کد خبر: ۵۵۴۰۷۸
تاریخ انتشار:
در همه امورهیچکی که هیچکی

پمپ ماشین آتش نشانی درصحنه آتش سوزی تانکرسوخت سنندج عمل نکرد

ایستگاه اتش نشانی مستقر در ترمینال و نیروهای فداکاری دارد اما پمپ ماشین اتش نشانی عمل نکرد

گروه اجتماعی: بر اساس مشاهئات عینی علی قنبرلو عکاس خبری که در لحظه برخورد تانکر سوخت با اتوبوسی که در آتش سوخت، در ساعت 23 و 55 دقیقه شب حادثه راننده سریع مسافران را سوار میکند که تاریخ حرکتش در هنگام خروج به یک روز دیگر نیافتد ارابه مرگ دنده عقب میرود همزمان اتوبو س شرکت کناریش هم حرکت میکند.

پمپ ماشین آتش نشانی درصحنه آتش سوزی تانکرسوخت سنندج عمل نکرد

به گزارش بولتن نیوز، تعارف های معمول برای رفتن پیش می آید اما این اتوبوس قرعه مرگ به نامش افتاده دوستش پشت سرش حرکت میکنند قرار مدار شام را هم همان جای همیشگی میگذارند آرام آرام به محل حادثه میرسند چون باید با احتیاط دور بزنند راننده عقبی عجله ای نمیکند اما صدای عجیبی میشنود به اطراف نگاه میکند یک لحظه تریلی شوم را میبیند


وای خدای من لاستیک تریلی شعله ور است و ترکیده اما چرا بوق نمیزند و فقط چراغ میدهد ،چون باد خالی کرده در حدی که صدای بوقش هم در نمی آید اما راننده ارابه مرگ هنوز متوجه تریلی ترمز خالی کرده نشده نصف بیشتر ماشین از بلوک های سیمانی رد شده و حواسش به این هست که این خروجی غیر استانداردخط و خشی روی اتوبوس اش نیاندازد،خوب کامل وسط خیابان است و سر ارابه مرگ را به سمت پایین دست جاده میگیرد اما صدای برخورد و تکان شدید خودرو و پرتاب شدن راننده اتوبوس از شیشه جلو همه چیز را جهنمی میکند


راننده فرصت باز کردن در راهم هم پیدا نمیکند فقط احساس سوزش دارد وای خدای من چرا همه جایم سیاه شده چرا اتوبوس به مانند ماشین کارواش رفته کف الود شده با این تفاوت که سفید نیست سیاه است و غرق در افکارش منفجر شدن اتوبوس با مسافرانش را میبیند صدای جیغ مادر و فرزندی که دقیقا پشت سرش نشسته بودند را میشنودهمه چیز پودر میشود ......


در دردناک بودن این حادثه همین بس که فقط یک قسمت از بدن یکی از مسافران سالم مانده و آن دقیقا پشت و کمر پسربچه ای که مادرش چنان بغلش کرده که هر دو سوخته اند اما کمرش که در دامان مهر مادر بوده سالم مانده یا حسین.......


اما این روی سکه


ایستگاه اتش نشانی مستقر در ترمینال ساختمان خوب و نیروهای فداکاری دارد اما امکانات در حد زمان رضاخان میرپنج پهلوی هست و این یعنی عرق شرم در پیشانی اتش نشانی که جانش را در کف دست گرفته و اتش به اختیار از منزلش به ایستگاه امده وبر سر صحنه حاضر شده اما پمپ ماشین عمل نمیکند و در مقابل فشار نگاه های مردم این اتش نشانها هستند که باید بی خیالی مسئولین شهر را در تامین تجهیزات مدرن با نگاههای خشمگین مردم به جان عزیزشان بخرند و هیچ نگویند شمع را میسازند تا بسوزد آتش نشان به آتش میزند تا زنده نگه دارد اما جز شرمندگی هیچ گیرش نمی آید......علی قنبرلو ساعتی به وقت حادثه شهر سنندج استان کردستان پشت بام تعویض روغنی مشرف به کل ترمینال

برای مشاهده مطالب اجتماعی ما را در کانال بولتن اجتماعی دنبال کنیدbultansocial@

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین