کد خبر: ۵۴۳۶۲۴
تاریخ انتشار:

هق هق زمین...

حمیده سادات غفوریان در پی زلزله مهیب کرمانشاه که منجر به کشته شدن شماری از هموطنان عزیزمان شد، شعری با عنوان هق هق زمین سروده است.

گروه ادبیات، نشر و رسانه: حمیده سادات غفوریان در پی زلزله مهیب کرمانشاه که منجر به کشته شدن شماری از هموطنان عزیزمان شد، شعری با عنوان هق هق زمین سروده است.

به گزارش بولتن نیوز، متن این شعر به شرح زیر است:

 

 هق هق زمین...

بغض بغض است ولی وای اگر آه شود!

وای اگر زخم به درد آید وجانکاه شود

 

وای اگر اشک بخواهد گله آغاز کند

مگذارید که این زخم دهان باز کند!

 

مگذارید که باران برسد تا برهوت

اوج فریاد سکوت است،سکوت است سکوت

 

شیون ماست که در داغ زمین می شنوید

این سکوتی که از اعماق زمین می شنوید!

 

زخم ما زخم عمیقی شده و جانکاه است

این صدای نفس آخر کرمانشاه است

 

شبی از جنس بلا قرعه به عاشق افتاد

بیستون تاب نیاورد به هق هق افتاد

 

مثل رگبار که زنگ خطر چلچله هاست

هق هق کوه شروع همه ی زلزله هاست!

 

این چنین بود که از غم کمر درد شکست

سقف بی طاقتمان تاب نیاورد، شکست

 

 

قسمت این بود شود خون، گل پیراهن مان

تلی از خاک شود خانه ی بی آهن مان!

 

شهر از شیون و خاک و گل و هق هق پر شد

لقمه نانی که دراین سفره نبود آجر شد

 

زیر آوار صدای نفسی می آید

دادما داد سکوت است، کسی می آید؟!

 

زنده بودیم  و نبودید به یاد دلمان

وقت جان کندن مان دادرسی می آید؟!

 

با شماییم که در خواب ابد غوطه ورید

سفره پهن است بیایید نصیبی ببرید!

 

آااای فرصت طلبان فرصت ناب آمده است

دوربین شیفتگان! وقت ثواب آمده است

 

ما هزاران فقره خانه ی ویران داریم

محض پز دادن تان سوژه فراوان داریم

 

نکند خواب بمانید که بد می بینید

تا بخواهید دراین شهر جسد می بینید

 

مادری که سپرش عکس شهیدش شده است

نوعروسی که کفن رخت سپیدش شده است

 

پیرمردی که نگاهش به خیابان یخ زد

وتنوری که کنارش سبدی نان یخ زد

 

از دل سنگ زمین سایه ی سر میخواهند

کودکانی که از آوار پدر می خواهند

 

نعش گنجشک لب پنجره ای خون آلود

کودکی یخ زده با فرفره ای خون آلود

 

درد دارد که کسی نعش کش خود باشد

ردّ خون روی تن کیک تولّد باشد!

 

ضجه ی تلخ زنی بر سر قبری گم نام؛

رولکم گریه نکه بخف بخف نازارام*

 

نکند چشم نبندید که حاشا دارد

این همه سوختن از دور تماشا دارد!

 

آنچه آمد سرما حاصل تدبیر شماست

آییییی مردان تظاهر برسید از چپ و راست!

 

بشتابید که این مرده کتک می خواهد

زخم ما زخم عمیقی است نمک می خواهد!

 

همه پیغمبر دردید و بلا سحر شما

خاک عالم به سر مسکن بی مهر شما!!!

 

مرده و زنده ی ما را به اسارت ببرید

بعدازاین هرچه نداریم به غارت ببرید

 

 

گرچه بر پیکرمان  زخم تناور داریم

تا خدا هست غمی نیست برادر داریم

 

قصر شیرین شده باخاک برابر فرهاد

شهر آوار شده تیشه بیاور فرهاد

 

درد، مارا به دل معرکه انداخته است

زخم کاری که شود کار شما ساخته است

 

وای اگر اشک بخواهد گله آغاز کند

مگذارید که این زخم دهان باز کند

 

انتهای پیام/

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین