کد خبر: ۵۵۲۵۹۰
تاریخ انتشار:
مرور سینمای کمدی ابوالحسن داودی به بهانه اکران فیلم جدیدش

نان، عشق، موتور «هزارپا»

خنداندن مردم کار راحتی نیست، به خصوص مردمی که با انواع و اقسام مشکلات و گرفتاری‌ها در جامعه سر می‌کنند و دیگر نا و دل و دماغی برای خندیدن و...

به گزارش بولتن نیوز، کارشناسان و تحلیلگران و سینماگران بر این عقیده هستند که کار در سینمای کمدی و خنداندن مخاطبان، راحت نیست و ساخت آن را سخت‌تر از فیلم‌های تراژیک و ملودرام و تلخ می‌دانند. از این رو سختی کار کمدین‌ها، فیلمنامه‌نویسان و کارگردان‌های این عرصه بیش از پیش احساس می‌شود.

در این وضعیت، حفظ استاندارد و ارائه اثری با کیفیت در سینمای کمدی، نیازمند استعداد، امکانات و ابزارهایی مهم و تعیین‌کننده است و هر فیلمی صرفا به دلیل برخورداری از صحنه‌ها و دیالوگ‌های خنده‌دار، نمی‌تواند مفتخر به واژه کمدی شود. سینمای کمدی جهان همواره و از ابتدا، استانداردهایی را رعایت کرده و فیلم‌های جذاب و باکیفیتی را در این زمینه ارائه کرده است. چه آن زمان که ستاره‌های کمدی دوران صامت ظهور کردند و با انواع شیرین‌کاری‌ها و طنازی‌هایشان، جهان را برای همه تحمل‌پذیرتر کردند و چه مدتی بعد که کمدین‌های ناطق هم با انبوه دیالوگ‌های بامزه، تماشاگران را از خنده روده‌بر می‌کردند. این مسیر موفقیت‌آمیز بعدها و تا امروز هم با فراز و نشیب‌هایی در سینما ادامه پیدا کرده است. با این حال فیلم‌های بسیاری هم بودند و هستند که برای خنده گرفتن از تماشاگران به هر ترفند و راهکاری متوسل می‌شوند و به وفور از شوخی‌های جنسی، سیاسی، مذهبی و اقلیمی بهره می‌برند و حتی می‌توان گفت از آنها سوءاستفاده می‌کنند. اما فیلم‌های خیلی خوب سینمای کمدی و استاندارد، متر و معیار درست و امتحان پس داده‌ای را در این زمینه ارائه دادند؛ آثاری که بیشتر آنها بی‌نیاز از بهره‌گیری از زرق و برق‌هایی که ذکرشان در بالا رفت، موفق به جلب نظر و رضایت تماشاگران و حتی منتقدان سختگیر سینما شدند.

در تاریخ سینمای ایران هم باوجود برخی فیلم‌های باکیفیت، استاندارد و جذاب و ماندگار در زمینه کمدی، غالب آثار در این خصوص، فیلم‌هایی کم‌کیفیت و به دور از استانداردهای کمدی است. بویژه این موضوع بسیار در فیلم‌های شبه‌کمدی این سال‌های ایران دیده می‌شود و فیلم‌ها با سوءاستفاده از شوخی‌های رکیک و کنایه‌های سطحی سیاسی، صحنه‌های نچسب و شخصیت‌هایی غیرجذاب، فقط تلاش می‌کنند رکوردشکنی غیرواقعی و بیهوده‌ای در گیشه داشته باشند و بس.

ابوالحسن داوودی که آخرین ساخته او، فیلم «هزارپا» از امروز در سینماهای کشور اکران می‌شود، یکی از کارگردان‌های سینمای ایران است که همواره در فیلم‌هایش، سطح و کیفیت بالای کاری را حفظ کرده و فیلم‌هایی استاندارد ساخته است. این فیلمساز با این‌که فیلم‌هایی جدی همچون مرد بارانی، تقاطع، زادبوم و رخ دیوانه را در کارنامه دارد که اتفاقا برخی از آنها فیلم‌های موفقی هم از نظر تماشاگران و برخی منتقدان بودند، اما به همان اندازه و حتی بیشتر هم در ساخت فیلم‌هایی کمدی و فانتزی تبحر دارد و فیلم‌های موفق، محبوب و پرتماشاگری را در این زمینه به تماشاگران ارائه کرد. همه فیلم‌هایی که او در سینمای خنده ساخت، جزو بهترین‌های این عرصه است؛ سفر جادویی، جیب برها به بهشت نمی‌روند، من زمین را دوست دارم و نان، عشق و موتور 1000 بارها دیده شدند و مخاطبان بسیاری با آنها خندیدند و از دیدن این آثار لذت بردند. کمتر کارگردان ایرانی همچون داوودی موفق شده، این تعداد فیلم کمدی خوب و استاندارد در کارنامه داشته باشد، آثاری که بدون بهره‌گیری از عناصر فریبنده و شوخی‌های سطحی و مبتذل، تماشاگران را با خود همراه کردند. داوودی همچنین با دو کمدین بزرگ سینمای ایران در دوران اوجشان همکاری کرد. او بخوبی توانسته از توانایی و ظرفیت علیرضا خمسه و اکبر عبدی در فیلم‌های کمدی و فانتزی‌اش بهره بگیرد.

جیب‌برها به بهشت نمی‌روند

داوودی یک سال پس از ساخت فیلم موفق سفر جادویی و همکاری با اکبر عبدی، این بار سراغ دیگر کمدین برجسته ایران علیرضا خمسه می‌رود. خمسه در فیلم جیب برها به بهشت نمی‌روند، نقش جوانی به نام دلشاد، یک دستفروش را بازی می‌کند که برای رفع مشکلات مالی فراوان، به‌ناچار با دارودسته‌ای دست به دزدی می‌زنند. خمسه نگین فیلم است و چهره‌های همراهان او غلامحسین لطفی، حسین محب‌اهری و محمود بهرامی هم سوار بر آن موتور ویژه در یاد می‌ماند. موفقیت فیلم باعث می‌شود خمسه در دو فیلم دیگر هم با داوودی همکاری کند.

من زمین را دوست دارم

این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های فانتزی و کمدی سینمای ایران است که حتی هنوز و با گذشت سال‌ها از ساخت در 1372، بانمک است و صحنه‌ها و دیالوگ‌های خوبی برای خندیدن دارد. ایده اولیه آمدن یک آدم فضایی به زمین، در اصل متعلق به غربی‌هاست و به وفور هم سینمای هالیوود و غرب سراغ آن رفته و نمونه‌های موفقی هم ارائه داده، اما پیمان قاسمخانی به عنوان نویسنده فیلمنامه و داوودی به عنوان کارگردان، بخوبی دریافتند که ورژن کمدی و فانتزی و ایرانی این ایده می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد که همینطور هم شد. بازی علیرضا خمسه در نقش خپیت
(همان موجود فضایی) عالی است و کشمکش‌های او با خسرو (بهزاد خداویسی) بامزه شده است.

بوی خوش زندگی

«بوی خوش زندگی» که سال 73 ساخته شد، سومین همکاری علیرضا خمسه و ابوالحسن داوودی است و این بار پیمان قاسمخانی (نویسنده من زمین را دوست دارم) همراه علیرضا خمسه، محمود جعفری و ابوالحسن داوودی فیلمنامه فیلم را نوشتند. فیلم، قصه کمال و جمال، برادرانی دوقلو را روایت می‌کرد که کاملا شبیه هم هستند، اما اخلاق و رفتاری متفاوت دارند. بوی خوش زندگی اگرچه ایده بامزه‌ای داشت و به دلیل حضور خمسه در نقش اصلی و پشتوانه همکاری‌های قبلی و موفق او و داوودی، تماشاگران زیادی را به سینما کشاند، اما در نهایت نتوانست موفقیت و محبوبیت جیب برها به بهشت نمی‌روند و من زمین را دوست دارم را تکرار کند.

با حضور اکبر عبدی

سفر جادویی محصول سال 69 و نان، عشق و موتور 1000 محصول سال 80 هم دو فیلم موفق دیگر ابوالحسن داوودی در سینمای کمدی هستند که هر دو با هنرمندی اکبر عبدی ساخته شدند و به موفقیت رسیدند.

منبع: جام جم آنلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین