گروه سیاسی: علی مهرکیش دانشجوی دکتری در کانادا در خصوص شرایط مناسب جهت بازگشت نخبه های دانشگاهی به ایران می نویسد: در صحبتی که با برخی از این دوستان دلخور انجام دادهام عموماً عنوان میکنند چرا باید برای وطنی که برای ما ارزشی قائل نیست وقت و عمر و جوانیمان را هدر دهیم و از طرفی بیخیال کیفیت بهتر زندگی در فلان کشور شویم. دوستی در کامنتها به حق اشاره کرده بودند: "وطن هتل نیست که هر وقت خدماتش خوب نبود، ترکش کنیم."
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفجه شخصی نگارنده نیز منتشر شده، به شرح زیر است:
اولین دلیلی که برای بازگشت به ایران احتمالاً به ذهن همهی شما رسیده عشق به ایران است. من هم اولین و مهمترین دلیل را همین مورد میدانم اما باید کمی واقعبین هم باشیم. در صحبتی که با برخی از این دوستان دلخور انجام دادهام عموماً عنوان میکنند چرا باید برای وطنی که برای ما ارزشی قائل نیست وقت و عمر و جوانیمان را هدر دهیم و از طرفی بیخیال کیفیت بهتر زندگی در فلان کشور شویم. دوستی در کامنتها به حق اشاره کرده بودند: "وطن هتل نیست که هر وقت خدماتش خوب نبود، ترکش کنیم."
اما برخی از این دوستان حرف از جامعهی جهانی میزنند و حذف مرزها و از این دست قصههایی که برایشان گفتهاند ... میگویم قصه چون در همین دنیای غرب هم اگر از یک کانادایی که شهروند کانادا شده است بپرسی کجایی هستی اول میگوید مثلاً اهل سوریهام ولی شهروند کانادا هستم. یا در همین آمریکا خیلی راحت بین یک دانشمند ایرانی و مثلاً اروپایی فرق گذاشته میشود، حتی در ورود به خاک این کشور (آخرین نمونهاش دکتر دهنوی).
برخی میگویند آیندهی بهتر فرزندان و مواردی از این دست دلیل ماندن ما در غرب است. در مقالهی دیگری به تفصیل مشکلات تربیت فرزندان علی الخصوص آن دستهای که تمایل به سبک زندگی ایرانی - اسلامی دارند را برایتان شرح خواهم داد.
دستهای هم که بیشتر مخاطبین این مقاله را تشکیل میدهند از شرایط مبهم بازگشت به ایران نگران هستند. همانطور که قبلاً اشاره کرده بودم مثلاً این که با ۳۲ سال سن کجا زندگی کنم، کجا کار کنم و .... دغدغههایی هستند که الحق والانصاف جای نگرانی دارد. خب شما با برخی مخاطبینی روبروی هستید که وطن را دوست دارند اما به حق به دنبال حداقلهای امکانات و رفاه، مثلاً فرصتهای شغلی درخور نیز هستند.
حال چه کنیم؟
برخی تجربیات صحبت با یکی از دوستان چینی (و شنیدن مدلهای مشابه در کشور ایشان) و برخی مواردی که در میان دوستان مختلف گفت و گو شده است را در ادامه اشاره میکنم:
۱- ایجاد فرصتهای مناسب در جذب هیئت علمی دانشگاهها
۲- توجه بیشتر به جذب هیئت علمی در قالب پژوهشکدهها و مراکز تحقیقاتی
۳- دادن وامهای مسکن و دیگر وامهای ضروری با شرایط بازپرداخت مناسب برای راهاندازی یک زندگی
۴- دادن تسهیلات مناسب راهاندازی کسب و کار
۵- دادن تسهیلات مناسب به شرکتهای خصوصی در جذب این دانشآموختگان. مثلاً معافیت مالیاتی و ...
۶- تسهیل فرآیند انجام پروژهی سربازی
۷- ایجاد دروههای فرصت مطالعاتی و پسا دکتری برای نخبگان خارج از کشور
در اثنای نگارش این مقاله، یکی از مدیران محترم بنیاد ملی نخبگان در قالب پیامی به تلاشهای بنیاد در سالیان گذشته در جذب نخبگان خارج از کشور اشاره نمودند. فایل پیوست، آییننامهای برای دعوت نخبگان به بازگشت به کشور است که به تازگی نوشته شده و حقیقتاً این حرکت جای قدردانی دارد.
در این آیین نامه، عموم موارد اشاره شدهی فوق، عمدتاً برای مدت یکسال برای فارغ التحصیلان در نظر گرفته شده و قرار است دانشآموختگان دورهی دکتری در یکی از دانشگاههای برتر خارجی (با معیار چند رتبهبندی که به نظر میرسد نیاز به دقت بیشتری دارد)، بتوانند هنگام ورود به کشور به مدت ۱۲ ماه در یک دورهی پسا دکتری با حقوقی به ميزان حقوق استاديار پايه يک در دانشگاه تهران و سایر تسهیلات در نظر گرفته شده بهرهمند گردند تا طی این فرصت، با گسترش ارتباطات داخلی خود، به شغل، فعالیت علمی و زندگی مناسبی دست یابند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com