گروه سینما و تلویزیون: یادمان نمیرود وقتی رگ غیرت جریان شبهروشنفکری کلفت شده بود. آن روزی که اصغر فرهادی و نسرین ستوده دعوت به آرامش کردند، هم اسرائیل را هم مادران کودک مرده فلسطین را. بالاخره در این وانفسا باید طوری عمل کنند که نه سیخ بسوزد نه کباب. نه کسی آنها را متهم به این کند که چرا شما که اینهمه صلح کل هستید و بینالمللی شدهاید، در قبال این واقعه سکوت کردهاید و نه طوری اعتراض کنند که همهی حواس به سمت مقصر واقعی معطوف شود. یک اعتراض که نه، یک خواستهی خنثی. خنثی و بیجهت. انگار که متهمی در میان نیست؛ و یا شاید هم هست و فعلاً در میان نیست. در میان اینهایی که ظلم میکنند و یا مظلوم واقع میشوند؛ و آیا مگر میشود اینهمه کودک و مادر قتلعام شوند، اما متهمی در کار نباشد؟ آیا شدنی است که عدهای برای دیدن فروآمدن موشکها در لابهلای خانه و زندگی مردم، چیپس و پفک به دست روی تپهها نشسته و قهقهه بزنند اما متهمی در کار نباشد؟
به گزارش بولتن نیوز، اما اینهمهی شترسواری دولادولا فرهادی نیست. به این خبر دقت کنید: «اصغر فرهادی کارگردان ایرانی روز پنجشنبه در پاریس نشان عالی هنر و نویسندگی فرانسه را دریافت میکند. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از تی وی 5، این نشان که از باارزشترین نشانها برای تجلیل از دستاوردهای هنری یک چهرهی جهانی است، روز پنجشنبه 27 فوریه از سوی اورلی فیلپتی وزیر فرهنگ فرانسه در پاریس به فرهادی اهدا خواهد شد. این نشان به دلیل خلاقیت هنری این کارگردان و تأثیر وی بر فرهنگ فرانسه به او اهدا میشود. فیلم «گذشته» فرهادی در فرانسه و با حضور عوامل فرانسوی ساختهشده است.»
خیلی جالب است. گفتمان سیاسی- هنری که سالها شعار غیردولتی بودن سر میدادند و اصل حضور دولت، حکومت و همهی مظاهر سیاست را در هنر برنمیتافتند، این روزها حسابی ماهیت خود را نشان میدهند. از اختتامیهی جشنوارهی فیلم فجر که رپورتاژ آگهی مفت و مجانی سینماگران برای دولت بود گرفته تا شکستن مرز تحتالحمایگی دولتی که قرار است توسط اعطای جایزهی فرانسویها به فرهادی کامل شود؛ و از این جالبتر، توجیههای هنری و فلسفی است که متعاقباً پس از دریافت این جایزه صادرشده تا ثابت کنند که این جوایز اصلاً سیاسی نیستند و کاملاً نیتهای انساندوستانِ را مدنظر دارند.
البته اگر کسی فیلم گذشته را دیده باشد و بداند که طبق خبر فوق، جایزهی مذکور به خاطر ساخت این فیلم قرار است به فرهادی داده شود، بهخوبی میفهمد که چرا فرانسویان از قد و قامت اصغر آقا خوششان آمده و تصمیم گرفتهاند که ایشان را سر کیف بیاورند؛ اما همهی اینها حجتی است برای اینکه دیگر حضرات روشنفکرمآب، ادعاهای شاذ نکرده و دم از عدم وابستگی نزنند که انصافاً ثابتشده مظهر وابستگیاند. واقعاً وقاحت میخواهد که ادعایی را سالها در بوق کنی و تا فرصت به تو رسید، دقیقاً بر خلافش عمل کنی. امیدواریم دیگر از طرف ایشان نشنویم که سینما و هنر باید آزاد غیردولتی باشد و اصلاً خوب نیست که وامدار سیاسیها باشیم و از این حرفها؛ و امیدواریم که دیگر حزباللهیها به دولتی بودن متهم نشوند. هرچند از وقیحان هرچه بگویی برمیآید.
اخلاق هم که به کنار. درست درزمانی که برخی رسانهها، از اکران فیلم فرانسوی اصغر فرهادی کارگردان پرحاشیه ایران در داخل کشور خبر میدادند، آقای کارگردان با رفتاری نامتعارف و غیراخلاقی در جریان اهدای جوایز جشنواره کن بار دیگر در مقابل دوربینها مسئلهساز شد. پس از اطلاق عنوان بهترین بازیگر زن جشنواره کن 2013 به برنیس پژو، بازیگر فرانسوی فیلم سینمایی «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی، این کارگردان پر سابقه در رفتاری غیر متعهدانه، این بار با در آغوش کشیدن و بوسیدن بازیگر زن فیلمش پررنگتر از گذشته به فرهنگ آیینی و دینی ایرانیان دهنکجی کرده است.
گفتنی است رفتار غیرمتعارف آقای فرهادی در مقابل دوربینهای خبری جهانی که دهنکجی به فرهنگ دینی و آیینی ایرانیان تعبیر شده با استقبال رسانههای ضدانقلاب ازجمله سایت صهیونیستی بالاترین همراه شده است؛ اما باز ایکاش این داستان فقط به غربزدگی ختم میشد. با همپیمانیات با اعرابی که دستشان در خون مردم سوریه دخیل است چه کنیم؟
افشای هویت سرمایهگذار فیلم آقای اصغر فرهادی هرچند در ابتدا مخاطبان را از منظر جلب یک سینماگر ایرانی توسط شیوخ عرب شگفتزده میکند، اما نیک که بنگریم این اتفاق معطوف به امروز و دیروز نیست و به سالها پیش بازمیگردد؛ یعنی زمانی که جریانی در سینمای ایران به راه افتاد موسوم به جشنوارهای که با حمایت جشنوارههای اروپایی امتداد حیات میداد.
باید توجه داشته باشیم که عموماً سرمایهگذاران و حتی فرمایشیترین آنها وقتی بناست بودجهای را هرچند اندک در اختیار پروژهای قرار دهند و حمایت خود- حتی حمایت سختافزاری- را از پروژهای ترتیب دهند، قبل از هر چیز ایدهای را که زیربنای نگارش فیلمنامه شده، موردتوجه قرار میدهند و اگر این ایده مطلوبشان بود روی آن سرمایهگذاری خواهند کرد.
پس با این احتساب، موسسه فیلم دوحه و شاهزادهای که حامی آن است هم برای حمایت از فرهادی ابتدا بر طرح داستانی فیلم نظر مثبت داشتهاند و سپس شرایط تخصیص تنخواه به آن را فراهم آوردهاند. حال اگر به محتوای «فروشنده» که در فرانسه به «مشتری» بدل شده نیمنگاهی داشته باشیم که درباره اثرات زندگی زنی به نام «آهو» بر زندگی یک زوج جوان است، شاید بشود به پرسشی در چرایی این موضوع پاسخ داد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com