کد خبر: ۴۹۴۱۴۷
تاریخ انتشار:
در بسته بیست و هشتم خرداد 96 بخوانید؛

بولتن موسیقی و تئاتر: آواز پارسی به روایت ناظری‌ها/ به تئاتر آمدم تا نفس بکشم

بولتن تئاتر و موسیقی امروز حاوی مطالبی از جمله آواز پارسی به روایت ناظری‌ها، گزارشی از نشست خبری نمایش «اعتراف»، دانشگاه؛ قطعه گم شده در پازل تئاتر کودک، اردوان کامکار پانزدهم تیرماه در تالار وحدت و ...است.
بولتن موسیقی و تئاتر:آواز پارسی به روایت ناظری‌ها/ به تئاتر آمدم تا نفس بکشمگروه موسیقی و تئاتر: اخبار حوزه تئاتر و موسیقی نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.
 
به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 28 خرداد ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.

آواز پارسی به روایت ناظری‌ها




مشروح اخبار



آواز پارسی به روایت ناظری‌ها

در بازار موسیقی امروز که آثار کم محتوا کم به گوش نمی‌رسد، به سراغ شاعران بزرگی نظیر حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی رفتن حکم کیمیا را دارد. نمی‌توان از تأثیر مخرب آثار دسته اول در میان مردم چشم پوشید و از اثر مهم و نیکوی دسته دوم سخنی نگفت. شاعران بزرگ ایرانی نقش برجسته‌ای در زنده نگاه داشتن زبان پارسی داشته‌اند و امروز که بسیاری از وجوه این زبان بزرگ در معرض خطر است، باز همان‌ها هستند که می‌توانند نقش پر اهمیت خود را ایفا کنند. زبانی که طی سال‌ها دستخوش تغییرات شد و آنچه که امروز می‌شنویم زبان خالص پارسی نیست؛ درست همان نگرانی که در شعرهای فردوسی هم حس می‌شود. دورانی که زبان دانش و ادبیات در ایران، زبان عربی بود و شاهنامه فردوسی با هدف‌ پاسداشت زبان پارسی سروده می‌شود. شعرهایی که در مقطعی، گرفتار برخی افکار سیاست زده شد و نتوانست آن‌طور که باید و شاید به همراه موسیقی برای نسل امروز و دیروز زمزمه شود. روایت‌های شاهنامه سرشار از اخلاقمداری و فرهنگ است.  در میان اهالی موسیقی، شاهنامه سترگ فردوسی برای خیلی‌ها دغدغه ویژه‌ای نبوده است؛ شهرام ناظری را اما به نوعی می‌توان آوازخوان پیشقراول روایت‌های هفت خوان رستم نام برد. در روزگاری که حتی نامی از شاهنامه در موسیقی نبود او به همراه حافظ ناظری فرزندش، الحان صحیح پارسی را به گوش همه رساند. نام ناظری‌ها حالا دیگر با فردوسی گره خورده است و امروز پس از سه دهه شاهنامه فردوسی در ایران روی صحنه موسیقی می‌رود.این کنسرت  با عنوان «آواز پارسی، افسانه و مهر» قرار است برای حراست از زبان پارسی و تلفظ صحیح واژه‌ها در حوزه آواز ایرانی و پرهیز از به‌کارگیرى الحان عربی و انتقال آن به نسل آینده تلاش کند.

آواز پارسی به روایت ناظری‌ها

به مناسبت برگزاری این کنسرت با استاد شهرام ناظری و فرزندش حافظ گفت‌و‌گو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

شهرام ناظری از جمله خوانندگان موسیقی آوازی است که در به‌کارگیری آثار شاعران معاصر پارسی در حوزه موسیقی سنتی همیشه پیشرو بوده و حالا در تجربه دیگری که پیش از این هم با حافظ داشته قرار شده «پروژه آواز پارسی، افسانه و مهر» را با اشعار شاهنامه فردوسی روی صحنه اجرا کند؛ اتفاقی که کمتر به آن توجه شده است. کمی در این باره توضیح دهید.
شهرام ناظری: ساخت موسیقی برای شعرهای شاهنامه فردوسی به سال‌های خیلی دور شاید 30 سال گذشته بازمی گردد. من دراجرای این اشعار به‌دنبال دوهدف مهم در زندگی‌ام بودم؛ نخست تلفیق موسیقی سنتی روی شعرهای کلاسیک ایرانی که قطعاً بیشترین توجه من بر اشعار مولانا و فردوسی است؛ دو نمونه‌ شعری که در حدود 120 سال گذشته درعرصه موسیقی چندان به آنها توجه نشده است. البته کارهای بسیاری از اشعارمولانا خوانده و منتشر کرده‌ام اما در 35-36 سال گذشته درمورد شاهنامه فردوسی مخالفت‌های بسیاری وجود داشت وسرانجام طی پیگیری وایستادگی‌هایی که برای اجرای آن انجام دادم این امر به نتیجه رسید؛ این کار هدف دوم من دراجرای این اشعاربود، به این دلیل که من یک هنرمند کرد زبان هستم و با ریشه ادبیات فارسی آشنایی دارم. بنابراین طبیعتاً کسی که با این مقوله آشناست، کار کردن در این زمینه یکی از آرزوهایش است. اشعار فردوسی به عقیده من یکی ازمهم‌ترین بخش‌های شعر و ادبیات ایران است.
اما در اجرای این طرح مشکلات متعددی وجود داشت؛ نخست هزینه بسیار آن بود و از نظر بودجه هیچ دستگاه‌ فرهنگی کشور حمایتی از این کار نداشت و ازآن بدتر اینکه اجرای شاهنامه فردوسی ممنوع بود. به هر صورت با وجود این مشکلات و پس از پایان یافتن تحصیلات حافظ ناظری در نیویورک، توانستیم اشعاری ازشاهنامه فردوسی را خارج از کشور و با یک گروه خارجی در شهرهایی چون پاریس، توکیو، لس آنجلس و بویژه در سالن «کارنگی هال» شهر نیویورک روی صحنه ببریم. البته شاید تا امروز هیچ ایرانی درسالن «کارنگی هال» کنسرت برگزار نکرده باشد، اما همین امر باعث شد این کار مورد حمایت دانشگاه‌ها بخصوص دانشگاه کلمبیا و هاروارد امریکا قرار گیرد. زمانی که این اجرا روی صحنه رفت اخبار آن در سایت‌های همان کشورها منتشر شد و توانست در نگاه کسانی که مخالف شاهنامه بودند تأثیر مثبتی بگذارد؛ به طوری که این افراد بتدریج به این نتیجه رسیدند که اگر شاهنامه همراه با موسیقی خوانده شود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. آن زمان مخالفان اجرای شاهنامه در ایران براین باور بودند که اگر شاهنامه فردوسی اجرا شود یک انقلاب و دگرگونی سیاسی در ایران رخ می‌دهد اما بعدها متوجه شدند که شاهنامه ادبیات و ملیت ما ایرانی‌ها است و توانستیم آرام آرام در ایران مجوز اجرای این کار را به‌دست بیاوریم. حتی بعدها که اجازه یافتم در کنسرت‌هایم شاهنامه را اجرا کنم به‌صورت طنز بیان کردم که پیش‌از این شاهنامه فردوسی اجازه اجرا نداشت. بعد از آن یعنی حدوداً در 8 سال گذشته و زمانی که مجوز اجرای شاهنامه فردوسی صادر شد یک گروه موسیقی مقامی تشکیل دادیم، به این دلیل که شاهنامه فردوسی ازنظربافت و نوع روایت گونه‌ای که در درونش وجود دارد می‌تواند با موسیقی مقامی نزدیک‌تر و هماهنگ تر باشد. نمونه‌هایی ازاین نوع در موسیقی مقامی باقی‌ مانده است ولی در موسیقی سنتی این ‌نمونه‌های روایت گونه و به فرم شاهنامه مطلقاً وجود ندارد واگرهم چند بیتی به چشم می‌خورد به‌صورت نگاه تغزلی بوده است؛ نگاهی که الحان، در آن گسترده ‌ترخواهد بود. در نگاه موسیقی مقامی و روایتی یک حرکت دورانی به صورت تسلسل وجود دارد اما در موسیقی سنتی دشوار است. به همین دلیل با توجه به تجربه‌ام در حوزه موسیقی سنتی و کلاسیک که پیش از این در سال 2006 و 2007 انجام داده بودم، این کار را با یک نگاه مقامی انجام دادم.
 حافظ ناظری: حدود 17 سال گذشته پیش از آنکه برای تحصیل به امریکا بروم با وجود سن کمی که داشتم در کنسرت‌ها در کنار استاد ناظری می‌نشستم و ساز می‌زدم و برای نخستین بار توانستیم به همراه تعدادی از جوانان که تقریباً در رده سنی 20- 19 قرار داشتیم، در کنار یک استاد موسیقی اجرای کنسرت داشته باشیم؛ اجرایی در دستگاه نوا که آن دوران یکی از مهجور‌ترین دستگاه‌های موسیقی بود و کمتر اثری با این دستگاه اجرا می‌شد؛ اما توانستیم بیش از سه ساعت پنج برخورد متفاوت را در دستگاه نوا به گوش علاقه‌مندان موسیقی برسانیم. از همان زمان سعی داشتم خودم و موسیقی‌ام را معرفی کنم. در واقع به نوعی این اجرا راهگشایی برای دیگر هنرمندان بود. بعد‌ از آن اکثریت موسیقی‌هایی که به گوش می‌رسید در دستگاه نوا و با کمانچه آلتو و دیگر سازهای سنتی در کنسرت‌های موسیقی روی صحنه رفتند. اما متأسفانه چون بعد این اجرا به فاصله زمانی بسیار کوتاه از ایران رفتم این اتفاق آن‌طور که باید ثبت نشد. در امریکا سعی داشتم سازهای موسیقی کلاسیک غربی را درکنار موسیقی ایرانی قرار دهم که نتیجه آن شکل‌گیری سمفونی رومی بود که به همراه استاد ناظری اجرا کردیم. اتفاقی کم نظیر در موسیقی ایرانی و قرارگیری سازهای کلاسیک غربی در کنارساز ایرانی. اما امروزه گروه‌های بسیاری این کار را انجام می‌دهند. اما در خصوص اجرای آثار شاهنامه فردوسی باید بگویم خاطرم است در سال 2001 استاد ناظری نامه‌ای از ایران برای من نوشته بودند که در آن شعری از فردوسی نیز به چشم می‌خورد. استاد در این نامه اشاره داشتند که «به نظر من خیلی فوق‌العاده است اگر روزی برای شاهنامه فردوسی موسیقی سنتی ساخته شود.» این اتفاق درضمیر ناخودآگاهم ثبت شد و از سال 2003 به‌عنوان پایان نامه تحصیلی بر این طرح کار کردم و نتیجه آن یک اثر ارکسترال 45 دقیقه‌ای بود که سال 2007 برای نخستین بار به همراهی اعضای ارکستر فیلارمونیک لس‌آنجلس و بزرگان موسیقی جهان درمعتبرترین سالن‌های موسیقی کلاسیک جهان مانند سالن‌ والت دیزنی کنسرت هال روی صحنه رفت؛ اتفاقی که درباره‌اش خبررسانی بسیاری شد. بعد از آن در سال 2009 این طرح گسترده‌تر شد و تقریباً کاری است که امروز تصمیم داریم به اجرا درآوریم. البته پیش از آن قرار بود کنسرت «آواز پارسی، افسانه و مهر» اسفندماه برگزار شود اما برنامه تغییر کرد و مردادماه این کار اجرا می‌شود. همه دوستان می‌دانند که شاهنامه برای نخستین بار توسط استاد و من اجرا شد و با تأکید بسیار می‌گویم کمتر کسی می‌تواند شاهنامه را همراه موسیقی بخواند زیرا اجرای اشعار فردوسی بسیار متفاوت از سایر شاعران ایرانی است.

در روزهای ابتدایی انقلاب استادانی همچون شهرام ناظری، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و... آثاری را درهمان حال و هوا خلق کردند. پیش از این گفته بودید در همان اوایل انقلاب تصمیم داشتید روی اشعار شاهنامه فردوسی کار کنید؛ آثاری که بی‌ارتباط با روزهای انقلاب نبود اما این اتفاق میسر نشد. دلیل آن چه بود؟
شهرام ناظری: بله. درهمان سال‌ها با همه این دوستان نظیر حسین علیزاده، هوشنگ کامکار و پرویزمشکاتیان این کار را مطرح کردم اما آن دوران شرایط اجرای شاهنامه فراهم نبود. درواقع برای این کار به یک گروه موسیقی بزرگ نیاز داشتیم که ازسوی اداره فرهنگ و هنر یا مراکز فرهنگی حمایت شود که متأسفانه این کار صورت نگرفت. ازهمه مهم‌تر اینکه اجازه نمی‌دادند اشعار آن روایت شود. اما خودم شخصاً به دلیل علاقه بسیاربه شعرهای شاهنامه هرگاه که با حافظ در خارج از کشور نامه‌نگاری می‌کردم بیشتر شعرهای شاهنامه را برایش می‌نوشتم تا با آنها آشنا شود و از او خواستم موضوع پایان نامه‌ تحصیلی دانشگاهش را هم شعرهای فردوسی انتخاب کند.

چرا هنرمندان موسیقی آوازی کشورمان کمتر سراغ شاهنامه می‌روند؟ آیا می‌تواند به این دلیل باشد که وزن عروضی اشعارشاهنامه دردستگاه‌ها وگوشه‌های آوازی به سختی اجرا می‌شود؟
شهرام ناظری: خیر.اصولاً فرهنگ موسیقی سنتی چندان شاهنامه‌ را نمی‌طلبد. شما می‌توانید شاهنامه را به مانند غزل‌های سعدی یا حافظ بخوانید اما آن گونه که باید در جایگاه خودش قرار نمی‌گیرد. خواننده‌ها می‌توانند هر شعری را بخوانند اما خواندن شاهنامه مراتب خاص خودش را دارد و نباید مانند شعر سعدی آن را روایت کرد. خواندن شعرنو و معاصرایرانی کاملاً متفاوت است؛ حسی که در درون واژه‌ها وجود دارد با اشعار کلاسیک سعدی و حافظ یا کسی که مولانا می‌خواند کاملاً تفاوت دارد وتنها افرادی به آن پی می‌برند که ازنظر تفکر و آگاهی با ادبیات فارسی آشنایی دارند و می‌توانند ازحرکت حسی که درآن شعرها وجود دارد بهره ببرند و بربیایند.  باید به ادبیات فارسی اشراف کامل داشت تا بدانی غزل، مثنوی و اشعار فردوسی را چگونه بخوانی! بدانیم چه تفاوتی بین اشعارمولانا و سعدی است یا بین شعر نو و ادبیات کلاسیک ایرانی چه تفاوتی وجود دارد! ما باید بدانیم با چه نگاه و فرهنگی به اقیانوس شاهنامه وارد شویم که با ادای حق مطلب لطمه‌ای به آن زده نشود و آن اثر از بین نرود وگرنه هر کسی می‌تواند اشعار شاهنامه را روایت کند.
حافظ ناظری:شاهنامه فردوسی نظیر شعرهای مولوی فرهنگی متفاوت دارد و شبیه به شعرهای حافظ و سعدی نیست. شاهنامه خوانی مشخصه‌های خودش را دارد؛ دلیل اینکه کمتر هنرمندانی به سراغ اشعار شاهنامه رفته‌اند به این سبب است که شعرهای شاهنامه طویل و روایت گونه است و با یکدیگر مرتبط هستند و اگر کسی بخواهد شاهنامه را بخواند زمان بسیاری برای اجرای آن صرف می‌شود. بنابراین در این کنسرت بخش‌های مهم شاهنامه در کنار هم چیده شده است.

تأکیدی که در این کنسرت به آن اشاره شده خواندن اشعار فردوسی با آواز پارسی است نه الحان عربی؛ این توجه به‌ این دلیل بوده کسانی که کم و بیش اشعار شاهنامه را خوانده‌اند به صورت فارسی آن را ادا نکرده‌اند؟
شهرام ناظری: خیر. این تأکید تنها بر اشعار شاهنامه فردوسی نبوده است. زمانی که انقلاب اسلامی شکل گرفت سبب شد اکثریت خواننده‌ها مقلد بار بیایند و اغلب واژه‌ها طرز بیان عربی به خود بگیرند. البته حضور تعدادی از خوانندگان موسیقی آوازی که خانواده آنها مداح بودند در این مسأله بی تأثیر نبوده در واقع محیط زندگی سبب شد بعضی از الحان فارسی به صورت عربی بیان شود. خود من به شخصه به دلیل کرد بودنم به این موضوع دقت بسیاری دارم و همیشه سعی کرده‌ام طرز بیانی را دنبال کنم که کاملاً ایرانی باشد. بنابراین این مسأله تنها به شاهنامه فردوسی بازنمی‌گردد و نوع بیان مهم است. همیشه به این موضوع تأکید داشته‌ام و گفته‌ام نباید این الحان عربی به نسل بعد منتقل شود و قطعاً می‌تواند آسیب بزرگی به طرز بیان درآواز باشد.
حافظ ناظری: متأسفانه در آواز ایرانی الحان عربی کاربرد بسیاری پیدا کرده است و در این اجرا تأکید بر این داریم که الحان عربی کنار گذاشته شود به این دلیل که از نگاه آسیب‌شناسی موسیقی این اتفاق خطر بزرگی برای موسیقی آوازی است. همیشه گفته‌ام ترسناک‌ترین اتفاق در فرهنگ این است که مردم آن، آنقدر از حقیقت آن فرهنگ دور شوند که وقتی حقیقت را به آنها بگویید دیگر نپذیرند. به مانند تحریرهای ریتمیکی که در آلبوم «ناگفته» بود و نقدهای بسیاری که در موردش مطرح شد اما وقتی به آواز ایرانی همچون حسینعلی نکیسا، طاهرزاده، سلیمان‌خان امیر قاسمی گوش بدهید می‌بینید که مثلاً  20 ثانیه شعر است دو دقیقه تحریر، در واقع تحریراست که حرفی برای گفتن دارد.

آواز پارسی به روایت ناظری‌ها

جناب آقای ناظری! با وجود تعصب و حساسیتی که همیشه نسبت به این موضوع داشته اید خصوصاً بیان شعر و ادبیات فارسی چرا موسیقی آوازی را تدریس نمی‌کنید تا خواننده‌های نسل امروز اصول صحیح و بیان درست این موسیقی را به اجرا درآورند؟
شهرام ناظری: من سال‌های زیادی دردانشگاه تهران و کانون چاووش تدریس موسیقی داشته‌ام اما بعد از آن مافیایی وجود داشت که هیچ‌گاه نگذاشت این اتفاق ادامه یابد. در دو دهه گذشته هم تلاش بسیاری داشتم تا بتوانم این کار را انجام بدهم اما به هر دلیلی مانع از آن می‌شدند. ولی امروز با تغییر شرایط می‌توانیم این راه را ادامه دهیم و قرارهم براین است که در آینده نزدیک کارگاه موسیقی آوازی راه‌اندازی کنیم. فرمی از آموزش که هنرآموز شخصیت خودش را پیدا کند نه آنکه شهرام ناظری باشد. اگرفردی درهنر به دنبال شخصیت خود باشد می‌تواند در آینده نتایج بسیار خوبی به‌ دست آورد اما اگر غیر این صورت گیرد و بر این فکر باشند که همه به مانند من بخوانند مخرب و زیان بخش خواهد بود.

البته این روزها کمتر آواز خوب به گوش می‌رسد و آنچه  به گوش می‌رسد بیشتر تصنیف است؟
حافظ ناظری: بله. با نگاه به آوازهای ایرانی خواهیم دید که تمامی این آوازها شعر محور است در صورتی که آواز واقعی ایرانی تحریر محور است و این در حالی است که در«ناگفته» بجای استقبال از کار ایرادهای بسیاری بر تحریر‌های آوازی داشتند. چیزی که همیشه همه از آن تقلید می‌کنند خیلی پیچیده‌ نیست اما آن کاری که نتوانیم از آن تقلید کنیم مهم است. چرا کسی نمی‌تواند به مانند طاهرزاده، نکیسا و اقبال آواز بخواند؟! به نظر من  بعد از این اساتید، خوانندگان ایرانی نتوانستند آواز ایرانی را به قلل بالاتر برسانند بلکه حتی به عقب هم بازگشتند.

البته نمی‌توان این گونه گفت؛ چون بعد از این اساتید هم اتفاقات تازه‌ای در موسیقی آوازی رخ داد.
حافظ ناظری: بله. کاملاً قبول دارم. شاید بهتر باشد این گونه مثال بزنیم؛ یک ماشین چهار چرخ دارد و در مرحله بعدی شاید پرواز کند اما هنوز آن چهار چرخ را دارد اما اگر ماشینی بسازیم که با دو چرخ راه می‌رود این دیگر پیشرفت نیست! امروزه سرعت اجرای آواز ایرانی یک چهارم شده است این سرعت اجرا همان تکنیک است که در واقع یکی از بخش‌های موسیقی آوازی ما است.

شاید این سلیقه مخاطب باشد و آن خواننده برطبق این علاقه‌ مندی روش ساده را انتخاب کرده‌ است.
حافظ ناظری: قطعاً سلیقه مخاطب نیز بی‌تأثیر نخواهد بود.حدود 40 سال گذشته در ایران موسیقی‌هایی چون گل‌ها و موسیقی‌هایی پاپ و عام پخش می‌شد و این گونه به این نتیجه می‌رسیم که اگرهردو موسیقی به‌ درستی به جامعه معرفی شود آن وقت است که می‌توان از گرایش جامعه به یک نوع خاص از موسیقی سخن گفت. یعنی این حق انتخاب باید باشد تا بعد بتوان از سلیقه مخاطب صحبت کرد.

به بحث سلیقه اشاره کردید؛ شما در سمفونی رومی (آلبوم ناگفته) کاری را ارائه دادید که نسل امروز نتوانست ارتباط چندانی با آن داشته باشد. شاید این سبک کاری سلیقه امروز نسل ما نباشد نظر شما دراین باره چیست؟
حافظ ناظری: این سؤال برای من کمی تعجب آور است. سال 96 آلبوم« ناگفته» در سایت بیپ تونزدر آمار پرفروش‌ ترین‌های این سایت قرار می‌گیرد. درواقع «ناگفته» تنها اثری بود که سال 95 منتشر شد و در سال 96 بعد از دو سال از زمان انتشار نیز جزو یکی از 5 پرفروش‌ قرار داشت.

البته به سایت «بیپ تونز» نمی‌توان خیلی اعتماد کرد این سایت تنها آمار بازدید کننده‌های خود را منتشر می‌کند بلکه باید به بازار موسیقی توجه بیشتری داشته باشیم و آن را معیار برترین‌ها قرار دهیم.
حافظ ناظری: علاوه بر فروش بالای آلبوم، کنسرت‌های «ناگفته» توانست رکورد خوبی را به ثبت برساند «ناگفته» کاری است که از زمان خودش جلوتر بوده و طبیعتاً آنطور که باید و شاید هنوز درک نشده است. در واقع کارهایی که عام‌تر است راحت‌تر مورد قبول اجتماع قرار می‌گیرد. من در«ناگفته» سعی بر این داشته‌ام شیوه‌های فراموش شده آواز ایرانی را به مخاطب امروز ارائه کنم آن هم به دلیلی چون ادوات تحریر، سرعت و قالب‌هایی که در آن استفاده شده است. شاید یکی از دلایلی که سبب شده آلبوم «ناگفته» بیشتر دیده شد خود شخص من باشم. اغلب کنسرت‌هایی که امروز می‌شنویم موفق عمل کرده و بخوبی توانسته‌اند سالن‌های کنسرت را به خود اختصاص بدهند قطعاً موسیقی بوده که مورد استقبال مردم بوده اما ما توانستیم با «ناگفته» پرمخاطب‌ترین تور تاریخ موسیقی ایران را رقم بزنیم.

البته دراین کنسرت‌ها که حدود 200 هزار نفر در آن شرکت کردند از نام استاد ناظری هم وام گرفته شده است.
حافظ ناظری: بله قطعاً.اما پیش از اینکه کنسرت ناگفته را آغاز کنیم تهیه‌ کننده‌ها تنها چند شب در تهران، پر شدن سالن اجرا را تضمین می‌کردند در صورتی که با آغاز کنسرت ناگفته اتفاق دیگری صورت گرفت و ما با استقبال بی‌نظیری روبه‌رو شدیم.

شما خواننده‌ای هستید تقریباً در رده سنی نسل امروز و اجرای آثار موسیقی سنتی. با توجه به اینکه پدر شما استاد ناظری از استادان مطرح موسیقی آوازی هستند این انتظار از شما وجود دارد که در آثار بعدی شما بیشتر به بخش آوازی پرداخته شود.
حافظ ناظری: بله خود من هم در این باره تلاش بسیاری داشته‌ام و در آلبومی که بزودی منتشرخواهم کرد بیشتر به بخش آوازی توجه شده است. موسیقی «ناگفته» یک کار بین‌المللی است که هدف من از انتشارش این بود که دنیا نیز با آن ارتباط برقرار کند و اگراشعار فارسی بیشتر درآن قرار می‌گرفت قطعاً برای خارجی‌ها قابل درک نمی‌توانست باشد. اگر به‌عنوان یک ایرانی نگاهی به موسیقی ایرانی داشته باشیم می‌بینیم که مهم‌ترین عنصر آن که آواز بوده از بازار موسیقی کم رنگ شده است و ما نسبت به این مسأله مسئول هستیم. بزرگترین استادان موسیقی امروز تا حدی کنار گذاشته شده‌اند به این دلیل که منافع تهیه‌ کننده‌های موسیقی از کنسرت‌های موسیقی سنتی تامین نمی‌شود درحالی که درکشورهند به گونه‌ای دیگراست. شاید هم استادان ما قدمی اشتباه برداشته‌اند که نتیجه آن به این صورت شده است. تکامل هیچ گاه به این معنا نیست که ما اصل را فراموش کرده‌ایم .

آیا امروز حافظ ناظری به آن پختگی و سطحی رسیده است که بتواند به‌ صورت مستقل و بدون آنکه پدر درکنار او باشد اجرای برنامه داشته باشد؟ شاید تا به امروز هر کاری که به روی صحنه آمده است به نام پدر ثبت شده باشد و همیشه این سایه وجود دارد.
حافظ ناظری: البته خود من این مسأله را حس نمی‌کنم.افرادی که کار من را به‌ صورت تخصصی دنبال می‌کنند کارهایم را به خاطر خودم دوست دارند.شاید پیش ازاین گفته می‌شد این پسر استاد ناظری است اما امروز همان مخاطبان، خود من را می‌بینند و بعد ازآن با کنسرت‌هایی که برگزار شد بیشتر آشنا شدند. درست است که کناراستاد می‌نشینم اما من یک تئوریسین موسیقی هستم. زمانی که روی صحنه می‌رویم دیگر نه ایشان پدر هستند و نه من پسر بلکه واقعیت قضاوت می‌شود. من افتخار می‌کنم توانسته‌ام در دورانی حضور داشته باشم که شهرام ناظری درکنار من است و کارهایم را به‌ صورت مشترک بخواند و تا پایان عمر از این نعمت و صدا استفاده خواهم کرد و اینکه در کنار من است. در یک دوره‌ای درایران فرهنگ اسطوره‌ سازی وجود داشته و به دلایل خاص فرهنگی – اجتماعی این اسطوره‌ها متولد شدند و امروز باید قدر این استادان را بدانیم.

شهرام ناظری، شجریان و پورناظری هرکدام اسطوره‌های موسیقی ایرانی هستند اما امروز می‌بینیم که از بطن این اسطوره‌ها کسانی چون حافظ، همایون، تهمورث، سهراب و... متولد شده‌اند.هنرمندانی چون همایون که به‌صورت مستقل فعالیت می‌کند و دیگر کنار پدر قرار ندارد این انتظار نیز از شما وجود دارد.
حافظ ناظری: این اتفاق ناخودآگاه خواهد افتاد.من 15 سال از ایران دور بوده‌ام و در این مدت جز ناگفته هیچ فعالیت دیگری نداشته ام در حالی که هنرمندان عزیز دیگر در طول این مدت در ایران فعال بوده اند.

البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که از زمانی که شما به ایران بازگشتید نوع کنسرت‌های استاد ناظری متفاوت شده و سبک و نگاه جدیدی به وجود آمده است.
حافظ ناظری: من در حال انجام طرح‌های جدی در موسیقی‌ام هستم که بزودی منتشر خواهد شد و مخاطبان با کارهای من بیشتر آشنا می‌شوند.به هرحال کسی که بیرون گود نشسته است خیلی راحت‌تر می‌تواند در مورد این مسائل قضاوت کند اما برای من جالب است که تا به امروز چنین صحبت‌هایی به گوش من نرسیده بود شاید این یک قسمتی از جامعه است که ما از آن بی‌اطلاع هستیم و بیشتر باید حواسمان باشد.

به نظر شما مافیایی در موسیقی است که نمی‌گذارد حافظ ناظری پیشرفت کند؟
حافظ ناظری: خیر. بعد از کنسرت‌های ناگفته من خیلی چیزها را ثابت کرده‌ام و بسیاری از رکورد‌های موسیقی ایرانی را با لطف و حمایت مردم در یک سال و نیم شکستم و قطعاً بخشی از این اتفاقات به خاطراستاد بوده که توانستیم خیلی از غیر ممکن‌ها را ممکن کنیم.

اجرای اشعار شاهنامه فردوسی در تهران همان آثاری است که پیش از این در کشورهای دیگر به روی صحنه رفته است؟
شهرام ناظری: بله. تقریباً 80درصد همان اجرا است اما تغییراتی در آن انجام شده و برای نخستین بار در تهران اجرا می‌شود.

کنسرت جدید چه زمانی قرار است اجرا شود ؟ آیا این کنسرت در شهرستان ها هم قرار است اجرا شود؟
این کنسرت مردادماه در تهران برگزار می شود و انشاء الله بلیط فروشی آن از همین هفته آغاز خواهد شد و امیدوایم و برنامه داریم که این کنسرت را بتوانیم در بیشتر شهرهای ایران بر روی صحنه ببریم و حتی برنامه هایی هم برای اجرای آن در خارج از کشور داریم .


شهاب حسینی: به تئاتر آمدم تا نفس بکشم/ با بازگشتم به تئاتر پیام خاصی به مردم می‌دهم

نشست خبری  نمایش «اعتراف» به کارگردانی و بازی شهاب حسینی و سایر عوامل نمایش، امروز (28 خرداد) در  حالی در تئاتر شهر برگزار شد که به دلیل تأخیر یک ساعته شهاب حسینی اعتراض خبرنگاران را به همراه داشت.

شهاب حسینی: به تئاتر آمدم تا نفس بکشم/ با بازگشتم به تئاتر پیام خاصی به مردم می‌دهم

حسینی پس از ورود خود خطاب به خبرنگاران عنوان کرد: به دلیل ترافیک سنگین نتوانسته سر ساعت حضور پیدا کند، اما از سایر عوامل خواسته که نشست را آغاز کنند.

شهاب حسینی پس از آغاز نشست با اشاره به اینکه جلسه رنگ و بوی دوستانه خود را از دست داده و به پرسش و پاسخ تبدیل شده است، توضیح داد: ما در کنار هم جمع شدیم تا به ارتقای فرهنگ و هنر کمک کنیم. هیچ کس از جنجال خوشش نمی‌آید.

در ادامه احمد ساعت‌چیان دستیار کارگردان عنوان کرد: ماجرای نمایش «اعتراف» به اواخر سال 90 بازمی‌گردد اما به طور جدی از سال گذشته درباره آن با شهاب صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم تا متن اعتراف را به صحنه ببریم.

سپس حسینی با قطع صحبت ساعت‌چیان عنوان کرد: این صحبت‌ها الان کاربردی نیستند، بهتر است به این بپردازیم که چرا بنده با این همه شرایط مالی و پیشنهادات با رقم‌های هنگفت امروز در تئاتر حضور پیدا کردم. جوابش این است، به دلیل اتفاق مهمی که متأسفانه در سینما کمتر رخ می‌دهد و آن اغنای روحی است. هر هنرمندی حق دارد تا از کارش لذت ببرد. من هم دوست نداشتم مثل یک کارمند هر روز سر یک کار مشخص بروم، در نهایت این ناقوس مرگ من بود. تلاشی در جهت بقا کردم.

وی در ادامه افزود: همیشه دوست داشتم اندیشه‌های امتحان‌شده گذشته را به روی صحنه ببرم. این کار در سینما کمتر رخ می‌دهد. به نظر من اینکه نویسنده ـ کارگردان داشته باشیم، امکان‌پذیر نیست، مگر هر کسی می‌تواند قلم به دست بگیرد و با اعتماد به‌نفس هم نویسنده باشد هم کارگردان؟ بنابراین همیشه این حسرت من بوده که چرا در فیلم‌هایم کمتر از اقتباس‌های مطرح دنیا استفاده شده است.

حسینی با اشاره به اینکه به تئاتر آمده تا نفس بکشد؛ چراکه احساس خفگی می‌کند،‌ توضیح داد: تلاش کردم کارهایی انجام دهم تا اندیشه و پنداری منتقل شود،‌ وگرنه کار به دلم نمی‌نشیند. درنهایت تمام کارهای خودم جست‌وجویی برای حقیقت بوده است.

وی با اشاره به اینکه در این دوره راضی کردن سرمایه گذار راحت‌تر برای تئاترصورت می گیرد،‌گفت: چون شرایط تئاتر مشخص تر است، پس در این بستر من بیشتر پیشنهاد می‌کنم که برای کارهای فرهنگی هم زمان صرف کنند. انشاءالله روزی سرمایه جور شود به کارهایی که علاقه مند هستم دراین زمینه بپردازم.

وی در ادامه گفت: من گفتم نیازی به اصحاب رسانه ندارم الان هم میگویم اتفاقی که باید بیافتد می افتد قضاوت و تحلیل ها مشخص می شود الان کار من به والله تبلیغاتی نیست من کوچکترین وجهی برای تبلیغات دراین کار نمی‌بینم.

شهاب حسینی: به تئاتر آمدم تا نفس بکشم/ با بازگشتم به تئاتر پیام خاصی به مردم می‌دهم

*به دنبال ایجاد پردیس تئاتری هستیم

شهاب حسینی در ادامه صحبت خود مبنی براینکه یک سال زندگی خود را برای به صحنه رفتن این نمایش گذاشته گفت: تلاش کردیم کمپانی ایجاد کنیم تا مستمر کار کند به دنبال ایجاد پردیس تئاتری هستیم و کارهای دیگری ، برای این کار هم سرمایه گذار به اندازه یک فیلم سینمایی هزینه کرده است.

وی ژانر این نمایش را اکشن و دلهره به شمار آورد و گفت: البته هدف ما ایجاد دلهره در مخاطب نیست بلکه مفهوم کار مهم است.

حسینی درباره همزمان شدن پخش شهرزاد و نمایشش گفت: اتفاقی رخ داده است، پیش بینی نشده بود، اگر صبرمیکردیم تا شهرزاد تمام میشد زمانی نزدیک به دو سال به طول میانجامید و شدنی نبود.

وی همچنین یادآور شد: من در خاک این مملکت به جایی رسیدم که باید برای آن هزینه کنم اگر به من بگویند الگویت چه کسی است من میگویم باغچه بان یک مدرسه به نامش است من هم شهرت و ثروت برایم به یاد ماندنی نخواهد بود،‌ بلکه باید نام نیک از انسان باقی بماند. من از جزو ده ثروت مند ترین مردم ایران هستم چرا که دوستان خوبی دارم و این برایم از هر چیزی ارزشمندتر است.

سپس حسینی عوامل نمایش خود را شامل سارا اسکندری،‌گریمور، احمد ساعتچی، صالح میرزاآقایی،‌مهدی بجستانی، نیما رییسی، میثاق زارع،‌مهران هاشمی، شهران ابراهیمی و ... معرفی کرد و درباره ارتباط خود با هر یک از آنها صحبت کرد.

در پایان نشست نیز درباره هماهنگی برای فیلمبرداری لاو و پخش آن در سینماهای خارج از کشور و همینطور برنامه ریزی برای تور شهرستان ها صحبت شد.


تئاتر برادوی میزبان چهره‌های سینمایی است/ مستندساز معترض بر صحنه

فصل ۱۸-۲۰۱۷ تئاتر برادوی پذیرای چهره های مختلف سینمایی است که با آثار مختلفی  نظیر تئاترهای موزیکال کلاسیک، تئاترهای پرفروش وست اند لندن و اقتباس های سینمایی روی صحنه می روند.

تئاتر برادوی میزبان چهره‌های سینمایی است/ مستندساز معترض بر صحنه

در بین چهره هایی که در این فصل از تئاتر برادوی حضور دارند، کریس اوانس، اولیویا وایلد، مایکل مور، جانین گاروفالو و جیمی بافت از جمله هنرمندانی هستند که اولین تجربه حضور در تئاتر برادوی را در کارنامه کاری خود ثبت می کنند. 

مایکل مور قرار است با یک اجرای تک نفره با مضمونی کمدی - سیاسی به نقد عملکرد دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بپردازد.

کلایو اوون، مارک رایلنس و موزیکال هایی نظیر «بانوی زیبای من»، «یخ زده» (اقتباسی از انیمیشن برنده اسکار)، «باب اسفنجی شلوار مکعبی» و «هری پاتر و کودک نفرین شده» از دیگر چهره ها و آثار مهمی هستند که در فصل جاری تئاتر برادوی حضور دارند.


دانشگاه؛ قطعه گم شده در پازل تئاتر کودک

با تمام شدن فصل امتحانات مدارس، پُر کردن بهینه اوقات فراغت کودکان و نوجوانان و فراهم کردن شرایطی برای تفریح از جمله دغدغه‌های همیشگی خانواده‌ها بوده و هست، در این بین تئاتر به عنوان هنری که می‌تواند در کنار وجه سرگرمی جنبه آموزشی هم داشته باشد از سوی خانواده‌های زیادی مورد توجه قرار می‌گیرد اما نبود تئاترهای کافی و با کیفیت آن دسته از علاقه‌مندان را هم دلزده کرده است.

دانشگاه؛ قطعه گم شده در پازل تئاتر کودک

در حال حاضر تالار «هنر» تقریبا به عنوان تنها سالنی که به طور مشخص به اجرای تئاتر کودکان می‌پردازد فعال است و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم نمایش‌هایی را به صحنه می‌برد، هرچند این مجموعه از روزهای اوج خود فاصله دارد و کمتر محصول هنری شاخصی و پر سرو صدا را در آن می‌بینیم که البته دلایل این مسئله هم قطعا جای بررسی دارد.

با این حال عادل بزدوده ـ کارگردان تئاتر کودک و نوجوان ـ درباره کم فروغی تئاتر کودک بیان کرد: به نظرم دانشگاه تکه‌ی بزرگ و گم شده‌ی این پازل است و وقتی این پازل کامل نیست، هیچ انتظاری از بخش‌های دیگر در عرصه کودک نمی‌توان داشت چون افراد تحصیلکرده و خاصی که در این حوزه فعال باشند اصلا وجود خارجی ندارند. اصلا کدام واحدهای درسی در دانشگاه‌های ما در طول چهار سال مختص کودکان و نوجوانان ارائه می‌شوند که بخواهیم امیدوار باشیم، متخصصی از آن فارغ‌التحصیل شود؟

او با اشاره به واحدهای درسی بسیار کمی که در ارتباط با تئاتر کودک در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، درباره فعالیت دیگر بخش‌های مربوط از جمله انجمن تئاتر کودک خانه تئاتر افزود:‌ در این شرایط ارتقاء سطح تئاتر کودک و نوجوان یک خیال باطل است، چون مثلا خانه تئاتر هم یک نهاد صنفی است. البته به طور کلی ممکن است استثنا اتفاق بیفتد اما نیازمند یک روال قاعده‌مند هستیم که این هم زمان وحوصله می‌خواهد تا با یک نگرش کاملا مثبت تعامل میان دانشگاه‌ها و آموزش و پرورش شکل بگیرد که متوجه شویم آیا نیاز است در رشته کودک و نوجوان مدرک تحصیلی گرفته شود یا خیر. این نکته از آنجا اهمیت دارد که معتقدم این نوع سخیف نگاه کردن، بزرگترین معضلی است که برای ما در حوزه تئاتر کودک و نوجوان بوجود آمده و امیدوارم دست‌کم هنرمندان این حوزه بتوانند کنار هم یک راه مهندسی خوب را پیدا کنند.

بزدوده که عضو شورای بازبین متون تئاتری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، همچنین درباره انتظاراتی که از این مجموعه وجود دارد، بیان کرد:‌ نکته اصلی که باید همه به آن توجه کنیم این است که وظایف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حوزه تئاتر کودک و نوجوان نسبت به وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شدت متفاوت است، در حالی که شاید دوستانی نسبت به در اختیار قرار ندادن راحت سالن‌های کانون گله‌مند باشند ولی یک روند قانون‌مند برای این مسئله در کانون وجود دارد.

او با اشاره به اینکه وزارت ارشاد موظف است به تمام هنرمندان خود سالن بدهد،‌ ادامه داد: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای اجرا در سالن‌ها خودش آثاری را انتخاب می‌کند و این انتخاب بهینه براساس تعریف‌های موجود انجام می‌شود. در واقع کانون سعی می‌کند کارهای الگو را انتخاب کند چون به هر اثری نمی‌تواند مجوز اجرا دهد. این امر هم در تمام بخش‌های کانون از سینما گرفته تا تئاتر و نقاشی از طریق افراد متخصص دنبال می‌شود.

این مدرس و کارگردان تئاتر با تأکید بر اینکه کار کودک روانشناسی و جامعه‌شناسی نیاز دارد و گاهی برخی هنرمندان یادشان می‌رود که در برابر تماشاگران چه چیزهایی ندارند و نمایشنامه‌هایی را می‌نویسند که طبیعتا مجوز اجرا نمی‌گیرند، در پاسخ به اینکه چرا کانون پرورش فکری در حوزه تئاتر کودک جایگاه پررنگی ندارد گفت: وضعیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همانند گذشته نیست چون مسیر بسیار سخت است و آدم‌های سخت‌کوشی باید بیایند تا در این حوزه کار کنند اما آدم‌های سخت‌کوش فعالیت‌شان جای دیگری اجرا می‌شود و این همان‌جایی است که به دانشکاه اشاره کردم و باید دید دانشگاه‌های ما اکنون چه می‌کنند چون تحول اصلی باید در دانشگاه‌ها ایجاد شود.

 عادل بزوده قرار است اولین نمایش غیرعروسکی خود را آماده اجرا کند، اما طبق گفته خودش هنوز زمان آن مشخص نیست چون کانون پرورش فکری هم در صورت همکاری باید بودجه کافی داشته باشد در حالی که این بودجه نسبت به گذشته نصف شده است.


برگزاری جشنواره‌هایی با بی‌انضباطی در بودجه

علی مغازه‌ای - پژوهشگر - درباره دهمین جشنواره موسیقی اقوام و نواحی، اظهار کرد: برگزاری این جشنواره، کاری  ارزشمند و ضروری است؛ اما به‌نظر می‌رسد در زمینه برنامه‌ریزی یا سیاست‌های اولیه آن، اشکال‌ها و ایرادهایی وجود داشته که این اشکال‌ها تا کنون ادامه پیدا کرده است؛ اما می‌توان برخی از آن را رفع کرد. فکر نمی‌کنم کسی با اصل برگزاری این جشنواره مشکل یا مخالفتی داشته باشد، اما شیوه اجرای آن قابل اصلاح است. البته هر کسی در این‌باره نظر خود را دارد، ولی هر فردی که به‌عنوان دبیر این جشنواره برگزیده شود، با همان معضلاتی که سال‌ها پیش پایه‌گذاری شده، برخورد می‌کند.

برگزاری جشنواره‌هایی با بی‌انضباطی در بودجه

او ادامه داد: فکر می‌کنم همه در این‌که جشنواره‌ موسیقی اقوام به بودجه بیشتری نیاز دارد، توافق دارند، زیرا اساس آن به بخشی از هویت فرهنگی ایران و تمام اقوام یک ملت مربوط است. احساس می‌کنم این موضوع به بازنگری جدی بودجه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیاز دارد و از طرفی استان‌ها نیز باید در آن مشارکت کنند.

باید برای بازنگری ساز و کارها تلاش شود  

این پژوهشگر موسیقی گفت: اگر دست وزارت ارشاد و معاونت هنری در این زمینه بسته است، باید با توجه به نیازها و ضرورت‌ها، طرحی تهیه و ارائه کند تا دولت مکلف شود، از محل‌های مختلف دیگر برای این موضوع، بودجه تامین کند. در کنار این حرکت می‌توان از نگاه‌های محدودکننده چشم پوشید و با یک فراخوان کلی، از بخش‌های خصوصی و بخش‌های دیگر فرهنگی و هنری فعال در کشور درخواست مشارکت کرد. همچنین برای جلب مشارکت، باید امتیازها و مزیت‌هایی برای حمایت‌کنندگان در نظر گرفته شود.

مغازه‌ای ادامه داد: باید برای بازنگری در ساز و کارها تلاش شود. متولیان دولتی جشنواره موسیقی می‌توانند با ارائه طرح و پیشنهادهایی سعی کنند، نیازهای مالی این موضوع در قالب‌ها و به شکل‌های مختلف تامین شود. مثلا اگر هنرمندان هر استانی می‌خواهند در این جشنواره شرکت کنند، اداره کل ارشاد، میراث فرهنگی و استانداری آن استان، هزینه‌های جاری اعزام هنرمندان به این جشنواره را هم تامین کنند.

وی با بیان این‌که می‌توان به این ترتیب ضعف‌های موجود در برگزاری جشنواره را به‌صورت سلسله‌مراتبی پیگیری و کم کرد، افزود: مثلا اگر در جشنواره، کم‌کاری به‌وجود بیاید، هنرمندان می‌توانند از مسوولان استان خود که در دسترس هستند، حق‌شان را مطالبه کنند. در حال حاضر اگر اشکالی در سیستم وجود داشته باشد، تا هنرمندی بخواهد اعتراض خود را به معاونت هنری وزارت ارشاد در تهران برساند، شاید حرفش به جایی نرسد، اما در شکل مشارکتی امکان هرگونه اجحاف یا کوتاهی گرفته ‌می‌شود.

کرمان محل مناسبی برای جشنواره موسیقی اقوام و نواحی نیست

او همچنین با اشاره به محل برگزاری جشنواره موسیقی اقوام و نواحی که هر سال در کرمان است، گفت: معتقد نیستم که محل مناسب برای برگزاری این جشنواره شهر و استان کرمان باشد، زیرا این موضوع هم یکی از همان بدعت‌های نادرست است که شاید در زمان خود، ضرورت‌هایی برای آن وجود داشته، ولی امروز دیگر هزینه و فایده این تصمیم اصلا با هم جور درنمی‌آید. شاید اسم تمرکززدایی از مرکز را روی این تصمیم گذاشته باشند، اما تمرکززدایی هم ساز و کار خود را دارد و امروز حتی چنین استدلالی هم در توجیه چنین جشنواره‌ای به کار نمی‌آید.

او بیان کرد: ریشه برگزاری این جشنواره در کرمان به همان دوره‌های اول باز می‌گردد که گویا این پیشنهاد از سوی آقای درویشی بود و باور دارم که دلیل او و مدیران وقت برای آن روز درست بوده، اما حالا می‌توان این جشنواره را به شکل متمرکز در تهران و نیمه‌متمرکز در تمام شهرهای کشور به‌صورت دوره‌ای اجرا کرد.

مغازه‌ای درباره لزوم تغییر نگاه‌ و سیاست‌های اولیه، گفت: از طرفی هر ساله شاهد بوده‌ایم که برگزاری جشنواره در کرمان با بودجه‌های ناچیز و بدون تاثیرگذاری عملی و عینی، بدون سروصدا و انعکاس مناسب اخبار و اتفاقات جاری برگزار می‌شود، می‌بینیم که برخی استان‌ها مثل شیراز یا به‌تازگی تبریز و گاهی مناطق دیگر، برای خودشان جشنواره‌ای اختصاصی راه‌اندازی می‌کنند. بدیهی است که اگر شیراز می‌تواند جشنواره اختصاصی برگزار کند، پس استان‌های دیگر هم می‌توانند در حالی که می‌توان انتظار داشت، چنین بودجه‌هایی با یک ساز و کار سالم و هماهنگ در جشنواره اقوام و نواحی صرف شوند، زیرا می‌بینیم که مثلا این میزان منابع و بودجه در شیراز صرف جشنواره‌ای می‌شود که به هیچ کجا هم نمی‌رسد.

جشنواره‌هایی که نشان‌دهنده ضعف مدیریت هستند

این پژوهشگر موسیقی ادامه داد: امروزه جشنواره‌های متعدد و بی‌شماری در کشور برگزار می‌شوند که هیچ‌کدام راه به جایی نمی‌برند و تنها دستاورد آن‌ها توزیع رقمی ناچیز در حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومان است که نصیب همان معدود هنرمندان و گروه‌هایی می‌شود که در آن جشنواره شرکت کرده‌اند. این جشنواره‌ها نه‌تنها منفعتی ندارند، بلکه بیشتر نشان‌دهنده ضعف مدیریت هستند. علاوه بر این، در چنین جشنواره‌هایی به‌دلیل ورود پیدا کردن نگاه‌های غیراصولی، ناکارآمد و سلیقه‌ای، آسیب‌هایی هم به پیکره‌ موسیقی اقوام ایران وارد می‌شود. در حالی که همین بودجه می‌تواند به مسیر درست آن هدایت شود و نتایج کیفی و اصولی نیز ایجاد کند.

او درباره فروش بلیت برای جشنواره‌های موسیقی اقوام و نواحی نیز اظهار کرد: من در این زمینه با برخی پژوهشگران و دست‌اندرکاران جشنواره‌های مختلف که معتقدند موسیقی اقوام و نواحی باید مردم را به سالن بکشاند، کاملا مخالف هستم، زیرا زمانی که به این موضوع نگاه اقتصادی می‌شود طبعا بحث دربرگیری و کارکردهای عمومی و تفننی موسیقی به میان کشیده می‌شود. این نوع موسیقی‌ها به ذات، یک موسیقی عامه‌پسند نیستند، اما درون خود، گونه‌ها و شیوه‌ها و روایت‌هایی هم دارند که می‌توانند عامه‌پسند هم باشند.

مغازه‌ای گفت: وقتی ما با نگاه جذب مخاطب و اجراهای مخاطب‌پسندانه با این موضوع روبه‌رو می‌شویم، شیوه‌هایی از موسیقی‌های اقوام را به الگو تبدیل می‌کنیم، در نتیجه گونه‌های هنری و روایات مهم تاریخی این موسیقی‌ها، قربانی گونه‌ها و اجراهای عامه‌پسندانه می‌شوند که این بدترین نتیجه چنین نگاه نادرستی به موسیقی اقوام است که به باور من، نوعی نگاه جشنواره‌ای به موسیقی اقوام است. درست مشابه همان بحث مهمی که در سینما سال‌هاست که در جریان است.

این پژوهشگر ادامه داد: تا جایی که در خبرها مطلع شده‌ام، قرار است دهمین جشنواره موسیقی اقوام و نواحی با محوریت منظومه‌خوانی برگزار شود. به‌عنوان مثال اگر قرار باشد ما برای چنین موسیقی‌هایی که آیینی و دارای کارکردهای قومی و تاریخ هستند، بلیت بفروشیم، نمی‌توان همان کارکردهای اصیل را که این‌گونه موسیقی‌ها و آیین‌ها در درون خود دارند، از آن‌ها توقع داشته باشیم و در صورت وجود رویکردهای مبتنی بر فروش بلیت و ایجاد درآمد، آرام آرام طی چند دوره، این موسیقی‌ها، صورت‌های عامه‌پسندانه خود را از دست می‌دهند و از اصل خود دورتر و دورتر می‌شوند. باید توجه داشته باشیم که این‌گونه تغییرات که مبتنی بر سیاست‌گذاری‌های غلط هستند، با بحث فرهنگ‌پذیری یا وام گرفتن و مقوله‌های مشابه که در اتنوموزیکولوژی مطرح می‌شوند، بسیار تفاوت دارند.

سنت نادرست رقابتی بودن جشنواره‌های اقوام و موسیقی

او درباره رقابتی بودن جشنواره موسیقی کرمان نیز اظهار کرد: به‌طور تدریجی در طول ۱۰ دوره قبل که جشنواره موسیقی اقوام و نواحی برگزار شده است، ناخواسته نوعی از موسیقی‌ها را به سمت کالایی شدن کشاندیم و از کارکردهای اصیلش دور کردیم. معتقدم رقابت کردن در جشنواره موسیقی نواحی و اقوام، اقدام یا سنت بسیار نادرستی بود که به اجرا گذاشته شد و متاسفانه هنوز هم ادامه دارد.

مغازه‌ای بیان کرد: اگر دقت کنیم، می‌بینیم در سال‌های گذشته بعد از آن‌که برخی هنرمندان که معمولا به‌عنوان تنها نماینده از یک استان در جشنواره شرکت کرده و جایزه اول و دومی را به آن داده‌اند، موجب ایجاد یک اختلاف سطح کاذب و ناروا در میان هنرمندان یک قوم شده و حتی برخی هنرمندان همان مناطق که در جشنواره‌ها شرکت نداشتند، براثر این اعلان برتری‌های غیراصولی، با رنجش و حرمان از ادامه فعالیت موسیقایی خود کناره‌گیری کرده‌اند یا به اشکال دیگر کنار گذاشته شده‌اند یا اجرای موسیقی افراد برگزیده در جشنواره‌ها به الگویی برای سایر جوانان قوم و دیارشان تبدیل شده است. از سوی دیگر، در پیامد این نگاه رقابت‌محور، برخی افراد منتخب صاحب هویتی کاذب و مخرب شدند و در این سال‌ها شاهد ادعاهایی عجیب و غریب بسیاری از سمت برخی از آن‌ها بوده‌ایم.

عنوان رقابت از جشنواره‌های موسیقی اقوام حذف شود

این پژوهشگر موسیقی اقوام و نواحی همچنین گفت: هرچند در مصاحبه‌ دبیر دهمین جشنواره‌ موسیقی اقوام و نواحی خواندم که رقابت در جشنواره‌ امسال به‌صورت سابق نخواهد بود و تمام شرکت‌کنندگان به‌عنوان برگزیدگان معرفی خواهند شد، ولی معتقدم باید عنوان رقابت با هر شکل آن از جشنواره‌های موسیقی اقوام حذف شود، زیرا امر رقابت یک ساز و کار علمی و مدرن است که ما به ناروا، آن را به یک موضوع هنری کاملا سنتی تعمیم داده و بر آن چیره کرده‌ایم.

او بیان کرد:‌ این نوع موسیقی‌ها تا کنون جزیی از زندگی یک قوم بودند که ما آن را با نگاهی مدرن روی صحنه می‌آوریم یا سعی داریم، بشناسیم و از آن بهره ببریم. هرچند برخی حتی به همین اندازه از ورود به موسیقی اقوام هم ایراد وارد می‌کنند که من هم تا حدودی با آن‌ها موافقم، ولی وقتی بخواهیم به افراد به‌عنوان نفرات برگزیده جایزه دهیم و برای اجراها بلیت‌فروشی کنیم، این کار یک اشتباه بزرگ و بسیار مخرب است. باور من این است که ما به هیچ عنوان اختیار و صلاحیت قضاوت نداریم و اگر دوره‌ای این حق را برای خود قائل بوده‌ایم، اشتباه کردیم و باید به اشتباه‌های خود اعتراف کنیم و نسبت به این موضوع با فوریت بازنگری کنیم.


«جادوی عروسک» سیاه‌بازی کودکانه است

امیرمحمد انصافی نویسنده و کارگردان «جادوی عروسک» درباره اجرای این اثر نمایشی گفت: این نمایش سیاه بازی اجرای عمومی خود را از ۱۶ خردادماه در تالار هنر آغاز کرده است و تا اواخر تیرماه نیز روی صحنه می ماند. خوشبختانه تا امروز با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو بوده ایم و فکر نمی کردیم که بچه ها و پدر و مادرهایشان تا این اندازه با یک نمایش سیاه بازی ارتباط برقرار کنند.

«جادوی عروسک» سیاه‌بازی کودکانه است

وی با اشاره ای کوتاه به تاریخچه سیاه بازی در ایران بیان کرد: از دوران قاجار سیاه بازی بیشتر مورد توجه مردم قرار گرفت. رفته رفته مردم روی حوض های بزرگ حیاط منزلشان تخت هایی زدند و در مراسم شادی و جشن هایشان نمایش سیاه بازی اجرا می کردند. پای این نمایش ها بعدها به تماشاخانه ها هم باز شد. در حال حاضر برای اولین بار است که ما یک نمایش سیاه بازی را برای کودکان آماده کرده ام چون سبک و سیاق این نمایش ها، نوع شوخی ها و داستان آنها تا به حال مناسب بزرگسالان تنظیم می شده است.

انصافی درباره چگونگی تنظیم متن نمایشی برای کودکان توضیح داد: ارکان اصلی و قواعد سیاه بازی براساس موسیقی زنده و شوخی بنا شده است که ما نیز در این نمایش علاوه بر حفظ این عناصر و مناسب کردن شوخی ها با سن و سال کودکان از رنگ های شاد و زیبا در طراحی لباس و فضاسازی نمایش نیز بهره بردیم و بر عکس نمایش‌های سیاه بازی که دکور خاصی ندارد ما در این نمایش دکور بزرگی داریم.

این کارگردان درباره داستان نمایش گفت: «جادوی عروسک» درباره فردی به نام یاقوت است که سه فرزند به نام های مبارک، تبارک و شاپرک دارد که هر کدام از این ها در حرفه ای مشغول به کار هستند. مبارک خراط، تبارک خیاط و شاپرک زرگر شده است. مبارک پسر است و تبارک و شاپرک دختر هستند. حالا این سه می خواهد به شهرشان مبارک آباد برگردند و به مردم خدمت کنند اما در بین راه مشکلاتی برایشان پیش می آید که مجبور می شوند...

وی در پایان درباره منبع اقتباس این نمایشنامه بیان کرد: داوود فتحعلی بیگی نمایشنامه ای به نام «راز عروسک» برگرفته از یکی از داستان های کتاب «طوطی نامه» نوشته است که ما این نمایشنامه را بازنویسی کردیم تا مناسب اجرا برای کودکان شود بنابراین منبع اصلی نمایش ما از کتابی قدیمی و یک داستان عامیانه برداشت شده است.

در نمایش «جادوی عروسک»، امیرحسین انصافی، آرین ناصری‌مهر، شیرین کاشفی، فهیمه باروتچی، فرشته اعظمی، محسن‌قصری و ابوالفضل عشرب ایفای نقش می‌کنند.

نمایش سیاه‌بازی «جادوی عروسک»، پیش از این برنده تندیس و دیپلم افتخار بهترین نمایشنامه کودک و نوجوان، تندیس بهترین بازیگران زن، تندیس بهترین بازیگری مرد، تندیس بهترین موسیقی نمایش، تقدیر بهترین کارگردانی نمایش، تقدیر بهترین بازیگری مرد، تقدیر بهترین طراحی صحنه و دکور و برنده جایزه ویژه در پنجمین جشنواره تئاتر شهر بوده است.

علاقه‌مندان به تماشای این نمایش می‌توانند هر روز جز شنبه‌ها، ساعت ۱۹:۳۰ به تالار هنر در میدان هفتم تیر، خیابان مفتح جنوبی، جنب مجتمع شیرودی، خیابان ورزنده مراجعه کنند.


اردوان کامکار پانزدهم تیرماه در تالار وحدت

اردوان کامکار در بخشی از کنسرت جدید خود به تک نوازی سنتور خواهد پرداخت و در بخشی دیگر سیاوش کامکار،  مهیار طریحی و مصطفی مومنیان با شیوه سنتورنوازی معاصر که از ابداعات اردوان کامکار است، سه نوازی خواهند کرد.

اردوان کامکار پانزدهم تیرماه در تالار وحدت

تریوی سنتور ابتدا قطعه روان ساخته مصطفی مومنیان، رها ساخته سیاوش کامکار، رویا از ساخته های مهیار طریحی و دماوند ساخته اردوان کامکار را اجرا می کند و بعد از آن اردوان کامکار خود قطعاتی چون شکسته، حریفان و تهران را به اجرا در می آورد.

اردوان کامکار در عمر هنری خویش علاوه بر آثاری که برای تکنوازی سنتور خلق کرده است، قطعاتی برای گروه‌نوازی سازهای ایرانی تصنیف کرده است. پاساژهای سریع و در هم تنیده و ریتم‌ها و مضراب‌های پیچیده، از مشخصه‌های سنتورنوازی اردوان کامکار است.


برگزیدگان موسیقی نواحی به جشنواره فجرمی‌آیند

محمدرضا نوربخش اظهار کرد: موسیقی نواحی دارای  ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بالایی برای موسیقی ایران است و حمایت از هنرمندان آن یقینا به ارتقای سطح کیفی موسیقی کمک خواهد کرد.

برگزیدگان موسیقی نواحی به جشنواره فجرمی‌آیند

دبیر سی‌وسومین جشنواره موسیقی فجر ادامه داد: با توجه به ریل‌گذاری جدید جشنواره موسیقی فجر، در تلاش هستیم امسال ساختار اجرایی جدیدی را به‌گونه‌ای طراحی کنیم که تا مهرماه ضمن اعلام اسامی گروه‌های شرکت‌کننده جدول اجرایی این جشنواره را نیز منتشر کنیم.

امسال علاوه برگزیدگان موسیقی نواحی، منتخبان سایر جشنواره‌ها مانند کلاسیک ایرانی و موسیقی معاصر نیز در جشنواره سی‌وسوم حضور خواهند داشت.


«مطرب» به پردیس تئاتر تهران می‌رود

بهزاد فراهانی درباره ادامه اجرای عمومی نمایش «مطرب» که به تازگی اجرای آن در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به پایان رسید گفت: قرار بود از اول تیرماه نمایش «مطرب» را در پردیس تئاتر تهران روی صحنه ببریم ولی به دلیل مشکلاتی که وجود داشت این امر میسر نشد و قرار است که از روز عید فطر، «مطرب» را در سالن زنده یاد داود رشیدی پردیس تئاتر تهران اجرا کنیم.

«مطرب» به پردیس تئاتر تهران می‌رود

وی درباره دلایل انتخاب پردیس تئاتر تهران برای ادامه اجراهای نمایش «مطرب»، یادآور شد: به احترام هزینه بالایی که برای ساخت سالن های پردیس تئاتر تهران و این مجموعه تئاتری شده، تصمیم گرفتم در آنجا هم «مطرب» را اجرا کنم.

این کارگردان و بازیگر با سابقه تئاتر ایران، تأکید کرد: البته معتقدم به جای اینکه این تعداد سالن را در یک فضا ساخته اند، می شد با هزینه هر کدام از آن ها سالن هایی در نقاط دیگر تهران نیز احداث و راه اندازی کرد.

فراهانی با اشاره به اینکه من تئاتر را از مناطق جنوبی شهر تهران آغاز کرده است، اظهار کرد: من با مناطق جنوبی تئاتر غربیه نیستم و حال قرار است به محله کودکی خودم که آنجا بزرگ شدم بازگردم و تئاتر خود را روی صحنه ببرم.

وی در پایان درباره تعداد اجراهای «مطرب» و ساعت اجرای آن در پردیس تئاتر تهران گفت: قرار است کل تیرماه این نمایش را در ساعت ۱۹ اجرا کنیم.

بازیگران نمایش «مطرب» بر اساس ورود به صحنه  شقایق فراهانی، سانیا سالاری، وحید دهشکار، مسعود رحیم پور، فهیمه رحیم نیا، ابوالفضل شاه کرم، حمید صفایی، علی طاهری، نگین ابدالی، زهرا روشن ضمیر، علی بی غم، بهزاد فراهانی، مهسا اقبالی، سیاوش خادم حسینی، حسن یارلو، انسی رمضانی، حمید یعقوبیان، ملیکا رضی، محمد آقا محمدی و عبداِله احسانی هستند.

دیگر عوامل این اثر نمایشی نیز عبارتند از: دستیار کارگردان و برنامه ریز: فخری سلیمی، موسیقی: اشکان ماهری، بهنوش کاظمی، تارا رودگریان، طراح صحنه و سرپرست ساخت دکور: محسن میرزاخانی، ساخت دکور: محسن میرزاخانی، دانیال چاوشی، علیرضا خسروی، عباس احمدوند، طراح لباس: مقدی شامیریان، دستیاران لباس: عسل صابر وحید، دینا یوسف پور، دوخت لباس: حسین پناهی، طراح گریم: بهاره اسدی، طراح پوستر و بروشور: اردشیر رستمی، جواد آتشبار، عکاس: نادر بهرامی، منشی صحنه: الناز یوسفی، مدیر صحنه: حسن یارلو



شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین