کد خبر: ۴۹۵۸۹۰
تاریخ انتشار:
«ماه عسل»به ایستگاه ارزیابی رسید

خلاقیت؛حلقه گمشده

با فرارسیدن روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، به پایان برنامه‌«ماه‌عسل96» هم نزدیک می‌شویم؛ برنامه‌ای که امسال هم مانند دوسال گذشته دچار سیرنزولی و ریزش مخاطب شد.
به گزارش بولتن نیوز، با فرارسیدن روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، به پایان برنامه‌«ماه‌عسل96» هم نزدیک می‌شویم؛ برنامه‌ای که امسال هم مانند دوسال گذشته دچار سیرنزولی و ریزش مخاطب شد.

«ماه عسل» که بیش از یک دهه از تولید و پخش آن می‌گذرد و با توجه به فضا و شکل خاص برنامه و همچنین سوژه‌های متفاوت، توانسته بود بینندگان زیادی را با خود همراه کند و به مرور به یک برند در برنامه‌سازی رسانه ملی تبدیل شود؛ اما گویا چندسالی است که روند مثبت این برنامه متوقف شده و هرسال دچار ریزش مخاطبان بیشتری می‌شود.


آقای «رضا درستکار» منتقد سینما و تلویزیون به «صبح نو» گفت: به طور کلیتلویزیون دچار رکود و رخوت مدیریتی است و گردش درستی بین مدیران سازمان صورت نمی‌گیرد. نهایتاً چند شخص خاص هستند که در دوره‌های مختلف و در جایگاه‌های مختلف جابه‌جا می‌شوند. البته این موضوع مختص به تلویزیون نیست و در سینما هم همین مشکل را داریم. آیا کشور ما قحط‌الرجال است؟ شما اگر به ادبیات این مدیران و اصطلاحات مورد استفاده آنها هم مراجعه کنید متوجه می‌شوید که این آقایان بلد کار نیستند و اشتباهی در این جایگاه‌ها قرار گرفته‌اند.


این منتقد درباره روند برنامه ماه عسل بیان کرد: به نظر من این برنامه از ابتدا هم آن چنان موفق نبوده است. این برنامه نگرفته است؛ برنامه‌ای که موفق باشد توسط مدیران تعطیل می‌شود. معمولاً در تلویزیون ما برعکس است و اگر برنامه‌ای ناموفق باشد ادامه پیدا می‌کند.


وی بابیان این که حتی «نود» هم درهمین تعریف جای می‌گیرد افزود: در یک فضا و منطقه انحصاری وقتی فقط یک یا دو برنامه در فلان موضوع باشد، عیار واقعی یک برنامه مشخص نخواهد شد و مخاطب دراین فضای انحصاری انتخاب دیگری نخواهد داشت. درباره اجرای آقای فردوسی‌پور هم همین موضوع مطرح است. کجای دنیا یک مجری آنقدر لکنت، تکرار، تکان و اشتباه دارد؟ این برنامه در زمان قحطی برنامه است که دیده می‌شوند. اگر بررسی کنید متوجه می‌شوید تنها رقیب برنامه نود برنامه ورزش و مردم است که مجری آن پس از 30سال اجرا حتی به اندازه فرزندان خودش هم به‌روز نشده است. شما هروقت مثل نود، ماه عسل، هفت هشت برنامه ساختید آن وقت می‌توان آنها را سنجید. وگرنه درسرزمین کورها یک چشم هم پادشاه است.


درستکار درباره قالب برنامه ماه عسل گفت: این برنامه به مخاطب چیزی نمی‌افزاید. یک مجری درمقابل مهمان نشسته و تقریباً نصف حرف‌هایش هم به دید نمی‌خورد. البته این کارکرد ماه عسل که آدم‌های جدیدی را مقابل دوربین می‌آورد نکته مثبتی است و باعث می‌شود انحصار آدم‌هایی که مدام بین خندوانه و دورهمی در جریان هستند شکسته شود ولی این همه ماجرا نیست.

نکته مهمی که به چشم می‌آید این است که بیشتر مهمانان این برنامه ظاهراً خودآگاه هستند و آمده‌اند تا خود و فعالیت‌هایشان را شو بدهند. روند به گونه‌ای شده است که انگار برخی از مهمانان ماه عسل به خودزنی حاضر می‌شوند تا بیشتر دیده شوند. مدیوم تصویر به قدری جذاب شده که برخی برای دیده شدن خود حاضرند به قیمت بدنامی خود در آن حضور پیدا کنند چون بدنامی را بهتر از گمنامی می‌دانند. این از عوارض دنیای مدرن است.


این منتقد درباره تلخی‌های روایت شده در این برنامه بیان کرد: شما سعی می‌کنید با حفاری غم‌ها و غصه‌ها استقامت مردم را نشان دهید که نیت محترمی است ولی روش و سوژه‌های شما خیلی تکراری است؛ برنامه امسال شما با سال‌های گذشته چه تفاوتی کرده است؟ به جز استودیو و دکور چه تفاوتی کرده است؟ ما نوآوری از علیخانی نمی‌بینیم. هدف این برنامه سرگرمی است؟ با تلخی‌ها و غصه‌های مهمانان مخاطب درس عبرت می‌گیرد و ممکن است اشکی هم بریزد ولی آیا اعتلای لازم به‌وجود می‌آید؟ به نظرم احسان علیخانی قدرت ایجاد چنین اعتلایی را ندارد.


درستکار درباره اجرای احسان علیخانی در این برنامه گفت: دایره واژگان علیخانی محدود است. دانش لازم برای گفت‌وگو با اقشار مختلف را ندارد. البته در قامت خودش و در زمان قحط‌الرجال تلویزیون مجری بدی نیست و چهره جذابی دارد. برنامه‌های شبکه‌های یک و دو بسیار فاجعه‌اند و علیخانی لااقل از آنها قابل تحمل‌تر است. متاسفانه مجریان مشهور در مقاطعی خود را درجایگاه یک مصلح اجتماعی قرار می‌دهند که رفتاری اشتباه است و جامعه اندیشمند این اتفاق را نمی‌پذیرد.


رضا درستکار در پایان گفت: لزوماً میزان مخاطب دلیل موفقیت یک اثر تصویری نیست. تاریخ نشان‌دهنده ماندگاری یک اثر است. اینکه هامون و بچه‌های آسمان پس از سال‌ها همچنان در یاد مخاطب هستند، به‌دلیل این امر است.

سوژه‌هایی که دیگر بکر نیستند


ماه عسل بر پایه روایت قصه آدم‌های مختلف شکل گرفت. آدم‌هایی که درزندگی خود دچار حوادثی شده بودند که بازگویی آن برای مردم می‌توانست جالب توجه و جذاب باشد. شخصی که در برابر بیماری سخت خود مقاومت کرده، زنی که سرپرست خانوار بوده، کارآفرینی موفق و... این‌ها عمده سوژه‌هایی بوده‌اند که در ماه عسل روایت شده‌اند و در سال‌های ابتدایی پخش این برنامه، به‌دلیل بکر بودن باعث جذب مخاطب هم شدند.


اما مگر تکرار یک رویه چقدر جواب می‌دهد؟ قرار است مخاطب روزه‌دار هرسال یک ساعت منتهی به افطار را با همین مسائل سپری کند؟ مگر نه اینکه تیم برنامه‌ساز این برنامه مدعی‌اند که چند ماه قبل از پخش برنامه، کار خود را آغاز و برای کشف سوژه‌های ناب به تحقیق و تفحص می‌پردازند؟ سوژه‌های بعضاً بولد شده امسال ماه عسل را بررسی کنید متوجه می‌شوید چند مورد جنجالی هم ربطی به تحقیق و پیگیری برنامه سازان ندارد و کشفی رخ نداده؛ مورد خانم کلباسی یا صیادان مفقود را به یاد بیاورید. روغن ریخته‌ای نذر امام‌زاده شده است.


محافظه‌کاری مدیران تلویزیون در زمان انحصار برنامه‌سازی باعث شرایط فعلی می‌شود. برنامه‌ای بدون نوآوری که هرسال تکرار می‌شود و ضعف‌های برنامه‌سازی آن در پشت سوژه‌ها و اقدامات خیریه آن پنهان می‌شوند.

منبع: روزنامه صبح نو

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین