اوج این نگاه فانتزی در صحنهی عمل نکردن موشکهاست. جایی که فیلم، یاری الهی را در یک معجزهی دور از ذهن تصویر میکند. به راستی امدادهای غیبی این گونهاند؟ با این تعریف چگونه میخواهیم سنتهای الهی در زمین و نظام آزمایش خداوند را در چارچوب فکری مخاطب بهم نزنیم؟
گروه فرهنگی: محمد احمدخانلو در یادداشت پیش رو که پیرامون نقد انیمشین نبرد خلیج فارس نگاشته شده، نویسنده معتقد است: در ساخت انیمیشن، جزئیاتی در حد بافت پارچهها رعایت شده ولی در فیلمنامه این دقت نظر را نمیبینیم. مطلبی که خود سازندگان اثر نیز به آن تلویحا اشاره دارند و جلوههای ویژه را مهمترین مشخصهی این اثر میدانند. از اشکالات عجیب کارگردانی نیز به طور مثال در مورد غافلگیری نیروهای ایرانی از مواجهه با یک ناوگان آمریکایی در عوض یک ناو است. این درحالی است که بارها در چند سکانس پیش از آن که افسر این موضوع را اعلام کند ناوگان را در صفحهی رادار میبینیم!
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته، به شرح زیر است:
شخصیت اصلی فیلم فرمانده ناو ایرانی است. او مطمئن و مصمم است و لحظهای شک به خود راه نمیدهد. مکرر دیالوگهایی در موضع قدرت از زبان فرمانده جاری میشود که به توان نظامی اتکا میکند. در کنار آن نیز انواع تجهیزات نظامی با ارائه شناسنامه کامل، مقابل دشمن به کار میرود. دشمن مغلوب این تجهیزات است و سربازان خودی سرمست از آنان. اما هر جا در موضع ضعف قرار میگیرد یاد توسل به اهل بیت میافتند. پرچم «یا فاطمه الزهرا» نمایش داده میشود و فضا احساسی میشود. آیا معنای توسل این است؟
اوج این نگاه فانتزی در صحنهی عمل نکردن موشکهاست. جایی که فیلم، یاری الهی را در یک معجزهی دور از ذهن تصویر میکند. به راستی امدادهای غیبی این گونهاند؟ با این تعریف چگونه میخواهیم سنتهای الهی در زمین و نظام آزمایش خداوند را در چارچوب فکری مخاطب بهم نزنیم؟ وقتی ما در چنین سطحی بمانیم آیا میتوان توقع عمق بخشیدن و هنری کردن مفاهیم اعتقادی را داشت؟
نکتهی دیگر غایت مطلوب این نبرد است. گویی در هم شکستن دشمن و تحقیر وی هدف مقاتله با دشمن است. هیچ کس به فیض شهادت نمیرسد. حتی ناو دیگر ایرانی هم محو میشود در حرکتی وسترنوار دوست خود را در لحظهی اخر زندگی نجات میدهد. نطقهای مکرر فرمانده شهادت به عنوان یک آلترناتیو برای پیروزی قرار گرفته است.
سعی زیادی شده تا چهرهی وی شبیه به سردار سلیمانی ساخته شود. اما آیا مدل فرماندهی سردار این گونهاست؟ فرماندهی از اتاق کنترل ، مدل آمریکایی است. آنچه از دفاع مقدس برای ما به یادگار مانده شیوهی دیگری است. مشکل از آنجایی شکل گرفته که نویسنده معنای ستاد را به درستی درک نکرده است. در واقع فیلم به ما تصویر صحیحی از یک عملیات نظامی نمیدهد. اطلاعات نظامی و دیالوگها مجموعهای از دنبال کردن مطالب چند کانال تلگرامی است. در بعد نظامی، فیلم به شدت متاثر از فیلمهای هالیوود و تا حد زیادی بازیهای کامپیوتری است.
سکانس ابتدایی تا حد زیادی شبیه به یکی از نسخههای بازی «ندای وظیفه» است. تا جایی که وقتی در ادامه در سیر داستانی به آن سکانس میرسیم حس میکنیم تدوین سکانس معرفی به گونهای بوده که انفجار بزرگ بیشترین شباهت را به بازی مذکور پیدا کند. نظیر این فیلم در هالیوود بسیار است. فیلمهایی غالبا با درجه (B) که کاملا در موضع پوزیشن قرار میگیرند یا حتی به ظاهر مخالف خوانی میکنند اما قدرت نظامی آمریکا را تصویرسازی میکنند. باید پرسید چه بخش از سینمای ما با این یورش دشمن شمارهی یک خارجی این ملت مقابله کرده است؟ «نبرد خلیج فارس» از معدود تلاشهایی است که در این زمینه شده اما نمیتوان آن را اثری برجسته در نظر گرفت و تنها میتوان در جایگاه یک خط شکن به آن نگاه کرد. شاید بتوان آن را در جایگاه فیلمهای ابتدایی دهه شصت قرار داد که آغازگر سینمای دفاع مقدس بودند اما با غایت مطلوب آن سینما فاصلهی زیادی داشتند.
مثلا اینکه در برخی از سکانس ها گروه سنی مخاطبان را گم می کرد یا دیالوگ ها خیلی کلیشه ای بود اما...
باید پذیرفت گام بلندی رو به جلو بود
م نوید روزهای خوب را می داد
امروز دشمنان با تمام قدرت در حال انجام اینکارند بطوریکه ......... از ترس می گوید اگر امریکا بخواهد م یتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی کشور ار نابود کند!
یابرخی مسولین بارها از حمله دشمن و سایه جنگ سخن می گوید! چرا؟
چون دشمن بدون کمترین صف آرایی و هزینه، صرفا با نشر خبر، و طرح ایده همه نظامی این جماعت ترسو را اغوا و مرعوب کرده است!
پس معلوم میشود جنگ نرم ایزاری متعالی برای درهم شکستن اراده دشمن است.
رویکر اصلی این فیلم دقیقا این مسئله است.
اما درخصوص امداد غیبی....نویسنده این نقد معلوم استدر طول عمرش یک روز هم در جبهه های دفاع مقدس و حتی نبرد مدافعان حرم نبوده تا از نزدیک و با حس فیزیکیش امداد غیبی را درک کند.
امداد غیبی یعنی " من حیث لا یحتسب" یعنی جایی که عقلت و دنیایت عاجز از تدبیر می شود و فکرش را هم نمی کنی،یاری خدا میرسد!
بد نیست برای این نقاد یکی دو مورد از دفاع مقدس را بگویم:
شنیده اید آیه وجعلنا را....سوره مبارکه "یس".بارها تیم اطلاعات عملیات ما با باور و ایمان راسخ به این ذکر ا زمعابر و گشتی ها ی دشمن عبور کرده و نفوذ عمق مواضع دشمن رفته و شناسایی کرده و سالم برگشته اند.
در عملیات والفجر8،فتح شهر بندر استراتژیک فاو در اسفند ماه 1364،وقتی بچه های غواص به ساحل دشمن می رسند و اماده دستور حمله،یکی از این رزمند میبیند گشتی دشمن به او نزدیک می شود،باذکر اهل بیت ع و ...،در حالیکه زیر گل و لای دراز کش مستقر شده ، نفر گشتی دشمن پا روی کمرش گذاشته و اطراف را رصد می کند و بعد ازاو دور می شود!
در عملیات فتح المین با ان عظمت و گستردگی وقتی یک واحد از نیروها در منطقه گم ی شوند، با بیسم به ستاد اطلاع میدهند و بعد تقاضا دو شلیک کور می کنند تا بواسطه آن و اطلاعات دیدبانی موقعیت خود را گزارش کنند تا مسیر را پیدا کنند،وقتی دو گلوله کور کاتیوشا به مواضع دشمن بدون هدفگذاری خاص شلیک می شود، دقیقا دو گلوله به انبار مهمات ارتش صدام اصابت و جهنمی از آتش به هوا بلند شده و مختصات ثبت و بچه سمیره را پیدا و به خط دشمن می زنند و این مصداق آیه معروف " و ما رمیت اذ رمیت...." است که وقتی بچه شلیک می کردند ،تیرها را نصرت الهی به دشمن هدایت می کرد!
حکایات امدادهای الهی که خدا نصیب رزمندگانما کرده بسیار عجب و عبرت اموز است.ذکر حضرت زهرا س آنقدر بزرگ است که کن فیکون می کند اما برای اهلش!
بنابراین،ابعاد نصرت الهی بسیار متنوع و از طرفی در جنگ روانی و نرم علیه دشمن قرار نیست طبق نظر نقاد، کلی شهید بدهیم تا جنبه حقیقی به انیمیشن بدهیم!
این فیلم ،تنها حرکت سنجیده و موثر درافکار عمومی دشمن و حتی کارشناسان نظامی و سیاسی از جمله اسرائیل است که بشدت از آن هم ترس دارند انچان که انیمیشن های قبلی در شبکه دو اسرائیل رونمایی و ابراز نگرانی کردند!
کاش نهتنها یک فیلم که دهها انیمیش از این جنس به زبان عبری هم تولید و در فضای مجازی دشمن اسرائیلی و امریکا می گذاشتند تا دشمن بفهمد اگر غلطی بکند،چه ها بر سرش خواهد امد!
یک نکته دیگر آنکه،ما بدنبال جنگ نیستیم،اما همینقدر بدانید که سناریوهایی که برا یدشمن طرح ریزی و اماده بکار شده،منشاء تحولات بین المللی و تغییر ساختارهای جهانی بویژه در مورد امریکا واسرائیل می شود.کارهای که حتی حسن روحانی هم عقلش نرسد و اطلاعی نداشته باشد چه رسد به دشمن!
آخرین حربه دشمن، سلاح هسته ای است.برای این سناریو هم راهبرد و برنامع عملیاتی وجود دارد بطوریکه جهانیان متحیر شوند و امریکا بشدت به غلط کردن بیفتد!
پس " به اذن الله ما پیروزیم"
و آمریکا هیچوقت هیچ غلطی نمی کند.
یا علی
سرباز ایران زمین بزرگ و اسلامی.