کد خبر: ۶۴۲۴۶
تاریخ انتشار:

چشم اميد امريكا به پالس‌هاي جريان فتنه

رجانيوز:

فرمانده کل قوا صبح دیروز در مراسم تحلیف و دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران در دانشگاه افسری امام علی (ع) طی سخنان مهمی تأكيد كردند: دشمنان به‌خصوص امريكا و دست نشانده‌گانش و رژیم صهیونیستی بدانند، ملت ایران اهل تجاوز به هیچ کشور و ملتی نیست اما هرگونه تجاوز و حتی تهدید را با قدرت کامل و به‌گونه‌ای پاسخ خواهد داد که متعرضان و متجاوزان را از درون متلاشی کند و هر کس که فکر تجاوز به جمهوری اسلامی ایران، در مخیله‌اش خطور کند، باید خود را آماده دریافت سیلی‌های محکم و مشت های پولادین ارتش، سپاه و بسیج و در یک کلام، ملت بزرگ ایران کند.

اما ساعاتي پس از این موضع گیری مهم رهبر معظم انقلاب که بازتاب گسترده ای نيز در رسانه های غربی داشت، وزیر دفاع امريكا به جمع خبرنگاران آمد و با ترتيب دادن یک کنفرانس خبری در پنتاگون گزینه نظامی علیه ایران را منتفی دانست.

لئون پانه‌تا در این کنفرانس خبری ضمن رد احتمال حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، گفت: هرگونه حمله نظامی علیه ایران می تواند تأثیر و صدمه ای جدی به منطقه وارد كند بدون اینكه موجب بروز توقفی در برنامه هسته ای ایران شود.

وی با يادآوري اینکه باید مواظب عواقب ناخواسته این اقدام در منطقه باشیم،اظهار داشت: این کار احتمالا نه تنها مانع از فعالیت‌های اتمی تهران نمی‌شود، بلکه می‌تواند اثرات جدی بر منطقه و نیروهای ما در منطقه بگذارد.

وی در این کنفرانس خبری همچنین اعلام کرد که با دیدگاه با رابرت گیتس -وزیر دفاع سابق آمریكا- که گفته بود حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران تنها می تواند برنامه هسته ای اين كشور را سه سال به تاخیر بیاندازد، موافق است.

پانه‌تا در این کنفرانس همچنین بر ادامه راه حل دیپلماتیک و اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران تاکید کرد.

این اظهارات كه ساعاتي پس از بيانات رهبر معظم انقلاب مطرح شد، نشان مي‌دهد كه سناريوي رسانه‌اي غرب در مورد تهديد نظامي كشورمان با هدف‌ تحت تأثير قرار دادن افكار عمومي، قانع كردن چين و روسيه به اعمال تحريم‌هاي بيشتر، ايجاد اختلاف داخلي در ميان مسئولان ايران درباره نحوه مواجهه و در نهايت احياي جريان فتنه به‌عنوان دوست غرب و ناجي كشور تدارك ديده شده است.

دولت امريكا در بدترين شرايط تاريخي از حيث اقتصادي و نارضايتي‌هاي عمومي قرار دارد و دولت‌مردان امريكايي هميشه در شرايط بحران داخلي با برجسته‌سازي و بحران‌نمايي از حوادث خارجي و القاي تهديدهاي جدي، مي‌كوشند افكار عمومي خود را به سوي آدرسي خارج از مرزهاي‌شان تغيير جهت بدهند.

اين در حالي است كه دولت ايالات متحده كه توانايي حل مسائل موجود را نيز ندارد و دموكرات‌هايي كه خطر تراژدي تكرار ماجراي تك‌دوره‌اي بودن كارتر به‌دليل ناتواني اوباما در اعمال شعار "تغيير" را اكنون بيخ گوش خود احساس مي‌كنند، ايجاد هرگونه زمينه درگيري واقعي آن‌هم از نوع نظامي را احمقانه‌ترين كار ممكن مي‌دانند.

در عين حال، آنچنانكه لئون پانتا رئيس سابق سيا و وزير دفاع كنوني دولت امريكا نيز اعتراف مي‌كند و اظهار مي‌دارد كه در اين زمينه با رابرت گيتس وزير دفاع سابق نيز هم‌نظر است، منابع نظامي و امنيتي امريكا بر اين موضوع اجماع دارند كه هرگونه حمله نظامي علاوه بر هزينه‌هاي فوق العاده زياد آن براي دولت يا دولت‌هاي مهاجم، فايده خاصي نيز ندارد، چرا كه حداكثر موجب تأخير سه ساله در پيشرفت هسته‌اي ايران مي‌شود كه معني واضح اين ادعا، رسيدن ايران به نقطه غيرقابل بازگشت هسته‌اي و بومی کردن آن است.

از سوي ديگر، واكنش روسيه و چين به رونويسي آمانو از ادعاهاي كذب سرويس‌هاي امريكا و فرانسه آن‌قدر صريح بوده كه دولت امريكا را واداشته براي تعديل اين واكنش‌ها، بايد احتمال تهديد نظامي ايران به‌طور پر حجم در رسانه‌ها منتشر شود تا با گرم كردن اين تنور، چین و روسیه را میان انتخاب دو گزینه حمله نظامی و اعمال تحریم های سخت‎تر قرار بدهند.

با اين حال، مهم‎ترين هدف از اين جنگ رواني آنچنانكه رجانيوز پيش از اين نيز در گزارش‌هايي به آن پرداخت، ايجاد اختلاف ميان مسئولان كشور در مواجهه با يك بحران خيالي و احياي جريان فتنه به‌عنوان جرياني كه ظرفيت همكاري دو سويه را دارد و مي‌تواند در اين شرايط منجي كشور باشد.

اين در حالي است كه بيانات روشن و صريح رهبر انقلاب كه واكنش منفعلانه وزير دفاع امريكا را نيز برانگيخت، اين سناريو را كور كرده و با توجه به رويكرد مؤثر و تهاجمي دولت و مجلس در زمينه سياست خارجي و مشخصاً موضوع هسته‌اي و منزوي شدن عناصر متمايل به غرب كه در مقاطعي در مديريت اين پرونده‌ها نقش داشته‌اند، سطح اميدواري آن‌ها به رخنه در اجماع مسئولان نظام را به‌شدت كاهش داده است.

اما در اين شرايط معمولاً عناصري از اين جريان نيز شروع به ارسال پالس‌هايي را مبني بر بحراني بودن شرايط، در لبه پرتگاه قرار گرفتن كشور، آسيب ديدن مردم از تهديدها و محدوديت‌ها و ادعاي شرايط بحراني كشور در اثر تحريم‌ها، متهم كردن مسئولان كشور به ناتواني در مديريت مسائل با كمترين هزينه و بيشترين فايده و تئوريزه كردن روند مطلوب غرب مبني بر عقب‌نشيني مي‌كنند و خود را به‌عنوان منجي اين بحران خيالي در آستانه انتخابات مجلس معرفي مي‌كنند.

در پاييز سال 87 نيز كه چند ماه به انتخابات رياست جمهوري دهم مانده بود، مشابه همين سناريو عليه كشورمان اجرا شد و با صدور قطعنامه 1835، شرايط كاملاً مشابهي ايجاد شد. در عين حال، غربي‌ها كه در طي شش سال گذشته متوجه شده‌اند كه رفتار ايران تابعي از الگوي فشار نيست، به نظر مي‌رسد علي‌رغم تجربه ناموفق قطعنامه 1835 و متعاقب آن قطعنامه 1929 (خرداد سال 89) همچنان از ناكارآمدي تاكتيك "صدور قطعنامه با مصرف داخلي ايران و احياي جريان فتنه" درس نگرفته‌اند و ممكن است در اين شرايط بخواهند بار ديگر تحريم‌هاي جديدي اعمال كنند.

اين در حالي است كه شايد به محض ارائه پيشنهاد تحريم‌هاي جديد، اظهارات يك سال و نيم قبل اوباما در مورد تحريم‌هاي شوراي امنيت و متعاقب آن تحريم بخش انرژي ايران در كنگره امريكا كه وي از آن‌ها به "تحريم‌هاي فلج كننده" ياد كرد، جلوي چشم همه بيايد تا او احتمالاً مجبور شود نام تحريم‌هاي جديد را "تحريم‌هاي فلج كننده‌ي فلج‌كننده..." بگذارد!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین