کد خبر: ۵۷۳۲۷۲
تاریخ انتشار:
چرا نام سفارت آمریکا به لانه جاسوسی تغییر پیدا کرد؛

جزییات سفارت آمریکا بعد از ۳۹ سال

درب سفارت را که باز می‌کنی سیاهی روی دستت می‌ماند و انگار این رنگ سیاه پاک نمی‌شود، اما این سیاهی ماندگار است.

به گزارش بولتن نیوز، درب سفارت تازه رنگ سیاه شده است درب را که باز می‌کنی سیاهی روی دستت می‌ماند و انگار این رنگ سیاه  پاک نمی‌شود باد پاییزی آرام می‌وزد برگ‌های خزان زده را سرنگون می‌کند سکوت همه جا را فراگرفته است و سعی می‌کنی با دستمال کاغذی سیاهی دستت را پاک کنی اما این سیاهی ماندگار است.

از نرده کوتاه تا ساختمان راهی نیست تنها درختانی در این فاصله قد برافراشتند که با باد پاییز گرمای تابستان را از تن می‌زدایند و سعی می‌کنند به نظار‌ه برگ‌های خود بنشینند. آرم سفارت دایره‌ای رنگ و روفته است و نشان دهنده از دست دادن اقتدار ساختمانی است که تا ۳۹ سال پیش مرکز توجه سیاست‌مداران و مرد درجه یک قدرت  ایران بود، اینجا سفارت آمریکا ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و لانه جاسوسی امروز است. 

ساختمانی که حدود ۱۰۰۰ متر در خیابان طالقانی امتداد دارد و در این ۱۰۰۰ متر، ۴ در تعبیه شده است. درب اصلی در میانه قرار گرفته است. کل سفارت آمریکا در ۵/۵ هکتار و در مرکز تهران قرار دارد تا به طور ضمنی نشان دهد تا قبل از انقلاب چه نقش تعیین کننده‌ای در ایران داشته است. 

معمار سفارت آمریکا یک فرد اتریشی ـ هلندی به نام آیدس وان بود که سفارت را به سبک معماری دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی دبیرستان‌های آمریکا بنا می‌کند، کار ساخت این عمارت در سال ۱۹۴۸ شروع شده و در سال ۱۹۵۱ به پایان می‌رسد. اولین سفیر آمریکا لویی هندرسون بود که بین آمریکایی‌ها به «هندرسون های» (به انگلیسی: Henderson High) لقب گرفت. «هندرسون های» در انگلیسی آمریکایی عامیانه به معنای «دبیرستان هندرسون»، و لوی هندرسون (به انگلیسی: Loy Henderson) نام نخستین سفیر آمریکا در ایران در زمان پس از ساخت این سفارتخانه است.

ساختمان اصلی سفارت ۳ طبقه دارد. ۲ طبقه اصلی و یک طبقه زیرزمین که البته خیلی هم نمی‌توان به آن زیرزمین گفت. برای ورود به این ساختمان، هم می‌توان از درب مقابل خیابان اقدام کرد و هم از درب پشتی. به نظر می‌رسد در پشتی صرفاً برای استفاده کارکنان سفارت بوده و در جلویی برای مراجعه مردم.  

طبقه دوم و منتهی‌الیه سمت چپ ساختمان بخش اطلاعاتی و امنیتی سفارت بوده است. بخش‌های مختلفی مثل روابط عمومی، اقتصادی و نظامی در این بخش قرار دارد. راهروی سمت چپ و راست ساختمان با یک درب گاو صندوق مانند از هم جدا می‌شود و اتاق‌های طبقه دوم دفاتر مستشاری آمریکا بود. اتاق اصلی سفیر در طبقه دوم واقع شده است که ویلیام سالیوان آخرین سفیر امریکا بود اتاقی بزرگ با شیشه‌های بزرگ روبه حیاطی سبز و درختان کاج و سرو بلند. 

در سفارت هیچ کلید و پریزی به خاطر مسائل امنیتی کار نشده است!

کارشناس موزه می‌گوید: «در سفارت هیچ کلید و پریزی به خاطر مسائل امنیتی کار نشده است، تنها راه ارتباطی یک راه ارتباطی

مانند سیستم آبکشی است که در کف زمین تعبیه شده است». 

این کارشناس ادامه می‌دهد:«اقامتگاه سفیر یک منزل دو طبقه لوکس بود که الان به بخش اداری لانه جاسوسی تبدیل شده است، همچنین در لانه علاوه بر ساختمان اداری و منزل سفیر اقامتگاه پرسنل، سوپرمارکت، پمپ بنزین و زمین تنیس و استخر وجود داشت». 

لانه بعد از ۳۹ سال در حال بازسازی است، بوی رنگ تازه فضای ساختمان را پر کرده است بازدید کنندگان که عموما توریست‌ها هستند که با تعجب و چشمان گرد شده در حال شنیدن توضیح کارشناس موزه هستند.

این کارشناس ادامه می‌دهد:«نخستین گروهی که قصد تسخیر سفارت داشتند، فداییان خلق بودند که تنها توانستند خود را به طبقه همکف برسانند که به دولت موقت اطلاع می‌دهند توسط کمیته اقدام فداییان ناکام می‌ماند».

اما با رفتن شاه و آمریکا دانشجویان که خواستار برگرداندن شاه بودند، اقدام به تسخیر سفارت کردند همزمان با تسخیر لانه آمریکا در ایران سفیر نداشت و ویلیام سالیوان آخرین سفیر آمریکا ۶ ماه قبل از تسخیر لانه جاسوسی به دستور دولت آمریکا به آمریکا برگشته بود فقط بروس لینگن  به عنوان کاردار در ایران حضور داشت که در صبح ۱۳ آبان ۵۸ برای جلسه‌ای به وزارت امور خارجه می‌رود و آنجا متوجه می‌شود سفارت توسط دانشجویان تسخیر شده، البته خود نیز به عنوان گروگان نزد ایرانیان نگهداری می‌شود اما محل نگهداری‌اش در ساختمان وزارت امور خارجه بود.

کارشناس موزه با هدایت بازدید‌کنندگان در قسمت آخر طبقه دوم می‌گوید: «بخش مخابرات سفارت در این بخش قرار دارد که شامل دستگاه‌های ماهواره‌ای دوربرد آمریکاست که برای ارتباط با آمریکا استفاده می‌شد. یک توپ بزرگ در داخل حیاط مستقر شده است که در داخل آن آنتن ماهواره‌ای قوی قرار دارد. این دستگاه مخابراتی دارای برد UHF است که قادر بود همه بیسیم‌های نظامی داخل ایران را شنود کند. همچنین دو ایستگاه شنود که برای جاسوسی از اتحاد جماهیر شوروی در مرز‌های شمالی ایران مستقر بود توسط این دستگاه حمایت می‌شد.

آمریکا به وسیله این دستگاه‌ها همه آنتن‌های مخابراتی و بی‌سیم‌های کشور را شنود می‌کرد. منبع اصلی این دستگاه برقی بود اما وقتی دانشجویان وارد محدوده می‌شوند، آمریکایی‌ها سه ساعت در این ساختمان مقاومت می‌کنند و در ساختمان را بسته و منبع اصلی برق را قطع می‌کنند تا همه اسناد و مدارک را نابود کنند.

تقریباً موفق شدند دستگاه‌ها را از کار بیندازند. دستگاه دیگر برای شنود خطوط داخلی تلفن ایران استفاده می‌شد. تمام خطوط را شنود کردند، ظاهراً یکی از مقامات دولت موقت به درخواست دانشجویان از سفارت بازدید می‌کند و دستگاه را به او نشان می‌دهند و می‌گویند به عنوان شنود استفاده می‌شده است. او باور نمی‌کرد، دانشجویان شماره دفتر بنی‌صدر را به دستگاه می‌دهند و با کمال ناباوری می‌بینند می‌شود خطوط تلفن را شنود کرد. 

آمریکا به وسیله این دستگاه‌ها همه آنتن‌های مخابراتی و بی‌سیم‌های کشور را شنود می‌کرد

از جمله دستگاه‌هایی که آمریکا بعداً وارد ایران می‌کنند یک کانکس فلزی است که مهم‌ترین و سری‌ترین بخش سفارت بود. کانکس در آمریکا ساخته شده بود و برای اینکه جلب توجه نکند در ۱۳ فروردین که مردم شهر را ترک کرده و به طبیعت می‌روند توسط هلی‌کوپتر به سفارت آورده شد. برای نصب سقف یک قسمت از سفارت را باز می‌کنند و توسط هلی‌کوپتر در مکان مشخص قرار می‌گیرد و بعدا سقف درست می‌شود.

آمریکاییان همه دستگاه‌ گیرنده و فرستنده پیغام‌ها را در این کانکس قرار می دهند باز شدن درب کانکس دستورالعمل‌های مختلفی داشت. ۳ یا ۴ نفر بیشتر حق باز کردن این کانکس را نداشتند. صفحه‌ای در پایین کانکس قرار داشت که فردی قرار بود درب کانکس را باز کند باید روی آن می‌ایستاد تا دستگاه وزن آن فرد را حس کند و کلید مخصوصی روی درب کانکس وجود داشت که برای خاموش کردن آلارم دستگاه استفاده می‌شد. یکسری اهرم نیز وجود داشت که میزان مشخصی در جهت یا برعکس حرکت ساعت می‌چرخاند تا درب طی ۱۵ ثانیه باز می‌شد که اگر درب برای مدتی باز می‌ماند و آژیر به صدا در می‌آمد و به اطلاع می‌رساند که درب به صورت غیرقانونی باز شده است.

 در کانکس ضخیم  و لایه‌ای از برنج در درب کار شده است تا هیچ گونه اشعه‌ای وارد کانکس نشود. یک سیستم گرم‌کننده تأمین هوا در کانکس تعبیه شده او خود کانتینر روی جک قرار دارد تا مقدار قابل توجهی در برابر زلزله مقاومت دارد و لایه‌ای بیرون کانکس کار شده است که در برابر آتش هم تا حدودی مقاومت می‌کند.

دستگاه‌های گیرنده و فرستنده برای فرستادن اطلاعات به آمریکا یا پایگاه سیا در دیگر کشورها استفاده می‌شد. ظاهرا به تعداد زیادی خط تلفن وصل بود. قابلیت ضبط مکالمات را نیز داشت و روی یک سری لغات مثل آمریکا و شوروی حساس بود. بعد از نام بردن این لغات دستگاه شروع به ضبط می‌کرده است و بعد از مدتی اطلاعات را به صورت برد خارج می‌کرد و ماموران بردها را پانج  با یک پروسه دیکوت کرده و رمز بازگشایی می‌شد.

یکسری اطلاعاتی که اینجا درج شده در آمریکا کُدگذاری می‌شدند و به همین دلیل پرسنلی که اینجا کار می‌کردند از کدها اطلاع نداشتند. اسناد را در یک جعبه قرار می‌دادند و جعبه را می‌بستند و از اتاق کناری که ادامه این کانکس است یک مأمور درب را باز می‌کرد و اسناد را برمی‌داشت. اسناد رمزگشایی و با دستگاه خاصی که ادامه کانکس بود به آمریکا فرستاده می‌شد و اگر پیغامی نیاز به پاسخ داشت مجددا مأمور پیغام‌ها را دریافت و ارسال می‌کرد و این دو مأمور ارتباطی با هم نداشتند فقط می‌دانستند ۴ نفر حق باز کردن این دستگاه را دارند و مشخص نبود چه کسی و چه زمانی مشغول به کار است.

یکسری نوار کاست بعد از تسخیر توسط دانشجویان پیدا شد که اگر روی پخش‌کننده معمولی قرار می‌گرفت به صورت بوق ممتد پخش می‌شد اما اگر در این دستگاه‌هایی که در ادامه کانکس قرار داشت قرار می‌گرفتند می‌توانستند کُد گشایی و رمزگشایی کنند و پیغام‌ها را ذخیره کنند. 

ماشین تله تایپ هم وجود داشت و یکی از نمونه‌های اولیه اسکنر در این ساختمان بود در حالی که در آن زمان اسکنری وجود نداشت اما سیستم‌های اطلاعاتی مثل سیا از این دستگاه استفاده می‌کردند. مضاف بر اینکه قابلیت کُدگشایی هم داشت. یک فایل در اتاق سفیر وجود داشت که ۵ تا ۶ لایه فولادی داشت . دانشجویان با دریل کردن توانستند محتویات را پیدا کنند و مقادیر اسلحه و سلاح سبک کشف شد که حمل این مقدار اسلحه توسط سفیر خلاف عرف و قوانین دیپلماتیک است.

این کارشناس ادامه می‌دهد اتاق دیگر اتاقی است که گروگان‌ها در سه ساعتی که مقاومت کردند اسناد و برخی تجهیزات را از بین بردند. مهم‌ترین اسناد به شکل پودر درآورده شده که هنوز در لانه وجود دارد. دو تا و نیم بشکه اسناد شامل اسناد کاغذی و میکروفیلم و تله تایپ پودر شد که متاسفانه قابلیت بازیابی وجود نداشت.

اگر خواستند بردها و دستگاه‌های کامپیوتری را نابود کنند، یک دستگاه دیگری وجود داشت که معمولاً سرو صدای زیادی داشت که برای کم کردن صدا از پشم سنگ استفاده می‌کردند. اما آنکه خیلی معروف بود دستگاه رشته رشته کردن اسناد بود که یک دستگاه دیگر بود که یک ورقه A۴ را به  ۷۰ یا ۸۰ نوار باریک تبدیل می‌کرد. بیش از ۵ سال طول کشید که دانشجویان به کمک دیگران اسناد را کنار هم گذاشتند که بعدا حدود ۷۰ جلد کتاب حاصل تسخیر لانه جاسوسی که هر کدام حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ صفحه بود منتشر شد. اما متاسفانه این اسناد در آمریکا حقانتشار ندارد.

اتاق دیگری نیز وجود دارد که یک رفتار غیر دیپلماتیک و قانونی است و آن اتاق جعل اسناد بود. در این اتاق اسناد هویتی یا پاسپورت و گواهینامه جعل می‌شد. دانشجویان حدود ۴۰ جلد گذرنامه بلژیکی جعل‌شده کشف کردند. آن زمان آقای توماس آهارن رئیس سیای آمریکا در ایران بود که در این اتاق چندین پاسپورت با ملیت‌های مختلف که مخصوص این آقا بود کشف شد. حتی مهر ورود و خروج فرودگاه مهرآباد کشف شد. هر چند هر دو ماه این مهر و ورود و خروج و استامپ تغییر پیدا می‌کرد اما آمریکایی‌ها اطلاع پیدا کرده و از آن استفاده می‌کردند. ویزای جعلی کشور هندوستان نیز در این اتاق کشف شد.

اتاق معروف دیگر در سفارتخانه‌ آمریکا اتاق شیشه‌ای است که بین خود آمریکایی به اتاق کریستال معروف است که مکالمات و جلسات محرمانه بین سفیر و مقامات ارتش و امنیتی سفارت در آنجا برگزار می‌شد. موقع جلسه این درب شیشه‌ای و درب بیرون آلمنیومی نیز بسته می‌شد.

دو تهویه بسیار قوی در اتاق شیشه‌ای کار می‌کرد که علاوه بر کار تهویه هوا را انجام می‌داد. از ورود هر گازی به اتاق جلو گیری می‌کرد. عملاً درب که بسته شود نه چیزی قابل دیدن و نه شنیدن است و علت شیشه‌ای بودن آن این است که هیچ وسیله‌ای مانند دوربین و امکانات شنود بسیار ریز هم قابلیت قرار دادن در اتاق شیشه‌ای را ندارد.

 معروف است که سفارت آمریکا در همه کشورها از این اتاق شیشه‌ای استفاده می‌کند و از درب آلومینیومی نیز این اتاق برخوردار است که از ورود هر نوع سیگنال و اشعه به درون اتاق جلوگیری کند.

حدود ۴۰۰ دانشجو در روز ۱۳ آبان ۵۸ وارد سفارتخانه شدند تا آمریکا را مجبور کنند شاه را به ایران بازگرداند اما با واقعیت‌های اینچنینی روبه رو شدند به همین دلیل سفارت‌خانه‌ای که قابلیت داشت از دفتر رییس جمهوری ایران و همه بیسیم‌های نظامی را شنود کند به نام لانه جاسوسی تغییر نام پیدا کرد بعد از تسخیر  ۶۳ نفر آمریکاییدستگیر شدند. که از این تعداد ۱۳ نفر سیاهپوست و زن به دستور امام آزاد می‌شوند و یک نفر نیز بعدا به علت مریضی آزاد می‌شوند و ۵۲ نفر باقی می‌مانند و خود جیمی کارتر روابط با ایران را قطع می‌کند بعدها و بعد از عملیات طبس توسط آمریکا گروگان‌ها در شهرهای مختلف پراکنده می‌شوند و بعد از۴۴۴ روز مطابق بیانیه الجزایر گروگان‌ها آزاد می‌شوند.

از لانه خارج شدم، با دستانم درب را باز نکردم و با پاهایم درب را بازکردم، اما سیاهی انگشتانم پاک نشد که نشد.

منبع: خبرگزاری فارس

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین