پروفسور حسابي اين ملاقات را چنين توصيف ميكنند: وقتي براي اولين بار با بزرگترين دانشمند فيزيك جهان روبرو شدم ايشان را بياندازه ساده، آرام و متواضع و البته فوقالعاده مودب يافتم.
به گزارش خبرنگار "سرويس فضاي مجازي" خبرگزاري فارس، نويسنده وبلاگ "ميعادگاه دانشجويان ايراني در آلمان ـ پلي براي تبادل آخرين اطلاعات بين دانشجويان ايراني در آلمان ـ" در تازهترين پست وبلاگ خود موضوعي را با عنوان "روايت دكتر حسابي از برخورد با انيشتن" مطرح كرده است.
برپايه اين گزارش در اين وبلاگ ميخوانيم:
پروفسور حسابي چندنظريه مهم در علم فيزيك داشتند كه مهمترين و آخرين آنها نظريه بينهايت بودن ذرات بود، در اين ارتباط با چندين دانشمند اروپايي مكاتبه و ملاقات ميكنند و همه آنها توصيه ميكنند كه بهتر است كه بطور مستقيم با دفتر پروفسوراينشتن تماس بگيرد بنابراين پروفسور حسابي نامهاي همراه با محاسبات مربوطه را براي دفتر ايشان در دانشگاه پرينستون ميفرستند بعد از مدتي ايشان به اين دانشگاه دعوت ميشوند و وقت ملاقاتي با دستيار اينشتن برايشان مشخص ميشود؛ پس از ملاقات با پروفسور شتراووس به ايشان گفته ميشود كه براي شما وقت ملاقاتي با پروفسور اينشتن تعيين ميشود كه نظريه خود را بصورت حضوري با ايشان مطرح كنيد.
پروفسور حسابي اين ملاقات را چنين توصيف مي كنند:
وقتي براي اولين بار بابزرگترين دانشمند فيزيك جهان آلبرت اينشتن روبه رو شدم ايشان را بياندازه ساده؛ آرام و متواضع يافتم و البته فوقالعاده مودب و صميمي! زودتر از من در اتاق انتظار دفتر خودش، به انتظار من نشسته بود و وقتي من وارد شدم با استقبالي گرم مرا به دفتر كارش برد و بدون اينكه پشت ميزش بنشيند كنار من روي مبل نشست؛ نظريه خود را در ارتباط با بينهايت بودن ذرات براي ايشان توضيح دادم، بعد از اينكه نگاهي به برگههاي محاسباتي من انداختند، گفتند كه ما يكماه ديگر با هم ملاقات خواهيم كرد
يكماه بعد وقتي دوباره به ملاقات اينشتن رفتم به من گفت: من به عنوان كسي كه در فيزيك تجربهاي دارم ميتوانم به جرات بگويم نظريه شما در آيندهاي نه چندان دور علم فيزيك را متحول خواهد كرد باورم نميشد كه چه شنيدهام، ديگر از خوشحالي نميتوانستم نفس بكشم، در ادامه اما توضيح دادند كه البته نظريه شما هنوز متقارن نيست بايد بيشتر روي آن كار كنيد براي همين بهتر است به تحقيقات خود ادامه دهيد من به دستيارم خواهم گفت همه امكانات لازم را در اختيار شما بگذارند، به اين ترتيب با پيگيري دستيار و ارسال نامهاي با امضا اينشتن، بهترين آزمايشگاه نور آمريكا در دانشگاه شيكاگو، با امكانات لازم در اختيار من قرار دادند و در خوابگاه دانشگاه نيز يك اتاق بسيار مجهز مانند اتاق يك هتل در اختيار من گذاشتند، اولين روزي كه كارم را در آزمايشگاه شروع كردم و مشغول جابجايي وسايل شخصي بر روي ميزم و كشوهاي آن بودم، متوجه شدم يك دسته چك سفيد كه تمام برگههاي آن امضا شده بود در داخل يكي از كشوها جا مانده است،به سرعت آن را نزد رئيس آزمايشگاه بردم و مسئله را توضيح دادم، رئيس آزمايشگاه گفت اين دسته چك جا نمانده متعلق به شما است كه تمام نيازمنديهاي تحقيقاتي خود را بدون تشريفات اداري تهيه كنيد اين امكان براي تمام پژوهشگران اين آزمايشگاه فراهم شده است، گفتم اما با اين روش امكان سوء استفاده هم وجود دارد؟ او در پاسخ گفت درصد پيشرفت ما از اين اعتماد در مقابل خطاهاي احتمالي همكاران خيلي ناچيز است.
بعد از مدتها تحقيق بالاخره نظريهام آماده شد و درخواست جلسه دفاعيه را به دانشگاه پرينستون فرستادم و بالاخره روز دفاع مشخص شد، با تشويق حاضرين در جلسه، وارد سالن شدم و با كمال شگفتي ديدم اينشتن در مقابل من ايستاد و ابراز احترام كرد و به دنبال او ساير اساتيد و دانشمندان هم برخواستند، من كه كاملاً مضطرب شده و دست و پاي خود را گم كرده بودم با اشاره اينشتن و نشتستن در كنار ايشان كمي آرامتر شده، سپس به پاي تخته رفتم شروع كردم به توضيح معادلات و محاسباتم و سعي كردم كه با عجله نظراتم را بگويم كه پروفسور اينشتن من را صدا كرده و گفتند كه چرا اينهمه با عجله؟ گفتم نمي خواهم وقت شما و اساتيد را بگيرم ولي ايشان با محبت گفتند خيرالان شما پروفسور حسابي هستيد و من و ديگران الان دانشجويان شما هستيم و وقت ما كاملاً در اختيار شماست.
آن جلسه دفاعيه براي من يكي از شيرين ترين و آموزندهترين لحظات زندگيم بود من در نزد بزرگترين دانشمند فيزيك جهان يعني آلبرت اينشتن از نظريه خودم دفاع مي كردم و و مردي با اين برجستگي من را استاد خود خطاب كرد و من بزرگترين درس زندگيم را نيز آنجا آموختم كه هر چه انساني وجود ارزشمندتري دارد همان اندازه متواضع، مودب و فروتن نيز هست.
بعد از كسب درجه دكترا اينشتن به من اجازه داد كه در كنار او در دانشگاه پرينستون به تدريس و تحقيقاتم ادامه دهم.
*تاكيد ميشود؛ انتشار مطالب وبلاگها در "سرويس فضاي مجازي" به معناي تاييد محتواي آنها نيست و صرفاً به منظور گسترش فرهنگ تعامل و نقد صورت ميگيرد.