نگاه خودشان، برخی به رنج و آسیب زیاد منجر می شود و برخی به مسیری مناسب تر ، در آنصورت نمی شود با قاطعیت گفت که آنها راه بهتر را انتخاب نمی کنند.

 

گلدبرگ: بعید به نظر می رسد رژیمی که بر اساس تفکر ضدیت با آمریکا و غرب شکل گرفته در برابر تحریم های تحت امر آمریکا سر خم کند و تسلیم شود.

 

اوباما: من فکر می کنم سوال اصلی این است : منافع اصلی و حقیقی آنها دقیقا چیست ؟ در حال حاضر، آنچه که ما دیده ایم، و آنچه که به طور مستقیم از آنها در طی دو هفته گذشته شنیده شده اینست که سلاح های هسته ای از نظر آنها غیر اسلامی و حرام است. و این حرف در تمام سخنرانی های رسمی رهبر و وزیر امور خارجه آنها شنیده می شود.

گلدبرگ: شما صداقت آنها را باور می کنید؟

اوباما: مسئله این نیست که من صداقت برآمده از اظهارات رژیم را باور می کنم یا نه! نکته این است که گفتار آنها برای اینکه به جامعه جهانی اثبات کنند که، در واقع، اهدافشان صلح آمیز است و به دنبال سلاح هسته ای نیستند ، با رفتارشان وآنچه تاکنون انجام داده اند همخوانی ندارد.

پس نیازی نیست که در برابر ما تسلیم شوند و سر خم کنند. آنچه که برای آنها ضرورتی است در واقع این است که به دنیا نشان دهند که بین اقدامات و اظهارات آنها هماهنگی وجود دارد. و این چیزی است که آنها می توانند بدون از دست دادن وجه ( ضد امریکائی و غرب ستیزی )خود بدان دست یابند .

 

گلدبرگ: اجازه دهید جسارتاً سوال کنم : چرا به سیاست "مهار و باز دارندگی" متوسل نمی شوید؟ آنگونه که اتحاد جماهیر شوروی سابق و کره شمالی را مهار کردیم؟

اوباما: به همان دلیل که توضیح دادم – زیرا در مورد بی ثبات ترین منطقه جهان صحبت می کنیم . این واقعیت برای بسیاری از کشور های منطقه قابل تحمل نیست که ایران سلاح هسته ای داشته باشد و آنها نداشته باشند. ایران به حمایت از سازمان های تروریستی شناخته شده برخواسته، بنابراین خطر گسترش سلاح های هسته ای این بحران را به مراتب شدیدتر می کند.

تنها مثال مشابه کره شمالی است. ما به کره شمالی هم فشارهای زیادی وارد کردیم؛ و در واقع، امروز می بینیم که آنها حاضرشده اند تا برخی از فعالیت های هسته ای و آزمایشات موشک خود را به حالت تعلیق درآورند و دوباره به میز مذاکره بازگردند. اما کره شمالی به مراتب منزوی تر است ، و قطعا در مقایسه با ایران؛ کمتر می تواند بر فضای پیرامون خود تأثیر گذار باشد. این است که خطرات ناشی از ایران مجهز به سلاح های هسته ای، که منجر به همگانی شدن آن برای اغلب کشورهای خاور میانه خواهد شد ؛ مسأله مهمی است که به اعتقاد من می تواند برای جهان بسیار خطرناک باشد.

گلدبرگ: آیا تشدید تصادفی هسته ای را به عنوان یک احتمال بررسی می کنید ؟

اوباما: کاملا. ببین ، حقیقت این است که من فکر نمی کنم هیچ یک از این ها تصادفی باشد. بلکه به نظرم کاملاً عمدی است. اگر ایران به سلاح هسته ای دست یابد ، نمی گویم همه کشور های منطقه ، اما احتمالا چهار یا پنج کشور در خاور میانه وجود دارد، که می گویند: "ما هم برنامه هسته ای خود را شروع می کنیم ، و ما هم سلاح هسته ای می سازیم." و آنگاه ، ما می مانیم و چشم انداز ناشی از محاسبات غلط در منطقه که یک دنیا تنش و شکاف عمیقی که با خود به همراه خواهد داشت. به یک معنا بحرانی در ابعاد پنج برابر یا ده برابر چالش های هند و پاکستان را می توان پیش بینی کرد.

گلدبرگ: که در آن هرکس اسلحه اش را به روی دیگری نشانه گرفته است!

اوباما: که در آن هرکس اسلحه اش را به روی دیگری نشانه گرفته است!

گلدبرگ: چیزی که از صحبت های شما می فهمم این است که، فرض کنیم حزب الله به اسرائیل حمله کند. اسرائیل در پاسخ به لبنان یورش می برد و بعد هم ایران وارد عمل می شود و با یک اماده باش هسته ای . . . یک . . دو . . سه و-

اوباما: زمینه تشدید تنش ها در چنین شرایطی به شدت آماده و خطرناک است . علاوه بر هزینه های انسانی بالقوه تشدید تنش های هسته ای در خاور میانه، فقط تصور کنید از بعد اقتصاد جهانی چه فاجعه عظیمی رخ خواهد داد. احتمال قطع کامل جریان حیاتی انرژی با شدت و خسارتی که پیش از این هرگز تجربه نشده وتوقف کامل اقتصاد جهانی بسیار عمیق و فاجعه بار خواهد بود . بنابراین وقتی می گویم این کار در جهت منافع ایالات متحده است، منظورم این نیست که ما "مایلیم" این بحران را حل و فصل کنیم بلکه منظورم این است که ما "باید" به این بحران خاتمه دهیم.

گلدبرگ: یکی از جنبه های این موضوع ، طرح این سوال است که "آیا باورکردنی است که باراک اوباما روزی از قدرت نظامی برای متوقف کردن ایران استفاده کند؟ جمهوری خواهان سعی دارند روی این موضوع مانور کنند - و البته تنها جمهوری خواهان نیستند که می گویند – "مردی ، با اینچنین منش و سلوک رفتاری ، چنین شخصیتی ، چنین حزبی ، و اینچنین رقیق القلب ، هرگز دست به چنین کاری نمی زند."

 

اوباما: ببین ، اگر می خواهند مرا متهم کنند که عمیقاً صلح را به جنگ ترجیح می دهم ، بگویند که چطور هربار که من به مردان و زنان جوان فرمان شروع جنگ داده ام و سپس عواقب آن را بر جسم و جان بعضی از آنها ---که به اندازه کافی خوش شانس بوده اند تا از عملیات زنده باز گردند ---دیده ام چه بار سنگینی بر شانه هایم احساس کرده ام - بله درست است و من از این بابت هیچ عذر خواهی نمی کنم . زیرا هر کسی که بر این صندلی بنشیند و از هزینه های جنگ آگاه نباشد شایسته این مقام نیست، این کار مسئولیتی بسیار جدی است. این یک بازی ویدئویی نیست که ما بنشینیم وبا هیجان بازی کنیم.

با این حال، منصفانه است، که بگویم در طول سه سال گذشته، در این خصوص به وضوح خود را بسیار مصصم نشان داده ام ، البته در صورتی که قلباً به این باور برسم که اقدام نظامی-- علیرغم خطرات عظیمی که می تواندبه دنبال داشته باشد --به سود منافع ملی و اساسی امریکا و جامعه جهانی خواهد بود و بدیهی است که عملیات بن لادن در این مورد قابل ملاحظه وچشمگیر است، اما قبل از آنکه بن لادن را دستگیر کنیم، القاعده به دلیل فعالیت ها و راهبردهای من به زانو درآمده بود.




ما در افغانستان تصمیم های بسیار دشواری گرفتیم زیرا می دانستیم برای اینکه انتقال از افغانستان به شکلی صحیح و موثر صورت بگیرد بسیار مهم است که خلاف جهت حرکت طالبان عقب نشینی کنیم .

بنابراین جدا از سیاست های معمول، فکر نمی کنم این استدلالی است که چندین وجه مختلف دارد. و به هر حال این استدلالی نیست که مردم آمریکا خریدار آن باشند . ممکن است آنها هنوز هم از نرخ بالای بیکاری شکایت داشته باشند و یا بخواهند که روند بازسازی (اقتصادی) باید سریعتر از این پیش برود ، اما کمتر می شنوید که مرا به نوعی به تزلزل و تردید در تصمیم سازی های بزرگ و ضروری متهم کنند.

 

گلدبرگ: ممکن است در مورد سوریه هم صحبت کنید البته فقط به عنوان یک مسئله استراتژیک ؟ والبته به عنوان یک مسئله انسانی! به نظر می رسد یکی از راه های تضعیف و بیشتر منزوی کردن ایران ، حذف و یا کمک به حذف سوریه، تنها متحد عرب ایران است.

اوباما: کاملا.

گلدبرگ: خوب به این ترتیب سوال این است که : این دولت (سوریه) چه کار دیگری می تواند انجام دهد؟

اوباما: خوب، نگاه کنید، هیچ شکی وجود ندارد که ایران امروز بسیار ضعیف تر یک سال پیش ، دو سال پیش، ویا سه سال پیش است. بهار عرب، پر از دست انداز و ناهموار مثل همیشه ، نشانه یک شکست استراتژیک برای ایران است، زیرا آنچه مردم در این منطقه دیده اند، این است که تمام درخواست هائی که برای آزادی ، خود مختاری ، آزادی بیان و آزادی اجتماعات داشته اند، دائما از سوی دولت ایران نقض شده است. [رهبران ایران] به هیچ وجه با جنبش های حقوق بشری و دمکراسی خواهی دوستی و همسوئی ندارند. اما اکنون به نحوی مستقیم تر، درگیر اوضاع سوریه شده اند ، و سوریه هم که اساسا تنها متحد واقعی آنها در منطقه است.

و برآورد ما این است که: شمارش معکوس [بشار اسد[ آغاز شده است ! و این چیزی که دیر یا زود اتفاق می افتد. واکنون آیا می توانیم این حرکت نزولی را شتاب دهیم ؟ ما تلاش می کنیم از طریق همکاری با جامعه جهانی این کار را انجام دهیم. این کار پیچیده ای است به دلیل این واقعیت که سوریه کشوری به مراتب بسیار بزرگتر، پیچیده تراست و دولتی به مراتب خبره تر از از لیبی دارد. به عنوان مثال - مخالفت بسیار متلاشی شده است - که هر چند در خصوص سوریه اتفاق نظری در جهان عرب وجود دارد ،اما در سطح بین المللی، کشورهایی مانند روسیه همچنان حکم بالقوه سازمان ملل متحد و یا عملی کردن آن را مسدود کرده اند. .

و بنابراین، آنچه که ما - و وزیر امور خارجه که به تازگی از کمک به گروه دوستان سوریه در تونس بازگشته است- سعی داریم انجام دهیم تلاش برای رسیدن به یک سری استراتژی هائی است که بتوانیم کمک های انسان دوستانه را تامین کنیم. اما همین استراتژی ها می تواند روند انتقال به دولتی صلح آمیز و با ثبات و نماینده محور را در سوریه تسریع کند. اگر چنین شود، خسارت و لطمه بزرگی به ایران وارد خواهد آمد.

 

گلدبرگ: می توانید کاری کنید که این انتقال سریعتر انجام شود؟

 

اوباما: خوب، نه کاری که بتوانم برای شما فاش کنم. زیرا صلاحیت امنیتی طبقه بندی شده شما کافی نیست. (خنده حضار)

به هر حال ، این بخشی از چارچوبی است که در قالب آن باید به بررسی رویکردمان نسبت به ایران بپردازیم ، زیرا در شرایطی که همدردی زیادی در قبال ایران وجود ندارد و تنها متحد واقعی این کشور [سوریه] ،خود بر لبه پرتگاه سقوط قرار دارد ، آیا واقعا عاقلانه است که با سهل انگاری، شرایطی بوجود بیاوریم که در این میانه ایران بتواند خودرا قربانی جلوه دهد و نگاه ها را از نکته اصلی و جائی که به حق باید مرکز توجه جامعه جهانی باشد- یعنی پیگیری برنامه هسته ای اش - به سمت موضوع دیگری منحرف کند.

این یک نمونه از عواملی است که هنگام مشورت با متحدان مان از جمله اسرائیلی ها مطرح می کنیم، زیرا این موضوع ابعاد بسیاری دارد ، و ما باید برای رسیدن به نتیجه ای که امیدوارم مورد نظر و اتفاق همگانی باشد همه این ابعاد را درنظر بگیریم.

گلدبرگ: اسرائیلی ها این موضوع را درک کنند ؟ قبلا اختلافاتی بین اسرائیل و ایالات متحده وجود داشته است، اما این یک یکی در راس همه اختلاف ها قرار می گیرد زیرا اسرائیل موضوع ایران هسته ای را به عنوان موضوع موجودیت و حیات ملت خود می بیند. . سوال این است: آیا در ذهن خود تاکنون ، دلایلی برای نتانیاهو به ارمغان آورده اید که بواقع کارساز باشد.

 

اوباما: من فکر می کنم که درنهایت ، رهبران اسرائیل بر اساس آنچه به باور شان بهترین مناسب ترین و راه حل برای امنیت اسرائیل است تصمیم گیری خواهند کرد.

ما هنگام ارائه دیدگاه های و رویکرد استراتژی خود ، سعی می کنیم تمام کارت ها را بر روی میز قرار دهیم ، تا نشان دهیم که در مورد این مسائل چگونه می اندیشیم. سعی می کنیم با ارائه حقایق و شواهد به توصیف مسائل مورد بحث کمک کنیم. ارزیابی آنها را باآنچه خود ارزیابی کرده ایم مقایسه می کنیم ، وهر کجا شکاف وجود داشته باشد، سعی می کنیم این شکاف را تا حد امکان باریک تر کنیم . و چیزی که من برای پوشش این شکاف ها انجام می دهم تاکید بر میزان جدیتی است که ایالات متحده درمورد آن موضوع خاص لحاظ می کند . و من فکر می کنم که ایهود باراک آن موضوع را می فهمد وامیدوارم که نخست وزیر نتانیاهو، هم وقتی هفته آینده با من ملاقات کند این ضرورت و جدیت را درک کنند.

 

و یکی از چیزهایی که دوست دارم به آنها یادآوری کنم این است که هر تعهدی که من در قبال دولت اسرائیل و امنیت آن بر عهده گرفته ام. بدان پایبند بوده و هستم . منظورم این است که بخشی از – نمی خواهم حرف توی دهان شما بگذارم - اما بخشی از این سوال اساسی شما باید این باشدکه : چرا با وجودی که هرگز از حمایت اسرائیل در برابر هر مشکلی که آنها در طول سه سال گذشته با آن روبرو بوده اند کوتاهی نکرده ام ، هنوز هم این موضوع (هواداری اسرائیل) سوال برانگیز است ؟

گلدبرگ: عبارت مناسبی برای طرح این سوال است.

اوباما: و پاسخ من این است: هیچ دلیلی وجود ندارد که در مورد این مسائل به من شک کنید.

بعضی از شک و تردید ها به این واقعیت باز می گردد که در این کشور و در رسانه های ما، این مسائل را در لفافی از سیاست می پیچند و من فکر نمی کنم که راز ورمزی در این موضوع وجود داشته باشد .جز اینکه تعدادی از بازیگران سیاسی می خواهند ببینند آیا می توانند شکافی - نه بین ایالات متحده و اسرائیل که میان باراک اوباما و رای دهندگان یهود آمریکایی ایجاد کنند. این رای دهندگان همیشه از نامزدی اوباما حمایت کرده اند، پس خوب است که سعی کنیم شک و تردیدی در دل آنها ایجاد کنیم. . .

شغل من این است که تا می توانم اطمینان حاصل کنم که عوام سیاسی که بدان اشاره شد در مورد مسئله ای که از چنین اهمیت استراتژیک و امنیتی بزرگی برای هر دو کشور برخوردار است، کاملا برطرف شده باشد و به این ترتیب زمانی که با نخست وزیر صحبت می کنم ، و یا تیم من در حال صحبت با دولت اسرائیل است ، چیزی که من می خواهم یک ارزیابی سرسختانه ، واقعی و با چشمان باز است که بتواند به درستی نشان دهد که ما تا چه اندازه به اهداف خود رسیده ایم.

و اهداف ما همگام است. و به لحاظ تاریخی، یکی از دلایلی که باعث شده رابطه ایالات متحده و اسرائیل تاکنون به خوبی پا برجا بماند و شکوفا شود؛ وجود ارزش های مشترک، تاریخ مشترک و ارتباط بین مردمان ما است. اما در عین حال به دلیل تعهدو پایبندی عمیق هردو حزب به کشور اسرائیل نیز بوده است. و سوی دیگر این ارتباط حسنه این است که از نظر سیاست های اسرائیلی نگرشی غالب وجود دارد که صرف نظر از اینکه دولت وقت دموکرات و جمهوریخوا باشد ، پیش فرض همه فعالیت های ما این است که باید از اسرائیل پشتیبانی کنیم. و این چیزی است که من دائما سعی می کنم آن را تقویت کنم و به مردم نیز خاطرنشان کنم.

 

گلدبرگ: صبر کنید، در چهار کلمه، این همان پیام شما به نتانیاهوست – "ما پشت اسرائیل هستیم"؟

اوباما: این تنها پیام من به نخست وزیرنیست، که پیام من به مردم اسرائیل بوده است، و به جامعه هوادار اسرائیل در این کشور ، برای من از زمان احراز سمت ریاست جمهوری تاکنون موقعیتی سخت تراز روزی که در مقابل مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفتم پیش نیامده که بخواهم روشن تر از آن صحبت کنم ، زمانی که با صدای بلند تر از هر رئیس جمهوری در طول تاریخ این کشور به دفاع کامل از اسرائیل و نگرانی های به حق امنیتی اش برخاستم – نه بهتر است بگویم در مقابل مخاطبانی که به خصوص به خاطر این پیام هیجان زده بودند .بنابراین. . .خیر ! این پیام من به نتانیاهو نیست . پیام من بسیار روشن تر است، اینکه" چگونه می توانیم این مشکل ما را حل کنیم."

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
محمد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
4
9
من دزد نیستم اما دزدی میکنم!!!
پاسخ ها
مرغ حق
| UNITED STATES |
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
اقای محمد اینگونه بهتر است : من دزد نیستم رباینده ام .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
4
8
شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لف لف خورد گه دانه دانه !!.
احمد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۲۸ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
5
9
سربازان امام زمان (عج) آماده اند تا به وصیت امامشان، خمینی کبیر عمل کنند،

اسراییل و شیطان نابودی خود رو جلو
می اندازند
ناشناس
|
UNITED STATES
|
۰۵:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
4
8
حرف اوباما همانند این است که بگوید جق با شماست ولی من درست میگویم .... تنافضی مضحک که صهیونیست ها سیاستمداران امریکا را وادار به گفتن ان میکنند و انها را به ذلت میکشانند . ولی اغاز پایان ان از مدتها پیش شروع شده است همانند نام برنامه ای در سیما پایانی بر پایان .
رسول
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
5
8
این ها همشون دشمن ایران و تمدن ایران هستند . می ترسند ایران به قدرت خود در زمان های گذشته برگردد . آخ از زمانی که نصف دنیا در زمان هخامنشی در دست ایران بود و بعد با حضور پادشاهان بی لیاقت ایران رو به ضعف نهاد و کشورهای تازه به دوران رسیده ای چون اسرائیل حالا برای ایران خط و نشان می کشند . اما باید بدانند همان طور که رسول اکرم فرمود : اگر علم در ثریا باشد ایرانیان به آن دست پیدا می کنند . به ایرانی بودن خودمان افتخار می کنیم...
اسمعیل
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۷:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۸
2
2
بابا : مردک مسته و حالش خوب نبوده یک گهی خورده اگه راست میگه نفه اش بالا کشه اسرائیل سگ کی باشه ؟ اومابا
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین