کد خبر: ۵۴۴۱۸۷
تاریخ انتشار:
سروش صحت از اهمیت و دردسرهای پیشنهاد فیلم و کتاب به دوستان می گوید

پیشنهاد دادن لذتی است پر از ترس و لرز

سروش صحت کارگردان، فیلم نامه نویس و بازیگر توانمند کشورمان چندی قبل یادداشتی در هفته نامه «کرگدن» منتشر کرده بود درباره...

گروه سینما و تلویزیون: سروش صحت کارگردان، فیلم نامه نویس و بازیگر توانمند کشورمان چندی قبل یادداشتی در هفته نامه «کرگدن» منتشر کرده بود درباره اهمیت و دردسرهای پیشنهاد فیلم و کتاب به دوستان که بخش هایی از آن را می خوانید: تا چند سال پیش اگر کتابی می خواندم یا فیلمی می دیدم یا موسیقی می شنیدم که خوشم می آمد یا جایی می رفتم که خوش می گذشت یا غذایی می خوردم که به نظرم خوشمزه می آمد، دلم می خواست هر چه زودتر و تندتر و سریع تر آن کتاب یا فیلم یا موسیقی یا جا یا غذا را به بقیه معرفی کنم. اگر یک بیت شعر به دلم می نشست حتما آن شعر را یادداشت می کردم یا سعی می کردم حفظ کنم که برای بقیه هم بخوانم ...

پیشنهاد دادن لذتی است پر از ترس و لرز

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه خراسان، اما الان چند سالی است که از معرفی کردن و پیشنهاد دادن می ترسم ... چه فیلم هایی که با کلی ذوق و شوق به دوستانم توصیه کرده ام حتما ببینند و بعد بعضی دوستانم آن فیلم را دوست نداشته اند و به خاطر وقتی که برای دیدن آن فیلم تلف کرده اند کلی بد و بیراه نثارم کرده اند.


بارها و بارها نیمه شب بوق اس ام اس بیدارم کرده و وقتی اس ام اس را باز کرده ام دوستی برایم نوشته: «آخه چرا این کتاب مسخره را به من معرفی کردی؟»


بارها شعری را با کمی حس و حال برای دوستی خوانده ام و وقتی شعر تمام شده، دوستم بر و بر نگاهم کرده و این نگاه یعنی «خوب حالا که چی؟» یا رستورانی را معرفی کرده ام و بعد به من گفته اند: «تو که فرق غذای خوب و بد را نمی فهمی، جون هر کی دوست داری، جایی را به آدم معرفی نکن...».


حالا دیگر چند سال است که می دانم معرفی کردن و پیشنهاد دادن کار خطرناکی است. آدم ها شرایط، خصوصیات، ترس ها، امیدها، آرزوها، گذشته ها و ... متفاوتی دارند. به همین دلیل عقاید و سلیقه های مختلفی هم دارند. از چیزی که ما به هزار و یک دلیل خوشمان می آید، ممکن است یک نفر دیگر به هزار و یک دلیل دیگر بدش بیاید و اصلا مگر به سلیقه خودمان مطمئن هستیم که بخواهیم آن را تبلیغ و ترویج هم بکنیم؟


در طول زندگی این قدر آرا و نظراتم عوض شده که خودم شاخ در می آورم. فیلمی را دیده ام و دیوانه وار دوست داشته ام، چند سال بعد با کمی ذوق و شوق دوباره سراغ آن فیلم رفته ام و احساس کردم با یک فاجعه رو به رو شده ام ... پس چطور می شود پیشنهادی برای خواندن، دیدن و شنیدن داد ... اصلا از کجا می دانیم که نظرمان درست یا به درد نخور است؟


حالا به یک سوال باید جواب بدهم و آن این که «وقتی تا این حد با پیشنهاد دادن مشکل دارم چرا پیشنهاد می دهم؟ جواب این است که چون این کار لذت بخش است. چون این کار تقسیم لذت است. تو از چیزی لذت برده ای و حالا داری به دوستانت یا کسانی که دوستشان داری یا آدم هایی که برایت مهم هستند یا کسانی که حتی آن ها را نمی شناسی می گویی «رفقا من از فلان چیز لذت برده ام. شما هم اگر دوست دارید امتحان کنید، شاید شما هم لذت بردید.»


این تقسیم شادی و لذت است. این ترویج خوشی است. نوعی احساس نزدیکی است....

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین