کد خبر: ۴۶۳۴۶۷
تاریخ انتشار:

«رصد محيط»

مي‌گويند كه وقتي خواجه نصيرالدين طوسي به شهر مراغه رسيد، تصميم ‌گرفت رصدخانه‌اي بسازد. به هلاكوخان گفت مي‌خواهم چنين كاري را بكنم و از تو كمك مي‌خواهم.
هلاكو از خواجه پرسيد: اين كار چه فايده‌اي دارد؟
خواجه پاسخ داد: فايده رصدخانه آن است كه آدمي مي‌داند در آينده كيهان چه واقع مي‌شود.
هلاكو گفت: آگاهي از حوادث آسمان چه فايده‌اي دارد؟
خواجه گفت: آنچه من مي‌گويم انجام دهيد تا معلوم شود چه مي‌گويم. فرمان دهيد كسي بر بالاي اين خانه برود ( البته كسي جز من و تو كه نداند چه مي‌خواهد بشود). آنگاه طشت مسي بزرگي از بالاي بام به ميان سرا پرتاب كند.
هلاكو قبول كرد. به فرمان او يكي از خدمتگزاران به بالاي بام رفت و طشت مسي بزرگي را به پائين پرتاب كرد. همه مردمي كه در آن اطراف بودند بسيار وحشت كردند و حتي عده‌اي به حالت غش افتادند ولي خواجه و هلاكو چون از افتادن طشت با خبر بودند نترسيدند و تغييري در حالشان رخ نداد.
در اين هنگام خواجه گفت: منفعت رصدخانه اين است كه كساني بدين وسيله از وقوع حوادث پيش از وقت آگاه مي‌شوند و بقيه مردم را آگاه مي‌سازند. در نتيجه هيچ كسي دچار هول و هراس نمي‌شود. هلاكوخان نظر خواجه نصيرالدين طوسي را قبول كرد و فورا دستور داد وسائل بناي رصد خانه را فراهم كنند و در كنار مراغه در دامنه كوهي كه امروزه به رصدداغي معروف است رصدخانه را بسازند.
منبع: راهکار مدیریت

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین