گروه سیاسی: در دوره کنونی و با نگاهی به عملکرد بسیاری از مدیران و والامقامها دیگر نمی شود راجع به غرب گرایی خرده گرفت چون دیگر ین قسم در ایران نهادینه شده و نیازی به ترویج ندارد اما خطابه معروف سید حسن تقی زاد در دانشگاه مهرگان: « این جانب در تحریض و تشویق، اولین نارنجک تسلیم به تمدن فرنگی را در چهل سال قبل بیپروا انداختم» هم نشان می دهد که در ترویج غرب گرایی کم نگذاشته است .
به گزارش بولتن نیوز، نشریه ی بخارا مقاله ای با تیتر « مقاله ای فراموش شده از سید حسن تقی زاده» منتشر کرده که طی آن به تجلیل و تعریف از تقی زاده پرداخته شده است و او را فردی مثبت معرفی می کند.
در نفد مقاله بخارا باید گفت که بررسی وجود شخصیتی و فردی و رفتار و عملکرد تقی زاده در تاریخ نشان از آدمی دارد که از فراز و فردوهای بسیاری برخوردار بوده و کارنامه او همچنان سفید هم نیست و اصولا بیشتر به دنبال غرب گرایی بوده است.
البته مسئله غرب گرایی در ایران دیگر موضوعی کلیشه ای است و نمی توان به افرادی مانند تقی زاده خرده گرفت چون هم اینک نیز افراد بسیاری در سطح مدیران هم تراز تقی زاده در کشور وجود دارد که همسنگ تقی زاده هستند و یک پایشان در ایران است و خانواده آنها در فرنگ از جمله انگلیس و فرانسه و آمریکا و کانادا زندگی می کنند یا دوتابعیتی هستند یا پولهایشان را آنجا سرمایه گذاری کرده اند یا داماد ازمم.
در واقع این قصه های قدیمی غرب گرایی و شرق گرایی و فرهنگ و از این قبیل مال دورانی بود که مردم در دایره بسته چهارتا روزنامه و کاغذ و محفل خانه زندگی می کردند نه امروز که اینترنت تمام زیر بالای مدعیان مبارزه با غرب گرایی غربگرا و یا میارزه با شرق گرایی شرق گرا را برای مردم عیان کرده است. و اصولا نمی شود که تمام ایل و تبارت گرین کارت آمریکایی و انگلیسی و روسی داشته باشند و داماد و عروس از لندن و فرانکفورت و سانفرانسیسکو بیاوری و بعد ادعای غرب نزدگی داشته باشی و به افرادی مانند حسن تقی زاده خرده بگیری که چرا هی کشتی و نظر عوض می کرد.
تقیزاده، چون اکثر سیاستمداران ایرانی همعصر خود و کنونی که به نحوی طرفدار روسیه یا انگلستان یا آلمان و چین و آمریکا بودند و در ظاهر برای انقلابی نشان دادن خود دم از فرهنگ غیر غربی می زنند اما سبد خریدشان را در یوپرمارکتهای لندن پر می کنند و نوادگانشان در بیمارستانهای لندن و روسیه و کشورهای غربی چشم به جهان می گشاید، به شخصه گرایش عمیق به دوستی و طرفداری از آلمان داشت و ژرمانوفیل بود. گذشته از این او از اول کسانی است که گرایش آمریکایی را نیز ترویج کرد. تقیزاده در آذر ۱۳۰۰ ش (دسامبر ۱۹۲۱) در نامهای به محمود افشار مینویسد:
... اگر مطلب عمده که به عقیده اینجانب کشیدن آمریکاییها به ایران و دست دادن آنها در ادارات است سر بگیرد، عنقریب کارها به جاده اصلاح میافتد. باید آنچه ممکن است کوشش کرد که آمریکا را به ایران کشید. امتیازات داد. مستشارهای مالی و فواید عامه و زراعت و تجارت و طرق و شوارع و تلگراف از آنها آورد به مدارس آمریکایی تقویت کامل نمود…
و این درست در دورانی است که تقیزاده از آلمانهای جنگ باخته ناامید گشته و روسیه نیز رمق دخالت در امور ایران را ندارد. در این دوران تنها انگلستان شدیداً در ایران فعال است و «یارگیری» میکند.
البته نباید فراموش کنیم که تقیزاده در عرصه اندیشه، بهویژه در دیدگاههایش دربارهٔ فرهنگ و تمدن غرب، با مخالفتهای بسیار شدید و مخالفانی جدی، تقریباً از همه سو، روبروبود.
موضع او دربارهٔ فرهنگ و تمدن غرب، تغییر خط فارسی به لاتینی، نخست بسیار تندروانه و تحت تأثیر اندیشه پیشرو آن ازمنه، همچون میرزا فتحعلی آخوندزاده، جهت تسهیل آموزش سریع عامه (مانند ترکیه) میبود. بعدها رسماً استغفار کرد و نگرش گذشته خود را به تندروی ایام جوانی و اشتیاق وافر به اصلاح و پیشرفت کشور نسبت داد.
نخست میپنداشت که صنعتی شدن کشور، پیشرفت علمی، آزادی سیاسی و عقیده، رشد فرهنگی و آموزشی، از راه «اخذ بلاشرط آداب و عادات فرنگ» و دستور عمل قرار دادن این شعار که: «ایران باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگیمآب شود و بس» میسر است.
تقیزاده با سادهانگاری، و بی آنکه از نظریات و فرضیات علمی دربارهٔ تغییر خط مطلع باشد، میپنداشت که تغییر خط فارسی به لاتینی سوادآموزی را تسهیل میکند و راه را برای تحول فرهنگی کشور هموار میسازد.
او بعدها به خطای خود پی برد و بارها و بارها و با صراحت، روش گذشتهاش را نکوهش و دیدگاههای خود را تعدیل و تصحیح کرد. در خطابه معروف باشگاه مهرگان گفت: «این جانب در تحریض و تشویق، اولین نارنجک تسلیم به تمدن فرنگی را در چهل سال قبل بیپروا انداختم».
تقیزاده حدوداً از دوره میانه سالی، که با احتیاط و وسواس از افراط و تفریط پرهیز میکرد، مدافع و مروج حفظ و تقویت مبانی فرهنگ ملی، زبان فارسی، بنیادهای وحدت فرهنگی - ملی، تاریخی، اخلاق متکی بر مبانی مذهبی و خردگرایی اعتدالی بود.
در عصر پهلوی اول، در فعالیتهای فرهنگی بسیاری شرکت داشت؛ در کمیسیون معارف، هیئت مؤسس انجمن آثار ملی، شیر و خورشید سرخ ایران، کنگره خاورشناسان در کیمبریج، کنگره ابن سینا در بغداد، کنگره خاورشناسان در مونیخ عضویت داشت، و ریاست کنگره ایرانشناسان در تهران به عهده او بود و اصولاً در برپایی کنگرههای ایرانشناسی بسیار فعال و مؤثر بود.
در عصر پهلوی دوم، از جمله در این نهادهای علمی و فرهنگی عضو بود: شورای عالی فرهنگ و هنر، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی (با سمت رئیس)، فرهنگستان ایران (با سمت رئیس)، کتابخانه مجلس شورای ملی (عضو مؤسس). او بانی مهمترین مجموعه منابع مطالعات ایرانی (در کتابخانه مجلس سنا) بود و از افراد مؤثر در تأسیس چاپخانه افست، نشر متن کتیبههای ایرانی، ترجمه دائرةالمعارف اسلام (طرح ناتمام) و نشر نخستین کتابشناسیها و فهرستهای منظم به فارسی بهشمار میآید. در سیاستگذاری و برنامهریزی و سازماندهی فرهنگی طرف مشورت بسیاری از دولتمردان و سازمانهای دولتی بود.
عدهای یکی از علل تأثیر و نفوذ او را در سازمانهای علمی - فرهنگی عصر پهلوی، وابستگی به تشکیلات فراماسونری و پیوندهای نزدیک میان اعضای تشکیلات دانستهاند.
در منابعی که در خصوص تشکیلات فراماسونری در ایران انتشار یافتهاست، تقیزاده را دارای مقام استادی اعظم و از مؤثرترین اعضا شمردهاند.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com