گروه اقتصادی – رامین ناصحی*: دعواى "شريف" و "علامه" دعواى کاملاً جهانیای است و اصلاً مختص به ايران نيست (برخلاف ادعاى طرفداران اين دو مكتب كه میگویند جريان مقابل "منسوخ" شده است).
دعواى اصلى اين دو مكتب سر روش تحقيق است، نه سیاستهای توسعه يا "ليبراليسم مقابل سوسياليسم". اينكه در ايران اين دو مكتب اختلاف سياست هم دارند کاملاً ثانويه است.
هر دو مكتب به اهميت نهادها واقف هستند، منتها روش مطالعه و نظریهپردازیشان در مورد نهادها کاملاً متفاوت است؛ يكى نظریهاش را به شكل كلامى و داستانى بيان میکند و ديگرى به شكل رياضى و فرمال. يكى case study انجام میدهد و مبتنی بر روش کیفی است و ديگرى نظريه تست میکند و مبتنى بر آمار است؛ اما در عمق اين دو روش، يعنى استقرا و استنتاج، مكمل يكديگر هستند.
طبق دستهبندی جهانى (غربى)، شريف متعلق به جريان "نهادگرایی مدرن" و علامه متعلق به "نهادگرايى تاريخى" است. اين دو جريان ژورنالها و حتى "آكسفورد هَندبووك هاى" جداى خودشان را دارند و طرفداران هر دو جريان در بهترين دانشگاههای دنيا مشغول تحقیقاند و روى نظريات همدیگر تأثیر مثبت گذاشتهاند. بهعنوانمثال، Acemoglu، يكى از سرشناسترین چهرههای "نهادگرايى مدرن"، خودش در مقدمه كتاب "ریشههای اقتصادى ديكتاتورى" اش مینویسد كه نظرياتش از مكتب "نهادگراى تاريخى" خيلى تأثیر گرفته است.
نتیجهگیری: به نظر من رشته اقتصاد در ايران میتواند از تنوع روش methodological pluralism بهره بگيرد. بهجای حذف يا "شبهعلم" خواندن ديگرى، بايد به دنبال همكارى يا حداقل "زندگى مسالمتآمیز" با رقيب باشيم. اين به نفع تمام اقتصاددانهای ایرانی است.
متعلق به نهادگرايى تاريخى:
متعلق به "نهادگرايي مدرن" يا همان "جريان اصلى":
*استاد اقتصاد دانشگاه لندن
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com