کد خبر: ۵۰۶۷۱۳
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار:
از تحلیل های شتاب زده دست برداریم؛

معجزۀ رشد ژاپن و آلمان و افسانۀ خلقیات ایرانی

سطحی است اگر فقط نگاه کنیم و ببینیم ژاپنی ها و آلمانی ها سخت کار می کنند و ایرانی ها کم کارند و بعد بگوییم سخت کوشی آنها باعث پیشرفت شان و کم کاری ما علت عدم رشد اقتصادی مان است. اگر چنین کنیم کاری فراتر از قضاوت های عامیانه نکرده ایم، و شوربختانه حتی ادبیات آکادمیسین های ما پر است از این دست تحلیل های شتاب زده.

معجزۀ رشد ژاپن و آلمان و افسانۀ خلقیات ایرانیگروه اقتصادی: سخت کوشی ژاپنی ها و آلمانی ها در برابر تنبلی ایرانی ها یکی از آن مثال هایی است که در باب توسعه نیافتگی ایران زیاد شنیده ایم. این که چطور آلمان و ژاپن که در جنگ جهانی دوم به خاک نشستند به فاصلۀ کوتاهی پس از جنگ خیزش اقتصادی معجزه آسایی داشته اند، و در مقابل، ما که نفت داریم و ثروت داریم سال هاست حرف از توسعه می زنیم اما تنبل ایم و حال کار کردن نداریم بنابراین اقتصادمان ضعیف مانده است.

به گزارش بولتن نیوز، «دیوید هندرسون» اقتصاددان آلمانی، عامل معجزۀ اقتصادی آلمان را اصلاح پول رایج، آزادسازی قیمت ها و کاهش نرخ نهایی مالیات می داند و «بنجامین پاول» نیز عامل معجزۀ اقتصادی ژاپن را در بازدهی بالای سرمایه به دلیل ویرانی حاصل از جنگ، سطح پایین امتیازجویی، نرخ بالای پس اندازهای داخلی که آن هم نه تحت تأثیر فرهنگ ژاپنی بلکه بخاطر این بود که دولت با مالیات نبستن بر پس اندازها، پس انداز کردن را تشویق می کرد.

معجزۀ رشد ژاپن و آلمان و افسانۀ خلقیات ایرانینمی خواهم منکر نقش فرهنگ در اقتصاد و در فرایند توسعه شوم اما نسبت دادن توسعه نیافتگی به خلقیات ایرانیان از آن افسانه ها است که ترویج اش ما را از اصل مسأله دور می کند. سخت کوشی ژاپنی ها و آلمانی ها افسانه نیست اما تحت تأثیر عوامل دیگری اتفاق افتاده، علت نیست معلول است. سطحی است اگر فقط نگاه کنیم و ببینیم ژاپنی ها و آلمانی ها سخت کار می کنند و ایرانی ها کم کارند و بعد بگوییم سخت کوشی آنها باعث پیشرفت شان و کم کاری ما علت عدم رشد اقتصادی مان است. اگر چنین کنیم کاری فراتر از قضاوت های عامیانه نکرده ایم، و شوربختانه حتی ادبیات آکادمیسین های ما پر است از این دست تحلیل های شتاب زده.

پس از آزادسازی قیمت ها در آلمان، سرهنگی آمریکایی از لودویگ ارهارد می پرسد «چطور جرأت کردید وقتی کمبود غذایی انقدر وخیم است، گره از نظام جیره بندی ما شل کنید؟». ارهارد می گوید « ... من که گره را شل نکرده ام، به کلی بازش کرده ام! حالا تنها کوپن جیره ای که مردم آلمان لازم دارند مارکِ آلمان است. و برای به دست آوردن این مارک های آلمانی خیلی سخت کار خواهند کرد. صبر کنید و ببینید.

والیچ تأثیر برق آسای این اصلاحات در آلمان غربی را چنین شرح می دهد: «روحیۀ کشور یک شبه تغییر کرد. آن کالبدهای خاکستری و گرسنه و مرده آسا که خیابان ها را در جستجوی ابدی برای غذا گز می کردند، ناگهان زنده شدند.» این در حالی است که نویسندۀ مقالۀ داستان معجزۀ اقتصادی آلمان (دیوید هندرسون) گزارشاتی از غیبت کارگران از محل کار، دزدی مردم از اموال عمومی، و فلاکت آنها در جستجوی غذا پیش از اصلاحات اقتصادی به خواننده ارایه می دهد.

انتهای پیام/*

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۵
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۶
3
6
البته ژاپنی ها بدبخت تر و مفلوک تر از آن هستند که به فکر نجات خود
باشند. کشورشان رتبه اول خودکشی و پیری دنیا شده و در دنیا به فحشا و
هرزه نگاری شهره است اما دلشان خوش است که مثلا تکنولوژی دارند! مردمی
عقب افتاده با ماشینهایی پیشرفته! این است وقتی ملتها نمی فهمند پیشرفت
ماشینها و ساختمانها به معنای پیشرفت انسانها نیست.

اما جتی اگر کسی فکر می کند پیشرفت
در تبدیل در ژاپن است باید بداند که در ایران
مشکل از اساس تفکر بانکداری بشدت ربوی ایرانی که است برای افزایش سود خود
فقط به کشیدن روی روی نرخ سود فکر می کند نه به افزایش مشتری و دادن وام.
بانکهای ژاپنی را نگاه کنید که نرخ سود نزدیک به صفر دارند. اما ضرر هم
نمی کنند. چرا که با دان وامهای کوجک اما به تعداد زیاد بر تعداد مشتریان
خود می افزایند و از محل سود کم این تعداد زیاد مشتری درآمد خود را تامین
می کنند. درست شبیه کشاورزی که می داند از صد دانه ای که بکارد هفتاد
دانه را موشها و پرنده ها می خورند اما از سی دانه باقی مانده هر کدام
حداقل هفت دانه بیرون می دهد و کشاورز در نهاد 110 دانه نفع می برد.
اما در بانکهای ایرانی چنین تفکری نیست. آنها ترجیح می دهند مشتریان اندک
اما کلان داشته باشند. کسانی بهره زیاد بتوانند پرداخت کنند و چنین کسانی
همیشه فقط با راههای غیرقانونی است می توانند به سودهای کلان برسند. پس
فعالیتهای غیرقانونی و فساد شکل می گیرد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۷
2
2
بولتن نيوزهاي گرامي
مقاله شما درخصوص پيشرفت و صنعتي شدن ژاپني ها و الماني ها به موجب تلاش و کار فراوان آنها و ياوه هايي که در خصوص تنبلي ايراني ها سرداده مي شود را مي توان از ديدگاهي ديگر مورد بررسي قرار داد. بايد توجه داشت آنچه در دنياي امروزکشوري را سوي پيشرفت و يا کشوري را سوي عقب ماندگي هدايت مي نمايدنقش رهبران کشورها در اين زمينه است. رهبراني که با ايده ، فکر ، مديريت، سازماندهي ، اهتمام، فرهنگ سازي ، صداقت ، تلاش ، کارداني ، مديريت منابع و امکانات مالي ، تعامل سازنده با جهان، هنرمندي در گفتگو و سياست و کياست جهاني مي توانند يک کشور را از عقب ماندگي به حداعلاي پيشرفت برسانند. مي توان گفت اولين گام در اين مهم نيز خواست ، اراده ، اهتمام ، عرق ملي داشتن، دغدغه، حسرت خوردن و.....مديران و مسئولان کشور دانست. رهبران مي بايست آرمان ، وظيفه ، هدف ، تلاش ، و اهتمام خويش را بر رساندن کشور به دروازه هاي صنعتي ، رشد ، پيشرفت قرار داده و با يک دورنماي هدفمند امکانات جامعه را در اين راستا بسيج نمايند. آنچه در اين راه مهم و اساسي است نشان دادن صداقت و همت و غيرت رهبران به مردم و تشويق آنها به ساختن کشوربا امکانات موجود مي باشد.شما ببينيد نادرشاه وقتي توانست مرزهاي ايران را گسترش داده و امن نمايد که نيمي از زندگي خويش را روي زين اسب سپري کرده و پا به پاي لشکريان خويش مي جنگيد. لشکريان اين حس را داشتند که رهبرشان خود قلبا و عملان خواستار ايراني باثبات با مرزهاي وسيع مي باشد. همچنين شاه عباس که چون خود به صنعت و هنر علاقمند بود باعث گرديد که شهرهايي مانند اصفهان سرآمد هنر و صنعت آن زمان باشند. آيا رهبران کنوني ما واقعا در اين وادي هستند که مردم نيز در اين وادي قرار گرفته و شور وشوق آباداني کشور را در سر داشته باشند؟ مثال ملموس جهاني آن کشورهاي کره شمالي و جنوبي مي باشد کره شمالي و جنوبي تا 50 سال قبل يک کشور با مردماني از يک نژاد، خون ، استعداد ، ژن و يک خمير مايه بودند که بر اثر جنگ به دو کشور تقسيم شدند. حال ببينيد کشور کره جنوبي با مديريت عالي و دلسوزانه و متخصص گونه چگونه دروازه هاي جهاني از لحاظ صادرات و واردات کالاهايش را بر روي خويش گشوده و اکنون در چه مرتبه صنعتي قرار دارد و مديريت کشور کره شمالي که دلخوش به چند موشک است مردم و کشورش را به چه فلاکتي نشانده است. نمونه ديگر آلمان شرقي و غربي و..... نمونه ديگر کشور افغانستان است که هيچ کدام نمي توانيم بگوييم داراي مردمي تنبل و تن پرور است ولي پرکاري آنها بدليل اينکه تحت مديريت و سازماندهي قرار ندارد از کشورهاي عقب مانده و ويران جهانند. اين را قرار بدهيد در مقابل مردم تنبل امارات که با مديريت خوش فکر و خوش ذوق رهبرانش اکنون در چه رتبه و مرتبه جهاني از لحاظ صادرات و واردات قرار دارد.ماچي ؟ حقيقت شايد تلخ و گزنده باشد ولي براي درمان درد لازم است رهبران ما اهتمام ، هم و غم و استعداد و سرمايه خويش را قرار داده اند برروي مسائلي که نه تنها سودي براي کشور ندارد بلکه تمام امکانات و سرمايه هاي ملي را فداري آمال و آرزوي هايشان کرده است مسائلي مانند فلسطين ( همين رهبران نمي توانند به اين پرسش پاسخ دهند که قرآن ما مسلمانان گفته خيرامور در ميانه نگه داشتن آن است نه افراط و اينکه چرا اينقدر مسئله فلسطين را بزرگ کرده اند که تمام سرمايه ملي بايد در آن را ه فدا شود؟ و آيا مي توانند تضمين کنند که اگر کشور فلسطين تشکيل گرديده و اسرائيل نابود شد حکومت فلسطين مانند عربستان، عراق صدام، و ديگر شيوخ خليج فارس خواستارنابودي و جنگ با ما نباشند؟ مگر بوسني را ما نجات نداديم پس چرا هروقت قطعنامه ضدايراني تصويب مي شود يک پاي بوسني در آن نمايان است.) کل وقت و فکر مسئولان را اشغال کرده و چه ضربه هايي که از اين راه برکشور وارد نشده است. خوش حال بوديم پس از جنگ 8 ساله به سازندگي مي پردازيم ولي گرفتار جنگ 6 ساله سوريه شديم که هيچ کس بدرسي نمي داند سود ما در اين کارزار چيست؟ اين همه سرمايه ملي را در آنجا هدر داديم . مصيب تمان روزي دوچندان مي شود که يک حکومت ضد ايراني در سوريه شکل بگيرد و به سازمان هاي بين المللي شکايت برده که ويراني هاي سوريه تقصير ايران است و مي بايست غرامت پرداخت نمايد که با اين جو دشمنانه اي که سازمان ملل برعليه ما دارد تصويب پرداخت غرامت نيز دور از ذهن نيست. از سويي ديگر اين ذهنيت در مردم وجود دارد که چرا چند ده هزار نفر مي بايست به عنوان طلاب علوم حوزوي شهريه دريافت نمايند، بدون اينکه در چرخه توليدي کشور نقشي داشته باشند. بله عزيزان مشکلات صنعتي شدن کشور يکي دو تا نيست. مثنوي صدمن کاغذ است. مردم بارها گفته اند حال که غم پيشرفت کشورهاي جهان سوم در ما حرکتي ايجاد کرده است بجاي ياري گرفتن از کشورهايي مانند روسيه ، چين ، و.... که به دنبال منافع استعماري خويش هستند با يک فراخوان عمومي از سرمايه داران ايراني مقيم خارج بخواهيم به کشور خويش آمده و گره اي از مشکلات را باز نمايند بدانيد نمود آن چند ساله آينده پيشرفت و آباداني است چون آنها لااقل ايراني هستند و ديدگاه استعماري ندارند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۷
با شما موافقم
ناشناس
|
Canada
|
۰۹:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۷
5
2
المان نابودی کشورش به دست امریکا را فراموش کرده وزاپن بمباران اتمی هیزوشیما وناکا زاکی را فقط سالاانه همراه سفیر امریکا یادی از ان می کنند واینده را به خاطر گذشته نابود نمی کنند اما ما هنوز در سال 1332 باقی ماندیم.ونمی توانیم از ان جدا شویم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۷
درد شما این است که برای شما صرفا پیشرزفت به معنای داشتن چند ساختمان و ماشین لوکس است. اصلا برایتان مهم نیست آمار فحشا و خودکشی چقدر باشد.
عین خوک هستید. هر چه گیرش بیاید می خورد. فقط مهم برایش این است که شکمش سیر باشد و شهوتش ارضا شود.
ناشناس
|
Canada
|
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۵
0
0
درد من نفهمی توست ونفهم پنداشتن چین روسیه اروپا پاکستان عراق اندونزی وهمه ی مردم جهان وبیشتر از 90 درصد مردم ایران از طرف تو
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۷
0
0
به نظر من تو این مقاله عوامل اصلی پیشرفت ژاپن و آلمان ذکر شده و درسته که پیشرفت اقتصادی کشور ما هم به برنامه ریزی اقتصادی بیشتری نیاز داره ولی ..
...ولی
در جامعه ای که :
- به دانش آموز سخت کوش می گن خــــــرخون
- به کارمند و کارگر سخت کوش می خـــــــــرکار
- به کسی که با دلالی پول بیشتــــــر از تولید کننده دربیاره می گن زرنــــــگ

ما به پیشرفت اقتصادی نمی رسیم تا زمانی که فرهنگ سخت کوشی در جامعه ما ارزش حساب بشه
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۰۷
0
0
از جمله ریشه های اصلی مشکلات کشور در کم اهمیت تر دانستن رشته های علوم انسانیست در صورتی که در تمام دنیا اصلی ترین منابع درآمدی زیرمجموعه های انسانی و مدیریت و اقتصاد است ....
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین