انتقاد شیخ الاسلام از عملكرد وزارت خارجه

حسين شيخ‌الاسلام با وجود اينكه يك ديپلمات باسابقه است بر خلاف مشي كلي ديپلماتها، خيلي بي‌پروا و بي‌پرده سخن مي‌گويد. او به زبانهاي انگليسي و عربي، تسلط كامل دارد و در دولت شهيد رجايي و در مقطعي كه اين شهيد، علاوه بر مسئوليت رياست‌جمهوري، سرپرستي وزارت خارجه را نير بر عهده داشت به عنوان معاون وزير خارجه، وارد دستگاه ديپلماسي شد. وي در حال حاضر معاونت بين الملل رئيس مجلس شوراي اسلامي و دبير كلي كميته حمايت از انتفاضه مردم فلسطين را بر عهده دارد. شيخ الاسلام يكي از فعالان تسخير لانه جاسوسي نيز هست و در اين روزها در خصوص اين حماسه تاريخي، مطالب زيادي از او منتشر مي‌شود ولي مصاحبه تعامل نيوز با او در خصوص عملكرد دستگاه ديپلماسي در خصوص حوادث اخير منطقه و همچنين اتهامات اخير آمريكا عليه ايران است. او معتقد است وزارت امورخارجه كشورمان در حوادث اخير منطقه، به يك حالت "بي‌تصميمي" دچار شده است و به همين خاطر ضروري است كه شوراي عالي امنيت ملي كشورمان در اين موارد، راسا وارد عمل شود. مشروح گفتگوي شيخ‌الاسلام با تعامل نیوز را مي‌خوانيد:   

دستگاه دیپلماسی در خصوص اتهام اخیر در مورد ترور سفیر عربستان چگونه باید عمل کند که کشور ما بازنده این بازی سیاسی نشود؟

این اتهامها از نظر مدارکی که تا الان منتشر شده است بسیار بی پایه و اساس است و اصلا مسخره و مضحک است. اما از زاویه دیگر می بینیم که آمریکاییها از بالاترین سطح در آن ورود کرده اند و همه توان خود را برای آن گذاشته اند، یعنی رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور، وزیر خارجه و وزیر دادگستری آمریکا، خودشان را در این قضیه درگیر کرده اند و این نشان می دهد که توطئه خیلی بزرگی طراحی کرده اند. من شخصا دو احتمال برای این موضوع قائلم: یکی اینکه بعد از طرحی که روسها با عنوان گام به گام در خصوص برنامه هسته ای ایران پیشنهاد دادند و بر اساس آن تحریمها در قبال همکاری، کاهش پیدا می کند آمریکا دیگر هیچ بهانه ای در شورای امنیت برای افزایش تحریمها نداشت و بنابراین یک چنین بازی به راه انداخت تا بتواند سایر کشورها را به ادامه تحریمها قانع کند.

بر اساس دومین احتمالی که من متصورم این ماجرا می تواند یک بازی در داخل ساختارهای اطلاعاتی آمریکا باشد. همانطور که می دانید این ماجرا را سیا کشف نکرده است بلکه اف بی آی کشف کرده است. اف بی آی، سازمان پلیسی امریکا ست که تجربه آنچنانی هم در این کارها ندارد و اینکه می بینیم مدارک این اتهام، خیلی قلابی ساخته شده اند شاید به همین دلیل باشد و اگر سیا طراحی  می کرد شاید می توانست مدارک خیلی قوی تری جعل کند. دعوای آنها هم به شرایط فعلی جامعه آمریکا بر می گردد. در حال حاضر ملت این کشور، فشار زیادی می آورند که از بودجه های بیجایی که صرف ساختارهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی می شود کاسته شود و در همین شرایط، دستگاه اف بی آی می خواهد ثابت کند که دستگاه موثری است و اگر قرار است بودجه ای کاسته شود از بودجه این دستگاه نباید باشد. ریشه این دعوا می تواند در این ماجرا باشد. در اینکه آمریکاییها دروغ می گویند شکی نیست اما اینکه چه بخشی در داخل امریکا این دروغ را درست کرده است هنوز محل بحث است. من خودم شخصا هنوز مطمئن نیستم که آیا آقای اوباما و وزیر دادگستری هم می دانند که دروغ می گویند یا آنها هم فریب ساختارهای اطلاعاتی و پلیسی خودشان را خورده اند. این موضوع مسبوق به سابقه است که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ، رئیس جمهور آمریکا را نیز به خاطر اهداف خودشان بازی می دهند.

وزارت خارجه ما در خصوص چنین توطئه هایی باید چگونه رفتار کند؟

دستگاه دیپلماسی باید خیلی قوی وارد این ماجرا شود چرا که همانطور که اشاره کردم ابعاد این توطئه بسیار گسترده است. خوشبختانه این موضوع در زمانی اتفاق افتاد که مقام معظم رهبری در حالت فعال سخنرانی در کرمانشاه بودند و توانستند خیلی بی هزینه، مواضع جمهوری اسلامی ایران را در این زمینه تبیین کنند. شاید اگر آنها از زمان سفر رهبری به استان کرمانشاه اطلاع داشتند زمان اجرای توطئه خود را به تاخیر می انداختند. بعد از رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز خود جناب آقای رئیس جمهور و مسئولان دستگاه دیپلماسی ما باید قوی وارد این کار می شدند و رد می کردند که کردند اما من با برخی از کارهایی که بعدا انجام شد زیاد موافق نبودم.

می توانید به برخی از چنین کارهایی اشاره کنید؟

مثلا مصاحبه رئیس جمهور با سی ان ان، کار مناسبی نبود. شبکه سی ان ان و شخص آقای فرید زکریا، از مخالفان آقای رئیس جمهور و از مخالفان جدی ایران هستند. اینها در سفر اقای رئیس جمهور، ایشان را از نظر تبلیغاتی تحریم کردند بعد اینکه ما بیاییم و آنها را به ایران راه بدهیم و با آنها مصاحبه کنیم به صلاح نیست. یا حتی آزادی دو تبعه آمریکایی که یکی از آنها پدرش از اعضای ارتش اسرائیل است جای سوال داشت. چه لزومی داشت که این دو نفر ازاد شوند. ما آنها را آزاد کردیم اما آمریکاییها پاسخ ما را اینگونه دادند. حسن نیت آقای رئیس جمهور ما را آنها اینطور پاسخ دادند. آقای رئیس جمهور حتی می خواستند قبل از سفر به نیویورک این دو نفر را آزاد کنند. من منطق چنین اقداماتی را متوجه نمی شوم، بالاخره اگر اینها بیگناه بودند پس چرا مدتها در زندان بودند و اگر هم گناهکار بودند چرا درست در زمانی که ایشان میخواست به آمریکا سفر کند باید آزاد می شدند. من ضمن تمام احترامی که برای آقای رئیس جمهور قائلم این کار را نپسندیدم.

عملکرد وزارت خارجه در حوادث اخیر منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟

وزارت خارجه تابعی از آقای رئیس جمهور است و نمی تواند مستقل از ایشان عمل کند. آقای صالحی، وزیر خارجه آقای احمدی نژاد است. اما در هر صورت همه باید خیلی قوی تر عمل کنند. من استدلالهای آقای رئیس جمهور در سی ان ان را قبول دارم اما اصل سی ان ان را قبول ندارم. استدلالهای آقای رئیس جمهور در خصوص ساختگی بودن توطئه اخیر آمریکا بسیار دقیق و منطقی بود اما اینکه سی ان ان می آید و با همان استدلالها چگونه بازی می کند و آن را در کنار چه گزارشهای دیگری از ایران پخش می کند خیلی مهم است. سی ان ان هیچ حسن نیتی در این زمینه به خرج نداد و وسیله ای بود برای تبلیغ موثرتر در رابطه با اقدامات آمریکاییها.

من معتقدم وزیر خارجه ما، تواناییهای شخصی خیلی خوبی دارد و سیستم وزارت خارجه ما از دیپلماتهای ورزیده سابقه دار زیادی بهره مند است. بنابراین باید نقش خیلی بیشتری به نظرات اینها داده شود و در این قضیه به طور فعال تری از آنها استفاده شود.

اما من متاسفانه نمی بینم که به همه بچه های وزارت خارجه زمینه داده شده باشد  که با دل و جان وارد این صحنه شده باشند. نمونه آن اینکه ما مشاهده کردیم درست در یکی دو هفته گذشته که ضرورت اطلاع رسانی گسترده ای از سوی وزارت خارجه ما بود سخنگوی وزارت خارجه ما جلسه هفتگی خود را برگزار نکرد. چرا ما نباید از توان وزارت خارجه استفاد ه کنیم.

ما متاسفانه دچار یک دوگانگی در تحلیل هستیم. برخی دیدگاهها می گویند حرکتهای اخیر منطقه را آمریکاییها به راه انداخته اند و در مقابل، دیدگاههای دیگری معتقدند ملتها خودشان بانی این حرکتها هستند که البته من طرفدار نظریه دوم هستم که ملتها بانی این کار هستند.  چرا آمریکاییها باید به دست خودشان مبارک را در مصر ساقط کنند، مگر نوکری، پراستفاده تر از مبارک برای آمریکایی ها پیدا می شود.

این اختلاف نظر در تحلیل باعث شده است ما از بزرگترین فرصتی که در تاریخ منطقه در اختیارمان قرار گرفته است که آن بیداری اسلامی است نتوانیم درست استفاده کنیم. اگر مقام معظم رهبری با تمام وزن خودشان پا به این میدان نمی  گذاشتند من فکر نمی کنم که دیگران می توانستند نقش خودشان را به درستی ایفا کنند. اینها پیچیدگیهای سیاست خارجی ماست و به نظر من شورای امنیت ملی باید هر چه زودتر در مورد این حوادث منطقه به صورت قاطع وارد میدان شود و تصمیم گیری کند و با امضای مقام معظم رهبری، تصمیمات خود را اجرایی کند.

شورای امنیت ملی باید در تمامی مواردی که اختلاف نظر هست ورود کند. بدترین چیز، نگرفتن تصمیم است. حتی تصمیم غلط ، بهتر از بی تصمیمی است. زیرا شما تصمیم غلط را اجرا می کنید و وقتی سرتان به سنگ خورد بر می گردید و تصمیم بهتری می گیرید اما وقتی تصمیمی نگیرید اصلا نمی دانید چه کار کنید و تمام فرصت را در اختیار دشمن می گذارید تا هر کاری می خواهد انجام دهد. تصمیم غلط ممکن است در جاهایی به دشمن کمک کند اما وقتی انجامش دادی متوجه می شوی غلط بوده است. الان ما مبتلا به چنین وضعیتی هستیم و بهترین فرصت را در اختیار داریم که از این پتانسیل اسلامی که در منطقه است استفاده کنیم. همه منطقه به نفع ما عمل می کند. در انتخابات اخیر تونس، اسلامگرایان پیروز شدند،  چه زمانی بود که مقام معظم رهبری فرمودند این حرکتها اسلامی است. اما بعضیها شک کردند. نباید شک داشت، باید مطمئن بود که این حرکتها آمریکایی نیست بلکه اسلامی است. بعضیها شک کردند که آمریکاییها این بازی را به راه انداخته اند که بن علی و مبارک را ساقط کنند اما مگر آمریکاییها مغز خر خورده اند. آنها تا آخرین لحظه از مبارک و بن علی حمایت کردند اما نتوانستند آنها را سر کار نگه دارند.

بنابراین ما باید شک و تردید را کنار بگذاریم و با اطمینان از اینکه این حرکات، اسلامی است تصمیمات قاطعانه تری بگیریم.