کد خبر: ۴۵۴۳۹۸
تاریخ انتشار:
نگاه هفتم

نفرت پراکنی در پوشش نقد!

به گزارش بولتن نیوز، اکبر نبوی*: گرفتاری‌های ریز و درشتی گریبان ما را گرفته است و رهایی از آنها به سادگی ممکن نیست.
چون نمی‌خواهیم رهایی از آنها را. چون نمی‌دانیم و نچشیده‌ایم حظ و لذتِ زیستن بدون این طناب‌های سفت و سمج را، اما اگر بخواهیم و بکوشیم تا به پالایشی بنیادین و ریشه‌ای در درون و بویژه در انگاره‌های پوسیده و متصلب خویش که به عقب‌ماندگی فکری و کوته‌بینی فرهنگی و اجتماعی ما انجامیده است دست بزنیم و از رنج و درد ریشه‌کنی آنها واهمه و نگرانی نداشته باشیم آنگاه خواهیم دانست که بدون این کژتابی‌های فکری و روانی و گزاره‌های نادرستی که به بت‌های ذهنی و خدایان دروغین ما تبدیل شده‌اند، جهان درون و بیرونمان زیباتر، دلنشین‌تر، عقلانی‌تر و توحیدی‌تر می‌شود. این بت‌شکنی پیوسته، کار دشواری است. چراکه همگی (کم یا زیاد) پابند نفس عربده جوی خویشیم و خود را از هر گمان و اندیشه‌ی ناروا و رفتار نادرست و سخن آسیب زننده و اهریمنی، پاک و مبرا می‌دانیم و چنین می‌شود که «همچنان دوره می‌کنیم...» و زمانی به خود می‌آییم که: «و ناگهان چقدر زود دیر می‌شود.»
یکی از این گرفتاری‌های درشت و بزرگی که از پیشترها دچارش بوده‌ایم و اکنون شدیدتر در بندش اسیریم پیرایه‌ها و آلودگی‌های سنگین و خُردکننده‌ای است که حوزه و فضای روشنفکری و نقد فرهنگی و هنری ما را در دام سیاه خود به بند کشیده است. (می‌دانیم که جریان روشنفکری در ایران، بیمار و ناقص الخلقه به دنیا آمد و از همان آغاز به جای قرار داشتن در جبهه‌ی مردم و منافع ملی و تلاش برای تعالی واقعی، بومی و ملی، به نسخه‌های غیرملی چشم دوخته بود و پیش و بیش از آن که ایرانی بیندیشد و متکی بر تاریخ و فرهنگ و هویت و سرشت ملی باشد، همه دین و دنیای خود را به بریتانیا و نماینده‌اش در منطقه یعنی کمپانی هند شرقی فروخته بود و با گذشت زمان و به درستی، به «روشنفکر نمایی» تعبیر شد و می‌شود.)
اکنون با سوگ و دردی جانکاه باید بپذیریم که روشنفکرنمایان با رفتار و گفتار و نوشتار بیمار و خودانگارشان، فضیلت و شرافت روشنفکری را (بیش از پیش) تا مرتبه‌ی نازل و کودکانه‌ی نق زدن‌های صد من یک غاز ساقط کرده‌اند و در نتیجه، از درنگ و واکاوی پدیده‌ها و حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به عنوان کنشی شریف و اصیل و روشنفکرانه، کمتر می‌توان سراغ و نشان گرفت. همچنین، جریان شرح و تفسیر و نقد فرهنگی و هنری شریف و اصیل، لاغر و کم‌جان شده است و در برابر، کج‌بینی و یاوه‌گویی‌های پرطمطراق در زرورق فریبنده‌ی «نقد سلبی»، انشاهای دبستانی در پوشش اغواگر «نقد تند و تیز»، نفرت‌پراکنی و هتاکی و دروغ‌بافی برای جلب توجه و نام و شهرت و نیز غوغاسالاری بی‌‌مایگان، جای نقد و تحلیل و بررسی و کندوکاو دانشورانه‌ی عرصه‌ها و محصولات فرهنگی و هنری را گرفته است و شگفت آن که اسیرانِ دست و پا بسته‌ی مشهوراتِ خودساخته و بندگانِ «هُبَل»‌های بزک شده و مدرن، هیچ شان آگاهی نیست که بر سرشان چه آمده است و کنش‌ها و واکنش‌های شان نه از سر خرد و دانش و آگاهی فرهنگی و هنری که برخاسته از نادانی مضاعفی است که آنها را به کوره راه یک گمراهی بی‌انتها می‌کشاند، دامن فرهنگ و هنر را می‌آلاید، فرصت‌ها و موقعیت‌های خجسته‌ی فراشدن را زخمی می‌کند، بذر نفرت و دشمنی می‌پاشد، به بی‌اخلاقی و بداخلاقی دامن می‌زند و مجال‌های گلگشت و تماشای زیبایی و آفاق روشن را از نسل نو می‌دزدد و زشت‌ترین و بی‌آبروترین دزدی و راهزنی، دزدیدن چشم‌ها برای دیدن زیبایی است.
*منتقد سینما

منبع: جام جم آنلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین