کد خبر: ۵۴۱۶۱۲
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
نیچه و مسعود بارزانی

همه پرسی قرائتی نادرست از تاریخ گذشته و حال بوده است

نیچه بر این باور است که مادام در گذشته تاریخ تصمیمات مهم و اقدامات مهمی گرفته و انجام شده است پس د رعصر حاضر نیز این باید اتفاق بیافتد.

گروه بین الملل: در چند ماه گذشته ما در اقلیم کردستان عراق شاهد حرکتی بنام همه پرسی اقلیم کردستان عراق بودیم که علیرغم همه مخالفتهای داخلی و خارجی به اصرار مسعود بارزانی برگزار گردید و نتیجه آن همین شد که امروز ما در اقلیم و عراق شاهد آن هستیم. در توجیه این همه پرسی برگزار کننده گان آن از تاریخ مبارزات کردها و ظلم و جوری که در عراق بر مردم کرد روا داشته شده بود سخن می گفتند. در خصوص نقش تاریخ برای رفتن به گذشته و دور شدن از واقعیتهای امروزی اندیشمندان بزرگی سخن گفته اند.

همه پرسی قرائتی نادرست از تاریخ گذشته و حال بوده است

به گزارش بولتن نیوز، نیچه یکی از اندیشمندانی است که در خصوص تاریخ کتب بسیاری دارد. وی گرچه زندگی به خدمت تاریخ نیازمند است، افراط در تاریخ‌نگاری دشمن زندگی است. نزد نیچه «فقط تا آنجایی ما در خدمت تاریخ هستیم که تاریخ به زندگی خدمت نماید» و «تاریخ تا آنجا که در خدمت زندگی است به یک قدرت غیر تاریخی خدمت می‌کند». به زعم او با زیاده روی در علم تاریخ، زندگی و نهایتاً خود تاریخ تباهی می‌گیرد. وی ابعاد گوناگون تعلق به تاریخ را دسته‌بندی می‌کند تا آری‌گویی به زندگی را بجوید و در عین حال آن ها را به نقد و نقض می‌گیرد. برای نیچه تاریخ بیش از همه به انسان فعال و قوی متعلق است. انسان کوشنده‌ای که در گیرودار نبردهای عظیم به اسوه و آموزگار محتاج است؛ اما میان هم‌دوره‌گانش کسی را نمی‌یابد. نیچه در مثالی می‌نویسد: «بدین‌سان تاریخ متعلق به شیلر است زیرا عصر ما به قول گوته آنچنان عصر بدی است که شاعر در دایره‌ی حیاتیِ اطراف خود هیچ منبع الهامی نمی‌یابد.»

به زعم نیچه اگر کسی که می‌خواهد چیزی عظیم بیافریند حتی احتیاج کمی به گذشته داشته باشد باید آن را از طریقِ تاریخ عظمت فرا بگیرد. تاریخِ روایت‌گر بزرگان و قدرتمندان نزد هرودوت و توسیدید از این‌گونه است. در این نوع از تاریخ قوه‌ی خلاقه‌ی زندگی با کنش فردی و جهت‌یابی تجربی در هم می‌تند و تحقق انسان بزرگ که ظرف زندگی است را فراهم می‌کند.

تاریخ عظمت تاریخی است که مردانی بزرگ در دوره و عصر خویش کاری بزرگ و قابل وصف انجام دادند که اثرات آن در دوره کنونی نیز باقی مانده است و این همان تاریخ عظمتی است که مورد اعتقاد نیچه می باشد. نیچه بر این باور است که مادام در گذشته تاریخ تصمیمات مهم و اقدامات مهمی گرفته و انجام شده است پس د رعصر حاضر نیز این باید اتفاق بیافتد.

اما گونه یا مرحله‌ی دوم تاریخ از نظر نیچه یادوارگی است، تاریخی که «به روح حرمت‌گذار و حفظ‌کننده تعلق دارد». این تاریخ متعلق به کسی است که مایل است بر سنت و عظمت پای فشارد و کسی که از آنچه از گذشته باقی مانده «مراقبت» می‌کند و خواستار حفظ شرایط ملازم با رشد خویشتن برای آیندگان است و بدین سیاق می‌خواهد خادم زندگی باشد. او تاریخ را همچون اشیاء گران‌بهایی می‌داند، برای نیچه در بهترین حالت تاریخ یادوارگی، حافظ زندگی است و نه موجد آن. برای او محک سنجش تاریخ، نسبت آن با زندگی است. نیچه در این‌گونه نیز همچون درباب تاریخ عظمت، معتقد است مادامی که تاریخ در خدمت زندگی است و مطیع محرکات حیاتی است، گذشته‌ی فی‌النفسه دچار آسیب می‌شود؛ و نیز بر خلاف تاریخ عظمت‌، تاریخ یادوارگی را تاریخی می‌داند که مرد عمل را فلج می‌کند و «اقویا را از اینکه زندگی آینده را تعیین کنند مانع می‌شود». این نوع نگرش عتیقه‌شناسانه به تاریخ، تداوم را در خدمت زندگی نه به مثابه‌ی پایه‌ی آینده بلکه به مثابه‌ی گذشته صرف در نظر می‌گیرد و زندگی را صرفاً درسطحی می‌فهمد که آن را حفظ و نگه‌داری کند.

همه پرسی قرائتی نادرست از تاریخ گذشته و حال بوده است

گونه سوم تاریخ از دیدگاه نیچه دیدگاه انتقادی به حال برای رهایی و رسیدن به کمال می باشد. نیچه با ایده‌ی «بازگشت جاودانه» نیز بی‌جهتی تاریخ را در هم‌پیوندی با زندگی قرارمی‌دهد و بی‌سویی تاریخ در ایده‌ی بازگشت جاودانه‌ی خود را به طور مشخص می‌نمایاند. ایده‌ای که عالی‌ترین فرمول برای آری‌گویی به زندگی است. نیچه برآن است که اگر بگوییم جهان هرگز خود را تکرار نمی‌کند بلکه همواره صورت‌های نو می‌آفریند، این گفته نشانه‌ی اشتیاق به مفهوم خداست؛ زیرا با این نظر جهان خود در مفهوم الوهیتِ آفریننده درکشیده شده است. نظریه‌ی بازگشت جاودانه جلوی این درکشیدگی را می‌گیرد. این نظر همچنین اندیشه‌ی نامیرایی و زندگی جاوید در عالم دیگر را طرد می‌کند، به عبارتی «نظریه‌ی بازگشت جاودانه بیانگر خواست بی‌چون و چرای نیچه به «این‌جهانی ماندن» است» این نظریه نظریه‌ی آری‌گویی انسان به جهان، زندگی و اکنون است.

هر آنکس که نتواند بر قله‌ی اکنون بایستد و به پیش و پس فرو افتد خوشبخت یا رستگار نخواهد بود «هر آنکس که نتواند بر آستانه‌ی لحظه فارغ از تمام گذشته بایستد، هر آنکس که نتواند بر سر قله‌ای، چون الهه‌ی پیروزی بی‌وحشت و سر گیجه قرار بگیرد، هیچ‌گاه معنی خوشبختی را در نخواهد یافت و بدتر از آن از خوشبخت‌کردن دیگران عاجز خواهد ماند» نیچه می‌نویسد: «پیشتر انسان‌ها به طالع بین‌ها و اختربین‌ها معتقد بودند و بنابراین گمان می‌کردند: همه چیز تقدیر است! تو باید چون ناگزیری!» و بعد گمان کردند «همه چیز آزادی است: تو می‌توانی چون می‌خواهی!» در مقابل این‌ها نیچه قصد داشت اراده‌ی فرد را با قواعد جهان و زندگی پیوند دهد.

تکیه بیش از اندازه مسعود بارزانی به تاریخی که ماحصل دوران کنونی نبود ونیست سبب شد دست به ریسک بزرگی بزند که سرانجامش نابودی و دستکم شکستی بزرگ بود که امروز بخشی از مردم را درمانده و ناراحت و عصبانی کرده است.

همانطور که ابراهیم جعفری وزیر امور خارجه عراق در سخنانی اظهار داشت: اقلیم کردستان عراق اختیاراتی در چهارچوب دولت فدرال داشت که هیچ اقلیم فدرالی در جهان این اختیارات را نداشت. از این رو مسعود بارزانی با تکیه بر تاریخی که خود بخشی از مصائب همه عراقیها اعم از شیعه و کرد و سنی بود (بعث) کوشید فارغ از حال حاضر و دستاوردهایی که داشتند تصمیم بگیرد تصمیمی که چون متکی بردرک درست از تاریخ حال و نقد حال نبود منجر به شکستی بزرگ شد. شکستی که تا سالها افسوس انجام آن برای اقلیم کردستان عراق باقی خواهد ماند. چه بسا نامه خود بارزانی به سردار سلیمانی نیز بخشی از این افسوس بزرگ است که نشان می دهد بارزانی با تکیه بر تاریخی دور و عدم نقد و تحلیل تاریخ حال تصمیمی گرفت که شکست را برای خود بارزانی و اقلیم به همراه آورد.

نیچه همچنین در «چنین گفت زردشت» دولت ملی را «سردترینِ همه‌ی هیولاهای سرد» می‌خواند، بتی جدید که همه را به پرستش خود وا می‌دارد و از زبانش این دروغ بیرون می‌آید که: «من، دولت مردم هستم»؛ و اینجاست که بارزانی اسیر این هیولای مورد نظر نیچه می شود هیولایی که با درکی نادرست و تعریفی نامناسب از تاریخ و حال رخ داد. رخدادی که ماحصل آن اکنون تنها و تنها افسوس و جامعه ای ناامید است.(با بهره گیری از مطلب گوساله‌ی سامریِ «تاریخ» و قدرتِ فائقه‌ی «زندگی» نظرگاه نیچه به تاریخ و چالش با متافیزیکِ تاریخ هگلی نوشته بیتا نقاشیان)

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Canada
|
۲۱:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۰
0
1
مرذم عصبانی همیشه حطرناکند امروز نه فردا
ناشناس
|
Germany
|
۲۱:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۱
0
0
مرذم عصبانی همیشه حطرناکند امروز نه فردا
عموجان نترس این مردم نبودند که بیرق صهیون را در منطقه ای از کشور عراق بالا بردند .منافقین مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلوی ابریشمچی و دارو دسته جاسوس آنها هم کاری از پیش نخواهند برد. آن اقلیت ملت کرد هم کم کم متوجه خیانت همه پرسی خواهد شد .آنها اکثریت خود را برای همیشه از دست دادند زیرا اکثریت موج گرفته و هیجانی هیچگاه دوام ندارد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین