کد خبر: ۵۳۵۲
تاریخ انتشار:

نگاهي آماري- تحليلي به معضل دختران فراري

حجم قابل توجهي از اخبار صفحه حوادث به توصيف پديده فرار از خانه دختران اختصاص دارد اما علل و انگيزه هاي اين پديده کمتر تحليل و تبيين شده است و اينکه 18درصد دختران فراري از منطقه بالاي تهران هستند يعني شکستن اين باور که مشکلات اقتصادي از دلايل عمده فرار دختران است و عوامل ديگري نيز براي اشتياق رهايي از بند خانه براي دختراني که چهار ديواري خانه بي تابشان کرده وجود دارد.


به گزارش برنا دختران فراري معمولأ در گروه سني 14الي 25سال قرار دارند. موقعيت سني اين افراد نشان دهنده ميزان آسيب پذيري، احتمال بزهکاري، بزه ديدگي و يا قرباني شدن در برابر سوء استفاده هاي جنسي مختلف و ديگر سوء استفاده ها است. بسياري خانه را فقط به خاطر پول و آزادي بيشتر رها نکرده اند و پديده فرار دختران از خانه عوامل مختلفي دارد و تلقي اين که اين حادثه در خانواده هاي بي بضاعت و فقير رخ مي دهد، برداشتي نادرستي است.

خانه بايد امن ترين نقطه براي اعضاي آن باشد ولي وقتي شرايط امن و راحتي براي اعضا وجود نداشته باشد، امکان فرار براي همه وجود دارد.


عوامل زمينه ساز فرار دختران از خانه

80 درصد دختران فراري از محيط نامساعد و طاقت فرساي خانواده، طلاق و اعتياد والدين بخصوص پدر، ارتباط با دوستان ناباب، روابط کنترل نشده خانواده ها با يکديگر، اختلاف والدين و فرزندان، کنترل و سختگيري افراطي و غيرمنطقي والدين، مشکلات حاد اقتصادي، احساس ناامني درخانه، اختلالات شخصيت و روابط عاشقانه، ترس از رسوايي پس از تجاوز جنسي، مخالفت والدين با ازدواج دختران با شخص مورد نظر يا آزارناپدري و يا نامادري، آزارهاي جسمي و جنسي از سوي نزديکان بويژه محارم و … را مي توان از جمله مهمترين عوامل زمينه ساز فرار دختران از خانه برشمرد.
خانواده به ميزان7/77 درصد از بيشترين تاثير بر فرار دختران برخوردار است. زيرا فرد از بدو تولد ارزش ها و هنجارها را در خانواده ياد مي گيرد و به تدريج با دنياي وسيع تر جامعه آشنا مي شود. به گونه اي که خانواده و کارکردهاي آن در پذيرش نقش هاي اجتماعي از اهميت ويژه اي برخوردار است.


ميزان محبت، صميميت، حمايت عاطفي و وابستگي از جمله مسائل مهمي است که در دوران اوليه زندگي مي تواند در بروز رفتارهاي بهنجار يا نابهنجار موثر باشد. نتايج تحقيقات نشان داده است که هرچه ازميزان وابستگي والدين به فرزندان کاسته شده، برفرار آنان از خانه افزوده شده است.
دوستان و همسالان ديگر عاملي بوده که به ميزان 5/67 درصد تاثير زيادي بر فرار دختران داشته است و به عنوان دومين عامل بعد از خانواده در جامعه پذيري جوانان و نوجوانان نقش مهمي برعهده دارد.
ارتباط با گروه هاي سني در شکل گيري رفتار فردي و اجتماعي نوجوانان و جوانان بسيار مهم است. اين گروه ممکن است تاثير خانواه را نيز دگرگون و يا حتي خنثي نمايد.
انسان به دلايل مختلف خود را با ديگران مقايسه و ارزيابي مي کند. در اين فرايند انسان ارزش ها و استانداردهاي افراد يا گروه هاي ديگر را به عنوان يک قالب مقايسه اي و مرجع در نظر مي گيرد. اين گروه مي تواند در پيشرفت و تکامل شخصيتي و رفتارهاي اجتماعي نوجوانان و جوانان نقش مهمي ايفا نمايد.
همچنين مي تواند زمينه يادگيري بسياري از مهارت ها و فعاليت هاي اجتماعي را فراهم کند. بنابراين حضور در محيط هاي نامناسب و داشتن دوستان ناباب و ارتباط با معيارهاي اخلاقي غيرمتعارف اجتماعي مي تواند زمينه رفتارهاي نامناسب را ايجاد نمايد و گروه همسالان مي تواند به عنوان گروه مرجع مورد توجه قرار گيرد.


چرا فرار از خانه...

فرار از خانه ازجمله رفتارهاي ناسازگارانه اي است که بيشتر از نوجوانان و جوانان سرمي زند. با توجه به پيامدهاي سوء آن يکي از آسيب هاي خانوادگي و اجتماعي جامعه، شناخته مي شود.
فرار از خانه در واقع زير پا گذاشتن مقررات خانوادگي و هنجارهاي اجتماعي است که اغلب به علت ترس، خشم يا انتقام جويي در مقابل عوامل مخرب و آشفته خانوادگي و اجتماعي رخ مي دهد. دختران بيشتر براي مدت کوتاهي حضور در مکان هاي ديگر را بجاي ماندن در خانه خود ترجيح مي دهند.


مشکلات دختران فراري پس از فرار از خانه

گرفتار شدن در دام شبکه هاي قاچاق دختران و زنان جوان، تجاوز،اجبار و تحميل، انگ اجتماعي و عدم امکان بازگشت به شرايط گذشته، از ديگر مباحث تامل برانگيز در مورد دختران فرار است.
بازپرس ميري در مورد علل فرار دختران به برنا مي گويد: اختلاف فرهنگي و فکري در خانواده ها و عدم آموزش دقيق و به موقع آموزه هاي ديني باعث شده است که دختران به جاي خانه به بيرون پناه بياورند. اکثر دختران فراري، علت فرار از منزل را اختلافات فکري و فرهنگي با والدين عنوان کرده و در خانواده با از هم گسيختگي فرهنگي و يا شکاف فرهنگي مواجه هستند.

بازپرس تصريح کرد: دختراني که در خانواده با اختلاف فرهنگي و فکري مواجه شده و ديگر آنجا را امن احساس نمي کنند و به بيرون پناه مي برند که اغلب با اشرار مواجه مي شوند و مورد قاچاق قرار مي گيرند.
ميري اظهار داشت: دختران زير 20 سال غالبا عواطف خود را خرج مي کنند و در صورتي که از خانواده به آنها توجه نشود به دوستي هاي خياباني کشيده مي شوند و شکارچيان ماهر نيز از اين فرصت به خوبي استفاده مي کنند.


علل و انگيزه دختران فراري از زبان روانشناس

مهرداد چگيني روان شناس باليني به برنا مي گويد: فرار نقش کمي در فشارهاي اقتصادي دارد، تمام ويژگي هاي شخصيتي يک فرد در کودکي پايه گذاري مي شود و اگر در بزرگسالي خود فرد خواهان تغيير رفتار باشد مي تواند با تلاش آن ويژگي را از وجودش حذف کند.
اين روانشناس ادامه مي دهد: سالانه 15 الي 20 درصد آمار آسيب هاي اجتماعي است که اين آمار نشان مي دهد انگيزه افراد فراري بر حسب جنس، سن، تحصيلات و محيط زندگي متفاوت است.
انگيزه هايي مانند؛ اثبات وجود و جلب توجه اطرافيان و اجبار آنها براي اجراي تمايلات و خواسته هاي خويش، رهايي از خشونت ها و آزار هاي خانواده و کسب آزادي عمل در رفتارهاي فردي و اجتماعي و لجاجت با خانواده و سلب آرامش و ايجاد بد نامي يا ايجاد مشکل براي آنان و تحت فشار قرار دادن ديگران براي تحقيق خواسته هاي خود در خصوص زندگي آينده و موقعيت بهتر اقتصادي و عوامل رواني اثر گذار که معطوف به عدم تعادل شخصيتي و اختلال در سلوک و رفتار است، نمونه هايي از اين آسيب ها هستند. اين افراد عمدتاً داراي شخصيتي ضد اجتماعي، خود شيفته، برون گر و روان رنجور هستند.
وي معتقد است: رسانه ها به خصوص صدا و سيما در آموزش اين مسائل مي توانند نقش زيادي را ايفا کنند. همچنين اغلب اين افراد والديني داشته اند که نسبت به آن ها محبت با ثباتي نداشته يا سرد و طرد کننده بوده اند يا بيش از حد به آن ها ارج نهاده اند.
چگيني تصريح کرد: مشکلات اقتصادي تاثيري در فرار دختران ندارد، بلکه کساني که در مهارت هاي زندگي دچار مشکل هستند و راه حل مسائل و مشکلات را نمي دانند دچار چنين گرفتاري هايي مي شوند و بايد به اين افراد مهارت زندگي کردن را بياموزيم.


هشدار

در تحقيقات بدست آمده اغلب دختران فراري در 24 ساعت پس از فرار دچار تجاوز قرار مي گيرند و اغلب اين دختران ازسوي خانواده هايشان پذيرفته نمي شوند و به خانه هاي سلامت تحويل داده مي شوند.



هنگامي که فرد در خانه و خانواده محيط مناسب، منطبق با روحيات شخصي اش را نمي يابد، فکر مي کند که با فرار از خانه مي تواند تمام مشکلات را پشت سر گذاشته و وارد دنيايي متفاوت شود. فرد به اشتباه فکر مي کند جامعه محيط امن براي رفع نيازهاي او است. او به گونه اي از مشکلات دروني و خانوادگي در رنج است که کوچکترين فکري به پيامدهاي بعد از فرار نمي کند.

آيا کساني که به هر دليل و انگيزه اي خانه و کاشانه خود را هر چند نامطلوب به قصد دستيابي به وضعيت مطلوب تر ترک مي کنند، به مقصود خود نائل مي شوند و به ساحل نجات دست پيدا مي کنند؟ يا در يک منجلاب پيش بيني نشده گرفتار مي شوند و گاهي تا مرز نابودي و رسوايي تمام پيش مي روند؟ پس بايد جوانان و نوجوانان را دريابيم و به نيازهاي آنان پاسخ منطقي و درخور شرايط روز اجتماعي و جهاني بدهيم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین