گروه ادبیات، نشر و رسانه: ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز ایرانی، روز گذشته براثر عارضه قلبی در احمدآباد مستوفی درگذشت.
به گزارش بولتن نیوز، در ادامه بخشی از آخرین گفتگوی مرحوم زرویی با مجله سه نقطه را مشاهده میکنید:
شکیبا: اگر شما را رئیس همه طنزنویس ها بکنند و مأمور ترسیم خطوط قرمز بشوید. چه خطوط قرمزی ترسیم میکنید؟
زرویی: هیچ خط قرمزی وجود ندارد. ببين، من بارها گفته ام. یک مثال مشخص بزنم. چیزی که در جمهوری اسلامی چاپ شده. در دوره آقای احمدی نژاد که به قول دوستان دوره تاریک و سیاه این مملکت بوده چاپ شده...
شکیبا: البته دوره آزادی بود. نوشتن بسیار آزاد بود.
زرویی: واقعا.
شکیبا: من خودم آن دوره بهترین دوره ام بود و معتقدم الان بدترین دوره برای نوشتن است.
زرویی: با این که شاید بگویی وزیر ارشادش دوست مان است و اصلا بچه های معاون ارشاد مرا دعوت می کنند و همه هم خوب هستند، اما بعضی وقتها آن آزادی کاذبی که ما فکر میکنیم آزادی است و همه با هم دوستیم؛ تازه باعث میشود بیشتر ملاحظه کنیم و بگوییم حالا برای دوستمان بد نشود...
شکیبا: طنز نوشتن در کدام دورهها در جمهوری اسلامی سختتر بوده؟ مشخصا در کدام دولت؟
زرویی: دوره آقای خاتمی
شکیبا: سختتر بود؟
زرویی: خیلی سخت بود.
شکیبا: چرا؟
زرویی: بخاطر اینکه توقع مردم از طنز به قدری بالا رفته بود که دلشان جز با فحش خنک نمیشد.
شکیبا: و آن هم مشخصا برای جناح مقابل دولت؟
زرویی: دقیقا. طوری بود که اگر شما میخواستید طنز بنویسید، می گفتند آقا، این خنکبازی ها را بگذار کنار. بنویس فلانی فاسد است، فلانی دزد است. تو می گفتی اگر بنویسم که آویزانم می کنند. بعد هم با کدام سند و مدرک؟
عرضم این است که اتفاقا ابیاتی که بُعد انتقادی آنها بیشتر بود را بیشتر گذاشتم. آقای قزوه که گفت باید شعر بخوانم، من گفتم نمیخواهم شعر بخوانم. همان زمانی بود که من دیگر در دفتر طنز نبودم و احساس می کردم شعر خواندن در آن جلسه بیشتر حق کسانی است که در حوزه کار میکردند.
به همین جهت هم آن شعر را انتخاب کردم که طولانی بود، که بگویم اگر بخواهم بخوانم شصت هفتاد بیت است، که بگویند پس وقت نمی شود و نخوان! که آقای قزوه گفت حتما بخوان. البته قبلش گفت تا میشود طنز نخوان. گو اینکه بعدا آقای قزوه مدعی شد من به ابوالفضل گفتم طنز بخوان! خلاصه این که دعوت شدم و رفتم.
شکیبا: و الان دیگر هر سال شعر طنز هم خوانده میشود.
زرویی: بله، شعر طنز از همان سال باب شد.
شکیبا: با شوخی با شخصیت و کاراکتر اشخاص یا نقصهای اشخاص مخالفيد...
زرویی: اصلا هرچی که باشد. می گویم تلویزیون یک رسانه عمومی است و نباید موضوعش اشخاص باشند، هرچقدر هم آن شخص مهم باشد. همین مصاحبه هایی که میکنند و میپرسند قرمه سبزی بیشتر دوست داری یا قیمه، ولو طرفِ مصاحبه آقای شجریان باشد. هرچقدر هم کسی آقای شجریان را دوست داشته باشد، بخاطر میلش به قرمه سبزی که نیست. عوام الناس و بقول امام علی همج الرعاع البته حواشی و اطلاعات شخصی را. می توانند در مجلات زرد بخوانند. من فکر میکنم رسانه ملی جای این چیزها نیست.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com